390 likes | 580 Views
بسم الله الرحمن الرحیم. غیبت امام مهدی g. مفهوم غَیبت. در لغت : الغَيْبَةُ من الغَيْبُوبَة، و الغِيبَةُ من الاغْتِيَاب. غَيْبت به معنای پنهان شدن از چشم، مسافرت و دورشدن، است. در اصطلاح (غیبت امام مهدی ): مفهوم های نادرست: معنای افراط گرایانه:
E N D
مفهوم غَیبت • در لغت: الغَيْبَةُ من الغَيْبُوبَة، و الغِيبَةُ من الاغْتِيَاب. غَيْبت به معنای پنهان شدن از چشم، مسافرت و دورشدن، است. • در اصطلاح (غیبت امام مهدی): • مفهومهای نادرست: • معنای افراط گرایانه: • الف. امام در این کرة خاکی نیست. نظر فرقة شیخیه: امام زمان در هورقلیا (عالم مثال) است. • این معنا خلاف روایات است. • الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ تَكُونُ الْأَرْضُ لَيْسَ فِيهَا إِمَامٌ قَالَ لَا. كافي، ج1، ص178، ح1 و 3 • عَنْ أَبِي هَرَاسَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ: لَوْ أَنَّ الْإِمَامَ رُفِعَ مِنَ الْأَرْضِ سَاعَةً لَمَاجَتْ بِأَهْلِهَا كَمَا يَمُوجُ الْبَحْرُ بِأَهْلِهِ. كافی، ج1 ؛ ص179، ح12
ب. امام در دنیاست اما به دور از جامعه (مثلا در جزیرة خضراء) زندگی میکند. • این سخن نیز خلاف روایات است. • عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ: مَاشِيَةٌ فِي طُرُقِهَا دَاخِلَةٌ فِي دُورِهَا وَ قُصُورِهَا جَوَّالَةٌ فِي شَرْقِ هَذِهِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا تَسْمَعُ الْكَلَامَ وَ تُسَلِّمَ عَلَى الْجَمَاعَةِ تَرَى وَ لَا تُرَى إِلَى الْوَقْتِ وَ الْوَعْد. الغيبة، نعمانی، ص142، ح3 • عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ سَدِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ إِنَّ فِي الْقَائِمِ سُنَّةً مِنْ يُوسُف... فَمَا تُنْكِرُ هَذِهِ الْأُمَّةُ أَنْ يَكُونَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَفْعَلُ بِحُجَّتِهِ مَا فَعَلَ بِيُوسُفَ أَنْ يَكُونَ يَسِيرُ فِيمَا بَيْنَهُمْ وَ يَمْشِي فِي أَسْوَاقِهِمْ وَ يَطَأُ بُسُطَهُمْ وَ هُمْ لَا يَعْرِفُونَهُ حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَنْ يُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ كَمَا أَذِنَ لِيُوسُفَ ع حِينَ قَالَ لَهُمْ هَلْ عَلِمْتُمْ ما فَعَلْتُمْ بِيُوسُفَ وَ أَخِيهِ إِذْ أَنْتُمْ جاهِلُونَ قالُوا أَ إِنَّكَ لَأَنْتَ يُوسُفُ قالَ أَنَا يُوسُفُ وَ هذا أَخِي. كمال الدين و تمام النعمة؛ ج1؛ ص145، ح11.
