310 likes | 546 Views
به نام او. ارزيابي هورمون لپتين و BMI در بيماران مبتلا به افسردگي اساسي. شراره حميدي فرد. افسردگي اساسي (Major Depression). اختلالات خلقی ( اختلالات عاطفی ) : اختلال خلق فقدان احساس کنترل بر خلق تجربه ناراحتي شديد
E N D
ارزيابي هورمون لپتين و BMIدر بيماران مبتلا به افسردگي اساسي شراره حميدي فرد
افسردگي اساسي(Major Depression) • اختلالات خلقی (اختلالات عاطفی):اختلال خلق فقدان احساس کنترل بر خلق تجربه ناراحتي شديد • خلق بالا دارند (ماني):حالت انبساط خاطر، پرش افکار، کاهش خواب، افزايش احترام به نفس و افکار بزرگ منشانه • خلق پايين دارند (افسردگي):کاهش انرژي و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بي اشتهايي و افکار مرگ و خودکشي • اختلال در عملکرد شغلي ، روابط اجتماعي و بين فردي
اختلالات خلقي :افسردگي و اختلال دو قطبي نوع يک • شايعترين اختلال رواني: افسردگي بيماراني که تحت عنوان افسرده ناميده مي شوند اختلال افسردگي اساسي Depressive Disorder ( MDD )Major • اختلال افسردگي اساسي به عنوان اختلالي با يك يا چند دوره افسردگي بدون سابقه مانيا، مختلط ويا مانياى خفيف تعريف مي شود. • افسردگي بايد حداقل 2 هفته طول بکشد.
فرد واجد 5 علامت از مجموعه علايم: • خلق افسرده • کاهش علاقه و لذت • تغييرات اشتها و وزن • اختلالات خواب وفعاليت • فقدان انرژي • احساس گناه و نااميدي و پوچي • مشکل در تمرکز و تصميم گيري • آرزوي مرگ و افکار خودکشي
بروز وشيوع • ميزان شيوع حدود 17 -19 % براي طول عمر • سازمان جهاني بهداشت (WHO) : • تقريبا 25 درصد از تمام مراجعا ت به مراکز بهداشتي در جهان به علل افسردگي • مرتبه چهارم مشکلات اورژانس سلامتي در سطح جهاني • جايگاه سوم شيوع بعد از بيماري عروق کرونري و بيماري ريوي • در حال حاضر اين بيماري دومين دليل ناتواني شغلي درجهان • در سال 2020 دومين دليل ناتواني در دنيا بعد از ايسکميک قلبي
121 ميليون نفر در دنيا از افسردگي اساسي رنج مي برند. زن% مرد % جهان 5/9 8/5 ايران 24/6 16/4
سبب شناسي • عوامل بيولوژيکي : • ناقلين عصبي موثر در افسردگيدوپامين ، نور آدرنالين و سروتونين • سرتونين (5-هيدروکسي تريپتامين)مهمترين واسطه شيميايي • کاهش ميزان سرتونين افسردگي و خود کشي • عوامل توارثي : • تاريخچه فاميلي مثبت يک فاکتور خطر قوي
عوامل رواني و اجتماعي: • تجربه از دست دادن يا دوست داشتن کسي ، تحقير موقعيت اجتماعي يا بدتر شدن سلامت فردي ، استرس هاي مزمن شامل بيکاري طولاني مدت ، اختلاف در فاميل يا ازدواج شروع يا تداوم يک دوره افسردگي • عوامل تغذيه اي: • PUFA,نسبت امگا6 به امگا3Fe ,Zn, ,Se, ويتامينB6B12,, فولات
