2.83k likes | 3.04k Views
حفاظت صنعت ي. به نام خدا. تاريخچه ايمني ، حفاظت و بهداشت کار.
E N D
حفاظت صنعتي به نام خدا
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار فرايند صنعتي شدن، موجب استفاده فزاينده از ابزار و ماشين آلات فني شده است. عدم رعايت اصول صحيح در ساخت يا استفاده از وسايل، حوادث ناشي از کار را افزايش داده است. بنابر بيانيه آمارسازان بينالمللي کار در سال 2003 روزانه هزار نفر در اثر حوادث ناشي از کار جان ميدهند وخسارت سالانه بالغ بر 109*1250 $مي شود.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار وقوع انقلاب صنعتي 1760-1830 در انگلستان (اختراع ماشين بخار 1782 جيمزوات) و سرايت به ديگر کشورهاي اروپايي و استفاده از نيروي محرکه مکانيکي و الکتريکي موجب تبديل کارهاي دستي به ماشيني گرديد و باعث تقسيم کار، افزايش توليدات و سرعت در انجام کار شد که نتيجه آن افزايش خطر در محيطهاي صنعتي بوده است.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار بدين ترتيب استفاده از انرژي ماهيچهاي به حداقل رسيد و همچنين به جاي استفاده از انرژي باد، حيوانات و جريان آب، استفاده از انرژي بخار(توربين بخار) و انرژي سوخت (بنزين، گازوئيل و...) معمول شد. صنايع غول پيکر بوجود آمد و به دليل استفاده از چرخ دنده، پرسها، تيغهها، ... . معلولين و مصدومين ناشي از کار چنان افزايش يافت که جمع آنها قشون از جنگ برگشته را تداعي ميکرد. اصطلاح "لشکر معلولين منچستر" زياد در کتابها بکار رفته است.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار با اختراع ماشين بخار جهشي در صنايع نساجي و ديگر صنايع انگلستان و ساير کشورها رخ داد. توليد انبوه (Mass production ) رونق گرفت و کارگران از مزارع به صنايع روي آورند. در چند سده قبل توجه به حفاظت مطرح نبوده و کارهاي سخت و خطرناک مثلاً کار در معادن و تونلها را محکومين به اعدام انجام ميدادند.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار اولين قانون براي ايمني محيط کار و بازرسي از آن در سال 1820 در انگلستان تصويب شد. گروهي از روحانيون و قضات بطور افتخاري ازکارگاهها بازديد ميکردند. در سال 1833 با تجديد نظر در قانون قبلي يک اداره رسمي براي بازرسي ايجاد شد و در سال 1844 مقررات مربوط به حفاظت ماشينآلات و استفاده از وسايل پيشگيري و اعلام حوادث در متن قانون وارد شد.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار در همين دوران در فرانسه از اطفال 6-8 ساله تا 17 ساعتدر روز کار ميکشيدند. در سال 1867، در فرانسه انجمني براي پيشگيري از حوادث تشکيل شد. اين انجمن در شهر مولهوز و توسط آنجل دلفوس تشکيل شد. منشور اين انجمن چنين بيان شده بود: "صاحب کارخانه علاوه بر فرد وظيفه دارد که به شرايط جسمي و روحي کارگران توجه نمايد. اين الزام کاملاً اخلاقي است و هيچ گونه مزدي نميتواند جايگزين آن گردد و ميبايد مقدم بر هر گونه منافع و ملاحظات ملحوظ گردد." اولين قانون در زمينه حفاظت فني به مفهوم دقيق در فرانسه در سال 1893 تدوين شد.