The Cardiovascular System: The Blood سيستم قلبى وعايى: خون

The Cardiovascular System: The Bloodسيستم قلبى وعايى: خون EDO 001.15 01/31/2012

The Bloodخون Learning Objective: The Physical Therapy Technician will gain an understanding of the anatomy and physiology of the blood system and its purpose within the body. Estimated Time to Complete: 370 minutes. وقت احتمالى تکميل کردن: ٣٧٠ دقيقه AFAMS

Teaching Pointsنکات آموزشى Dari • Functions of blood. • Physical characteristics of blood. • Components of blood. • Formation of blood cells. • Red blood cells. • White blood cells. • Platelets. • Three criteria for hemostasis. • Blood groups and blood types. • Homeostatic imbalances associated with blood. • Review Questions. • In-class Assignment.

Fluids of the Bodyمايعات بدن • Cells of the body are serviced by 2 fluids • blood • composed of plasma and a variety of cells • transports nutrients and wastes • interstitial fluid • bathes the cells of the body • Nutrients and oxygen diffuse from the blood into the interstitial fluid & then into the cells • Wastes move in the reverse direction • Hematology is study of blood and blood disorders • حجرات بدن توسط دو نوع مايعات کمک ميشوند • خون • متشکل از پلازما (مايع) و حجرات مختلف • مواد مغذى و فضله را انتقال ميدهد • مايعات بين الحجروى • حجرات بدن را شستشو ميکند • مواد مغذى و اکسيجن از خون به مايعات بين الحجروى انتشار يافته و بعداً به حجرات داخل ميشوند • مواد فضله (ضايعات) در جهت مخالف حرکت ميکند • هيمتولوژى عبارت از مطالعۀ خون و اختلالات خون ميباشد

The Cardiovascular System: The Blood١. سيستم قلبى وعايى : خون

Functions of Bloodوظايف خون • انتقال • آکسيجن، کاربن داى اکسايد، فضلات ميتابوليک (حاصل از استقلاب)، مواد مغذى، حرارت و هورمون ها • تنظيم • از طريق بفر (حايل) در تنظيم پى ايچ (pH) کمک ميکند • در تنظيم درجۀ حرارت بدن کمک ميکند • خواص سرد کنندۀ آب • اتساع اوعيۀ سطحى، حرارت را بيرون ميريزد • ازطريق فعل و انفعالات بين ايون هاى منحل شده و پروتين، درتنظيم محتواى آب حجرات کمک ميکند • جلوگيرى از امراض و ضايع شدن خون • Transportation • O2, CO2, metabolic wastes, nutrients, heat & hormones • Regulation • helps regulate pH • helps regulate body temperature • coolant properties of water • vasodilatation of surface vessels dump heat • helps regulate water content of cells by interactions with dissolved ions and proteins • Protection from disease & loss of blood

Physical Characteristics of Blood٢. خصوصيات فزيکى خون • Thicker (more viscous) than water and flows more slowly than water • Temperature of 100.4 degrees F • pH 7.4 (7.35-7.45) • 8 % of total body weight • Blood volume • 5 to 6 liters in average male • 4 to 5 liters in average female • hormonal negative feedback systems maintain constant blood volume and osmotic pressure • ضخيم تر (غليظ تر) از آب و جريان آهسته تر از آب • درجۀ حرارت ١٠٠.٤ فارنهايت • پى ايچ ٧.٤ (٧.٣٥ – ٧.٤٥) • ٨٪ تمام وزن بدن • حجم خون • ٥ تا ٦ ليتر در يک مرد متوسط • ٤ تا ٥ ليتر در يک خانم متوسط • سيستم عکس العمل منفى هورمونى بصورت دوامدار حجم خون و فشار اسموتيک را نگهميدارد

Red Blood Cells or Erythrocytes • Contain oxygen-carrying protein hemoglobin that gives blood its red color • 1/3 of cell’s weight is hemoglobin • Biconcave disk 8 microns in diameter: • increased surface area/volume ratio • flexible shape for narrow passages • no nucleus or other organelles • Normal RBC count • male 5.4 million/drop • female 4.8 million/drop • new RBCs enter circulation at 2 million/second

