1 / 43

وزارت علوم، تحقيقات و فنّاوري سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ا ي ران

وزارت علوم، تحقيقات و فنّاوري سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ا ي ران. تحلیلی بر نظا م ملی نوآوری ایران. دكتر حجت‌اله حاجي‌حسيني. مؤسسه مطالعات و تحق ي قات فن ّ اوری. خرداد 85. فهرست مطا لب:. مرو ر ي بر شا خص ها ي ا قتصا د ي ا ير ا ن مؤ لفه ها ي نظا م ملي نو آ و ري

Download Presentation

وزارت علوم، تحقيقات و فنّاوري سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ا ي ران

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. وزارت علوم، تحقيقات و فنّاوريسازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ايران تحلیلی بر نظا م ملی نوآوری ایران دكتر حجت‌اله حاجي‌حسيني مؤسسه مطالعات و تحقيقات فنّاوری خرداد 85

  2. فهرست مطا لب: • مرو ر ي بر شا خص ها ي ا قتصا د ي ا ير ا ن • مؤ لفه ها ي نظا م ملي نو آ و ري • ويژ گيها ي نظا م ملي نو آو ر ي اير ا ن

  3. مقدمه: 1- سه نیروی متعامل: توسعه فعالیت‌های علمی و انقلاب درفناوری(با تأکیدبرIT)و جهانی شدن اقتصاد و گسترش سریع موافقت‌نامه‌های تجاری و تحول در مفاهیم دانش موجب ایجاد فاز جدیدی از توسعه شده که آن را ” اقتصاد دانش “ می‌نامند که سیستم‌های اقتصادی واقع در این فاز توسعه را ” اقتصاد مبتنی بردانش“ می‌گویند.این تحول اساسی در اقتصاد جهانی موجب: • تغییر در ماهیت رقابت هم در داخل و هم در خارج از کشور و هم در بین کشورها • نظم جدیدی درحال شکل گرفتن است که پایه‌های آن بردانش متکی است • ایجاد دانش جدید و بهره برداری مناسب از آن بعنوان نوآوریهای تکنولوژیک شرط حیات سیستم‌های اقتصادی اجتماعی است. • کشورهای درحال توسعه من‌جمله ایران و اقتصاد ایران با چالش روبرو است. 2- نظریه نظام ملی نوآوری،تکامل یافته نظریه‌های سنتی نوآوری است.

  4. خلاصه وضعیت اقتصادی ایران: • نقش بخش خصوصی در GDPحدود 15 درصد است. • مبتنی بر منابع اولیه نفت،گاز ومواد معدنی و زیرزمینی است )حدود 85 درصد صادرات تجاری ایران نفت و گاز است( • برنامه‌های اقتصادی بطور تدریجی به سمت نیازهای بازار و توسعه بخش خصوصی حرکت کرده و دولت متعهد به آزادسازی تجاری و متنوع نمودن اقتصاد شده است.

  5. ادامه ... • در این رابطه چند اقدام اصلاحی انجام گرفته است: • اصلاح قانون سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی با هدف ساده‌سازی ورود جریان خارجی و انتقال فناوری • آزادسازی و اصلاح سیستم نرخ ارز بمنظور شفاف نمودن بودجه‌های دولتی و یارانه‌ها • اصلاح قانون مالیات‌های مستقیم شامل کاهش هزینه‌های مالیاتی شرکت‌ها و درآمد اشخاص • اصلاح سیستم بانکی از طریق ایجاد نهادهای اعتباری غیربانکی و یا ایجاد بانکهای خصوصی

  6. ادامه ... • اگر چه فرآیند اصلاحات کند بوده است لیکن پیشرفت در ارتقاء شاخص‌های عمومی اقتصاد کلان مشهود است.(درآمد سرانه ناخالص داخلی ایران دردهه گذشته بطور سالانه 2 درصد رشد داشته است) • اگر چه اقتصاد ایران مبتنی بر منابع اولیه استوار است لیکن بخش صنعتی نسبتاً توانمندی در ایران شکل گرفته است.(سهم بخش صنعت در GDP رو به افزایش است)