معنای تفریط جویانه: • هر کس بخواهد میتواند امام زمان را در خواب، بیداری یا مکاشفه ببیند. (ملاقاتگرایان) • این سخن نیز با روایات منافات دارد. • أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لَهُ: يَا عَلِيُّ وَ اعْلَمْ أَنَّ أَعْجَبَ النَّاسِ إِيمَاناً وَ أَعْظَمَهُمْ يَقِيناً قَوْمٌ يَكُونُونَ فِي آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ يَلْحَقُوا النَّبِيَّ وَ حَجَبَتْهُمُ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَى بَيَاض. كمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص: 288 • عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ: ... إِنَّهُ لَا بُدَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ غَيْبَةٍ حَتَّى يَرْجِعَ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ مَنْ كَانَ يَقُولُ بِهِ إِنَّمَا هِيَ مِحْنَةٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ امْتَحَنَ بِهَا خَلْقَه. كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج2؛ ص360، ح1
مفهوم درست: • امام در جامعه حضور دارد اما به صورت ناشناس زندگی میکند. • عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ إِنَّ فِي صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ سنن [سُنَناً] مِنَ الْأَنْبِيَاءِ ... وَ أَمَّا سُنَّتُهُ مِنْ يُوسُفَ فَالسِّتْرُ يَجْعَلُ اللَّهُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْخَلْقِ حِجَاباً يَرَوْنَهُ وَ لَا يَعْرِفُونَهُ. كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص: 350، ح46. • عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمَانَ الْعَمْرِيِّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ وَ اللَّهِ إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ لَيَحْضُرُ الْمَوْسِمَ كُلَّ سَنَةٍ فَيَرَى النَّاسَ وَ يَعْرِفُهُمْ وَ يَرَوْنَهُ وَ لَا يَعْرِفُونَهُ. كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج2؛ ص440، ح8.
نکته • نکته: با توجه به تعریف ارائه شده منظور از غیبت امام عصردر حقیقت، پنهان بودن شخصیّت ایشان است. امام دو نوع غیبت (شخص و شخصیت) ندارد. جسم امام پنهان نیست البته ممکن است در صورت لزوم به صورت معجزهآسا به طور موقت جسم امام دیده نشود، اما این یک حالت استثنایی است و از باب غیبت نیست.
انواع غیبت • الف. غیبت صغری: • زمان: از سال 260 هجری قمری شروع و تا سال 329 ادامه یافت. • ویژگی: وجود نایبان خاصّ که ارتباط میان امام و امّت را برقرار میکردند. • ب. غیبت کبری: • زمان: از سال 329 هجری قمری شروع و تا زمان ظهور ادامه دارد. • ویژگی: نبود نایبان خاص و قطع ارتباط مشخص میان امام و امّت و إعمال ولایت و رهبری از طریق نایبان عام (ولیّ فقیه و مجتهد جامع الشرایط)
پیشینة غیبت • غیبت پدیدهای نو ظهور و بیسابقهنیست. • غیبت از سنتهای الهی است که در انبیاء گذشته(إدریس، صالح، ابراهیم، یوسف، موسی) نیز اتفاق افتاده است. • جالب توجه است که پیشینه داشتن غیبت مورد توجه امام زمان است و به شیخ صدوق میفرمایداین موارد را بیان نماید. صَنِّفِ الْآنَ كِتَاباً فِي الْغَيْبَةِ وَ اذْكُرْ فِيهِ غَيْبَاتِ الْأَنْبِيَاء(كمال الدين، ج1، ص3) • توجه به پیشینه غیبت و سنت الهی بودن آن، تنها برای رفع استبعاد و پذیرش آسان غیبت است. • اگر هیچ یک از این غیبتها پذیرفته نشود آسیبی به غیبت امام زمان نمیزند زیرا دلیل ما برای اثبات غیبت، روایات متواتر است نه غیبت انبیا. • نوع غیبت و کوتاه یا بلند بودن مدت آن دخالتی در پذیرش یا عدم پذیرش وقوع آن ندارد زیرا برهانی نیست که نوع و مدت غیبت را معین یا محدود نماید بلکه بسته به وضع جامعه است.(غيبت شیخ طوسي ص 108)
غیبت پیامبران حضرت إدریس: در زمان ایشان حاکم زمینی را غصب میکند و حضرت ادریس به دفاع برمیخیزد. حاکم میخواهد ایشان را بکشد که به غاری میرود و غایب میگردد. حضرت صالح: هنگامی که ناقه را کشتند وی به دلیل ظلم بسیار مردم، غایب شد. حضرت ابراهیم: یک بار از هنگام تولد تا بزرگ شدن به دلیل قتل فرزندان در شکم مادر درون غاری غایبانه متولد شد و رشد کرد. بار دوم هنگامی که به دلیل نپرستیدن بتها تهدید به قتل شد.« لَئنِ لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْجُمَنَّك» فرمود: «وَ أَعْتَزِلُكُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ أَدْعُوا رَبِّي عَسى أَلاَّ أَكُونَ بِدُعاءِ رَبِّي شَقِيًّا.» آیه 48 سوره مریم
حضرت یوسف: به دلیل ظلم برادران بیست سال غیبت کرد. حضرت موسی: یک بار از هنگام تولد به دلیل خطر از جانب فرعون. بار دوم به دلیل خطر جانی بعد از کشتن قبطی در شهر مصر که 28 سال طول کشید. در آیه بیست سوره قصص آمده است: وَ جاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدينَةِ يَسْعى قالَ يا مُوسى إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحين. «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً يَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ». سوم در اواخر عمر بعد از وصیت به یوشع بن نون خود غایب شد و در آن حال نیز وفات نمود.