٥. حجرات سرخ خون يا ايريتروسيت ها • داراى هيموگلوبين، پروتين انتقال دهندۀ اکسيجن، ميباشند، که به خون رنگ سرخ را ميدهد • ١/٣ وزن حجره را هيموگلوبين تشکيل ميدهد • ديسک مقعرالطرفين به قطر ٨ مايکرون: • سطح زياد به تناسب حجم • شکل انعطاف پذير براى گذشتن از مجراهاى تنگ • بدون هسته و يا اندامک هاى ديگر • تعداد نورمال کرويات سفيد خون • مردها ٥.٤ مليون در يک قطره • خانم ها ٤ تا ٨مليون در يک قطره • دومليون کرويات سفيد خون در هر ثانيه داخل جريان خون ميشوند

RBC Life Cycleدوران زندگى کرويات سرخ خون • کرويات سرخ خون تنها ١٢٠ روز زنده ميمانند: • وقتى کهنه و فرسوده شوند، قابليت خم شدن و گذشتن از عروق شعريه (موى رگ ها) را از دست ميدهند • به اثر فقدان اندامک ها امکان ترميم شان موجود نيست • حجرات کهنه شده توسط مکروفاژ هاى ثابت طحال (تلى) و کبد برداشته ميشوند • محصولات تخريب شده باز مورد استفاده قرار ميگيرند • RBCs live only 120 days: • wear out from bending to fit through capillaries • no repair possible due to lack of organelles • Worn out cells removed by fixed macrophages in spleen & liver • Breakdown products are recycled

Hemoglobin • Globin protein consisting of 4 polypeptide chains • One heme pigment attached to each polypeptide chain • each heme contains an iron ion (Fe+2) that can combine reversibly with one oxygen molecule • Each hemoglobin molecule can carry 4 oxygen molecules from lungs to tissue cells • Hemoglobin transports 23% of total CO2 waste from tissue cells to lungs for release

هيموگلوبين • پروتين گلوبين شامل ٤ زنجير پولى پيپتيد • يک رنگ (صباغ) هيم (خون) به هر زنجير پولى پيپتيد وصل شده است • هر هيم حاوى يک ايون آهن (Fe+2) ميباشد که ميتواند بصورت برگشت پذير با يک ماليکول آکسيجن يکجا شود • هر ماليکول هيموگلوبين ميتواند ٤ ماليکول اکسيجن را از ريه ها به حجرات انساج نقل کند • هيموگلوبين ٢٣٪ تمام انساج به ريه ها انتقال ميدهد کاربن داى اکسايد فضله را براى آزاد شدن از حجرات

WBC Anatomy and Types٦. اناتومى و انواع کرويات سفيد خون • All WBCs (leukocytes) have a nucleus and no hemoglobin • Granular or agranular , based on presence of cytoplasmic granules made visible by staining • granulocytes are neutrophils, eosinophils or basophils • agranulocytes are monocyes or lymphocytes • تمام کرويات سفيد خون (ليوکوسيت ها) داراى هسته بوده و هيموگلوبين نميداشته باشند • گرانيولوسيت (دانه دار) يا اگرانيولوسيت (بدون داشتن دانه) تصنيف بندى به اساس موجوديت دانه هاى سيتوپلازميک که بعد از رنگ آميزى ديده شده ميتوانند • نيوتروفيل ها، ايوزينوفيل ها يا بزوفيل ها، گرانيولوست (دانه دار) ميباشند • مونوسيت ها يا لمفوسيت ها بدون داشتن دانه (اگرانوسيت ها) ميباشند