جنسيت: • زنان در هر سني مستعد تر براي بيماري رواني و ريسک فاکتور • شيوع:در زن ها 10 تا 25 % در مرد ها 5 تا 12 % خطر اين بيماري در زنان 2 برابر مردان • سن: • سن متوسط شيوع 40 سا لگي
عوارض • ناتواني و اضطراب • کاهش باروري • کاهش توانايي ذهني • کاهش اساسي در کيفيت زندگي • افزايش استفاده از منابع خدمات اجتماعي و بهداشتي • مشکلات شغلي • مشکل با همسر و والدين • افزايش مرگ و مير • خود کشي و اعمال خشونت ﺁميز ... • تشخيص: • مقياس: هميلتون ، بک ، مونتگومري-آزبرگ ....... • 5 علامت عمده : خلق افسرده، تغييرات وزن و اشتها، کاهش علاقه و لذت، احساس نااميدي و گناه، افکار عود کنندهمرگ
درمان • درمان هاي رواني اجتماعي • درمان دارويي: • داروهاي ضد افسردگي سه حلقه اي( (TCAs و چهار حلقه اي • مهارکننده هاي انتخابي بازجذب سروتونين(SSRIs) : فلوگستين سرتالين، پاروکستين ، فلووکسامين و سيتالوپرام • مهارکننده هاي منوﺁمين اکسيداز (MAOIs) • جانشين هاي دارودرماني: • شوک برقي يا الکتروشوک (ECT) • نوردرماني
هورمون لپتين • Zhang )1994 (: محصول ژن ob • دو کار لپتين : • بلوکه کردن دريافت غذا • تنظيم کردن توليد مثل • فاكتورهاي متابوليكي در اختلالات افسردگي مهم مي باشند. • اشتها و دريافت غذا و وزن بدن در اختلالات رواني مانند افسردگي اساسي مكرراً تغيير مي كند. • لپتين نقش اساسي را در تنظيم وزن و دريافت غذا بازي مي کند،همچنين لپتين در کنترل ساير رفتارها و همچنين رشد مغز موثر مي باشد.
اهداف و فرضيات • هدف كلي تعيين سطوح سرمي لپتين و BMIدر بيماران مبتلا به افسردگي اساسي و مقايسه آن باافراد سالم
مواد و روش ها • روش مطالعهمطالعه مورد ـ شاهدي (case – control) • جامعه مورد مطالعه :گروه مورد شامل بيماران مبتلا به افسردگي اساسي گروه كنترل شامل افراد سالم • سن افراد شرکت کننده در مطالعه بين 18 تا 65 سال • گروه مورد: همه داراي نشانههاي فعال افسردگي اساسي بودند كه به بيمارستان اسدآبادي تبريز مراجعه و توسط مشاور روانپزشك به وسيله پرسشنامه منطبق بر DSM-IV، بك (BDI) و پرسشنامه ساختار يافته روانپزشكي SADS شناخته مي شدند.براي اولين بار به مركز مراجعه كرده و از داروهاي ضد افسردگي استفاده نمی کردند. • گروهكنترل:از بين كاركنان، داوطلبان انتخاب شدند، همچنين سابقه بيماري رواني در گذشته را نداشتند.
معيارهاي خروج از مطالعه • سن كمتر از 18 سال و بالاي 65 سال • سابقه مثبت بيماريهاي قلبي و عروقي • استفاده از داروهاي كم كننده چربي خون • وجود بيماريهاي سخت فيزيكي • غير نرمال بودن اعمال كبد و كليه • اعتياد به مواد مخدر و الكل • اختلالات خوردن • زوال عقل • تشخيص عدم ابتلاء به بيماري هاي فوق الذکر از طريق پرسش از بيماران و همچنين آزمايشهاي انجام شده در طول مطالعه ، ارزيابي مي شد.