جانشینان موسی: • از یوشع بن نون تا زمان حضرت داود که چهار صد سال طول کشید همه جانشینان حضرت موسی در غیبت زندگی میکردند. • حضرت داود و سلیمان: • حضرت داود آشکارا مبارزه کرد و بعد از وی حضرت سلیمان جانشین شد در غیبت زندگی کرد تا بعد از یافتن انگشتر امر خویش را آشکار کرد بعد از وی آصف بن برخیا در میان مردم بود بعد مدت طولانیی غیبت کرد و سپس در میان مردم آمد دوباره غایب شد تا در اثر غیبت وی بلا بر بنی اسرائیل شدت گرفت و بخت نصر تسلط یافت بعد از آصف، دانیال حجت خدا بود اما در غیبت به سر میبرد و بلا بر آنها شدت یافت و به شک افتادند تا بخت نصر در اثر خوابی امور را به دانیال سپرد اما وی مدت کمی زنده ماند. • حضرت عزیر: • وی نیز صد سال غایب شد بعد از وی نیز حجت ها غایب شدند و مشکلات بنی اسرائیل را فرا گرفت تا یحیی بن زکریا به دنیا آمد و مژده ظهور حضرت عیسی را بعد از بیست و چند سال به مردم داد.
فایدة دانستن علّت غیبت • 1. پذیرش و تحمّل غیبت با دانستن علل آن، راحت تر است. • وَ كَيْفَ تَصْبِرُ عَلى ما لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْراً (سوره کهف آیه 68) • 2. یکی از راههای زمینه سازی ظهور، کوشش در رفع علتهای غیبت است.
تفاوت علّل غیبت با آثار غیبت • منظور از علّت غیبت، عاملی است که موجب شد تا غیبت واقع گرددو قبل از غیبت وجود داشت. • منظور از آثار غیبت، اموری است غیبت موجب به وجود آمدن آنها شد و قبل از غیبت موجود نبود.
بیان عقلی علت غیبت • حضور ظاهری امام در جامعه نعمتی بزرگ است و غیبت ایشان محرومیتی عظیم است. • در این بحث تفاوتی نمیکند که امام به چه دلیل در جامعه حضور داشته است. (رد و اثبات برهان لطف به این بحث مربوط نمیشود) • هر علتی که گفته شود هرگز نافی یا در عرض مشیت الهی نیست. • علت این محرومیت را میتوان با حصر عقلی بیان کرد: علت یا خدا است یا غیر خدا. غیر خدا یا امام است یا غیر امام. غیر امام یا انسانها هستند یا غیر انسانها. علت خدا یا امام یا غیر انسانها نمیتواند باشد. پس با یک انحصار عقلی مشخص میشود انسانها موجب غیبت شدهاند. • طبیعی است که حسن رفتار موجب محرومیت نمیشود. پس سوء رفتار مردم موجب غیبت امام شده است.
دلیل نقلی غیبت • روایات برخی از علّتهای غیبت را بیان کردهاند. • خطر جانی • بیعت نکردن امام با طاغوت • کوتاهی مردم • سنت الهی
دوران امامان آخر • امام نهم امام جواد در 25 سالگی به شهادت میرسد. • امام دهم امام هادی رسما به یک شهر نظامی (سامرا) برده میشود تا تحت نظر و محدود گردد. • امام یازدهم امام عسکری در سامرا نیز تحمل نمیشود و در سن 28 سالگی به شهادت میرسد. • حکومت حتی تحمل ولادت امام دوازدهم را نیز ندارد و مدام منزل امام عسکری کنترل میشود. • پس خطر جانی برای امام دوازدهم بسیار جدی است.