WBC Physiologyفزيولوژى کرويات سفيد خون • به تعداد کمتر از حجرات سفيد خون • ٥٠٠٠ تا ١٠٠٠٠ حجره در هر قطرۀ خون • يک حجرۀ سفيد خون براى هر ٧٠٠ حجرۀ سرخ خون • ليوکوسيتوز عبارت از تعداد بلند کرويات سفيد خون ميباشد • مکروب ها، ورزش شديد، بيهوشى يا عمليات جراحى • ليوکوپينى عبارت از تعداد کم کرويات سفيد خون ميباشد • معروض شدن به شعاع، شوک يا کيوموتراپى (تداوى کيمياوى سرطان) • در يک وقت تنها ٢٪ تمام کرويات سفيد در جريان خون ميباشند • باقيمانده در مايعات لمفاوى، جلد، ريه ها، غدوات لمفاوى و طحال ميباشند • Less numerous than RBCs • 5000 to 10,000 cells per drop of blood • 1 WBC for every 700 RBC • Leukocytosis is a high white blood cell count • microbes, strenuous exercise, anesthesia or surgery • Leukopenia is low white blood cell count • radiation, shock or chemotherapy • Only 2% of total WBC population is in circulating blood at any given time • rest is in lymphatic fluid, skin, lungs, lymph nodes & spleen

Complete Blood Countشمار مکمل حجرات خون • Screens for anemia and infection • Total RBC, WBC & platelet counts; differential WBC; hematocrit and hemoglobin measurements • Normal hemoglobin range: • infants have 14 to 20 g/100mL of blood • adult females have 12 to 16 g/100mL of blood • adult males have 13.5 to 18g/100mL of blood • معاينۀ کمخونى و امراض مکروبى • شمار مکمل کرويات سرخ خون، کرويات سفيد خون و صفحات دموى، شمار تفريقى کرويات سفيد خون، و اندازه نمودن هيمتوکريت و هيموگلوبين • اندازۀ نورمال هيموگلوبين: • اطفال کوچک در ١٠٠ ملى ليتر خون ١٤ تا ٢٠ گرام ميداشته باشند • خانم هاى بالغ در ١٠٠ ملى ليتر خون ١٢ تا ١٦ گرام ميداشته باشند • مرد هاى بالغ در ١٠٠ ملى ليتر خون ١٣.٥ تا ١٨ گرام ميداشته باشند

Differential WBC Countشمار تفريقى حجرات سفيد خون • تشخيص تغيرات در تعداد حجرات سفيد جريان خون (فيصدى هر نوع) • نمايانگر انتان، مسموم شدن، سرطان خون (ليوکيميا)، کيموتراپى (تداوى سرطان با دوا)، پرازيت ها يا عکس العمل حساسيت ميباشد • تعداد نورمال کرويات سفيد خون • نيوتروفيل ٦٠-٧٠٪ (در امراض مکروبى بکتريايى زياد ميشود) • لمفوسيت ٢٠-٢٥٪ (در امراض ويروسى بلند ميرود) • مونوسيت ٣-٨ ٪ (در موجوديت امراض فنگسى/ويروسى بلند ميرود) • ايوزينوفيل ٢-٤ ٪ (در امراض پرازيتى يا عکس العمل الرژيک بلند ميرود) • بزوفيل کمتر از ١٪ (در عکس العمل الرژيک يا کم شدن فعاليت غدۀ تيروئيد بلند ميرود) • Detection of changes in numbers of circulating WBCs (percentages of each type) • indicates infection, poisoning, leukemia, chemotherapy, parasites or allergy reaction • Normal WBC counts • neutrophils 60-70% (up if bacterial infection) • lymphocyte 20-25% (up if viral infection) • monocytes 3 -- 8 % (up if fungal/viral infection) • eosinophil 2 -- 4 % (up if parasite or allergy reaction) • basophil <1% (up if allergy reaction or hypothyroid)

Formed Elements of Blood • Red blood cells ( erythrocytes ) • White blood cells ( leukocytes ) – these will be covered in more detail during the immune system. • granular leukocytes • neutrophils • eosinophils • basophils • agranular leukocytes • lymphocytes = T cells, B cells, and natural killer cells • monocytes • Platelets (special cell fragments)

