490 likes | 719 Views
مادسیج یعنی دهکده علم و دانش ایران!!. مادسیج، شبکه آموزشی پژوهشی دانشجویان ایران. Madsg.com. آموزش و پرورش وتوسعه تنظیم :شهرآبادی. بخش اول : توسعه. توسعه چیست :.
E N D
مادسیج یعنی دهکده علم و دانش ایران!! مادسیج، شبکه آموزشی پژوهشی دانشجویان ایران Madsg.com
آموزش و پرورش وتوسعه تنظیم :شهرآبادی
توسعه چیست : توسعه“ در لغت به معناي رشد تدريجي در جهت پيشرفتهترشدن, قدرتمندترشدن و حتي بزرگترشدن است (فرهنگ لغات آكسفورد, 2001). ادبيات توسعه در جهان از بعد جنگ جهاني دوم مطرح و مورد تكامل قرار گرفت. هدف, كشف چگونگي بهبود شرايط كشورهاي عقبمانده (يا جهان سوم) تا شرايط مناسب همچون كشورهاي پيشرفته و توسعهيافته است. امروز تلقي ما از مفهوم توسعه, فرآيندي همهجانبه است (نه فقط توسعه اقتصادي) كه معطوف به بهبود تمامي ابعاد زندگي مردم يك جامعه (به عنوان لازم و ملزوم) است. ابعاد مختلف توسعه ملي عبارتند از: توسعه اقتصادي, توسعه سياسي, توسعه فرهنگي و اجتماعي, و توسعه امنيتي (دفاعي). مناسب نيست بدون توجه به كليه ابعاد توسعه, صرفاً به يك جنبه اولويت بخشيد و ديگر بخشها را در دستوركار آينده قرار داد.
الف. مكتب تكاملي توسعه • اين مكتب يكي از رايجترين ديدگاههاي حاكم بر علوم اجتماعي در طي قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم است. • يكي از صاحبنظران مكتب تكامل اجتماعي به نام هربرت اسپنسر (همچون نظريهپرداز ديگري به نام دوركيم), قانون اعظم تكامل (فرآيند تكامل اجتماعي) را حركت از ”سادگي“ به سمت ”پيچيدگي“, يا از ”وحدت“ به ”كثرت“ ميداند. به نظر او جامعه انساني با گذشت زمان ”از توحش به تمدن و طي مراحل خاصي به وضعيت كنوني رسيده است و بهطوركلي جوامع انساني داراي روحيه ستيزهجويي و جنگطلبي هستند و تنها از طريق تفوق صنعت, روحيه آرامش بر جامعه حكمرفرما خواهد شد“.
ب. نظريههاي نوسازي • نظريهپردازان نوسازي, برطبق يك سنت جامعهشناختي به يك تقسيمبندي دوگانه از جوامع, يعني ”جوامع سنتي“ درمقابل ”جوامع پيشرفته (مدرن)“ پرداختهاند, به طوري كه در يك سو ما با جامعه سنتي (نقطهاي كه توسعهنيافتگي از آن آغاز ميشود) و در سوي ديگر با يك جامعه پيشرفته نوين (نظير جوامع دموكراتيك غربي) روبرو هستيم.
نظريه رِدفيلد: • رِدفيلد, جوامع در حال دگرگونيِ اجتماعي را به دو دسته ”قومي“ و ”شهري“ تقسيم ميكند. خصوصيات جامعه قومي اينست كه جامعهاي كوچك, منزوي, بدون سواد متجانس و با احساس قومي همراه با انسجام گروهي است و رفتارها, سنتي, خودبهخودي و غيرانتقادي و شخصي هستند. گروه خانوادگي, واحد عمل است و معنويت بر ماديت غلبه دارد (اقتصاد از نوع منزلتي است). رِدفيلد جامعه شهري را اجتماعي مجزا تعريف نميكرد بلكه آن را قطب مقابل جامعه قومي (در انتهاي يك طيف) مشخص ميكرد.
