1 / 13

به نام حضرت دوست

به نام حضرت دوست. شَنْب‌ِ غازان، غازانيّه و يا شامِ غازان (تلفظ محلي : شام‌ْغازان).

analu
Download Presentation

به نام حضرت دوست

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. به نام حضرت دوست

  2. شَنْب‌ِ غازان، غازانيّه و يا شامِ غازان (تلفظ محلي : شام‌ْغازان)

  3. نام يکي از محلّه‌هاي تاريخي شهر تبريز است. اين محله بيش‌تر به‌علت تاريخ مستقل و باشکوه آن مشهور است.اين محله در زمان ايلخانان در قالب روستايي به نام شام ابتدا با نام ارغونيه توسعه يافته و سپس با نام غازانيه به يک شهر اقماري براي تبريز تبديل شد. رونق و شکوه اصلي اين محله در همين زمان و با نام غازانيه بود.در قرن هشتم از اين شهر به‌عنوان اثري که در ايران مانندش پيدا نمي‌شود ياد شده است.اين منطقه در طول تاريخ نقش بزرگي در تاريخ آذربايجان، ايران و عثماني برعهده داشته است.باغات سرسبز، خاک حاصلخيز و هواي مساعد آن نيز از ويژگي‌هاي شنب غازان در گذشته بوده است.شنب غازان . [ شَم ْ ب ِ] (اِخ ) نام گنبد غازان خان در تبريز که سلطان محمودغازان خان بن ارغون خان ساخته است . ارتفاع آن را يکصدوبيست گز و قطرش را شصت گز نوشته اند. اکنون خراب است .گنبد سلطان غازان در تبريز که حوالي آن از آباداني شهري شده است . يکي از بناهاي عالي که غازان براي مدفن خود ساخت و در آنجا مدفون است . در تداول آن را شام غازان گوينداستاد محمد روشن در کتاب جلد سوم جامع‌التواريخ (تعليقات و حواشي) بيان مي‌دارد که شم~شنب~شمب مخفف واژه‌ي مغولي Shamb(h)ala به‌معناي بهشت، مدينه‌ي فاضله و اوتوبيا است که آن نيز از واژه‌ي سانسکريت چامبهالا اتخاذ شده است. بااين قياس چه شنب غازان و چه شام غازان به‌معناي بهشت غازان خان مي‌باشد.

  4. سلطانیه ( یکی از شهرهای زنجان است )

  5. به گواهی منابع تاریخی موجود، شهر سلطانیه نخستین بار در دوره ایلخانان مغول بنا شده‌است .  آنان پس از استقرار در ایران و انتخاب تبریز به عنوان پایتخت، دشت وسیع و سرسبز سلطانیة کنونی را برای شکار و گذران ییلاق انتخاب کردند. بدین‌ترتیب این محل قنقوراولانگ یعنی شکارگاه شاهین نامیده می‌شد . اما از هنگامی که ارغون چهارمین ایلخان مغول بر تخت نشست، تصمیم گرفت در این محل شهری بنا کند؛ بنابراین دستور داد قلعه‌ای با طول باروی دوازده هزار گام از سنگ تراشیده بسازند. پس از درگذشت وی به سال ۶۱۹ جنازه وی در محل همین شهر ناتمام دفن شد و پسر وی غازان‌خان کوشش دیگری برای تکمیل و آبادانی این شهر انجام نداد و در عوض به احداث شنب‌غازان در نزدیکی تبریز پرداخت. اوج شکوفایی شهر در زمان اولجایتو است. وی از سال ۷۰۲ق کار ساخت شهر را از سر گرفت و برای انجام این کار بسیاری از هنرمندان، صنعت‌گران و بازرگانان را به این شهر کوچاند و این محل از این پس سلطانیه – محل شاه‌نشین – نامیده‌شد و در سال ۷۱۰ق کار ساختمانی شهر سلطانیه پایان گرفت. اما با مرگ اولجایتو به سال ۷۱۶ ق تمامی افرادی که به سلطانیه کوچ داده‌شده‌بودند، آن‌جا را ترک گفتند. پس از آن در حمله تیمور به سال ۷۸۶ق بسیاری از بناهای شهر نابود شدند و با به حکومت ‌رسیدن میرانشاه پسر تیمور، به دستور وی بسیاری از آثار و ابنیه سلطانیه خراب شد. در اوایل سلطنت قاجا، سلطانیه از سویی بر اثر جنگ‌های ایران و روس و از سویی دیگر به علت اقدامات فتحعلی‌شاه در تخریب بناها بار دیگر دچار صدمات فراوانی شدضمن آنکه زلزلة شدید سال ۱۲۹۰ق موجب تخریب آثار باقیمانده گردید و بر اثر آن مسجد جامع که بر اساس روایات سیاحان پس از گنبد سلطانیه بلندترین ساختمان شهر بود به کلی ویران گشت.