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار در پروس در سال 1839 آييننامهاي براي يک نظام بازرسي در کارخانهها تدوين شد و در سال 1845 به کارخانهها از سوي وزارت کشور و دارايي پروس توصيه شد که بازرس طبي داشته باشند و سرانجام در سال 1872 يک نظام بازرسي و حفاظت و بهداشت کار در پروس ايجاد شد و در سال 1878 به موجب قانون امپراطوري بازرسي کارخانهها اجباري شد و بيمه حوادث ناشي از کار در سال 1884 در آلمان تدوين شد.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار نظامهاي واقعي و مؤثر در زمينه بازرسي کارخانهها در دانمارک و سوئيس در سالهاي 1873 و 1877 بوجود آمد و استانداردهاي مربوط به حفاظت و بهداشت به اجرا در آمد. در آمريکا تأسيس ادارات رسمي براي بازرسي ايمني کارخانه از ايالت ماساچوست در سال 1867 آغاز شد و سرانجام از سال 1885 اصل مسئوليت کارفرما در صورت بروز حوادث ناشي از کار، در مقررات قانوني ايالتهاي گوناگون ظاهر شد.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار با اهميت و پيچيدگي تدريجي صنعت در کشورهاي غربي کارشناسان و رشتههاي گوناگوني در اين حوزهها توسعه يافت و بتدريج مسئوليت کارفرما در اين موارد به شرکتهاي بيمه سپرده شد و اين شرکتها بازرساني براي اطمينان از اتخاذ تدابير حفاظتي استخدام نمودند و فعاليت در زمينه پيشگيري حوادث بتدريج گسترش يافت. در سال 1889 در شهر مولهوز با مجاهدتهاي آنجل دولفوس تدابير حفاظتي در کليه کارخانههاي نساجي پيشبيني شد. و آلبومي از تصاوير وسايل حفاظتي انتشار يافت. چاپ دوم اين آلبوم در سال 1895 با تجديد نظر انتشار يافت. پارهاي از اين وسايل هنوز براي حفاظت وايمني معتبر شناخته ميشود.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار از سال 1889 کنگرههاي بينالمللي در زمينه حفاظت تشکيل شد( 1889، پاريس، 1891 برن و 1894 ميلان) اين کنگرهها و تبادل اطلاعات مربوط به توسعه قوانين حفاظتي منجر شد بطوريکه اجراي مؤثر الزامات قانوني و نقش مستقل بازرسان مورد تأکيد قرار گرفت و انجمنهايي براي حمايت از اين اقدامات شکل گرفت. از جمله در بلژيک سوئد و انگلستان اين نهادها شکل گرفت. شوراي ملي کوبا در سال 1936، انجمن ژاپني براي رفاه در صنايع 1928 و انجمن هندس در سال 1931 و شوراي ملي براي حفاظت در سال 1927 آغاز بکار کردند.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار علل عمده افزايش سوانح و حوادث ناشي از کار در محيطهاي صنعتي بعد از انقلاب صنعتي: 1. افزايش بسيار سرعت حرکات ماشينها و محدود بودن توان عکسالعمل انسان. 2. تراکم کارکنان در فضاهاي نسبتاً کوچک. 3. افزايش قدرت ماشين آلات و پيچيدگي کار آنها. 4. تقسيم زياد کار که هر کارگر با آموزشي اندک فقط از عهده بخشي اندک از فرايند توليد بر ميآيد و تصوري از مجموع اين فرايند ندارد و از نظر رواني باعث خستگي، بي حوصلگي، افزايش اشتباهات و در نتيجهايجاد حادثه ميشود.