1. خطر جانی • حدیث: كافي، ج1، ص: 338 ح 9:عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ إِنَّ لِلْقَائِمِ غَيْبَةً قَبْلَ أَنْ يَقُومَ. قُلْتُ: وَ لِمَ. قَالَ: إِنَّهُ يَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ يَعْنِي الْقَتْل. • ترجمه:زراره گويد: شنيدم امام صادقمیفرمود: همانا براى حضرت قائم پيش از آنكه ظهور كند غيبتى است، عرضكردم: براى چه؟ فرمود: زيرا او میترسد و با دست اشاره به شكمشان فرمود. يعنى از كشته شدن ميترسد.
پرسش اول • چرا امام زمان مانند اجداد خود آمادة شهادت نمیشود؟ • پاسخ: • 1. شهادت وقتی امر مطلوبی است که موجب رسیدن به هدف شود. اما اگر شهادت، مرگی بیحاصل باشد و سودی نداشته باشد نمیتوان خود را به کشتن داد. • 2. امام مأمور تشکیل دولت حقّ است و شهادتش موجب از میان رفتن این هدف میشود لذا باید سالم بماند و هدف خود را محقق سازد.
پرسش دوم • آیا چنین خطری امامان سابق را تهدید نمیکرد چرا آنان غایب نشدند؟ • پاسخ یکم؛ روشن است که حفظ دین، مهمتر از حفظ جان امام است. غیبت امامان سابق موجب از بین رفتن اسلام میشد زیرا هنوز پایههای لازم برای بقای دین پیریزی نشده بود. بنابراین امامان غایب نشدند با آن که مردم لیاقت آنها را نداشتند.
پاسخ دوم؛امامان سابقbمأمور به تقیه بودند. بنابراین با کتمان سرّّ، و بیعت ظاهری با طاغوت زمان خود جانشان محفوظ میماند. در حالی که امام زمان مأمور ایجاد دولت حقّ و مبارزه با دولت باطل است پس اجازه تقیه و بیعت با حاکم زمان را ندارد.(علّت دوم) علاوه که حکومتهای باطل نیز از این مأموریت امام اطلاع داشتند لذا سختگیری و خطر جانی برای امام زمان بسیار شدیدتر و جدیتر بود.
2. بیعت نکردن با طاغوت اگر بیعتی بر گردن امام باشد قیام نمیکند. • عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ يَقُولُ... لَا يَقُومُ الْقَائِمُ وَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ. • الغيبة( للنعماني)، النص، ص 171 ح3 غیبت اتفاق افتاد تا بیعتی نباشد. • عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا أَنَّهُ قَالَ: ... إِمَامَهُمْ يَغِيبُ عَنْهُمْ فَقُلْتُ وَ لِمَ قَالَ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا قَامَ بِالسَّيْفِ. • كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص: 480، ح4
حدیث: فَوَرَدَ التَّوْقِيعُ بِخَطِّ مَوْلَانَا صَاحِبِالزَّمَان... وَ أَمَّا عِلَّةُ مَا وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنْ آبَائِي إِلَّا وَ قَدْ وَقَعَتْ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّي أَخْرُجُ حِينَ أَخْرُجُ وَ لَا بَيْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِيتِ فِي عُنُقِي. • الإحتجاج على أهل اللجاج، ج2، ص 471 • ترجمه:و امّا علّت غيبت پس خداوند عزّوجلّ میفرماید:«اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از چيزهايى كه اگر براى شما آشكار گردد شما را اندوهناك مىكند مپرسيد.» هيچ یک از پدرانم نبوده مگر آن كه بيعت طاغوت زمانش در گردن او بوده و من هنگام قیام، بيعت هيچ یک از طاغوتيان را بر گردن نخواهم داشت.