يافته ها و بحث • يافته هاي اين مطالعه در بخش ها ي زيرارائه مي گردد: • يافتههاي مربوطه به مشخصات عمومي افراد • يافتههاي مربوط به شاخص هاي تن سنجي • يافتههاي مربوط به شاخصهاي بيوشيميايي
يافتههاي مربوطه به مشخصات عمومي افراد • ميانگين و خطاي استاندارد سن افراد در گروه بيماران مبتلا به افسردگي اساسي (35 نفر) 1/8135/2 سال و در گروه كنترل سالم (35 نفر) 1/7233/71 سال بود(NS). جدول توزيع افراد شرکت کننده در مطالعه به تفکيک جنس
جدول توزيع فراواني و درصد افراد برحسب ميزان تحصيلات به تفكيك گروه 0/94p = و 0/75Chi square =
از لحاظ مصرف سيگار در گروه مورد تنها 2 نفر سيگاري بودند(7/5%)، در حاليکه در گروه شاهد ، هيچ کدام از افراد سيگاري نبودند. • ميانگين و خطاي استاندارد نمره پرسشنامه بک در گروه افسرده اساسي و کنترل سالم به ترتيب0/49 ± 32/02 و 0/26 ± 7/17 بود . • همچنين افسردگي اساسي تمامي بيماران توسط پرسشنامه SADs تاييد شد.
يافتههاي مربوط به شاخص هاي تن سنجي جدول ميانگين و خطاي استاندارد اطلاعات آنتروپومتريك بر اساس تفكيك گروهها
جدول توزيع فراواني و درصد افراد در دو گروه مورد مطالعه برحسب BMI 07/ 0=pو 7/044Chi square =
شاخص هاي تن سنجي • ارزيابيBMI تغيير در اشتهاو وزن دو نشانه اصلي در افسردگي اساسي Carpenter و همكارانش( 2000) Ivan Berlin, (2003) يک ارتباط u شكلي بين BMI و نشانه هاي افسردگي Pasco و همكارانش ( 2007 )و krousو همكارانش ( 2001 )و Tolmuen و همكارانش در دو مطالعه(2004) هيچ ارتباطي بين BMI و افسردگي
دلايل احتمالي ارتباط BMI و افسردگي اساسي : • كاهش اعتماد به نفس در افراد چاق كه منجر به بروز برخي از علائم افسردگي از جمله غمگيني و گوشه گيري • سروتونين و متابوليت هاي آن • تغيير در عملكرد محور هيپوتالاموس – هيپوفيز – آدرنال • ارتباط بين چاقي و اختلالات رواني بر اساس نژاد تغيير مي كند.
يافته هاي مربوط به شاخص هاي بيوشيميايي جدول ميانگين و خطاي استاندارد مشخصات هماتولوژي به تفكيك گروهها
جدول ميانگين و خطاي استاندارد خصوصيات بيوشيميايي به تفكيك گروهها
يافته هاي مربوط به هورمون لپتين نمودار ميانگين و خطاي استاندارد سطح هورمون لپتين به تفكيك گروهها
ميانگين و خطاي استاندارد سطح ليپتين دربيماران افسرده اساسي 1/0310/06ng/mlو به طور معني داري كمتر از سطح لپتين در كنترل سالم1/2313/73ng/ml مي باشد (0/02P =). • Pasco و همكارانش ( 2007 )وGecici و همكارانش (2005 ) وErtugrul و همكارانش ( 2005) وAntonijevie و همكارانش( 1998 ) سطح پلاسمايي لپتين به طور معني دار در گروه افسردگي اساسي در مقايسه با گروه كنترل سالم بالاتر بود .
Jow و همكارانش ) 2006 (وLu و همكارانش) 2006(و Westlingو همكارانش) 2004 (وKraus وهمكارانش) 2001 ( سطح پلاسمايي لپتين به طور معني داري درگروه افسرده اساسي پايين تر از كنترل سالم بود (0/05 P<) • فاكتورهاي متابوليكي نقش مهمي را در افسردگي اساسي • لپتين در تنظيم وزن ودريافت غذا و همچنين درتظاهرات رفتاري ديگري مانند تمايلات جنسي، تحرك و تنظيم خواب و بيداري
لپتين در پاتوفيزيولوژي اختلالات رواني مخصوصاً افسردگي اساسي نقش مهمي را بازي مي کند. • مكانيسم اصلي • استرس هاي مزمن، ترشح CRH را محدود كرده و CRH از طريق كورتيزول باعث كاهش ترشح لپتين • كاهش سطح سروتونين باعث كاهش سطح لپتين • پس مي توان لپتين را به عنوان يك داروي ضد افسردگي جديد مورد بررسي قرار داد.