  6. مدارس در عهد صفویه

  7. مسأله تعلیم و تربیت از مسایل مهم و اساسی است که شناخت دقیق آن بسیاری از نکات مهم تاریخ اجتماعی هر دوره را مشخص می‏سازد. برای شناخت این موضوع پیش از هر چیز باید درصدد شناسایی مراکز آموزشی هر جامعه و چگونگی عملکرد آن برآییم.این مقاله از از میان 136 وقف‏نامه موجود از دوره‏ی صفویه که در بایگانی‏های اداره‏ی کل اوقاف اصفهان، اداره کل اوقاف کرمان، اداره کل اوقاف مشهد و بایگانی اداره اوقاف آستان قدس رضوی، نگهداری می‏شود، آن چه به مدارس تعلق داشته در این پژوهش مورد استناد قرار داده است. به طور کلی دو رکن اصلی هر مدرسه، آموزش دهنده و آموزش گیرنده می‏باشد ، که جایگاه هریک از آن ها به صورت کوتاه توضیح داده خواهد شد . شرایط مدرس : اگر چه در همه‏ی وقف‏نامه‏ها به صراحت به این موضوع مهم نپرداخته‏اند و غالبا نظر و رأی متولی را برای گزینش مدرس کافی دانسته‏اند، اما باز برخی از واقفان که به کیفیت کار مدرسه‏ی خود اهمیت زیادی می‏دادند، شرایط خاصی را برای پذیرش مدرس در مدرسه عنوان می‏کردند. گاه آنان در زمان حیات خود شخص خاصی را که سرآمد دیگران بود برای مدرسی مدرسه تعیین می‏کردند و گاه معیارهایی را عنوان می‏کردند که شخص مدرس می‏بایست با این معیارها هماهنگی داشته باشد. گاهی نیز تولیت و یا نظارت را بر عهده‏ی یک عالم برجسته می‏گذاشتند تا او با نظر خود مدرس را انتخاب کند. در مواردی هم که واقف به طور مستقیم برای مدرس شرایطی ذکر نکرده است، شروطی کلی برای احراز این مقام در عرف اجتماع وجود داشت. تقید به تشیع اثنی عشری، حضور به موقع در مدرسه و گاه اقامت در مدرسه و عدم آلودگی به مفاسد اخلاقی و اجتماعی. همچنین در وقف‏نامه‏ها غالبا میزان مستمری مدرس را به میزان ، شرایط حضور او در مدرسه، وظاسیف او در قبال طلاب و غیره ذکر شده است. که از جمله می‏توان به موارد زیر اشاره کرد: تقید به تشیع اثنی عشری ، تسلط بر علوم دینی ، حضور در مدرسه ، رسیدگی و نظارت بر امور مدرسه و رسیدگی به امور طلبه‏ها شرایط طلاب بر اساس وقف‏ نامه‏ها : یکی از انگیزه‏های ایجاد مدارس در این دوره تبلیغ و ترویج مذهب شیعه بود، بنابراین واقفان حساسیت‏های خاصی برای گزینش طلاب نشان می‏دادند، هر مدرسه ضوابط و شرایطی برای طلبه‏ها در نظر گرفته بود که به طور کلی شامل موارد زیر بودند: تقید به تشیع اثنی عشری ، اقامت دایم در مدرسه ، سنجش پیشرفت طلبه‏ها ، تعیین زمان برای اشتغال به تحصیل ، عدم اشتغال در حین تحصیل و تأیید طلبه‏ها از لحاظ اخلاقی . حقوق طلاب نیز یا سرانه پرداخت می‏شد و یا به هر حجره مبلغی معین تعلق می‏گرفت. گاهی نیز میزان مقرری به طور یکسان تقسیم نمی‏شد بلکه بر اساس پیشرفت علمی آنان بود. در مقابل این شروط واقفان تسهیلاتی را برای طلبه‏ها در نظر گرفته بودند. آنان مقداری از درآمد موقوفه را برای مدد معاش اختصاص داده بودند. طلاب متأهل حق داشتند در هفته چند شب مدرسه را ترک کنند. عیادت از خانواده نیز اگر چه به صراحت قید نشده اما طبیعی است که ممنوع نبوده است. اما بیشترین مدت غیبت از مدرسه خروج به قصد زیارت اماکن مقدسه بود.