3. کوتاهی مردم • حدیث اول:غيبت نعماني، ص141، ح2: عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ أَبُوعَبْدِ اللَّهِ... إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ عَلَى مِنْبَرِ الْكُوفَةِ ... وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَكِنَّ اللَّهَ سَيُعْمِي خَلْقَهُ عَنْهَا بِظُلْمِهِمْ وَ جَوْرِهِمْ وَ إِسْرَافِهِمْ عَلَى أَنْفُسِهِم. • ترجمه:مفضّل بن عمر گويد: امام صادق فرمود: ... امير المؤمنين بر منبر كوفه فرمود: ... و بدانيد كه زمين از حجّت خداى عزّوجلّ خالى نمىماند ولى خدابه زودى چشمان مردمرا از او نابينا مىسازد به دلیل ظلم و جورشان و زيادهروى آنان نسبت به خودشان.
حدیث دوم:كافي، ج 1، ص 343، ح 31:عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفَرَجِ قَالَ كَتَبَ إِلَيَّ أَبُو جَعْفَرٍ إِذَا غَضِبَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ نَحَّانَا عَنْ جِوَارِهِم • ترجمه:محمد بن فرج گويد: امام باقر به من نوشت: زمانى كه خداى تبارك و تعالى بر خلقش خشم گیرد، ما را از مجاورت آنها دور میکند.
4. سنت الهی • حدیث: كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص: 481ح6 حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ إِنَّ لِلْقَائِمِ مِنَّا غَيْبَةً يَطُولُ أَمَدُهَا. فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لِمَ ذَلِكَ؟ قَالَ: لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَبَى إِلَّا أَنْ تَجْرِيَ فِيهِ سُنَنُ الْأَنْبِيَاءِ فِي غَيْبَاتِهِمْ وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لَهُ يَا سَدِيرُ مِنِ اسْتِيفَاءِ مَدَدِ غَيْبَاتِهِمْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى:«لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ» أَيْ سَنَنَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُم. • ترجمه:حنان بن سدير از پدرش از امام صادق روايت كند كه فرمود: براى قائم ما غيبتى است كه مدّت آن به طول مىانجامد، گفتم: اى فرزند رسول خدا! آن براى چيست؟ فرمود: زيرا خداى تعالى مىخواهد در او سنّتهاى پيامبران را در غيبتهايشان جارى كند و اى سدير! گريزى از آن نيست كه مدّت غيبتهاى آنها به سرآيد، خداى تعالى فرمود: «هر آينه به حالى بعد از حالى برسيد» يعنى: سنّتهاى پيشينيان در شما جارى است.
پنهان بودن علت غیبت • حدیث:كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص 482، ح 11: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيِّ قَالَ سَمِعْتُ الصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ يَقُولُ إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً لَا بُدَّ مِنْهَا يَرْتَابُ فِيهَا كُلُّ مُبْطِلٍ. فَقُلْتُ وَ لِمَ جُعِلْتُ فِدَاكَ؟ قَالَ: لِأَمْرٍ لَمْ يُؤْذَنْ لَنَا فِي كَشْفِهِ لَكُمْ. قُلْتُ: فَمَا وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ؟ قَالَ: وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَاتِ مَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ حُجَجِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ إِنَّ وَجْهَ الْحِكْمَةِ فِي ذَلِكَ لَا يَنْكَشِفُ إِلَّا بَعْدَ ظُهُورِهِ كَمَا لَمْ يَنْكَشِفْ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِيمَا أَتَاهُ الْخَضِرُ ع مِنْ خَرْقِ السَّفِينَةِ وَ قَتْلِ الْغُلَامِ وَ إِقَامَةِ الْجِدَارِ لِمُوسَى إِلَى وَقْتِ افْتِرَاقِهِمَا يَا ابْنَ الْفَضْلِ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ وَ غَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اللَّهِ وَ مَتَى عَلِمْنَا أَنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَكِيمٌ صَدَّقْنَا بِأَنَّ أَفْعَالَهُ كُلَّهَا حِكْمَةٌ وَ إِنْ كَانَ وَجْهُهَا غَيْرَ مُنْكَشِف.
