1 / 127

جریان شناسی ضد فرهنگ ها

جریان شناسی ضد فرهنگ ها. اصغر رکوفیان. گفتار نخست. کلیات. چیستی جریان. جریان عبارت است از : تشکل ، جمعیت و گروه اجتماعی معینی که علاوه بر مبانی فکری ، از نوعی رفتار ویژه اجتماعی برخوردار است .

Download Presentation

جریان شناسی ضد فرهنگ ها

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. جریان شناسی ضد فرهنگ ها اصغر رکوفیان

  2. گفتار نخست کلیات

  3. چیستی جریان جریان عبارت است از : تشکل ، جمعیت و گروه اجتماعی معینی که علاوه بر مبانی فکری ، از نوعی رفتار ویژه اجتماعی برخوردار است . دارا بودن صبغه اجتماعی و اندیشه مشخص ، رفتار معین و مرتبط با آن اندیشه و داشتن تعدادی پیرو ، ویژگی های جریانهای اجتماعی اند . چهار دسته اند : فکری ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی

  4. چیستی جریان شناسی جریان شناسی عبارت است از شناخت منظومه و گفتمان ، چگونگی شکل گیری ، معرفی مؤسسان و چهره های علمی و تأثیر گذار در گروه های فکری ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی است . مثلا حلقه کیان که با گفتمان روشنفکری دینی آقای سروش توانست مؤسسه فرهنگی صراط را در سال 1376 تأسیس کند و در پیدایش حزب مشارکت مؤثر بوده است .

  5. چیستی فرهنگ فرهنگ در زبان فارسی به معنای کشیدن، سپس به معنای دانش ، ادب ، عقل است. در عربی با کلمه ثقافه به معنای تیز هوشی است . در اصطلاح تعارف گوناگونی گفته اند : تامسپون : فرهنگ به مثابه ترقی و تکامل فرد و جامعه لحاض میگردد . علامه جعفری : شیوه بایسته برای آن دست از فعالیتهای مادی و معنوی انسانها که به طرز تعقل سلیم در حیات معقول تکاملی مستند می باشد . تالیور: دانش ، دین ، هنر ، قانون ، اخلاقیات ، آداب و رسوم و هر گونه توانایی و عادتی که آدمی به عنوان عضو جامعه به دست می آورد .

  6. فرهنگ از دید گاه مقام معظم رهبری خاطرات ، ذهنیات ، اندیشه ها ، ایمانها ، باورها ، سنت ها ، آداب و ذخیره های فکری و ذهنی برای یک ملت است . فرهنگ ، جهت دهنده ذهنیت های انسان و عامل اصلی و تعیین کننده رفتارهای فردی و اجتماعی است . ما از اول گفته ایم که وجهه انقلاب ، یعنی آن بخش نمادین و چهره بیرونی انقلاب ، چهره فرهنگی است . سیاست ما هم مقهور فرهنگ ما است . فرهنگ ما ساخته شده تاریخ و مکتب و انقلاب ما است .

  7. پلورالیزم فرهنگی پلورالیزم به معنای کثرت گرائی می باشد . پلورالیست در حال حاضر به کسانی که به کثرت فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی ، معرفتی و دینی اصالت می دهند ، گفته می شود . پس پلورالیزم فرهنگی ، به معنای اصالت و حقانیت و تعدد و تکثر فرهنگ ها و آداب و رسوم اجتماعی و گوناگون است . اسلام با مبانی پلورالیزم فرهنگی ناسازگار است همچنین با اومانیسم ( خدا انگار انسان ) تولرانس ( نفی حقانیت ارزشهای اسلامی ) و نسبی گرائی ( نفی معیار حقانیت ) مخالفت می ورزد

  8. تهاجم فرهنگی مقام معظم رهبری در تبیین تهاجم فرهنگی از مفاهیم دیگری بهره برده است از جمله : الگوسازی منحط و خط دهی روانی دشمنان اسلام تهاجم به بنیان های فرهنگی و اعتقادی ملت ایران تحقیر جریان ادب ، هنر و فرهنگ انقلابی کشور منصرف کردن جوانان مؤمن از پایبندی متعصبانه به دین اقدام آرام و بی سرو صدا ، اشاعۀ فرهنگ غلط بی محتوا کردن نظالم اسلامی و .....