وي معتقد بود كه جامعه قومي, در طي يك فرآيند و جريان عمومي, از طريق ادغام در ساختهاي بزرگتري از نوع شهر, تغيير يافته و دگرگون ميشود. رِدفيلد ”شهر“ را منبع عمده دگرگونيها دانسته و در مطالعاتش نشان ميدهد كه افزايش تاثيرات زندگي شهري, سبب ازهمپاشيدگي شيوه مرسوم و سنتيِ زندگي (به تعبير او ”نابساماني فرهنگي“) گرديده و الگوهاي رفتاري فردگرايانه و مادي بيشتر شده است.
نظريه اِسملسِر • نظريه نيل اِسملسِر براساس تفكيك كاركردي عناصر سازنده جامعه استوار است. به نظر وي, در يك جامعه پيشرفته, تفكيك كاركردي عناصر ساختي به طور كامل صورت گرفته است, ولي جامعه توسعهنيافته, فاقد چنين تفكيكي است. درواقع تغيير, روي تفكيك متمركز شده و فرآيندي است كه در آن واحدهاي اجتماعي مستقل و تخصصيشده به جاي واحدهاي قبلي استقرار مييابند. اِسملسِر معتقد است كه وضعيت تخصصيشدن, در زمينههاي مختلفي همچون اقتصاد, خانواده, نظام سياسي و نهادهاي مذهبي به وجود ميآيد.
به اعتقاد او, توسعه (و توسعه اقتصادي) ناشي از اين چهار تغيير است: بكارگيري دانش علمي به جاي ابزار و روشهاي سنتي (فناوري), افزايش توليد محصولات كشاورزي با هدف تجارت به جاي صرف معيشت (كشاورزي), جايگزيني ماشين و كارگران به جاي بازوي انسان و حيوان (صنعت), و حركت به سمت شهرنشيني به جاي روستانشيني (بومشناسي).
نظريه روستو • روستو, به جاي تقسيمبندي دوگانه جوامع, و برمبناي بررسي تجربه صنعتيشدن انگلستان, بر ”زنجيرهاي از مراحل توسعه“ تاكيد ميورزد كه باعث گذار از مرحله جامعه سنتي به جامعه صنعتي ميشود. اين پنج مرحله عبارتند از: (1) جامعه سنتي, (2) شرايط قبل از خيز اقتصادي, (3) مرحله خيز اقتصادي, (4) مرحله بلوغ, و (5) مرحله مصرف تودهوار. او تصريح ميدارد كه رشد اقتصادي پايدار نيازمند ”انباشت سرمايه“ و وجود ”روحيه كارآفريني“ در جامعه است.
ج. ديدگاه ماركسيستي از توسعه • طبق اين نظريه, كشورهاي درحال توسعه از دو بخش كاملاً مجزا تشكيل شدهاند: اول بخش سرمايهداري كه پذيراي دگرگوني شده و با سمتگيري به سوي بازار به دنبال كسب حداكثر سود است. دوم بخش سنتي كشاورزي كه ايستا بوده و كمتر مازادي براي بازار داشته و علاقه كمتري به كسب حداكثر سود دارد.
كشورهاي درحالتوسعه ویژگی های مشترک کشورهای در حال توسعه • 1. پايينبودن سطح و كيفيت زندگي مردم • 2. بيكاري و كمكار, و پايينبودن ميزان بهرهوري كار (و نيروي كار) • 3. وابستگي زياد به توليدات كشاورزي ويا صادرات مواد اوليه (منابع طبيعي) • 4. وابستگي اقتصادي و آسيبپذيري در روابط بينالمللي • 5. ساختار سياسي و حكومتي نامناسب و ناكارآمد
مشخصههاي اجتماعي کشورهای در حال توسعه • الف. نابرابري اجتماعي • ب. ضعف طبقات متوسط • ج. بيسوادي • د. مشكلات بهداشتي و درماني
توسعه اقتصادي چيست؟ • ”توسعه اقتصادي“ عبارتست از رشد همراه با افزايش ظرفيتهاي توليدي اعم از ظرفيتهاي فيزيكي, انساني و اجتماعي . • توسعه اقتصادي دو هدف اصلي دارد: • اول, افزايش ثروت و رفاه مردم جامعه (و ريشهكني فقر) • دوم, ايجاد اشتغال, كه هر دوي اين اهداف در راستاي عدالت اجتماعي است.