تاريخچه ايمني، حفاظت و بهداشت کار علل عمده افزايش سوانح و حوادث ناشي از کار در محيطهاي صنعتي بعد از انقلاب صنعتي (ادامه): 5. فقدان آموزش کافي براي کار با ماشين آلات و شيوههاي پيشگيري و مقابله با سوانح و حوادث 6. عدم تطابق دانش و تواناييهاي جسمي و رواني انسان توجه بيش از حد به افزايش سطح توليد به جاي توجه به حفظ ايمني انسانها. 7. تمرکز ماشين آلات زياد در محيطهاي محدود و ايجاد سر و صداي زياد 8. عدم سرمايهگذاري در سيستمهاي حفاظتي و برنامههاي مربوط
آشنايي با سازمان بينالمللي کار بهبود شرايط کار و استقرار عدالت اجتماعي در سطح بينالمللي، در طول ساليان دراز دلمشغولي بسياري از افراد بوده است. رابرت آون انگليسي در سال 1818 پيشنهاد نمود که مسائل مربوط به کار " در کميسيون کار" در سطح بينالمللي بررسي شود. اما اولين گامي که در اين زمينه برداشته شد کنفرانس بين المللي در سال 1890 با حضور 14 کشور در برلين بود که نتيجه آن توصيههايي در زمينه شرايط کار در معادن و تجديد کار اطفال و زنان و تعطيل هفتگي بود. در سال 1900 جامعه بينالمللي حمايت قانوني از کارگران تشکيل شد.
آشنايي با سازمان بينالمللي کار سرانجام در سال 1919 سازمان بينالمللي کار در پايان جنگ جهاني اول بموجب ماده 13 قرارداد صلح ورساي براي حمايت از حقوق کارگران، ايجاد شرايط مساعد کار و امکانات کافي براي اشتغال و سطح زندگي مناسب براي کارگران سراسر دنيا تأسيس شد وهدف از تأسيس آن استقرار عدالت اجتماعي، آزادي و امنيت اقتصادي و ايجاد فرصتهاي مساوي براي آحاد ملتها بوده است. در بدو تأسيس 45 کشور به عضويت اين سازمان در آمدند و در حال حاضر 174 کشور عضو اين سازمانند. اين سازمان سه جانبه است يعني اعضايي از کارگران، کارفرمايان و دولتها در آن عضويت دارند.
آشنايي با سازمان بينالمللي کار • وظايف سازمان بينالمللي کار برابر نتايج کنفرانس 1944 فيلادلفيا تبيين گرديد و در زمينه محيط و شرايط کار وظايف زير را بر عهده دارد. • بهبود امور حفاظت و بهداشت در محيط كار به جلوگيري از امراض و حوادث ناشي از كار و كنترل خطرهاي محيط. • ايجاد و تقويت مؤسسات تخصصي مانند مؤسسه ملي كار، آزمايشگاههاي بهداشت صنعتي، مراكز بهداشت و حفاظت كار و بخشهاي آموزش حفاظت
آشنايي با سازمان بينالمللي کار • رسيدگي به مسائل مربوط به زمانكار (حداكثر كار قانوني، اضافهكاري، نوبت كاري و شبكاري) و مسائل پزشكي، اقتصادي و اجتماعي آنها. • كمك به گزينش تكنولوژي مناسب بهعنوان وسيلهاي جهت بهبود و حفاظت شرايط و محيطكار. • كمك به سازمانهاي محلي حفاظتي و بهداشت كار و مراكز تحقيقات و انجمنهاي كارفرمايي و سنديكاهاي كشورهاي مختلف.
آشنايي با سازمان بينالمللي کار كنفرانس بينالمللي كار ساليانه يكبار تشكيل ميشود و از هر كشور 4 نماينده (دو نماينده دولت، دو نماينده از كارگران و كارفرمايان) شركت مينمايند. استانداردهاي بينالمللي كار و اهداف كلي سازمان، بودجه و برنامه كار سازمان در اين كنفرانس تعيين ميشود هيأت مديره هدايت امور سازمان بينالمللي كار را عهدهدار است و مركب از 28 نماينده دولت و 28 نماينده كارگر و كارفرما ميباشد. دفتر بينالمللي كار كه محل آن در ژنو است دبيرخانه سازمان محسوب ميشود و مركزيت انتشارات و تحقيقات را عهدهدار است. زير نظر اين دفتر بيش از سههزار نفر در نقاط مختلف جهان كار ميكنند.
آشنايي با سازمان بينالمللي کار در سال 1946، سازمان بينالمللي كار جزء سازمانهاي اختصاصي سازمان ملل شد و در سال 1969 نيز جايزه نوبل صلح را دريافت نمود. ايران از سال 1919 عضو آنست.