  7. ادامه... • یکی از چالش‌های ایران اشتغال نیروی کاراست تا 5 سال آینده برآورد می‌شود هرساله 000/800 نفر جدید متقاضی شغل به بازار کار وارد می‌شوند.(براساس برآورد بانک جهانی، جهت دسترسی به نرخ رشد بیکاری زیر 10 درصد تا سال 2010 باید رشد تولید، ناخالص داخلی سالانه به عدد 8 درصد برسد)

  8. سهم بخش ‌ها در تولید ناخالص داخلی (برحسب درصد) منبع: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران/ بانک جهانی

  9. سهم بخشها در تولید ناخالص داخلی- مقایسه با کره جنوبی و مالزی منبع: بانک جهانی (2003)، آنکتاد، (2004)

  10. شاخص‌های توسعه انسانی – روندهای تاریخی منبع: برنامه عمران سازمان ملل متحد 2000،(UNDP)

  11. تصويرکلان نظام ملی نوآوری فضای فرهنگی- اجتماعی فضای اقتصادی ـ فنی انگيزه‌ها و محرک ها بنگاه‌ها خلق و يادگيری دانش زيرساخت علمی و فناوری

  12. سيستم ملي نوآوري محيط اقتصاد بين‌الملل مؤسسات مالي مؤسسات ارتباطي محيط اقتصاد داخلي شركتهاي رقيب خوشه‌هاي صنعتي توليدكنندگان خريداران و مصرف‌كنندگان دولت عرضه‌كنندگان خوشه‌هاي منطقه‌اي شركتهاي رقيب محيط فرهنگي- اجتماعي زيرساخت تكنولوژيك دانشگاهها مؤسسات تحقيقاتي عمومي محيط بين‌المللعلوم و تكنولوژي

  13. مؤلفه‌هاي مهم نظام ملي نوآوري 1- دولت: دولت نقش مهمي در هماهنگي همه فاكتورها و بازيگران ايفا مي‌نمايد تا كشور در فعاليتهاي علمي و تكنولوژيكي كارآتر، پوياتر، رقابت‌پذيرتر و همه فعاليتها مرتبط با رشد اقتصادي گردد، دولت سياستهايي را باجراء در مي‌آورد تا دانش توليد و توزيع شود. سياستهاي نوآوري دولت در سه دسته تقسيم مي‌شود: • سياستهاي توليد نوآوري (عرضه) • سياستهاي تقاضا • سياستهاي اشاعه بر حسب خلق، اشاعه و كاربرد علم

  14. سياستهاي عرضه نوآوري بوسيله فعاليتهاي دولت تعريف و مشخص مي‌شود بطوريكه بايد منابع از قبيل نيروي انساني متخصص و تأمين منابع اطلاعات نوآوري را تأمين و تسهيل نمايد تا بنگاه در بستر مناسب فعاليت كند. • سياستهاي تقاضاي نوآوري به آن دسته از سياستها اطلاق مي‌گردد كه مستقيماً بر روي بنگاه و مصرف‌كننده نهايي دانش تأثير مي‌گذارد تا دانش توليد شده بكار گرفته شود. • سياستهاي اشاعه نوآوري به سياستهايي اطلاق مي‌گردد كه هم بر طرف عرضه و هم بر طرف تقاضاي نوآوري تأثير مي‌گذارد.