1- افزایش ثروت و رفاه مردم جامعه ( ریشه کنی فقر ) اهداف توسعه اقتصادی عدالت اجتماعی 2- ایجاد اشتغال
شاخصهاي توسعه اقتصادي • الف. شاخص درآمد سرانه • ب. شاخص برابري قدرت خريد (PPP) • ج. شاخص درآمد پايدار (GNA, SSI) • د. شاخصهاي تركيبي توسعه • و. شاخص توسعه انساني (HDI)
مدل توسعه لوئيس-فِي-رانيس (L-F-R): • اول, بخش سنتي (بخش روستايي موجود), كه مشخصه آن بهرهوري بسيار پايين (حتي در حد صفر) و ”مازاد“ نيروي كار است. • دوم, بخش صنعتي (درون شهري), كه داراي بهرهوري بالايي است و به تدريج از بخش روستايي, نيروي كار جذب آن ميگردد.
رویکردهای توسعه • رويكرد تفاوت در منابع خدادادي (دادهها) و مواهب طبيعي • رويكرد تفاوتهاي نژادي • رويكرد تفاوتهاي ارزشي و فرهنگي • رويكرد سياسي و حاكميت قدرتها • رويكرد تاريخي • رويكرد دور باطل
1-درونداد(In put): دانش آموزان ,دانشجويان • 2-عوامل اثر گذار سيستمي(Agentst):معلمان,كتب و محتواي آموزشي,محيط آموزشي ... • 3-برونداد(Out put) : دانش آموخته گان ,فرهنگ و دانش توليد شده ... • 4- باز خورد(Feed back) : ارزيابي فراينددر جهت رفع نواقص احتمالي و بهبود كارايي . نهاد آموزش و پرورش به عنوان يك سيستم داراي چهار مولفه است كه عبارتند از :
فراهم آوري زمينه هاي نرم افزاري توسعه به معناي پردازش درونداد وايجاد تغيير و تحول در آن (در دانش آموزان)بگونه اي كه واجد كليه ويژگيهاي يك انسان نو و مدرن باشند تا بتوانند ضمن تاثير گذاري بر محيط پيرامون خود آن را به گونه اي ساماندهي نمايند تا مناسب و در خور تغييرات ناشي از امواج مهيب مدرنيته باشد.چنين فردي از ديد اينكلس داراي ويژگيهاي زير است:
1-برخورداري از عقايد آزادو توجه به تنوع افكار . • 2-تمايل به سازماندهي و برنامه ريزي امور. • 3-داشتن ايده و توانمندي تسلط بر محيط . • 4-قابل محاسبه دانستن جهان . • 5-احترام به ديگران . • 6-اعتقاد به علم و تكنولوژي. • 7-احترام به برابري و رعايت حقوق ديگران.
از نظر ارسطو انسانها پنج نوع دانایی دارند : • · شناخت علمی • · توانایی عملی • · خرد شهودی • · سوفیا( Sophia) یا حکمت نظری • · حکمت زندگی هر روزه ، که این دانایی مبنای بقیه است – یعنی چطور میان جمع زندگی کردن .
شاخص دانایی کشورها • 1. ساختار انگیزش اقتصادی که زیربنای آن را فرهنگ می سازد . • 2. آموزش • 3. زیرساخت اطلاعات و ارتباطات • 4. نظام نوآوری • 5. نظام تدبیر
محور هاي فلسفه آموزش وپرورش • به نظر مي رسد در تدوين فلسفه آموزش و پرورش كه اكنون مد نظر قرار گرفته توجهبه موارد زير مي تواند تا حد زيادي در جهت حل مشكلات كنوني و بستر سازي براي ايجاديك نظام آموزش و پرورش خلاق در كشور موثر واقع شود:
1- فلسفه آموزش و پرورش باید براساس آموزه های قانون اساسی ،اندیشه های حضرت امام(ره) ،جهان بینی و فلسفه تربیتی اسلام ،ویژگی های جامعه اسلامی و نیازهای روبه رشد آن در سطح ملی و بین المللی،یافته های تحقیقات وپژوهش های آموزشی وپرورشی در سطح ملی و بین المللی وتجربیات ارزشمند جامعه آموزش وپرورش در بالین مدرسه تدوین شود. • 2- فلسفه آموزش وپرورش حاکمیت معیارها وارزش های اسلامی برنظام مدیریت وتشکیلات اداری به منظور بالابردن ظرفیت خلاقیت و توان تولید ایده وابتکار عمل در مدیران از طریق تفویض اختیارات متناسب با مسئولیت به مدرسه ،منطقه ،استان وستاد را کانون توجه قراردهد.