عناصر متشکلۀ خون • حجرات (کرويات) سرخ خون (اريتروسيت ها) • حجرات سفيد خون (ليوکوسيت ها) • ليوکوسيت هاى دانه دار • نيوتروفيل ها • ايوزينوفيل ها • بزوفيل ها • ليوکوسيت هاى غيردانه دار • ليمفوسيت ها = حجرات تى (T)، حجرات بى (B) و حجرات کشندۀ طبيعى • مونوسيت ها • صفحات دمويه (پارچه هاى حجرات خاص)

Blood Groups and Blood Types(Insert Dari) • سطوح کرويات سرخ خون بصورت ارثى با گلايکو پروتين ها و ګلايکو ليپيد ها مشخص شده اند • RBC surfaces are genetically marked to determine blood groups and blood types

ABO Blood Groupsگروپ هاى خون اى بى او • به اساس ٢ گلايکوليپيد ايزوانتيجن هائيکه بنام اى و بى در سطح حجرات سرخ خون يافت ميشوند • تنها انتيجن اى را نشان ميدهد – خون نوع اى • تنها انتيجن بى را نشان ميدهد – خون نوع بى • هردو انتيجن اى و بى را نشان ميدهد – خون نوع اى بى • هيچ انتيجنى را نشان نميدهد – خون نوع او • پلازما داراى ايزوانتى بادى ها يا اگلوتينين هاى براى انتيجن هاى اى يا بى ميباشند که در خون شما يافت نميشود • انتى بادى ضد اى با انتيجن اى عکس العمل نشان ميدهد • انتى بادى ضد بى با انتيجن بى عکس العمل نشان ميدهد • Based on 2 isoantigens called A and B found on the surface of RBCs • display only antigen A -- blood type A • display only antigen B -- blood type B • display both antigens A & B -- blood type AB • display neither antigen -- blood type O • Plasma contains isoantibodies or agglutinins to the A or B antigens not found in your blood • anti-A antibody reacts with antigen A • anti-B antibody reacts with antigen B

Universal Donors and Recipientsاهداکنندگان و گيرندگان همگانى • People with type AB blood called “universal recipients” since have no antibodies in plasma • only true if cross match the blood for other antigens • People with type O blood cell called “universal donors” since have no antigens on their cells • theoretically can be given to anyone • اشخاصى که داراى خون نوع اى بى (AB) ميباشند، بنام “گيرندگان همگانى” ياد ميشوند، چون در پلازماى خود انتى بادى ندارند • تنها وقتى صحت دارد که خون براى انتيجن هاى ديگر نيز ديده شده باشد • اشخاصى را که داراى گروپ خون او (O) ميباشند، “اهداکنندگان همگانى” مينامند.چون در حجرات خود انتيجنى ندارند • از نظر تئورى به هر کس خون داده ميتوانند

Transfusion and Transfusion Reactionsانتقال خون و عکس العمل هاى آن • انتقال تمام خون، حجرات يا پلازما به جريان خون شخص گيرنده • براى تداوى کم خونى و ازدست دادن شديد خون مورد استفاده قرار ميگيرد • انتقال خون ناسازگار • پيچيدگى انتيجن انتى بادى ناشى از انتى بادى هاى پلازما و “پروتين هاى اجنبى” کرويات سرخ خون اهدا شده • کرويات سرخ خون رخنه دار گشته و مى ترقند • هيموگلوبين آزاد باعث صدمۀ کليه ها ميگردند • مشکلات ناشى از عدم تطابق بين حجرات اهدا کننده و پلازما (مايع) گيرنده • پلازماى اهدا کننده بسيار رقيق تر از آنست که مشکلات خلق کند • Transfer of whole blood, cells or plasma into the bloodstream of recipient • used to treat anemia or severe blood loss • Incompatible blood transfusions • antigen-antibody complexes form between plasma antibodies & “foreign proteins” on donated RBC's (agglutination) • donated RBCs become leaky (complement proteins) & burst • loose hemoglobin causes kidney damage • Problems caused by incompatibility between donor’s cells and recipient’s plasma • Donor plasma is too diluted to cause problems