ترجمه:عبد اللَّه بن فضل هاشمى گويد: از امام صادق شنيدم كه مىفرمود:براى صاحب الأمر غيبت ناگزيرى است كه هر باطلجويى در آن به شكّ مىافتد، گفتم: فداى شما شوم، براى چه؟ فرمود: به خاطر امرى كه ما اجازهنداريم آن را هويدا كنيم، گفتم: در آن غيبت چه حكمتى وجود دارد؟ فرمود:حكمت غيبت او همان حكمتى است كه در غيبت حجّتهاى الهى پيش از او بوده است و وجه حكمت غيبت او پس از ظهورش آشكار گردد، همچنان كه وجه حكمت كارهاى خضر عليه السّلام از شكستن كشتى و كشتن پسر و بپاداشتن ديوار بر موسى عليه السّلام روشن نبود تا آنكه وقت جدايى آنها فرارسيد.اى پسر فضل اين امر، امرى از امور الهى و سرّى از اسرار خدا و غيبى از غيوب پروردگار است و چون دانستيم كه خداى تعالى حكيم است، تصديق مىكنيم كه همه افعال او حكيمانه است اگر چه وجه آن آشكار نباشد.
پاسخ حدیث • تنها در یک روایت علّت غیبت سرّی از اسرار الهی معرفی شده است. روایات دیگر اصل غیبت را سرّ معرفی کردهاند نه علت غیبت را. با در نظر گرفتن روایات فراوانی که علل غیبت را بیان میکنند دو نکته در مورد این روایت میتوان گفت. • 1. پذیرفتن روایت و توجیه آن: • الف) امام برای این راوی یا در آن موقعیت اجازه گفتن علت غیبت را نداشته است. • ب) راوی علل گفته شده در روایات را میدانسته است و از امام سرّ و باطن همین علل را پرسیده است و امام فرموده اجازه گفتن آن را ندارند. یعنی حقیقت و باطن این علل را اجازه نداریم بیان کنیم. • 2. نپذیرفتن روایت: • چون مضمون این روایت با روایات فراوانی که علت غیبت را بیان کرده در تعارض است این روایت را نمیپذیریم و علمش را به اهلش واگذار میکنیم.
آثار غیبت • روایات برخی از آثار غیبت را بیان کردهاند که به دو نوع کلی تقسیم میشوند . • آثار فردی که مهمترین دستآورد آن پرورش یاران است. • امتحان مردم • جدا سازی مؤمن از منافق • آثار اجتماعی که مهمترین دستآورد آن پذیرش جهانی است. • فرصت یابی مدعیان • ظرفیت یابی مردم
1. امتحان مردم • حدیث اول: كافي، ج1، ص336، ح2: عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ:... يَا بُنَيَّ إِنَّهُ لَا بُدَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ غَيْبَةٍ حَتَّى يَرْجِعَ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ مَنْ كَانَ يَقُولُ بِهِ إِنَّمَا هِيَ مِحْنَةٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ امْتَحَنَ بِهَا خَلْقَه. • ترجمه:على بن جعفر از برادرش موسى بن جعفر نقل كند كه فرمود: ... پسر جان ناچار صاحب این امر غيبتى كند كه معتقدان به امامت هم از آن برگردند، همانا امر غيبت يك آزمايشى است از جانب خداى عزّوجلّ كه خلقش را به وسيله آن بيازمايد.
حدیث دوم:كمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص330ح 16: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ الثَّقَفِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الْبَاقِرَ يَقُول: ... وَ ذَلِكَ بَعْدَ غَيْبَةٍ طَوِيلَةٍ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يُطِيعُهُ بِالْغَيْبِ وَ يُؤْمِنُ بِه. • ترجمه:و آن پس از غيبتى طولانى است، تا خدا بداند چه كسى در دوران غيبت از او اطاعت كرده و بدو ايمان مىآورد. (امتحان عقیدتی و عملی)
2. پاک سازی مؤمنان • حدیث:كمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص: 287 ح7: فَقَامَ إِلَيْهِ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيُّ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ لِلْقَائِمِ مِنْ وُلْدِكَ غَيْبَةٌ قَالَ إِي وَ رَبِّي وَ لِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكافِرِين. • ترجمه:آنگاه جابر بن عبد اللَّه انصارىّ برخاست و پيش آمد و گفت: آيا قائمى كه از فرزندان توست غيبت دارد؟ فرمود: به خدا چنين است تا در آن غيبت مؤمنان باز شناخته شده و كافران نابود شوند.