3- موقعیت ،منزلت وپایگاه معلم را از طریق فضا سازی وکاربست رهیافت پژوهش مشارکتی کارکنان مدرسه برای رشدمداوم توانمندیهای مدیران و معلمان؛کارشناسان در مدرسه و منطقه ،ارتقادهد. • 4- مشاوره با خبرگان برای تخمین آینده و جهت گیری های آن در تدوین فلسفه آموزش وپرورش، جدی گرفته شود. • 5- به توانمندی های جامعه آموزش وپرورش کشور نگاه مثبت داشته باشد. • 6- به چالشهای جهانی ، ملی وبومی آموزش وپرورش توجه وعنایت ویژه داشته باشد.
7- همراه رشد دانش وتوسعه علوم وفنون ،تاکید برآموزش ویادگیری ارزشها و کسب مهارتها و شایستگیها توجه جدی شود. • 8- برای پاسخگویی به نیازهای محلی ،بومی ومنطقه ای اختیار وفرصت تولید فکر، برنامه ریزی محلی ومنطقه ای برای مدرسه ومنطقه قایل شود. • 9- برنامه درسی (مجموعه فعاليت ها وتجارب یاددهی – یادگیری)با نظام ارزش هایاسلامی ، اصول،اهداف و ضرورت های جامعه اسلامی، انطباق و هماهنگی منطقیایجادکند.
10- در برنامه های درسی فضا برای پرورش توانمندی هایی مثلتوان تفکر خلاق ،توان مشگل گشایی گروهی،توان طرح مساله ،توان تولید،توان جستجوگری،توان از نو نگریستن وفراتر نگریستن،توان متفاوت نگریستن،توان تاثیر گزاری و توان یاگیری بهتر،مهارتهای پژوهشی ،مهارتهای مطالعاتی و ارتباطی ومهارتهای زندگی فردی و اجتماعی و...مورد توجه قرارگیرد. • 11- بهره گیری از فناوری جدید اطلاعات و ارتباطات در فرایند یاددهی–یادگیری مورد توجه قرارگیرد.
12- فلسفه آموزش وپرورش باید آموزش وپرورش را در تمامیت خود درک کندوآنرا بهواسطه مفاهیم کلی ای که ما را درانتخاب هدف ها وسیاست های تربیتی راهبر خواهند بودتعبیر وتفسیر نماید. بدون درنظر گرفتن مسایل کلی فلسفی ، نمي توان سیاست های موجودآموزش و پرورشی • 13- باور داشته باشیم، آموزش وپرورش کشورمان نیازمند کار بالینی است و نیاز به نظریه پردازی و مدل سازی دارد.براین اساس فلسفه آموزش و پرورش باید فرهنگ مطالعات بالینی را رهنمون شده، اشاعه دهد تا موجبات توسعه کیفی آموزش وپرورش شود.
استانداردسازی منابع انسانی درآموزش وپرورش
درآموزش وپرورش استانداردهارادرچندشاخه زيرمی توان موردبررسی قرارداد. • 1.فرآيندآموزش:چيستی،الگوونحوه صحيح آن • 2.معلمان • 3.مديران واستانداردهای مديريتی • 4.کارمندان • 5.علم آموزان • 6.خانواده،جامعه وحکومت وهرنهادی که ارتباط مستقيم باامرتعليم وتعلم دارد.
راهکارهایپیشنهادی در برنامه ریزی آموزش و پرورش • الف ) – در بخش مدیریت ، اعم از اجرایی و آموزشی باید به ساختار مدیریتعقلانی توجه ویژه ای داشت وبه تلفیق هر چه بیشتر مدیریتهای سنتی کارآمد با مدیریت های علمی در حوزه مربوطه پرداخت . • - در اداره بخشهایی از فعالیت های آموزش وپرورش می توان از تجربیات موفق بخش خصوصی در زمینه های آموزشی ، مدیریتی و اقتصادی بهره مند شد. • - در بخض مدیریت آموزش و پرورش می توان هرچه بیشتر از توانمندی های موجود و باالقوه ای که در فراگرد مدیریت آموزشی لحاظنشده اند ، بهره مند شد و تصمیمات مدیریتی را برمبنای اجتماعی عالمانه تر اتخاذ کرد.
