گاهنـــــــــامه فرهنکی

1. م م گاهنـــــــــامه فرهنکی گاهنـــــــــامه فرهنکی مثل مثل آنقدر من خجل از کار خودم اگر این جمعه بیاید چه کنم سبرم از کاسه دگر لبریز است اگر این جمعه نیاید چه کنم معلـــم معلـــم گاهنامه فرهنگی – گاهنامه فرهنگی شماره نخست-آذر ماه 92 سال اول –شماره نخست-آذر ماه 92 مصاحبه (سین جیم ) اخبـــــــــــــــار جیــــــز 1-کابوس 120 هزار تومان : عدد 120 شما رو یاد چی میندازه ؟!؟!... ....آفرین همتون درست حدس زدید این دقیقاً همون عددیه که وقتی اسمش میاد... -چهار ستون بدنتون می لرزه -یاد قرض و قوله هاتون می افتید -یاد او ن رویاهای شیرین بر باد رفتتون(که می خواتسید حقوقتونو جمع کنید تا خیلی چیزا از جمله لپ تاپ بخرید) می افتید. ازاونجا که «م مثل معلم» قراره به مشکلات و درد دلای دانشجویان بپردازه رفتیم پیش آقای روستا ( امور مالی دانشگاه )تاابهامات همه ی ما در مورد این «معضل اساسی» رفع بشه . طی صحبتی که با آقای روستا انجام شد ایشان فرمودند که آخرین بخش نامه در مورد پرداخت مبلغ 120 هزار تومان از سوی دانشجویان با لفظ «علی الحساب» صادر شده بطوریکه هیچیک از عوامل دانشگاه نظر قطعی دراین موردندارند و هم چنان همه چیز در هاله ای از ابهام است. اما خاطرتان جمع که احتمالً مبلغ کسری بیشتر می شود که کمتر نمی شود!!!! ..... چند روز بعد همه چیز معلوم شد. نه از انتخاب هایم راضی هستم البته اگر به گذشته برمی گشتیم دقت بیشتری به خرج می دادم. -از کانون قرآن وعترت برایمان بگویید؟ بزرگترین منبع هدایت افراد قرآن است ما باید اول آن را بشناسیم و سپس به دیگران بشناسانیم. قرآن بدون عترت گویا نیست یعنی عترت زبان گویا قرآن است و حالا کانونی که با این نام در دانشگاه فعال است در راستای تحقق بخشیدن به شناخت قرآن قدم بر می دارد. -دانشجویان علاقه مند برای عضویت در این کانون باید چه شرایطی داشته باشند؟ هر کدام از دانشجویان که احساس علاقه و رغبت می کنند می توانند در این کانون عضو شوند. فعلاً موضوع کانون برپایی نمایشگاهی با عنوان «از عاشورا تا اربعین» است که دانشجویان می توانند در زمینه های تحقیق و پژوهش آن، خط، طراحی ، ارائه مطالب فعالیت کنند. -یک راهنمایی برای معلم موفق شدن اگر می خواهید یک معلم خوب باشید، اول از همه خودتان را بشناسید و بعد دست دانش آموزان را بگیرید. -سخن آخر همیشه سعی کنیم بنده ی خوب خدا باشیم، ضمناً از بچه ها تقاضا داریم بیشتر از قبل به کتابخانه مراجعه کنند.. «با تشکر از سرکار خانم دژدار» مصاحبه با خانم دژدار کتابدار پردیس زینب کبری(س) 2-واااااااای مـــــووش ... مامانی من می ترسم چند شب پیش، همینطور که همه ی بچه ها رو تختاشون دراز کشیده بودند چشماشونو به زور روی هم فشار می دادن تا راس ساعت 11که خاموشیه لالا کنن یه دفعه ما بچه های طبقه ی پایین متوجه شدیم که طبقه ی بالا زلزله ی عجیبی اومده دویدیم رفتیم بیرون دیدیم تمام بچه ها ریختن تو سالن همه مات و مبهوت از پله ها می رفتیم بالا تا ببینیم چی شده ؟!؟! ما با ترس و نگرانی رسیدیم بالا و فهمیدیم بعللله... آقا موشه تشریف فرما شدند تو خوابگاه و خودشونو دعوت کردن تو یکی از اتاق ها و می خوان مسواکشونو بزنن و لالا کنن! خلاصه بعد از کلی جیغای بنفش که بیشترشم جوسازی و صحنه پردازی بود قضیه تا حدودی خوابید ولی ما همچنان بر این باوریم که باید با آقا موشه درخوابگاه هم زیستی مسالمت آمیزی داشته باشیم. چند روز بعد آقا موشه رو گرفتن خوابکاه در امن وامانه. ما مسئولین گاهنامه «م مثل معلم» تصمیم گرفتیم برای آشنایی بیشتر دانشجویان با کادر دانشگاه در هر شماره از این گاهنامه با یکی از این بزرگواران مصاحبه ای داشته باشیم. با درنظر گرفتن فعالیت کانون هادر این روزها بویژه کانون «قرآن و عترت» بر آن شدیم با مسئول این کانون که البته یکی از افراد بزرگوار در این پردیس می باشند گفتگویی داشته باشیم و ایشان هم لطف کردند و وقتشان را دراختیار ما گذاشتند. -سلام خانم دژدار خسته نباشید. سلام دختران خوبم ، خیلی ممنون. -لطفاً یک بیوگرافی از خودتان بگویید. زهرا دژدار هستم فارغ التحصیل از دانشگاه اراک در رشته فیزیک با مدرک کارشناسی. -تاثیر گذارترین جمله زندگی شما آن چه برای خود می پسندی به دیگران نیز بپسند و آنچه که برای خود نمی پسندی برای دیگران نیز نپسند. -آیا به رشته تحصیلی تان علاقه داشتید؟ بله رشته تحصیلی خود را با علاقه فراوان انتخاب کردم وهنوز هم به تدریس در این رشته (فیزیک) علاقه دارم. -اگر زمان به عقب بر می گشت انتخاب های خود را تغییر می دادید؟ 3 4