Clot Retraction & Blood Vessel Repairکشيدن لخته و ترميم رگهای خون • لخته، ساحۀ پاره شدۀ رگ خون را پلگ ميکند • صفحات دموى الياف فبرين را کش کرده، لخته را ميبردارد • کناره هاى رگ صدمه ديده بهم کش ميشوند • فيبرينوبلاست و حجرات اندوتيليم رگ خون را ترميم ميکنند • Clot plugs ruptured area of blood vessel • Platelets pull on fibrin threads causing clot retraction • Edges of damaged vessel are pulled together • Fibroblasts & endothelial cells repair the blood vessel

Blood Clottingلخته (علقه) شدن خون • خون کشيده شده از بدن به شکل ژل (جل) غليظ ميشود. ژل به مايع (سيروم) و لختۀ الياف غير قابل حل شدن (فيبرين) جدا ميشود، که حجرات در آن بند ميمانند • اگر علقه (لخته شدن خون) در يک رگ سالم بميان آيد، بنام ترومبوزيس (تشکيل لخته در قلب يا رگهاى خون) ياد ميشود • مواد مورد ضرورت براى لخته شدن عبارتند از کلسيم، انزايم هاى توليد شده در حجرات کبد، و موادى که توسط صفحات دموى و انساج زخمى شده آزاد ميشوند • لخته شدن، مجموعۀ از عکس العمل هاى است که در آن هر فکتور لخته ساختن، فکتور ديگر را در يک ترتيب ثابت فعال ميسازد ، و در نتيجۀ آن الياف فيبرين ساخته ميشوند • Blood drawn from the body thickens into a gel. The gel separates into liquid (serum) and a clot of insoluble fibers (fibrin) in which the cells are trapped • If clotting occurs in an unbroken vessel is called a thrombosis • Substances required for clotting are Ca+2, enzymes synthesized by liver cells, and substances released by platelets or damaged tissues • Clotting is a cascade of reactions in which each clotting factor activates the next in a fixed sequence resulting in the formation of fibrin threads

Blood clotting(Insert Dari) Is achieved via platelet adhesion, and activation of clotting factors (assist in clot formation). When this occurs due to damage of a blood vessel it results in a thrombus (blood clot). Inappropriate clotting (in the absence of damage to a vessel) is called thrombosis. Insert Dari

Intravascular Clottingلخته شدن خون در داخل رگ ها • ترومبوز • تشکيل علقه (ترومبوز) در داخل رگ هاى سالم خون • در جدار درشت داخلى رگ هاى خون تشکيل ميشود • اگر خون به آهستگى جريان داشته باشد، جمع شدن موضعى فکتور هاى علقۀ خون را اجازه داده سبب علقه يا لخته شدن خون ميگردد • ممکن خود بخود حل شده و يا کنده (رها) شده و سفر کند • امبولى (جسم مسدود کنندۀ جريان خون) • علقه، حباب هوا و يا چربى از استخوان شکسته در داخل خون • امبولى ريوى در شش ها يافت ميشوند • مقدار کم آسپرين مانع ساختن ترومبوکسان اى ٢ شده و تشکيل علقۀ نامناسب را کم ميکند • ستروک (فلج دماغى)، حملۀ اسکيميک (کمخونى) گذرا (TIA) و حملۀ قلبى • Thrombosis • clot (thrombus) forming in an unbroken blood vessel • forms on rough inner lining of BV • if blood flows too slowly (stasis) allowing clotting factors to build up locally & cause coagulation • may dissolve spontaneously or dislodge & travel • Embolus • clot, air bubble or fat from broken bone in the blood • pulmonary embolus is found in lungs • Low dose aspirin reduces inappropriate clot formation • strokes, TIAs and myocardial infarctions