  9. تهاجم فرهنگی نباید مفهوم تهاجم فرهنگی را با تبادل فرهنگی و انتقال فرهنگی یکسان دانست . اصلی ترین عنصر تهاجم فرهنگی غرب بر ضد اسلام ، ترویج معرفت شناسی نسبی انگارانه و شکاکانه ، پلورالیزم دینی ، لیبرالیسم و سکولاریسم و علم گرایی است . برای تحقق تهاجم فرهنگی نظریه جهانی شدن را مطرح کردند . تغییر سبک زندگی ، زبان ، حرکت بدنی ، موسیقی ، منش ، کنش زندگی ، رواج نمادهای غربی در پوشاک ورزشی و ... ،

  10. خرده فرهنگ خرده فرهنگ ، یکی از راههای شناخت فرهنگ یک کشور است . خرده فرهنگ های یک کشور اعم از فرهنگ های قومی ، مذهبی و طبقه ایی در جامعه شناسی از اهمیت خاصی برخوردار است . گرچه خرده فرهنگ ها در یک فرهنگ بزرگ تری جا می گیرند ، ولی نسبت همانگی و ناهماهنگی آن ها با فرهنگ کلی جامعه یکسان نیست . باید مواظب بود این اصطلاح با ضد فرهنگ خلط نشود .

  11. ضد فرهنگ به فرهنگی گفته می شود که با فرهنگ رایج جامعه ضدیت داشته باشد . نکته دقیق این است که این ضد فرهنگ چگونه در جامعه رواج پیدا می کند ؟ مثلا فرقه گرائئ در شیعه از آن جهت که وحدت و انسجام تشیع را مخدوش می شازد منشأ اختلاف و زوال مذهب است . ویژ گی مهم ضد فرهنگ : 1)_ رسمیت نداشتن در جامعه 2)_ مخالفت با فرهنگ رایج و شایع پذیرفته شده در جامعه 3)_ مدیرت و کنترل ذهنی اعضا به وسیله رهبر خودکامه در ساختار هرمی قدرت با بهر گیری از تکنیک های عضو گیری و نگه داری .

  12. عوامل پیدایش ضد فرهنگ 1)_ دهکده جهانی و ارتباط حداکثری رسانه ای 2)_ روحیه تسامح و تساهل و تنوع و راحت طلبی 3) _ جهل و بی اطلاعی افراد از اعتقادات و رفتارهای انحرافی فرقه ها 4)_ جنگ نرم و استفاده کردن از اختلافات داخلی

  13. گفتار دوم فراماسونری ریشه ضد فرهنگ ها

  14. فراماسونری واژه فراماسونری از واژه انگلیسی freestone mason به معنی سنگ تراش و ظریف کار یا بنّای آزاد گرفته شده است . اعضای فراماسونری را فراماسون یا ماسون و ساختمان و مرکز فعالیت ماسون ها را لژ می نامند . فراماسونری اولین جنبش روشنفکری در ایران بود . میرزا ملکم خان ، روشنفکر تحصیل کرده فرانسه اولین لژ فراماسونری در ایران را با حمایت میرزا اقا خان صدر اعظم تاسیس کرد . لژ های فراماسونری متعددی همچون لژ پهلوی و لژ مولوی در ایران تاسیس شد .

  15. اعتقادات فراماسونری اعتقادات متفاوت در ماسون ها دلیل بر نفی اعتقادات مشترک نیست . برای نمونه ، تقدیس شیطان ، الهه های ملل باستان ، اعتقاد به اومانیسم ، عدم اعتقاد به روح و امور فرا مادی ، اعتقاد به سلیمان نه به عنوان نبی بلکه به عنوان پادشاه ، جادوگر و ماسون اعظم ، علاقه افراطی به علوم طبیعی ، اعتقاد به ساخت معبد سلیمان ، اعتقاد به ظهور ضد مسیح و ...، .