تعريف حادثه ناشي از كار الف: تعريف كار كار مجموعهاعمالي است كه انسان به كمك مغز، دست، ابزار و ماشين براي استفاده عملي از ماده روي آن انجام مي دهد. ب: تعريف حادثه : • حادثه عبارتست از رويدادي كه بطور تصادفي و بنابه عللي ناشناخته و غيرقابل پيشگيري رخ ميدهد. • حادثه واقعهاي غير منتظره يا پيشبيني نشده كه ميتواند در تمام موقعيتهاي زندگي رخ دهد. • حادثه عبارتست از رويدادي كنترل نشده، غيرعمدي و پيشبيني نشده كه بدون برنامه قبلي رخ ميدهد و سبب وقوع صدمه ياآسيب ميشود.
تعريف حادثه ناشي از كار حادثه ناشي از كار عبارتست از رويدادي غير منتظره كه در هنگام كار روي ميدهد و جريان عادي كار را متوقف ميسازد. حادثه ممكن است داراي پيامدهاي جسمي و رواني براي كاركنان و خسارات اقتصادي براي سازمان باشد. دريك مفهوم وسيع حوادث ناشي از كار كليه حوادثي را که در ضمن كار و نيز در حين رفت و آمد به محل كار بهوقوع ميپيوندد در برميگيرد و براي اينكه حادثه ناشي از كار تلقي شود بايد هم در حين انجام وظيفه رخ دهد و هم به سبب انجام وظيفه رخ دهد.
حوادث ناشي از کار انواع حادثه حوادثي كه مستقيماً سبب آسيب ديدگي ميشود در كنفرانس جهاني 1962 بشرح زير احصاء شده است: 1- سقوط اشخاص 2- سقوط اشياء 3- راهيافتن و تصادم يا اشياء 4- گيركردن و قرارگرفتن بين اشياء
حوادث ناشي از کار انواع حادثه حوادثي كه مستقيماً سبب آسيب ديدگي ميشود در كنفرانس جهاني 1962 بشرح زير احصاء شده است (ادامه): 5- كارهاي سنگين و تلاشبيش از حد 6- برخورد يا ارتباط با حوادث غير متعارف 7- برق گرفتگي 8- برخورد يا ارتباط با مواد يا پرتوهاي زيانآور 9- ساير انواع حوادث
حوادث ناشي از کار اهميت حوادث ناشي از كار: 1- از نظر انساني : شخص كارگر و خانواده وي را تحت تأثير قرار ميدهد. 2- از نظر اجتماعي : سوانحي كه باعث از كارافتادگي ميشود، باعث تزلزل در وضع اجتماعي جامعه ميشود. 3- از نظر اقتصادي : شامل هزينههاي مستقيم و غير مستقيم.
علل و عوامل دخيل در حوادث ناشي از كار • علل مستقيم • علل غير مستقيم
علل و عوامل دخيل در حوادث ناشي از كار علل مستقيم : • انجام غير صحيح كار مانند سرعت غير مجاز، تجهيزات ناقص • سهلانگاري و قصور مانند قصور مديريت در ايجاد وضعيت امن،سهلانگاري در آگاه سازي و نصب علائم هشداردهنده و استفاده نكردن از وسايل حفاظتي
علل و عوامل دخيل در حوادث ناشي از كار علل غير مستقيم : (عامل حوادث نيستند اما تعداد آن را افزايش مي دهند.) اين علل ميتواند شامل عوامل شخصي باشد مانند كمبود دانش و مهارت يا فقدان انگيزه يا ناتوانيهاي جسمي و فكري يا ناشي از عوامل ديگر نظير مديريت، طراحي نامناسب محيط كار نامناسب يا روشهاي غير ايمن باشد.