ب) – در بخش اقتصادی باید به اقتصاد آموزش و پرورش توجه خاصی مبذول شود تا با سرمایه گذاری های مطمئن بتوان به نتایج قابل قبولی در عرصه آموزش و پرورش نایل شد . • - باید به تأثیرگذاری جریان آموزشیصحیح در تسهیل و توانمندی نیروی انسانی کارآمد توجه ویژه ای داشت و سرمایه گذاریهای لازم را در این میان به عنوان عاملی حیاتی مد نظر قرار داد. • مدیران و مسئولان کشور باید به این باور برسند که آموزش کارآمد و صحیح در کشور رکن اولیه تربیت نیروی انسانی کارآمد است که برای این مهم باید به سرمایه گذاری های راهبردی و دراز مدت اندیشه کرد و نه به تسکین های موقتی و مقطعی .
ج) قوت بخشیدن به روابط انسانی کارآمد در سازمان آموزش و پرورش در جهت ایجاد درک متقابل بین نیروهای صفی و ستادی باید از اولویت های اولیه برنامه ریزان در این وزارتخانه باشد • - نگرش واقعگرایانه به نوعی گسست نسلی آموزشی و معرفتی در کشور در دهه سوم پس از انقلاب ، که شاید بتوان آن را معلول جریان جهانی شدن یا تقابل سنت و مدرنیته و یا تغییر الگوی تربیتی در جامعه دانست .اما به هر حال باید اذعان کرد کاستی کمی و کیفی در جریان آموزش کشور نیز در ظهور آن بی تأثیر نبوده است . • - تبیین برنامه هایی در جهت آموزش های مهارتی در کل کشور که در کنار آن به نیازمندی های استان های کشور نیز توجه شود و فرهنگ و سنتهای بومی مناطق مختلف کشور در بخش برنامه ریزی های آموزش و پرورش مورد توجه و احیاء قرار گیرند.
معنای یاد گیری (گنج درون) از دیدگاه سازمان یونسکو در سه حیطه با عناوین 3H • سر به منزله پایگاه اندیشه تفکر و عقلانیت • قلب به منزله کانون عشق ، مهر و ایمان • دست توانستن ، انجام دادن و کسب مهارتهای ضروری زندگی H1 = Head H2 = Heart H3 = Hand
ویژگی های آموزش و پروش نوین 1- آینده نگری و آینده شناسی با توجه به پدیده ی جهانی شدن و زندگی در جوامع فاقد مرز 2- توجه و تأکید جدی به چهار رکن اساسی یادگیری: یادگیری برای زیستن، دانستن، انجام دادن و زیستن با یکدیگر 3- تعلیم و تربیت همه جانبه و استفاده از تمام ظرفیت های انسانی و توجه به مفهوم بهره ی عاطفی EQ و تأکید بر ضرورت توجه بیش از پیش بر پرورش ظرفیت های عاطفی در نظام های تعلیم و تربیت 4- به کارگیری شیوه های فعال مشارکتی و تجربی در آموزش 5- تأکید بر ضرورت پرورش تفکر جانبی و تفکر خلاق در دانش آموزان و عدم تکیه انحصاری بر تفکر تحلیلی.
