1 / 13

السلام عليك ايتها الصديقة الشهيدة

السلام عليك ايتها الصديقة الشهيدة. قال الكاظم  : إِنَّ فَاطِمَةَ  صِدِّيقَةٌ شَهِيدَةٌ. الكافي، الشيخ الكليني، ج ‏1، ص 458. اعتراف ابوبكر به هجوم به خانه فاطمه از منابع اهل سنت با سند معتبر.

Download Presentation

السلام عليك ايتها الصديقة الشهيدة

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. السلام عليك ايتها الصديقة الشهيدة قال الكاظم : إِنَّ فَاطِمَةَصِدِّيقَةٌ شَهِيدَةٌ ... الكافي، الشيخ الكليني، ج‏1، ص 458

  2. اعتراف ابوبكر به هجوم به خانه فاطمه از منابع اهل سنت با سند معتبر اي كاش ! به زور وارد خانه فاطمه نمي‌شدم و آن را هتك حرمت نمى‌كردم؛ اگر چه آن را براى جنگ بسته بودند ... . فوددت أني لم أَكُنْ كَشَفْتُ بيتَ فاطِمَةَ عن شيء، وإن كانوا قد أَغْلَقُوا على الحرب... تاريخ الطبري، ج2، ص353؛ المعجم الكبير، الطبراني، ج1، ص62؛ تاريخ الإسلام ، الذهبي، ج3، ص118.

  3. ديدگاه اميرمؤمنان عليه السلام در باره ابوبكر و عمر، از زبان عمر عمر خطاب به اميرالمؤمنين و عباس: فَلَمَّا تُوُفِّىَ رَسُولُ اللَّهِقَالَ أَبُو بَكْرٍ أَنَا وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِ ... فَرَأَيْتُمَاهُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا... ثُمَّ تُوُفِّىَ أَبُو بَكْرٍ وَأَنَا وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِوَوَلِىُّ أَبِى بَكْرٍ فَرَأَيْتُمَانِى كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا . صحيح مسلم ، ج3 ، ص1378 ، ح1757، كِتَاب الْجِهَادِ وَالسِّيَرِ، بَاب حُكْمِ الْفَيْءِ

  4. عمربنخطاب به اميرمؤمنان و عباس عموي پيامبر گفت: پس از وفات رسول خدا ابوبكر گفت : من جانشين رسول خدا هستم ،‌ شما دو نفر (عباس و علي) اعتقاد داشتيد كه او (ابوبكر): دروغگو ، بد‌كار ، حيله‌گر و خيانت‌كار است... پس از مرگ ابوبكر ،‌ من جانشين پيامبر و ابوبكر شدم و باز شما دو نفر مرا خائن ، دروغگو حيله گر و بدكار خوانديد . ديدگاه اميرمؤمنان در باره ابوبكر و عمر، از زبان عمر صحيح مسلم ، ج3 ، ص1378 ، ح1757، كِتَاب الْجِهَادِ وَالسِّيَرِ، بَاب حُكْمِ الْفَيْءِ

  5. وقايع شهادت حضرت زهرا از منابع اهل سنت قال رسول الله  وَأِنِّي لَمَّا رَأَيْتُهَا ذَكَرْتُ مَا يُصْنَعُ بِهَا بَعْدِي كَأَنِّي بِهَا وَقَدْ دَخَلَ الذُّلُّ في بَيْتِهَا وَانْتُهِكَتْ حُرْمَتُهَا وَغُصِبَتْ حَقُّهَا وَمُنِعَتْ‏ إِرْثُهَا وَكُسِرَ جَنْبُهَا [وَكُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَأُسْقِطَتْ جَنِينُهَا وَهِيَ تُنَادِي يَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابْ وَتَسْتَغِيثُ فَلَا تُغَاثْ... فَتَكُونُ أَوَّلَ مَنْ يَلْحَقُني مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَتَقَدَّمَ عَلَيَّ مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة. فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِكَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَعَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَخَلِّدْ فِي نَارِكَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ آمِين‏. فرائد السمطين، ج2، ص 34 و 35

  6. وقايع شهادت حضرت زهرا از منابع اهل سنت پيامبر خدا فرمودند: زمانى كه فاطمه را ديدم، به ياد صحنه‌اى افتادم كه پس از من براى او رخ خواهد داد، گويا مى‌بينم ذلت وارد خانه او شده،‌ حرمتش پايمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوى او شكسته شده و فرزندى را كه در رحم دارد سقط شده؛ در حالى كه پيوسته فرياد مى‌زند: وا محمداه!؛ ولى كسى به او پاسخ نمى‌دهد،‌ کمک مى‌خواهد؛ اما كسى به فريادش نمى‌رسد. او اول كسى است از خاندانم كه به من ملحق مى‌شود؛ و در حالى بر من وارد مى‌شود كه محزون، نالان، غمگين، حقش غصب و شهيد شده است. فرائد السمطين، ج2، ص 34 و 35

  7. فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِفَهَجَرَتْ أَبَا بَكْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتى تُوُفِّيَتْ. خشم حضرت زهرا از ابوبكر در معتبرترين كتاب‌هاي اهل سنت فاطمه دختر رسول خدا خشمگين شد و با ابوبكر قهر كرد، بر او همچنان خشمگين بود، تا از دنيا رفت. صحيح البخاري، ج3، ص2926، ح2926، أبواب الخمس، باب فَرْضِ الْخُمُسِ