Anticoagulants and Thrombolytic Agentsمواد ضد علقۀ خون و حل کنندۀ ترومبوز (ترومبوليتيک) • مواد ضد علقۀ خون از لخته شدن خون جلوگيرى نموده يا آنرا ازبين ميبرد • هيپرين (heparin) • در دوران تصفيۀ خون و عمليات جراحى مورد استفاده قرار ميگيرند • وارفرين (کومادين) • مخالف (انتاگونيست )ويتامين کى بوده، لذا مانع ساختن فکتور هاى علقۀ خون ميشود • آهسته تر از هيپرين • کلسيم خونى که در بانک خون نگهدارى ميشود با علاوه کردن سيترات فوسفات ديکستروز، کشيده ميشود • مواد حل کنندۀ ترومبوز خون براى حل کردن علقۀ خون پيچکارى ميشوند • Anticoagulants suppress or prevent blood clotting • heparin • administered during hemodialysis and surgery • warfarin (Coumadin) • blocks synthesis of clotting factors • slower than heparin • stored blood in blood banks treated with citrate phosphate dextrose (CPD) that removes Ca+2 • Thrombolytic agents are injected to dissolve clots

Blood Disorders(Insert Dari)

Anemia کمخونى • علايم • ظرفيت انتقال اکسيجن خون کاهش مى يابد • خستگى، عدم تحمل سردى و رنگ پريدگى • فقدان اکسيجن براى اى تى پى (ATP) و توليد حرارت • انواع کمخونى • کمبود آهن = فقدان جذب يا از دست دادن اهن • کمخونى خبيث = فقدان فکتور اساسى براى جذب ويتامين بى ١٢ (B12) • خونريزى = از دست دادن کرويات سرخ خون به علت خونريزى (قرحه يا زخم) • هيموليتيک (مربوط به تخريب خون) = نقص در غشاى حجروى سبب پاره شدن آن ميشود • Symptoms • oxygen-carrying capacity of blood is reduced • fatigue, cold intolerance & paleness • lack of O2 for ATP & heat production • Types of anemia • iron-deficiency =lack of absorption or loss of iron • pernicious = lack of intrinsic factor for B12 absorption • hemorrhagic = loss of RBCs due to bleeding (ulcer) • hemolytic = defects in cell membranes cause rupture

Sickle-cell Anemia (SCA))Sickle-cell کم خونى حجرات داس مانند(سيکل سيل • نقص ارثى در ماليکول هيموگلوبين (Hb-S) که دو امينو اسيد را تغير ميدهد • کرويات سرخ خون توسط تغيرات ماليکول هيموگلوبين در داخل کرويات سرخ خون، تغير شکل ميکنند • حجرات داس مانند به آسانى ميترقند = سبب کمخونى و لخته شدن خون ميشود • Genetic defect in hemoglobin molecule • RBC is deformed by changes in hemoglobin molecule within the RBC • sickle-shaped cells rupture easily = causing anemia & clots Insert Dari Insert Dari

Hemophilia هيموفيليا • Inherited deficiency of clotting factors • bleeding spontaneously or after minor trauma • subcutaneous & intramuscular hemorrhaging • nosebleeds, blood in urine, articular bleeding & pain • فقدان ارثى فکتور هاى لخته ساختن خون • خونريزى خود بخودى يا بعد از ضربات کوچک • خونريزى تحت جلد يا بين عضلات • آمدن خون از بينى، خون در ادرار، خونريزى مفصلى و درد

Venous Thromboembolism(Insert Dari) • Thrombosis • clot (thrombus) forming in an unbroken blood vessel • may dissolve spontaneously or dislodge & travel • Embolus • clot, air bubble or fat from broken bone in the blood • pulmonary embolus is found in lungs. • ترومبوز • تشکيل علقه (ترومبوز) در داخل رگ هاى سالم خون • ممکن خود بخود حل شده و يا کنده (رها) شده و سفر کند • امبولى (جسم مسدود کنندۀ جريان خون) • علقه، حباب هوا و يا چربى از استخوان شکسته در داخل خون • امبولى ريوى در شش ها يافت ميشوند