  15. 2- زيرساختهاي تكنولوژيك فعاليتهاي نوآورانه هر كشوري بستگي تام به زيرساختهاي تكنولوژيك آن دارد. ويژگيهاي ”زيرساخت تكنولوژيكي“ عمدتاً غيرقابل لمس بودن، ”همبستگي بيشتر داشتن“، “تنوع بيشتر“ و ”ساختار ارائه سرويس مشخص و تخصصي دادن“ را دارد. • زيرساخت تكنولوژيك در مفهوم NIS شامل: سيستم آموزشي، تحقيقات دانشگاهي، مؤسسات تحقيقات عمومي، سيستم اختراع و سيستم انتشار اطلاعات مي‌شود. • ”سيستم آموزشي“ بعنوان زيرساخت مرسوم تلقي مي‌‌شود. سيستم انتشار اطلاعات و سيستم مالكيت صنعتي بعنوان زيرساخت اساسي تلقي مي‌شود و تحقيقات دانشگاهي و مؤسسات تحقيقات عمومي بعنوان زيرساخت پيشرفته بحساب مي‌آيند.

  16. 3- سيستم ارتباطي • سيستم ارتباطي (Bridging) قسمت مهم NIS بشمار مي‌رود. • فهم ارتباط فيمابين بازيگران اصلي درگير با نوآوري در سطح ملي كليد اصلي براي اصلاح عملكرد نوآوري محسوب مي‌گردد. • عملكرد نوآوري در سطح كشور كاملاً به ارتباط مناسب فيمابين بازيگران از قبيل دانشگاهها، مؤسسات R&D و بنگاههاي خصوصي بعنوان يك سيستم تعاوني توليد و كاربرد دانش دارد.

  17. 4- محيط حقوقي و فرهنگي • اين محيط عناصر متعددي از قبيل سيستم مالي، فرهنگ سازماني، روابط كار، فرهنگ مذهبي، آداب و رسوم اجتماعي و غيره دارد. • سيستم ملي نوآوري يك كشور با نهادينه شدن فضاها و محيط‌هاي فوق تعريف مي‌شود. بطور مستقيم و غيرمستقيم اين محيطها بر روابط فيمابين بازيگران و نحوه جريان اطلاعات فني و بر بنگاههاي نوآور تأثير مي‌گذارد.

  18. 5- در سطح بنگاهها: مشخصات بنگاههاي بزرگ، روابط آنها با كوچك‌ها و متوسط‌ها، روابط آنها با استفاده‌كنندگان محصولات و ارتباط بين توليدكنندگان مواد و ساير توليدكنندگان محصولات از مجموعه فاكتورهاي مهم در NIS است. همه اين فاكتورها از محيط فرهنگي و اجتماعي كشور تأثير مي‌پذيرد. اين موضوعات در همه كشورها وجود دارد. ليكن كشور به كشور از نظر شدت متفاوت است و لذا تفاوت NIS در سطح بين‌المللي را بوجود مي‌آورد و NIS بين دو كشور توسط فاكتورهاي فوق متفاوت است.

  19. اقتصاد و پويايي بازار بر اساس ميزان رقابتهايي است كه فيمابين شركت (بنگاهها) بوجود مي‌آيد. • بنگاه براي اينكه در بازار موفق باشد بايد فعاليتهاي نوآورانه داشته باشد. • بنگاه تلاش مي‌كند محصول و خدمات جديد كه هزينه كمتري دارد ارائه كند.

  20. يك بنگاه ممكن است با مشكلي روبرو شود كه براي حل آن نياز به توانمندي تكنولوژيكي و يادگيري دارد. • موضوع يادگيري بنگاه تحت تأثير فاكتورهاي ساختار بازار، فرهنگ سازماني، سياستهاي عمومي دولت، آموزش و پرورش رسمي، ساختار سازمانهاي عمومي، پايه‌هاي علوم و فناوري عمومي كشور و محيط فرهنگي و اجتماعي كشور مي‌باشد. • ديناميزم فرايند يادگيري تكنولوژيكي بنگاه كاملاً با مفهوم سيستم ملي نوآوري همبستگي و مرتبط است.