علل و عوامل دخيل در حوادث ناشي از كار تقسيم بندي علل بروز حوادث به علل رفتاري و محيطي : • علل رفتاري : به شخص و قصور وي مربوط ميشود. • علل محيطي : به عوامل درگير (غير از شخص آسيب ديده) مربوط ميشود.
تقسيم بندي علل بروز حوادث • علل جسماني مانند ضعف بينايي، حواس پرتي، صرع، كندي كنشهاي مغزي و .... • علل رواني مانند ساختار شخصيتي، نحوه ادراك، ماهيت و خلقوخوي كاركنان، فشارهاي رواني، عدم رضايت شغلي و .... • علل اقتصادي مانند طفره رفتن از سرمايهگذاري در امور حفاظتي بدلايل اقتصادي، عدم توجه به نقائص فني دستگاهها • علل فرهنگي و اجتماعي مانند ضعف فرهنگ ايمني، عادات فرهنگي و اجتماعي، تقديرگرايي
تقسيم بندي علل بروز حوادث علل محيطي شامل : • شيميايي • فيزيكي مانند عدم استقرار صحيح دستگاهها، عدم رضايت حد سروصدا، گرما، نور و .... • بيولوژيكي مانند حساسيتها، ميكروبها و ... • ارگونوميمانند طراحي نامناسب محيط كار که از راحتي و آسودگيميكاهد و سلامت کارکنان را بخطر مياندازد. ارگونومي خرد ترسيم كننده رابطه تنگاتنگ انسانو ماشين وارگونومي كلان ترسيم كننده رابطهانسانو نظام مديريت و سازمان و فناوري ميباشد.
تعريف حادثه ناشي از كار سازمان تأمين اجتماعي حادثه حين انجام وظيفه را در يكي از حالات زير ميداند: • الف: در كارگاه يا مؤسسات وابسته و محوطه آن مشغول خدمت باشد. ب: بدستور كارفرما در خارج از محوطه كارگاه مأمور انجام وظيفه باشد. اين مأموريت بايد در ارتباط با كارگاه و وظايف قانوني وي و مقررات و عرف كار منطبق باشد. ج: حوادثي كه هنگام رفتوآمد از منزل به كارگاه و بالعكس رخ ميدهد مشروط بر آنكه در اوقات متعارف كار رخ دهد.
تعريف حادثه ناشي از كار د: حوادثي كه در اوقات مراجعه به درمانگاه رخ ميدهد مشروط بر آنكه مبدأ حركت كارگاه بوده و در زمان و مسير متعارف رخ دهد. ه: حوادث مربوط به نجات سايرين و مساعدت به آنان كه در ارتباط با كارگاه رخ ميدهد. براي احراز اينكه حادثه به سبب انجام وظيفه رخ ميدهد بايد بين حادثه و انجام وظيفه رابطه وجود داشته باشد.
نظريههاي مرتبط با حادثه نظريه تعهد ايمني كالا (Product liability) تا حدود يكصدسال قبل نظريه رومي خريد به مسئوليت مشتري(caveat emptor) نظريه حاكم بر تجارت بود كه بر اساس آن مسئوليت خوبي و بدي كالا بعهده خريدار است و حوادث ناشي از بكارگيري كالاهاي غيرايمن و خطرناك بعهده فروشنده نخواهد بود. اما در حال حاضر نظريه تعهد ايمني كالا يا "بدهي محصول" مطرح ميباشد كه بر اساس آن توليدكننده يا فروشنده در مورد بدي يا مخاطرات كالا مسئوليت دارد.
نظريههاي مرتبط با حادثه نظريه مسامحه(negligence) بر طبق اين نظريه هر يك از طرفين كار مسئوليت خساراتي را كه بر اثر اهمالكاري وي به طرف ديگر وارد ميشود بر عهده دارد. بنابراين بايد مسامحه و غفلت احراز شود و اين امر علت اصلي بروز حادثه محسوب شود و ساير عوامل در حادثه دخيل نباشند. بنابراين در هر حادثه هر طرف ممكن است سهمي داشته باشد.