  8. ویژگی های دوره صفویه

  9.  باید دانست که سلسله صفویه در میان سلسله های ایرانی قبل و بعد از اسلام، از اهمیت زیادی در ابعاد مختلف برخوردار است. در واقع دوره صفویه، یک دوره جامع، همه جانبه، چند بعدی و فراگیر بوده است. یعنی شامل تمام موضوعات سیاسی- نظامی، اجتماعی- اقتصادی، دینی- فقهی، همراه با وجود یک روحیه فعال و پویا، اثرگذار، جنجالی، هیجانی و حماسی می باشد. اثرگذاری این سلسله، نه فقط برای مردمان همان زمان، بلکه تا زمان ما جریان یافته و قابل مشاهده می باشد.. از نظر "جامعه شناسی تاریخی"- که قصد دارد طرز فکر و مبانی رفتاری جامعه کنونی را ریشه شناسی نماید-، دوره صفویهیک مجموعه از مبانی فکری و رفتاری جامعه کنونی ایران را در بردارد. اگر ادعا شود که بسیاری از مبانی فکری و اندیشه سیاسی- فقهی انقلاب اسلامی را می توان در میان آثار فراوان فقهی و نمودهای اجتماعی آن دوران یافت، سخنی به گزاف نمی باشد. با توجه به حضور قدرتمند و خصومت آمیز علمای اهل تسنن در دولت عثمانی، و به علل و تأثیرات آزار دائمی شیعیان در قلمرو آنان، و نیز به جنگ و گریزها و غارتگری های قدرت محلی  "ازبک ها" در شمال خراسان توجه نماییم، این اقدامات علمای شیعه در استفاده از فرصت های مناسب سیاسی که پادشاهان صفویه در اختیار آنان قرار داده بودند را نجات دهنده تلقی خواهیم نمود. در واقع، احیا و بازسازی فقه شیعه در درون ساختار سیاسی صفویه توسط علما، استمرار نظریاتتشیع از صدر اسلام می باشد. منتقدین و معترضین مذکور، به این امر نجات بخش و وحدت بخش در طی تاریخ ایرانِ بعد ازاسلام توجه نمی نمایند.  دوران زمامداری صفویان از سال 907 ه.ق (880ه.ش/1501 میلادی) تا سال 1148 ه.ق   (1118 ه.ش/ 1735.م.) به مدت 241 سال قمری و 238 سال شمسی بوده است.   پادشاهان صفوی : شاه اسماعیل اول 930-907، مقارن با 1501 میلادی، در دومین سال قرن شانزدهم. موسس چهارده ساله شاه تهماسب اول 984-930، با 54 سال پادشاهی بسیار طولانی و مؤثر. تحکیم و با اقتدار شاه اسماعیل دوم 985-984، سال ها زندانی توسط پدر خود- شاه تهماسب اول-، حکومتی بسیار کوتاه همراه با مشکلات داخلی بسیار و با رفتارهای منفی، گرایش به تسنن. سلطان محمد خدابنده 996-985، با بینایی محدود در حد نابینایی، مشکلات فراوان داخلی، دخالت های همسر و خواهر او (مادر و عمه شاه عباس اول)، مخصوصاً قزلباش در  کلیه امور  حکومتی، تداخل مسئولیت ها و وظایف، نابسامانی ها. شاه عباس اول 1038-996، مقارن 1629-1588، به غیر از 2 سال اول، بقیه در قرن   هفدهم، با 42 سال پادشاهی بسیار طولانی، مؤثر و مقتدرانه، تغییر دهنده اصول حکومت مذهبی شاه صفی 1052-1038،7 شاه عباس دوم 1077-1052،8 شاه سلیمان 1105-1077 شاه سلطان حسین 1135-1105. سقوط اصفهان و پایان پادشاهی او مقارن سال 1722 میلادی  بوده است شاه تهماسب دوم (45-1135) شاه عباس سوم (خردسال، 48-1145). انقراض قطعی سلسله صفویه توسط نادرشاه افشار بوده است.