  21. بنابراين براي فهم طبيعت و ماهيت NIS ضرورت دارد كه فرايند يادگيري در سطح بنگاه را خوب بفهميم و درك كنيم. • يادگيري تكنولوژيكي در سطح بنگاه هم در سطح افراد داخل بنگاه و هم در سطح سازمان كل اتفاق مي‌افتد. ليكن فاكتور اصلي در فرايند يادگيري سازماني به يادگيري افراد داخل بنگاه برمي‌گردد. • ”يادگيري سازماني“ جمع ”يادگيري انفرادي“ نيست، بلكه فرايند خلق دانش است كه در سراسر سازمان جريان مي‌يابد و همه افراد به آن اعتبار مي‌دهند و آن را قبول دارند و سپس در استراتژي و مديريت سازمان نهادينه مي‌شود.

  22. اثربخشي فعاليتهاي يادگيري يك بنگاه كاملاً به دانش انباشته قبلي و همچنين ”شدت يادگيري“ بنگاه بستگي دارد. زماني كه دانش قبلي و شدت تلاشهاي يادگيري زياد مي‌شود توانمندي تكنولوژيكي بنگاه به سرعت افزايش مي‌يابد. • ”شدت تلاش براي يادگيري“ از دانش مبهم انباشته شده در بنگاه بسيار با ارزش‌تر است و در دراز مدت موجب رقابت‌پذيري بنگاه مي‌شود. البته در كنار تلاش بايد آموزش داخلي، فعاليتهاي R&Dو تجربه توليد را از مهمترين فاكتورهاي مؤثر بر يادگيري به حساب آوريم.

  23. ويژگيهاي نظام ملي نوآوري ايران

  24. تصويري از نظام ملي نوآوري ايران وزارتخانه‌ها جريان فنّاوري خارجي جريان دانش خارجي بنگاه‌هاي كوچك و متوسط در زمينه High-Tech مؤسسات پژوهشي/ دانشگاهي شركتها و بنگاه‌هاي بزرگ سازمانهاي پشتيبان كسب و كار حضور در نظام ضعيف و كم رنگ است. در صورت، حضور، ارتباط بسيار ضعيف است. ارتباط اين مجموعه با نظام بسيار ضعيف يا قطع است. صنايع تأمين‌كننده/ SMEs /TNCs(شرمتهاي جند مليتي انجمن‌هاي كسب و كار گروه‌هاي مصرف كننده

  25. در بعضي از عناصر و مؤلفه‌ها، سيستم ملي نوآوري ايران بسيار خوب پيشرفت كرده است و مؤلفه‌هاي مربوطه بطور شايسته‌اي ايجاد شده‌اند، • اما در بعضي از موارد مؤلفه‌ها سيستم ملي نوآوري ايران بسيار ضعيف است و متأسفانه در بعضي از عناصر و مؤلفه‌ها تاكنون هيچ اقدامي صورت نگرفته است.

  26. عوامل اصلي در نظام ملي نوآوري ايران همانند ساير كشورها عبارتند از: • دولت • مؤسسات پژوهشي و دانشگاهي • بنگاهها اما با توجه به خاصيت مالكيت بسياري از مؤسسات پژوهشي، دانشگاهها و اغلب بنگاههاي صنعتي و اقتصادي ايران، دولت نقش اساسي‌تري را در NIS ايران ايفاء مي‌نمايد. بجز تعداد محدودي از شركتهاي تازه تأسيس، مشاركت و نقش بخش خصوصي در فعاليتهاي توسعه تكنولوژي و نوآوري بسيار كم و ناچيز است. بعبارت ديگر، مؤسسات پژوهشي و دانشگاههاي دولتي بيشترين فعاليتهاي نوآوري و تكنولوژيكي را در كشور دارند.