نظريههاي مرتبط با حادثه نظريه حادثهپذيري برخي بر اين باورند كه احتمال بروز حوادث براي عدهاي از كاركنان بيش از ديگران است. اين افراد را حادثهپذير و مستعد حادثه مينامند. ويژگي اين افراد بايد شناسايي شود و افراد حائز اين ويژگيها بايد از مشاغل پرخطر دور باشند.
نظريههاي مرتبط با حادثه نظريه درخت حادثه هر حادثه معلول رويدادي اوليه است. به كمك تنظيم درخت حادثه ميتوان ريشه و علت اصلي بروز حادثه را تعيين نمود. درخت حادثه روشي منطقي براي تعيين پيامدهاي مختلف احتمالي حادثهاي است كه حادثه اوليه ناميده ميشود. بدينترتيب علل ابتدايي و پيامدهاي آنها دنبال ميشود و مسبب اصلي بروز حادثه تعيين ميگردد.
مدلهاي مرتبط با حوادث مدلهايي هستند که براي بررسي حوادث و عوامل مؤثر در بروز آن پيشنهاد شده هر كدام به برخي عوامل توجه ميكنند لذا صرفاً از مدلها بعنوان يك راهنماي كلي براي دستيابي به محيط ايمن كار استفاده مينماييم.
مدلهاي مرتبط با حوادث مدل هاينريش Herbert Heinrich در سال 1928 با بررسي هفتادوپنجهزار حادثه صنعتي متوجه شد كه 88% حوادث بر اثر اقدامات ناصحيح كارگران و 10% بدليل شرايط غيرايمن كار رخ ميدهد و 2درصداز حوادث اجتناب ناپذير ميباشند. نظريهاي بنام نظريه دومينو وي وضع نموده است بدين ترتيب كه مجموعهاي از شرايط و موقعيتهاي مرتبط با يكديگر موجب بروز حوادث ميشوند و ارتباط اين وضعيتها با يكديگر مانند آنست كه چند رديف دومينو بهنحوي قرار داده شوند كه با افتادن يكي از آنها كل رديف فرو ريزد. بر اساس اين نظريه اگر براي پيشگيري يك برنامه تنظيم شود كه در توالي بروز حوادث تأثير بگذارد و آنرا متوقف سازد ميتوان از آسيبها و حوادث جلوگيري كرد. عوامل ايجاد حادثه بهرغم وي، سوابق فرهنگي و محيط اجتماعي، قصور و كوتاهي خود فرد و عمل غيرايمن و مشكلات مكانيكي يا فيزيكي ميباشند كه به بروز حادثه و سرانجام آسيب منجر ميشود. بعضي بهجاي محيط اجتماعي از عامل مديريت (ساختار و نظارت) نام بردهاند.
مدلهاي مرتبط با حوادث مدل فيرنزFirenze مدل فيرنز از مدلهاي نظام ضد بررسي حوادث است و به مدل خطر پذيري تصميمگيري مصروف است. بهنظر وي هرچه اطلاعات ما در مورد خاطرات احتمالي بيشتر باشد تصميمات مناسبتري را اتخاذ مينماييم. به عقيده وي درتعامل انسان، ماشين و محيط، تصميماتي بر اساس اطلاعات اتخاذ ميگردد كه پارهاي از آنها خطراتي را توليد ميكند هر چه اطلاعات براي تصميمگيري صحيح بيشتر باشد مخاطرات كمتري ايجاد ميشود. گاهي در تصميمگيري تحت تأثير تنش واقع ميشويم و تصميمات ضعيفي را كه مخاطرات در پي دارد اتخاذ مينماييم. تزريق اطلاعات ، بازخورد و آموزش عوامل مختلف از جمله كارگران بويژهدر موردپيامدهاي احتمالي حوادث، اتخاذ تصميماتشايسته را ممكن ميسازد.