  10. انواع فعاليت هاي آموزش و پرورشي مساجدو کيفيت و تعليم در مساجد

  11. آموزش و پرورش، از مهم ترین سازمان های اثرگذار بر نسل آینده كشور است. كودكان و نوجوانان، ساعت ها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با این سازمان در ارتباطند. با توجه به اینكه یكی از جنبه های مسجد، بُعد آموزشی آن است، فعالیت های زیر از سوی آموزش و پرورش، سبب تقویت مسجد می گردد. كودكی و نوجوانی دو مرحله مهم تربیت و شكل گیری شخصیت است. آموزش و پرورش با شیوه های تربیتی زیر می تواند دانش آموزان را در رفتن به مسجد تشویق كند. الف) كتاب های درسی با بیان مطالبی درباره مسجد، ثواب و آثار رفتن به مسجد را گوشزد كنند. لازم است این كار در هر پایه تحصیلی، با توجه به نیازها، روحیات و توانمندی های دانش آموزان به شیوه مناسبی طرح ریزی شود. ب) گفتار و رفتار معلمان و مدیران بر دانش آموزان بسیار تأثیرگذار است. بنابراین شایسته است آموزگاران با رعایت احكام اسلامی، درباره رفتن به مسجد با دانش آموزان صحبت كنند یا با آنان در مسجد دیدار كنند. ج) فضای داخلی مدرسه در ایجاد شخصیت و نگرش های دانش آموزان تأثیر می گذارد و به طور غیر مستقیم، آنان را به سوی فراگیری آموزش های دینی هدایت می كند.  نصب احادیث و آیات قرآنی در تابلو اعلانات، پخش اذان، نصب تابلوهای خطاطی و نقاشی با محتوا و ماهیت دینی و برگزاری مسابقات فرهنگی با موضوع های دینی در سطح مدرسه، در تربیت دینی دانش آموزان بسیار مؤثر است.  برگزاری كلاس های كمك درسی در مسجد، رفتن دسته جمعی دانش آموزان و معلمان از مدرسه به مسجد نزدیك مدرسه، حضور معلم و مدیر در مسجد محله ای كه مدرسه در آن قرار دارد، به عنوان الگویی برای دانش آموزان، تشویق و معرفی دانش آموزان مسجد و اولویت آنان در اردوهای تفریحی و سیاحتی، برگزاری كلاس قرآن در ماه مبارك رمضان در مسجد، تهیه جزوه و بروشور درباره مسجد و برگزاری مراسم دعا و نیایش در مدرسه یا مسجد محل، از دیگر كارهایی است كه آموزش و پرورش می تواند در تقویت مسجد انجام دهد.  برگزاری نماز جماعت در مدرسه، از كارهای بسیار مؤثر در گسترش فرهنگ مسجد و نماز جماعت است. برگزاری مناسب و منظم نماز جماعت، زمینه مناسبی را برای ورود دانش آموزان به مسجد فراهم می كند.

