240 likes | 464 Views
ماهيت مديريت استراتژيک. فصل اول. مديريت استراتژيک چيست؟.
E N D
ماهيت مديريت استراتژيک فصل اول
مديريت استراتژيک چيست؟ • زماني رؤساي دو شرکت در يک صنعت با هم رقابت ميکردند.اين دو رئيس تصميم گرفتند به دامن طبيعت پناه ببرند،در آنجا چادر بزنند و در باره ادغام احتمالي دو شرکت به بحث بپردازند. اين دو نفر در نقطه اي دور دست در دل جنگلهاي انبوه چادر زدند . ناگهان متوجه شدند که يک خرس قهوه اي رنگ در برابر آنها روي دو پاي خود ايستاده و خرناس مي گشد.اولين رئيس به سرعت يک جفت کفش ورزشي از کيف دستي خود بيرون آورد. دومين رئيس گفت: ” جناب شما نمي توانيد از اين خرس تند تر بدويد.“ رئيس اول پاسخ داد: ”شايد من نتوانم از اين خرس تند تر بدوم ، وليترديدي ندارم که ميتوانم تند تر از شما بدوم! ”اين داستان تصويري ازمفهوم مديريت استراتژيک ارائه ميکند .
تعريف مديريت استراتژيک • استراتژي را به عنوان «تجزيه و تحليل روابط بين مؤسسه با محيط خويش ، تعيين مسير و اهداف مؤسسه ، تثبيت فعاليتهايي كه آنها را تحقق خواهد بخشيد و تنظيم دوباره سازمان با تخصيص منابع مورد نياز» مي توان تعريف كرد
تعاريف ديگر • « آ.د. چندلر» (A.D.Chandler) استراتژي را به عنوان تعيين آماج و هدفهاي درازمدت در مؤسسه و براي تحقق پذيري اين آماج تخصيص دادن منابع موردنياز و آماده كردن برنامه هاي فعاليتي مناسب تعريف مي كند . • «تايلس» (Tilles) استراتژي مجموعه كاملي از سياست و اهداف معين و مشخص يك مؤسسه است .
تعاريف ديگر • «هافر» (Hofer) و «شندل» (Schendel) هم استراتژي را به عنوان فعاليتهاي تأمين كننده هماهنگي بين منابع داخلي و قابليتهاي مؤسسه با فرصت و تهديدهاي محيط بيروني تعبير مي كنند • پيتر دراکر ميگويد: کار اصلي مديريت استراتژيک اين است که از زاويه مأموريت شرکت به سازمان نگاه کند.
مراحل مديريت استراتژيک • فرايند مديريت استراتژيک در بر گيرنده سه مرحله است • 1)تدوين استراتژي ها • 2)اجراي استراتژي ها • 3)ارزيابي استراتژي ها
تدوين استراتژي • مقصود از تدوين استراتژي اين است که مأموريت مدرسه تعيين شود ،شناسايي عواملي که در محيط خارجي مدرسه را تحديد مي کنند يا فرصت هايي را به وجود مي آورند ، شناسايي نقاط قوت و ضعف داخلي مدرسه،تعيين هدفهاي بلند مدت، در نظر گرفتن استراتژي هاي گوناگون و انتخاب استراتژي هاي خاص جهت ادامه فعاليت.
مسائلي که در زمينه تدوين استراتژي مطرح مي شوند: • تعيين نوع فعالييت هايي که مدرسه مي خواهد به آن بپردازد • فعاليت هايي که مي خواهد از آن خارج شود • شيوه تخصيص منابع • تصميم گيري در موردگسترش دادن يا متنوع ساختن فعاليت ها • تعيين اينکه آيا مدرسه تصميم دارد با سازمان هاي ديگر مشارکت نمايد
اجراي استراتژيک: • اغلب اجراي استراتژيک را مرحله عملي مديريت استراتژيک مي نامند.مقصود از اجراي استراتژي ها اين است که کارکنان و مديران بسيج شوند و استراتژي هاي تدوين شده را به مرحله عمل در آورند.