  8. فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ على أبي بَكْرٍ في ذلك فَهَجَرَتْهُ فلم تُكَلِّمْهُ حتى تُوُفِّيَتْ ... فلما تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ لَيْلًا ولم يُؤْذِنْ بها أَبَا بَكْرٍ وَصَلَّى عليها خشم حضرت زهرا از ابوبكر در معتبرترين كتاب‌هاي اهل سنت پس فاطمه بر ابوبكر غضبناك شد، با او سخن نگفت تا از دنيا رفت... هنگامي كه از دنيا رفت، شوهرش علي او را شبانه دفن كرد و ابوبكر را خبردار نكرد و خود بر او نماز خواند. صحيح البخاري، ج4، ص3997، ح3998، كِتَاب الْمَغَازِي، بَاب غَزْوَةِ خَيْبَرَ

  9. وقد طالبَتْ فاطمةأ با بكر بميراث أبيها رسول اللهفلما لم يعطها إياه حلفت لا تكلمه أبدا وأوصت أن تدفن ليلا لئلا يحضرها فدفنت ليلا دليل دفن شبانه حضرت زهرا از معتبرترين كتاب‌هاي اهل سنت فاطمه از ابوبکر ميراث پدرش رسول خدا را خواست، ابوبکر نپذيرفت، قسم خورد که ديگر با او (ابو بکر) سخن نگويد و وصيت کرد که شبانه دفن شود تا او (ابوبکر) در دفن وى حاضر نشود. تأويل مختلف الحديث، ابن قتيبه دينوري، ج1، ص300

  10. قال النظام المعتزلي: ان عمر ضرب بطن فاطمة يوم البيعة حتى القت الجنين من بطنها وكان يصيح احرقوا دارها بمن فيها وما كان فى الدار غير على وفاطمة والحسن والحسين. شهادت حضرت محسن و جسارت عمر به فاطمه از كتاب‌هاي اهل سنت عمر در روز بيعت، به شکم حضرت فاطمه زد و او سقط جنين کرد؛ عمر، فرياد مى‌‌زد: «خانه فاطمه را با ساکنان آن بسوزانيد» و حال آنکه جز علي، فاطمه، حسن و حسين کسى ديگر در خانه نبود. الملل والنحل، شهرستاني، ج1، ص57

  11. حَتَّى أَتَيْتُ دَارَ عَلِيٍّ وَفَاطِمَةَ وَابْنَيْهِمَا الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَابْنَتَيْهِمَا زَيْنَبَ وَأُمِّ كُلْثُومٍ، وَالْأَمَةِ الْمَدْعُوَّةِ بِفِضَّةَ، وَمَعِي خَالِدُ بْنُ وَلِيدٍ وَقُنْفُذٌ مَوْلَى أَبِي بَكْرٍ وَمَنْ صَحِبَ مِنْ خَواصِّنَا، فَقَرَعْتُ الْبَابَ عَلَيْهِمْ قَرْعاً شَدِيداً... . فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِيراً وَبُكَاءً، فَكِدْتُ أَنْ أَلِينَ وَ أَنْقَلِبَ عَنِ الْبَابِ فَذَكَرْتُ أَحْقَادَ عَلِيٍّ وَوُلُوعَهُ فِي دِمَاءِ صَنَادِيدِ الْعَرَبِ، وَكَيْدَ مُحَمَّدٍ وَسِحْرَهُ، فَرَكَلْتُ الْبَابَ وَ قَدْ أَلْصَقَتْ أَحْشَاءَهَا بِالْبَابِ تَتْرُسُهُ، وَسَمِعْتُهَا وَقَدْ صَرَخَتْ صَرْخَةً حَسِبْتُهَا قَدْ جَعَلَتْ أَعْلَى الْمَدِينَةِ أَسْفَلَهَا. وقايع شهادت حضرت زهرا  از زبان عمر در نامه‌اي از عمر به معاويه بحار الأنوار ، العلامة المجلسي، ج 30، ص 288 ـ 294 مجمع النورين، الشيخ أبو الحسن المرندي، ص 98

  12. من به همراه خالدبن وليد و قنفذ غلام ابوبكر و ديگر ياران ويژه خود به در خانه فاطمه آمدم و بر آنحمله بردم ؛ در حالي كهدر خانه على و فاطمه و فرزندانشان حسن و حسين و دخترانشان زينب وام كلثوم و كنيزى به نام فضّهبود،به سختى حلقه در را گرفته و كوبيدم... . وقايع شهادت حضرت زهرا  از زبان عمر در نامه‌اي از عمر به معاويه بحار الأنوار ، العلامة المجلسي، ج 30، ص 288 ـ 294 مجمع النورين، الشيخ أبو الحسن المرندي، ص 98

  13. عمر، در نامه‌اي به معاويه: فاطمه  دستهايش را جلو در خانه گرفته نمى‏گذاشت در باز شود. او را به يك سوى افكندم؛ سر راه من را گرفت، با تازيانه بر دستهايش زدم، از شدت درد ناله و فريادش بلند شد. تصميم گرفتم قدرى نرم شوم و از در خانه برگردم. در اين هنگام به ياد دشمنى علىو حرص و ولع او در ريختن خون بزرگان عرب و نيرنگ محمدو سحرش افتادم، لگدى بر در زدم وى كه محكم بر در چسبيده بود تا باز نشود، فريادى زد كه پنداشتم مدينه زيرورو شد!!! وقايع شهادت حضرت زهرا  از زبان عمر در نامه‌اي از او به معاويه بحار الأنوار ، علامه مجلسي، ج 30، ص 288 ـ 294 مجمع النورين، الشيخ أبو الحسن المرندي، ص 98

More Related