حدیث: قَالَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا وَ اللَّهِ لَا يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَحَّصُوا وَ تُمَيَّزُوا وَ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ إِلَّا الْأَنْدَرُ فَالْأَنْدَرُ. • الغيبة نعمانی، ص: 208حدیث 15 • ترجمه: صفوان بن يحيى گويد: امام رضا عليه السّلام فرمود: آنچه شما چشمان خود را به سويش مىداريد (منتظر و چشم به راه آن هستيد) واقع نخواهد شد تا اينكه پاكسازى و جداسازى شويد و تا اينكه نماند از شما مگر كمتر و كمتر».
3. فرصت یابی مدعیان • حدیث:غيبت طوسي، ص 473: عَنْ أَبِي صَادِقٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ: دَوْلَتُنَا آخِرُ الدُّوَلِ وَ لَنْ يَبْقَى أَهْلُ بَيْتٍ لَهُمْ دَوْلَةٌ إِلَّا مَلَكُوا قَبْلَنَا لِئَلَّا يَقُولُوا إِذَا رَأَوْا سِيرَتَنَا إِذَا مَلِكْنَا سِرْنَا مِثْلَ سِيرَةِ هَؤُلَاءِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِين. • ترجمه: امام محمد باقر فرمود: دولت ما آخرين دولتهاست هر خاندانى كه توان حکومت دارند پيش از ما به حکومت ميرسند تا هنگامى كه ما بر سر كار آمديم و روش دولت ما را ديدند نگويند اگر ما به حکومت ميرسيديم مانند اينان (آل محمد) عمل ميكرديم.
4. ظرفیت یابی مردم • استعداد فکری (معنویت خواهی و عدالت پذیری) عملی (اطاعت پذیری) • حدیث اول: حدیث اول: عَنْ مَنْصُورٍ (الصَیقَل) قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ يَا مَنْصُورُ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَأْتِيكُمْ إِلَّا بَعْدَ إِيَاس. كافي، ج1، ص: 370، ح3.
حدیث دوم: غيبت نعماني، ص 172، ح7: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ: كَانَ أَبُو جَعْفَرٍيَقُولُ: لِقَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ غَيْبَتَانِ إِحْدَاهُمَا أَطْوَلُ مِنَ الْأُخْرَى؟ فَقَالَ: نَعَمْ وَ لَا يَكُونُ ذَلِكَ حَتَّى يَخْتَلِفَ سَيْفُ بَنِي فُلَانٍ وَ تَضِيقَ الْحَلْقَةُ وَ يَظْهَرَ السُّفْيَانِيُّ وَ يَشْتَدَّ الْبَلَاءُ وَ يَشْمَلَ النَّاسَ مَوْتٌ وَ قَتْلٌ يَلْجَئُونَ فِيهِ إِلَى حَرَمِ اللَّهِ وَ حَرَمِ رَسُولِهِ. • ترجمه:ابو بصير گويد: به امام صادق عرض كردم: آيا امام باقر فرموده است:قائم آل محمّد داراى دو غيبت است كه يكى از آن دو طولانىتر از ديگرى است؟ فرمود:آرى، و اين كار واقع نخواهد شد تا اينكه بنى فلان به روى يك ديگر شمشير بكشند و حلقه كارزار تنگ شود، و سفيانىّ ظهور كند و گرفتارى شدّت يابد و مردم را مرگ و كشتار فرا گيرد كه به حرم خدا و رسول خداپناهنده شوند.
منابع • 1. المهدی سید صدرالدین صدر • 2. مهدی موعود موجود آیت الله جوادی آملی • 3. تاریخ الغیبة الصغری سید محمد صدر • 4. تاریخ عصر غیبت پورسید آقایی و دیگران • 5. أعلام الهدایه مجمع جهانی اهل بیت