در مرحله اجرا: هر يک از بخش ها و واحد هاي مدرسه بايد درصدد بر آيند به چنين پرسش هايي پاسخ دهند: • براي اينکه در اجراي استراتژي هاي مدرسه ما نقش خود را به خوبي ايفا کنيم ، چه بايد بکنيم؟ • چگونه ميتوان اين کارها را به بهترين شکل ممکن انجام داد؟
ارزيابي استراتژيها: • در مديريت استراتژيک ارزيابي استراتژي ها آخرين مرحله به حساب مي آيد. مديران نياز دارند بدانند استراتژي هاي خاص و مورد نظر آنان در چه زماني کارساز واقع نمي شود
براي ارزيابي استراتژي ها سه فعاليت عمده به شرح زير انجام ميشود • بررسي عوامل داخلي و خارجي که پايه و اساس استراتژي هاي کنوني قرار گرفته اند. • محاسبه و سنجش عملکرد ها • اقدامات اصلاحي
اصطلاحات کليدي در مديريت استراتژيک • استراتژيست ها: • افرادي هستند که مسئول موفقيت يا شکست سازمان مي باشند.استراتژيست ها داراي عنوان هاي مختلف شغلي هستند مثل مدير عامل، رئيس هيئت مديره ، مدير يا مالکان مدرسه
اصطلاحات کليدي در مديريت استراتژيک 2 - بيانيه هاي مأموريت • بيانيه مأموريت سندي است که يک سازمان را از ساير سازمان هاي مشابه متمايز مي کند. • مأموريت سازمان نشان دهنده طيف فعاليت از نظر محصول و بازار است • در بيانيه مأموريت پرسشي که پيش روي همه استراتژيست ها وجود دارد اين است که : ”ما به چه کاري مشغول هستيم“
اصطلاحات کليدي در مديريت استراتژيک 3– فرصت ها و تهديدات خارجي • منظور از فرصتها و تهديدات خارجي رويداد ها و روندهاي اقتصادي ، اجتماعي ، فرهنگي ، بوم شناسي ، محيطي ، سياسي ، قانوني ، دولتي ، فن آوري و رقابتي که مي توانند به ميزان زيادي در آينده به سازمان منفعت يا زيان برساند. • فرصت ها و تهديدها به ميزان زيادي خارج از کنترل سازمان است، از اين رو از واژه خارجي استفاده ميکنيم.
اصطلاحات کليدي در مديريت استراتژيک 4 - نقاط قوت و ضعف داخلي • نقاط قوت و ضعف داخلي در زمره فعاليت هاي قابل کنترل هر سازمان قرار مي گيرد که سازمان آنها را به شيوه اي عالي يا بسيار ضعيف انجام ميدهد. • يکي از فعاليت هاي اصلي و ضروري مديريت استراتژيک اين است که نقاط قوت و دواير و واحد هاي سازمان را شناسايي و آنها را ارزيابي کند
اصطلاحات کليدي در مديريت استراتژيک 5 – هدف هاي بلند مدت • مي توان هدف هاي بلند مدت را به صورت نتيجه هاي خاصي که سازمان مي کوشد در تأمين مأموريت خود بدست آورد ، تعريف کرد.مقصو د از دوره بلند مدت ، دوره اي است که بيش از يک سال باشد. • از آن نظر اين هدف ها براي موفقيت سازمان لازم و ضروري هستند که تعيين کننده مسير شرکت مي باشند
اصطلاحات کليدي در مديريت استراتژيک 6 – استراتژي ها • استراتژي ها ابزاري هستند که شرکت مي تواند بدان وسيله به هدف هاي بلند مدت خود دست يابد • استراتژي هاي شرکت ميتوانند به صورت گسترش فعاليت در سطح جغرافيايي ، تنوع بخشيدن به فعاليت ها ، خريد شرکت هاي ديگر ، توليد و عرضه محصول ، رسوخ در بازار ، کاهش دادن هزينه ها و ... باشد
اصطلاحات کليدي در مديريت استراتژيک 7 – هدف هاي ساليانه • هدف هاي ساليانه ، هدف هايي کوتاه مدت هستند که شرکت براي رسيدن به هدف هاي بلند مدت بايد به آنها دست يابد. • هدف هاي سالانه ، مانند هدف هاي بلند مدت ، بايد قابل سنجش ، به صورت کمي ، چالشگر ، واقعي ، سازگار با ساير هدفها و اولويت شده بندي باشد
اصطلاحات کليدي در مديريت استراتژيک 8 – سياست ها • سياست ابزاري است که بدان وسيله مي توان به اهداف ساليانه دست يافت. • مقصود از سياست ، رهنمود ها ،مقررات و رويه هايي است که شرکت براي دست يابي به هدف هاي اعلان شده رعايت مي کند.
الگوي جامع مديريت استراتژيک بررسي عوامل خارجي محاسبه و ارزيابي عملکرد تخصيص منابع تدوين هدفهاي ساليانه و سياست ها تدوين، ارزيابي و انتخاب استراتژيها تعيين اهداف بلند مدت تعيين مأموريت بررسي عوامل داخلي
مزاياي مديريت استراتژيک • مديريت استراتژيک اين امکان را به سازمان مي دهد که به شيوه اي خلاق و نو آور عمل کندو براي شکل دادن به آينده خود به صورت انفعالي عمل نکند 1)استراتژي قبل از هرچيز امكان ارزيابي محيط و پيش بيني آينده را مي دهد 2)فرصت خودارزيابي را به مؤسسه مي دهد 3)استراتژي ، دردرون مؤسسه به طور يكپارچه ميل به اهداف مشترك و انسجام را فراهم مي سازد 4)استراتژي و سياستها ، فعاليتها را به يك مجراي معيني سوق مي دهد و براي برنامه ها يك چهارچوب تشكيل مي دهد 5)استراتژي ، كيفيت تصميمها و پروژه هاي مؤسسه را افزايش مي دهد