خسارتهاي ناشي از حوادث كار حوادث ناشي از كار خسارتها و زيانهاي جاني و مالي فراواني بدنبال دارند كه بطور مستقيم كارگر و كارفرما از آن متضرر ميشوند و در مرحله بعد اقتصاد و صنعت از آن صدمه ميبينند. علل مستقيم آسيبها و خسارات مستقيم حوادثعلل غير مستقيم آسيبها و خسارات غيرمستقيم
خسارتهاي ناشي از حوادث كار خسارات ناشي از حوادث كار را ميتوان به دو دسته قابل سنجش و آشكار و غير قابل سنجش و ناآشكار و نامرئي تقسيمبندي نمود. • خسارات قابل سنجش شامل همه هزينههايي كه براي جبران خسارت پرداخت ميشود مانند هزينههاي درمان، تعميرات، حقوق ايام بيكاري و مستمري بازماندگان. • خسارات غير قابل سنجش شامل همه هزينههايي كه آثار آنها در درازمدت ظاهر ميشود و مقدار آنها قابل برآورد كمي نيست مانند ناراحتيها و تألمات روحي فرد حادثه ديده ونزديكان،هزينههاي فرصت، هزينههاي تجديدآموزش و نظاير آن
خسارتهاي ناشي از حوادث كار غرامتهاي پرداختي به حادثهديدگان از طريق نظام بيمهاي عبارتند از: • بخش بلندمدت كه ماهيت استمراري دارد نظير مستمري ازكارافتادگي كلي يا جزئي و مستمري بازماندگان • بخش كوتاهمدت كه بر مبناي ميزان و عمق و شدت معلوليت در مقطع زماني محدودي پرداخت ميشود • غرامت درمان كه مجموع هرينههايي است كه براي بهبود و درمان پرداخت ميشود مانند هزينهخدمات درماني هزينههاي سفر بيمار و همراه و جلسات پزشكي و ... • هزينههاي اداري و متفرقه • جمع هزينههاي حوادث ناشي از كار سازمان تأميناجتماعي در سال 80 حدود 17 ميليارد تومان بوده كه نسبت به ده سال قبل ده برابر شده است كه البته صرفاً شامل هزينههاي قابل سنجش ميباشد.
احتراق (ايجاد آتش): احتراق عبارتست از تركيب سريع اكسيژن با مواد سوختني است. در اثر حوادث ماده سوختني بصورت بخار يا گاز درميآيد و شعله آشكار ميگردد. شعله در اثر سوختن گاز است. تركيب اكسيژن با ماده در مجاورت حرارت بعنوان ميانجي در يك فعلوانفعال زنجيرهاي به توليد آتش منجر ميشود. سه وجه، حرارت، هوا و سوخت، مثلث حريق ناميده ميشود. نتيجه اين سه عامل، گرماي زياد، دودهاي تند و غليظ و گازهاي مسموم كننده است.
ايمني و حفاظت در مقابل آتشسوزي آتشسوزي از خطرناكترين حوادث صنعتي است. مطالعه نشان ميدهد حدود 75 تا 80 درصد آتشسوزيها قابل پيشگيري و پيشبيني است. آشنايي با خاموشكنندهها و طرز نگهداري و استفاده آنها اهميت زيادي دارد.
اکسيژن حريق معمولاً از هواي اطراف تامين ميشود. گاهي نيز اکسيژن از نشت لوله يا سيلندر اکسيژن آزاد ميشود که باعث شدت حريق ميگردد. بعضي مواد در اثر سوختن توليد اکسيژن مينمايد مانند پروکسيدها)(H2O2و نيتراتها. گرما يا ايجاد جرقه نيز از عوامل بوجود آوردن آتش است. جرقه از طريق تماس آب با تجهيزات الکتريکي اعمار بار اضافي در وسايل الکتريکي و الکتريسته ساکن بوجود ميآيد. در جوشکاري، سنگزني، برش کاري و نظاير آن نيز بطريق غيرالکتريکي توليد جرقه مينمايند.