  12. مکتب خانه ها و کيفيت تعليم در آنها

  13. مکتب یا مکتب‌خانه آموزشگاهی است که در آن معمولاً یک استاد که تحصیل کردهٔ علوم اسلامی است به کار آموزش می‌پردازد.این گونه مکان‌های آموزشی امروزه در کشورهایی همچون پاکستان و افغانستان رایج است ولی در ایران جای خود را به مدرسه داده‌است. در ایران قدیم به این استاد در صورت مرد بودن، مکتبدار یا آخوند یا آمیرزا (آقا میرزا) و استاد زن را خانمباجی یا ملاباجی می‌گفتند. مکتبدار معمولاً بجز عواید شهریه دانش آموزان، از راه عریضه نویسی، کاغذ نویسی و کاغذخوانی (نامه نگاری)، استخاره و همچنین رسیدگی به امور جزئی شرعی اهالی نیز در آمد داشت. سن آغاز تحصیل برای کودکان حدود پنج سالگی بوده‌است. پس از آموختن هجا و ابجد (الفبای عربی)، شاگرد باید یک کله قند برای استاد می‌برده‌است. آموزش بعدی روخوانی جزء آخر قرآن (عم جزو) بوده و در همین حین نیز خواندن یک کتاب فارسی (معمولا گلستان سعدی، کتاب جودی، خاله سوسکه، عاق والدین، ترسل) به کودک آموزش داده می‌شده. این روند تا هنگامی که کودک هشت ساله شود ادامه می‌یافته و پس از آن به پسران نوشتن می‌آموختند. علاوه بر نوشتن حروف، حساب و شرعیات (بر اساس رساله مرجع تقلید زمان) نیز به پسران آموخته می‌شد. پایان دوره آموزشی (که معمولاً پایان اطلاعات مکتبدار نیز بود) در اینجا فرا می‌رسید. آموزش خواندن برای دختران مجاز بوده. ولی دختران نباید نوشتن می‌آموختند. و معروف بوده «دختر، مشق که بلد شد، کاغذپرانی می‌کند» (یعنی نامه عاشقانه می‌نویسد.)دختر چو به کف گرفت خامه ارسال کند جواب نامهآن نامه نشان روسیاهیست نامش چو نوشته شد گواهیستهمچنین دیدن دستخط دختر توسط نامحرم گناه بوده‌است. از سوی دیگر دختران در هشت یا نه سالگی وقت شوهر کردنشان بود. بنابراین معمول نبوده که دختر به غیر از خواندن چیزی یاد بگیرد از ابزارهای اولیه آموزشی مکتبخانه تنبیه بدنی بود. فلک و شلاق معمولاً نزدیک دست مکتبدار بوده‌است. بیم دادن از زیرزمین پر از عقرب نیز از تنبیهات معمول مکتبخانه‌ها بوده‌است. برای دختران معمولاً از فلک استفاده نمی‌شده‌است. نیشگون گرفتن و سوزن پشت دست زدن، تنبیه معمول دختران بود از دوره صفویان، ابتدا در اصفهان و سپس در تبریز و سایر شهرهای بزرگ، میسیونرهای مذهبی اروپایی اقدام به دایر کردن آموزشگاه‌هایی به سبک غربی نمودند. در انتهای دوره امیرکبیر، دارالفنون تاسیس شد و از زمان مظفرالدین شاه، دبستان و دبیرستان در ایران گشایش یافت. گذر از مکتبخانه‌ها به مدارس شاید یکی از موضوعات مهم در تاریخ مشروطیت ایران به شمار رود. با آغاز به کار رضاشاه و گسترش مدارس رایگان، عملاً بساط مکتبخانه‌ها برچیده شد.

More Related