  27. مؤسسات پژوهشي و دانشگاهي • اين مؤسسات از مهمترين منابع توليد نوآوري در كشور بشمار مي‌روند. • داراي توانمنديهاي متفاوتي از جمله انجام تحقيقات پايه و تا فعاليتهاي توسعه محصول و فرايندها مي‌باشند. • ارتباط بين مؤسسات پژوهشي/ دانشگاهي با صنايع كشور نسبتاً خوب است . • ارتباط فيمابين مؤسسات پژوهشي نسبتاً ضعيف است. هماهنگي بين اين مؤسسات تا حدي ضعيف است.

  28. يكي از عمده ضعفهاي مؤسسات پژوهشي/ دانشگاهي، نازل بودن سطح همكاريهاي بين‌المللي در عرصه پژوهش مي‌باشد. اين مؤسسات معدود پروژه‌هاي مشترك را با مؤسسات مشابه كشورهاي خارجي انجام مي‌دهند. • ضعف همكاريهاي بين‌المللي

  29. مشاركت مستقيم بنگاههاي بزرگ در توسعه فنّاوري و نوآوري ضعيف است و در ارتباط با شركتهاي كوچك و متوسط هم ظرفيت مناسب براي انجام R&D درون‌زا بوجود نيامده است. • ضعف مشاركت بنگاه‌هاي بزرگ و كوچك در توسعه فنّاوري

  30. بنگاههاي ايراني نتوانسته‌اند تكنولوژي وارداتي را بنحو احسن اصلاح كنند و لذا تأثير اصلاحات روي تكنولوژيها در توليد محصول محدود بوده است. • تجربه نشان مي‌دهد كه شركتهاي چند مليتيتأثير عميقي بر ساختار بازار و سرعت تغييرات تكنولوژيكي در كشورهاي در حال توسعه داشته‌اند اما اين شركتها در اقتصاد ايران تأثير چنداني نداشته‌اند.

  31. مقايسه شاخصهاي علوم نواوری و فنّاوري چند كشور پيشرفته، توسعه يافته جديد و در حال توسعه

  32. جمعبندي: 1- اثربخشي پايين سياستهاي انگيزشي: با توجه به شرايط فوق و عدم هدف‌گذاري، هماهنگي و همگرايي در سياستها، مي‌توان اظهار نمود كه اثربخشي سياستها بشدت پايين است و نمي‌تواند انگيزش مناسبي براي سيستم ملي نوآوري و بخشهاي زيرمجموعه آن فراهم آورد.

  33. 2- فقدان شبكه تأمين‌كنندگان: در ايران شبكه تأمين‌كنندگان مواد اوليه وجود ندارد در صورتيكه اين شبكه مي‌تواند نقش مهمي در سيستم ملي نوآوري ايران داشته باشد. موضوع كارآفريني در مقياس كوچك و متوسط اهميت ويژه‌اي در سيستم ملي نوآوري دارد كه ضعف آن در ايران مشهود است.

  34. 3- فقدان يا ضعف سازمانهاي حمايت مالي- تجاري سازي: نقش سازمانهاي حمايتي از كسب و كار در عرصه‌هاي مالي، فني و نقش سازمانهاي حامي از تجاري‌سازي و همچنين نقش اتحاديه‌هاي صنفي در توسعه نوآوري در ايران بسيار ضعيف است.

  35. 4- نقش ضعيف گروه‌هاي مصرف‌كننده: • گروههاي مصرف كننده كالا و خدمات هم نقش ضعيفي در توسعه سيستم ملي نوآوري كشور دارند. • حتي مؤسسات پژوهشي و دانشگاهي كشور با مردم و گروههاي مصرف‌كننده ارتباط ضعيفي دارند. اين دليل مهمي است بر اينكه ”فعاليتهاي نوآورانه“ در كشور ايران توسط ”طرف تقاضا“ توسعه پيدا نمي‌كند بلكه تحت تأثير برنامه‌هاي دولتي مي‌باشد.