6- تأکید بر ظرفیت روحانی بشر و بهره گیری از آن به عنوان مکمل ظرفیت عقلانی با توصیه هایی از قبیل: دعا و مناجات در آموزش و پرورش، غور در باطن، مراقبه و تأکید بر هشیاری و آگاهی ماورایی به عنوان روش ها یا منابع ارزشمند در جریان تعیم و تربیت. • 7- توجه به ظرفیت یا توانایی شهود یا درک شهودی و ضرورت حسن استفاده از آن در تعلیم و تربیت • 8- اهمیت ویژه ی خلاقیت و هنر در نظام های آموزشی 9- استفاده از تکنولوژی نوین اطلاعات و ارتباطی
10- عدم جهت گیری انحصاری اصلاحات آموزش و پرورش در راستای مسائل اقتصادی و تجاری و مهارت آموزی، به نحوی که نظام های آموزش از اهداف و ابعاد دیگر تعلیم و تربیت باز نماند. • 11- توجه به کاربرد ((هوش متکثر)) به ویژه در طراحی و تدوین برنامه های درسی و جریان آموزش (نظریه ی هوارد گاردنر). • 12- تأکید بر آموزش ارزش هایی مانند عشق ورزیدن، صلح، احترام به محیط زیست و تعاون و همکاری در برنامه های درسی. • 13- اتخاذ رویکردهای تلفیقی در آموزش و پرورش و به کارگیری شکل خاصی از تلفیق در برنامه های درسی و قرار دادن ساعاتی از هفته در قالب ((زنگ مطالعه ی تلفیق)) در قالب یک ماده ی درسی جدید. 14- توجه بیشتر به وضعیت آموزش پایه در کشورهای مختلف دنیا از نظر کیفیت آموزش ها، زمان بهره مندی در آموزش و بالاخره تعریف مجدد از سواد و اقسام سواد مانند سواد کامپیوتری، سواد تکنولوِژی، سواد فرهنگی و ...
نظام آموزش و پرورش در کشورهایی که به شیوه غیر متمرکز عمل می کنند بر سه اصل مهم استوار است: • 1- تفویض اختیارات وسیع به مقامات محلی آموزش و پرورش که اعضاء آن توسط مردم یا حکومت های ایالتی انتخاب می شوند. 2- ترغیب و تشویق مردم، مؤسسات و انجمن های داوطلب به منظور سرمایه گذاری و شرکت در امور آموزش و پرورش 3- اجتناب از امر و نهی صریح از طرف دستگاه مرکزی آموزش و پرورش در زمینه ی امور تربیتی نواحی و مدارس و تحمیل نکردن نقطه نظرهایی در مورد برنامه، سازمان مدارس، شیوه تدریسو استخدام معلم.
پیشنهاداتی در امر دست یابی به آموزش و پرورش کار آمد 1- انطباق نظام سیاست گذاری، برنامه ریزی و تصمیم گیری با تحولات نوین جامعه در قالب توسعه ی فرهنگی، سیاسی و تربیتی 2- بهسازی مداوم نیروی انسانی در قالب بازسنجی و با هدف کیفیت بخشی و کارآمد ساختن نیروی انسانی. 3- به گزینی نیروی انسانی مطلوب در قالب یک برنامه ی بلند مدت بر اساس سیاست های جدید آموزش و پرورش. 4- احتساب حضور دانش آموزان به عنوان هدف و هسته ی اصلی فعالیت های آموزشی و پرورشی به صورت فعال، پویا و مداخله گر با استفاده از روش های فعال و خلاق. 5- رویکرد ایجاد انگیزه های درونی برای یادگیری و تلاش و کوشش خودجوش دانش آموزان.
6- حرکت به سوی عدم تمرکز و تفویض اختیار به مناطق و مدارس. 7- جلب مشارکت های مردمی در فرآیند مدیریت مدارس و با استفاده از نیروهای بومی و محلی. 8- توجه به تحولات فناوری اطلاعات و ارتباطات و استفاده ی مفید و به جا از امکانات موجودو همچنین توسعه ی امکانات. 9- بهره گیری از همکاری های بین المللی و منطقه ای و تبادل تجربیات سازنده. 10- انطباق ساختار محتوای آموزشی با نیازهای واقعی دانش آموزان و مناسب بودن میزان حجم دروس مختلف. 11- در نظر گرفتن دروس میان رشته ای و توجه به خلاقیت ها و ابتکارات متنوع دانش آموزان.
Title برای ورود به شبکه آموزشی دانشجویان کلیک کنید • Lorem ipsum dolor sit amet, consectetuer adipiscing elit. Vivamus et magna. Fusce sed sem sed magna suscipit egestas. • Lorem ipsum dolor sit amet, consectetuer adipiscing elit. Vivamus et magna. Fusce sed sem sed magna suscipit egestas. برای عضویت در شبکه دانشجویان ایران عدد 1 را به شماره زیر پیامک کنید 100080809090 لطفا آدرس ما را به خاطر داشته باشید Madsg.com