Leukemiaليوکيميا (سرطان خون) • ليوکيمياى حاد (سرطان حاد خون) • توليد غير قابل کنترول ليوکوسيت هاى (کرويات سفيد) نابالغ • تراکم حجرات نورمال مغز سرخ استخوان توسط توليد حجرات نابالغ سفيد خون • از توليد کرويات سرخ و صفحات دموى جلوگيرى ميکند • ليوکيمياى مزمن (سرطان مزمن خون) • تجمع کرويات بالغ سفيد در جريان خون، چون آنها نمى ميرند • طبقه بندى به اساس نوع غالب کرويات سفيد خون---مونوسيتيک يا لمفوسيتيک • Acute leukemia • uncontrolled production of immature leukocytes • crowding out of normal red bone marrow cells by production of immature WBC • prevents production of RBC & platelets • Chronic leukemia • accumulation of mature WBC in bloodstream because they do not die • classified by type of WBC that is predominant---monocytic, lymphocytic.

Bone Marrow Transplantپيوند مغز استخوان • انتقال مغز استخوان سالم از طريق وريد • طرزالعمل • ازبين بردن مغز استخوان بيمار توسط اشعه و کيموتراپى • اهدا کننده با انتيجن در سطح کرويات سفيد خون مطابقت ميداشته باشد • براى کشت دوبارۀ مغز استخوان نمونۀ مغز استخوان اهدا کننده را در وريد مريض قرار دهيد • مؤفقيت مربوط به سازگارى حجرات اهدا کننده و گيرنده ميباشد • تداوى براى امراض سرطان خون (ليوکيميا)، سيکل سيل (مرض خون که در آن حجرات شکل داس را ميگيرند)، سرطانهاى سينه، تخمدان ها، بيضه ها، ليمفوما و يا کم خونى انحراف کرويات خون (کم خونى اپلاستيک) • Intravenous transfer of healthy bone marrow • Procedure • destroy sick bone marrow with radiation & chemotherapy • donor matches surface antigens on WBC • put sample of donor marrow into patient's vein for reseeding of bone marrow • success depends on histocompatibility of donor & recipient • Treatment for leukemia, sickle-cell, breast, ovarian or testicular cancer, lymphoma or aplastic anemia

In-class Assignment(Insert Dari)

1.Which of the following most correctly describes the functions of the Cardiovascular System? (Insert Dari) • Transport oxygen and nutrients, control body movements, excrete waste products from the body • Absorb oxygen and nutrients, maintain body temperature, maintain fluid balance • Transport oxygen and nutrients, maintain body temperature, maintain fluid balance • Absorb oxygen and nutrients, control body movements, excrete waste products from the body • Insert Dari

2. The smallest blood vessel which allows for exchange of fluids, oxygen and nutrients from blood to tissues(Insert Dari) • Arteries • Veins • Capillaries • Venules • Insert Dari

3. Which of the following is not a component of blood?(Insert Dari) • Interstitial fluid • Plasma • Erythrocytes • platelets • Insert Dari

4. Match the following disorders with their description:(Insert Dari) • Anemia • Hypertension • Heart Failure • Venous Thromboembolism • Inappropriate blood clotting • Inability of the heart to supply blood to body tissues • High blood pressure • Oxygen carrying capacity of the blood is reduced. • Insert Dari

4. Match the following disorders with their description:(Insert Dari) • Anemia (4) Oxygen carrying capacity of the blood is reduced. • Hypertension (3) High blood pressure • Heart Failure (2) Inability of the heart to supply blood to body tissues • Venous Thromboembolism (1) Inappropriate blood clotting • Insert Dari

5.Which of the following blood cell does not have a nucleus?(Insert Dari) • Which of the following blood cell does not have a nucleus? • A) Neutrophil • B) Erythrocyte • C) Lymphocyte • D) Leukocyte

The Cardiovascular System: The Blood سيستم قلبى وعايى: خون