  36. پيشنهادات: • نقش بنگاهها در نوآوري ضعيف است و بايد تقويت گردد. بنگاههاي ايران معمولاً كمتر به توسعه فناوري مي‌پردازند. همه فعاليتهاي نوآوري توسط مؤسسات تحقيقاتي/ دانشگاهي انجام مي‌گيرد. دولت بنگاهها را تشويق مي‌كند تا فعاليتهاي R&D خود را تقويت كنند. ليكن اثربخشي اين سياستها ضعيف بوده است.

  37. عمده بنگاهها و مراكز تحقيق و توسعه و دانشگاهها كه فعاليتهاي نوآورانه دارند از نظر مالكيت به نحوي به دولت متصل هستند. لذا تقسيم كار بايد بصورتي انجام پذيرد كه فعاليتهاي تحقيقات پايه توسط مراكز علمي و دانشگاهي انجام شود و بنگاهها مسؤل گردند نتايج تحقيقات را توسعه دهند و اين نتايج را در شكل محصول و فرايندها به جامعه تحويل دهند. در حال حاضر بنگاهها از نظر فعاليتهاي توسعه تكنولوژي و نوآوري وابسته به مراكز علمي كشور مي‌باشند.

  38. فعاليتهاي نوآوري بايد تقاضا محور باشند. بنگاهها در حالت عمومي نسبت به نيازهاي جامعه و مصرف‌كنندگان حساس هستند و اين در صورتيكه تقويت گردد، كسب و كارهاي جديد و فرصتهاي شكل‌گيري محصولات و فرايندهاي جديد را براي بنگاهها بوجود مي‌آورد و نوآوري تقويت مي‌گردد.

  39. در حال حاضر رقابت فيمابين بنگاهها در بسياري از بخشها ناچيز است. و در جايي كه رقابت وجود دارد رقابتهاي متكي بر قيمت و آن هم به صورت بسيار محدود مطرح است. نوع رقابت كه موتور پيش برنده نوآوري در سطح بنگاه باشد وجود ندارد. بر اين اساس دولت با ايجاد شركتهاي جديد بايد رقابت را در بين بنگاهها بوجود آورد. در سطح جهاني رقابت كليد اساسي و موتور نوآوري محسوب مي‌گردد. خصوصاً در بنگاههايي كه تكنولوژي محور فعاليت آنها مي‌باشد.

  40. دولت بايد استراتژي انتخاب كند كه FDIبه كشور جذب شود. با توجه به منابع طبيعيوسيعي كه در ايران وجود دارد و بازار داخلي وسيعي هم موجود است ايران محل مناسبي براي سرمايه‌گذاري خارجي محسوب مي‌گردد. • FDI نه تنها تكنولوژيهاي جديد را وارد كشور مي‌كند بلكه بذر رقابت را در اقتصاد مي‌افشاند.

  41. دولتبايدSMEs را ايجاد كند. صنايع کوچک بيشتر از شركتهاي بزرگ با همديگر رقابت مي‌كنند و ابزار و شيوه‌هاي رقابت آنها هم عمدتاً متكي بر نوآوري است. SMEs نبايد محدود به تكنولوژيهاي پيشرفته (High Tech) باشند بلكه در ساير حوزه‌هاي سنتي هم SMEs مي‌توانند شبكه تأمين‌كنندگان را شكل دهند و وروديهاي شركتهاي بزرگ را تأمين كنند و با ساير عاملان سيستم نوآوري در ارتباط قرار گيرند.

  42. ايجاد صنايع کوچک و متوسط و شكل‌گيري بخش خصوصي نياز به كارآفرينان دارد. كارآفريني در ايران ضعيف است. اين ضعف عمدتاً به نبود فرصتهاي مالي و حمايتهاي فني و ساير خدمات پشتيباني ازSMEsو بخش خصوصي برمي‌گردد.

  43. از نكته‌هاي مهم ضعف کارآفريني نبود يك سيستم حمايت از مالكيت فكري متناسب با شرايط بومي است.

More Related