طبقهبندي آتش: 1.نوع اول (A) شامل سوختن هر مادهاي که پس از سوختن از خود خاکستر بجا ميگذارد مانند مقوا، کاغذ، لباس چوب. براي خاموش کردن اين نوع آتش از آب استفاده ميشود و منبع آتش را هدف ميگيرد. 2.نوع دوم (B) شامل تمام مواد قابل اشتعال ميباشد که از خود خاکستر بجا نميگذارد مانند مواد نفتي، روغنهاي صنعتي و رنگها. براي خاموش کردن اين نوع آتش از خاموش کنندههايي مادي کف نظير 2Co يا پودر خشک استفاده ميشود تا اکسيژن از دسترس آتش دور گردد. استفاده از آب براي خاموش کردن اين نوع آتش به توسعه آن کمک ميکند.
3.نوع سوم (C ) : اين نوع آتش از سوختن گازهاي قابل اشتعال با موادي که بسرعت به گاز تبديل ميشوند بوجود ميآيد. مثل پرويان مايع که بسرعت تبديل به گاز قابل اشتغال ميشود. خاموش کنندههايي مانند پودر خشک، هالوژنها کف و دياکسيدکربن براي مقابله با اين نوع حريق استفاده ميشوند. 4.نوع چهارم (D) : حريق ناشي از سوختن برخي فلزات قابل اشتعال نظير منيزيم، پتاسيم و آلومينيم براي خاموش کردن اين نوع حريق از پودرهاي خاص بايد استفاده نمود و در صورت دسترس نبودن امکانات کافي از شن و ماسه استفاده نمود. بايد توجه نمود که پودرهاي اطفا را بايستي به آرامي روي مواد محرق ريخت و مراقب نور شديد ناشي از سوختن اين فلزات بود.
5.حريق دسته E: اين دسته شامل حريقهاي الکتريکي ميباشد که در اثر استفاده نابجا از يک وسيله الکتريکي و نگهداري نادرست تجهيزات برقي استفاده ميشود. استفاده از فيوز در کاهش اين نوع حريق بسيار مؤثر است. براي اطفاء بايد ابتدا برق را قطع نمود و تا آن هنگام لااقل يک متر با برق فاصله داشت. هنگام اطفاء امکان توليد گاز سمي وجود دارد لذا از ماسک استفاده ميشود. 2Co بهترين ماده براي خاموش کردن است و استفاده از آب بسيار نامناسب است.
چند نکته در باب خاموش کنندهها: همانطور که اشاره شد خاموش کنندههاي محتوي آب براي اطفاء حريق نوع A بکار ميرود در حاليکه خاموش کنندههاي محتوي کف که از هوا سنگينتر و از مايعات قابل اشتعال سبکتر است روي اين مايعات شناور ميشود و ارتباط آنها را با اکسيژن هوا قطع ميکند. خاموش کنندههاي محتوي پودر عموما شامل پودر بيکربنات سديم يا پتاسيم ميباشد که با گاز Co2 يا N2 تحت فشار است. در اطفاء حريق تجهيزات الکتريکي بهتر است از Co2 استفاده شود
استفاده از خاموش کنندههاي محتوي هالوژن که از استخلاف يک هالوژن نظير کلر، برم و يا يد در C2A6يا CH4 بوجود آمده در حريقهاي نوع A,B,C بايد با توجه به اين نکته صورت گيرد که بخصوص با پاشيدن روي فلزات داغ، توليد گازهاي سمي ميکند لذا در فضاي محدود خطرناک ميباشد اين مواد چون ديالکتريک نميباشند پس از مصرف در دستگاههاي الکتريکي اثر ايجاد نمينمايند. براساس استاندارد BS خاموش کنندههاي محتوي آب به رنگ قرمز، حاوي کف به رنگ کرم، محتوي Co2 به رنگ سياه و محتور پودر به رنگ آبي کوتداري شده است.