60 likes | 285 Views
اهداف حکومت اسلامی. هدف ابتدایی: 1) عدالت 2)امنیت 3)رفاهت 4)تربیت هدف میانی: فراهم کردن بستر بندگی و عبودیت خدا هدف نهایی: رساندن فرد و جامعه به کمال و قرب الهی.
E N D
اهداف حکومت اسلامی هدف ابتدایی: 1) عدالت 2)امنیت 3)رفاهت 4)تربیت هدف میانی: فراهم کردن بستر بندگی و عبودیت خدا هدف نهایی: رساندن فرد و جامعه به کمال و قرب الهی
به عنوان مثال حضرت به موضوع عدالت اهتمام ویژه داشت. در باره اموال فراوان بيت المال كه عثمان به بعضى از خويشاوندان خود بخشيده بود. ابن عباس مىگويد روز دوّم خلافت در سال 35 هجرى اين سخنرانى را ايراد فرمود: به خدا سوگند، بيت المال تاراج شده را هر كجا كه بيابم به صاحبان اصلى آن باز مىگردانم، گر چه با آن ازدواج كرده، يا كنيزانى خريده باشند، زيرا در عدالت گشايش براى عموم است، و آن كس كه عدالت بر او گران آيد، تحمّل ستم براى او سختتر است. خطبه 15 • حتی حضرت به کارگزاران خود توصیه می کند که عدالت را در نوع تعامل با مردم لحاظ نمایند: • و اخفض للرعيّة جناحك و ابسط لهم وجهك و ألن لهم جانبك و آس بينهم في اللّحظة و النّظرة و الإشارة و التّحيّة حتّى لا يطمع العظماء في حيفك و لا ييأس الضّعفاء من عدلك؛ با توده مردم فروتن باش و روى گشاده دار و آنان را به نرمى باز ده. در نظر كردن با مردم به گوشه چشم يا به روياروى و در اشارات كردن و درود گفتن به آنان يكسان باش(عدالت را رعایت کن) تا توانمندان طمع نورزند كه آرام آرام كفّه مهر ترا به سود خويش سنگين كنند، و ناتوانان از عدالت تو نااميد نگردند. نامه 27
یا به عنوان مثال مقوله امنیت آنقدر برای امیرمومنان اهمیت دارد که حتی ایجاد ناامنی موقتی در شهرهای مرزی را بر نمی تابد . و زمانی که تعرضی نسبت به زنان مسلمان و اهل کتاب صورت می گیرد، فریاد بر می آورد: به من خبر رسيده كه مردى از لشكر شام به خانه زنى مسلمان و زنى غير مسلمان كه در پناه حكومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشوارههاى آنها را به غارت برده، در حالى كه هيچ وسيلهاى براى دفاع، جز گريه و التماس كردن، نداشتهاند. لشكريان شام با غنيمت فراوان رفتند بدون اين كه حتّى يك نفر آنان، زخمى بردارد، و يا قطره خونى از او ريخته شود، اگر براى اين حادثه تلخ، مسلمانى از روى تأسّف بميرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من سزاوار است. شگفتا شگفتا به خدا سوگند، اين واقعيّت قلب انسان را مىميراند و دچار غم و اندوه مىكند كه شاميان در باطل خود وحدت دارند، و شما در حق خود متفرّقيد. ر.ک: خطبه 27
حقوق و وظایف متقابل حاکم و مردم • خطبه 34: أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ لِي عَلَيْكُمْ حَقّاً وَ لَكُمْ عَلَيَّ حَقٌّ فَأَمَّا حَقُّكُمْ عَلَيَّ فَالنَّصِيحَةُ لَكُمْ وَ تَوْفِيرُ فَيْئِكُمْ عَلَيْكُمْ وَ تَعْلِيمُكُمْ كَيْلَا تَجْهَلُوا وَ تَأْدِيبُكُمْ كَيْمَا تَعْلَمُوا وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَيْعَةِ وَ النَّصِيحَةُ فِي الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِيبِ وَ الْإِجَابَةُ حِينَ أَدْعُوكُمْ وَ الطَّاعَةُ حِينَ آمُرُكُمْ ؛ اى مردم مرا بر شما حقّى و شما را بر من حقّى است: حقوق مردم: امّا حقّى كه شما بر من داريد نصيحت كردن و خیرخواهی شما و رساندن کامل غنيمت و اموال به دست شما و ياد دادن بشما است (از كتاب و سنّت آنچه را كه نمىدانيد) تا نادان نمانيد، و تربيت نمودن شما است (بآداب شرعيّه) تا بياموزيد (و بر طبق آن رفتار نمائيد). حقوق حاکم: و امّا حقّى كه من بر شما دارم باقى ماندن به بيعت است، و اخلاص و دوستى در پنهان و آشكار، و اجابت من چون شما را بخوانم، و اطاعت و پيروى بآنچه بشما امر كنم.