  16. ویژگیهای فراماسونری 1)_ یک ماسون تنها مجبور به پیروی از قوانین اخلاقی است تعهدی جز این ندارد . 2)_ فاش نکردن اسرار و رموز سازمان و اعضای آن . 3)_ آغاز ورود یک فرد به لژ ، معرفی سه ماسون بعد از تحقیقات و انجام آزمایشات و سپس رأی نهای مجمع شورای عالی آزمایشهای ویژه مردان آزمایش هوا ، آزمایش آتش ، آزمایش خون و آزمایش آب

  17. اهداف فراماسونری فعالیتهای فراماسونری در کشورهای مختلف متنوع و در بردارنده عرصه های مختلف سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ، نظامی و امنیتی است . فعالیتهای اقتصادی ، سیاسی و نظامی این جریان در قرن اخیر توسط امریکا و اسرائیل برای حمایت از گروه های شیطان پرستی و ترویج فساد است . با نفوذ در ادیان اسلام و مسحیت به دنبال فرقه گرایی هستند . رواج بهائیت ، وهابیت ، در اسلام و نو انجیلی ها در مسیحیت در همین راستاست . 1_ نابودی تمام مظاهر یکتا پرستی 2_ تخریب مسجد الاقصی و بازسازی معبد سلیمان 3_ دست یابی به قدرت جهانی و حکومت جهانی شیطان با حاکمیت دجال

  18. نماد ها و علائم فراماسونرها آیا نماد های فراماسونر ها مهم است یا در عمل اعتقاد آنها ؟ چرا بیشتر نماد ها معرفی میشوند ؟ آیا این تبلیغ فراماسونر ها نیست ؟ چرا نماد های خود را علنی کرده اند؟ نماد ظاهری است که ما مشغول به خود و غافل از باطن می کند و به آرامی مشغول اهداف پشت پرده خود هستند و در تغییر اعتقادات خود در متن زندگی و سبک زندگی تلاش میکنند . به همین دلیل فعلا اصول اعتقادی آنها را بیان میکنیم

  19. 1_ بسیاری از نماد ها متعلق به این گروه نیست جریان شیطانی، بسیاری از نمادهایی را که در دیگر آیین‌ها و مسلک‌ها ریشه دارد، امروزه به سود خویش و در خدمت خود به کار گرفته است. آن‌ها این نمادها را تصاحب کرده‌اند، هدف از این تردستی، اثبات ریشه‌دار بودن آیین‌شیطان پرستی و تثبیت آن و اعتماد ‌بخشی به یاران شیطان است. پاره‌ای از این نمادها در تمدن‌های باستانی مصر و یونان ریشه دارد و بعضی دیگر متعلّق به شرق است؛ چنان‌که «آنتوان لاوی» در کتابش «کالی» و «شیوا» را که در میان هندوها و یوگی‌ها جایگاه خاصی دارند و از خدایان هندو به‌ حساب می‏آیند، همان شیطان معرفی می‌کند، بعضی از نمادهای ماسون‌ها یا کابالا نیز اکنون در خدمت این آیین قرار گرفته است

  20. 2_ نماد های شیطانی نه ریشه واحد دارند و نه معنای واحد نمادها لزوماً معنای واحد ندارند، علّت این است که فرهنگ‌های مختلف از هم‌ دیگر تأثیر پذیرفته‌اند و اقوام و ملت‌ها، در تعامل با دیگر فرهنگ‌ها، دست به اقتباس زده و به سود خود، تغییراتی در محصولات دیگران ـ البته به نسبت آرمان‌ها و ارزش‌های بومی خود ـ داده‌اند و به مرور این فرآورده جدید، نماد ارزش‌ها و باورهای ایشان شده است؛ بنابراین نمادها نه ریشه واحد دارند و نه معنای واحد.

  21. 3_ استفاده ابزاری از نماد شیطانی در جهت خوی استکباری چون نماد ابزاری قوی و نافذ است و چون برخورداری از نمادهای گویا و متنوّع، قدرتی بی‌بدیل محسوب می‌شود، نسبت دادن نمادهای دیگر آیین‌ها به شیطان‌پرستی، تلاش غیر مستقیم برای تبلیغ این مرام انحرافی و کمک ناخواسته به آن است؛ بنابراین منظور از نمادهای شیطان‏پرستان، نمادهایی است که امروزه شیطان‌گرایان به سود خود استخدام کرده‌اند، آن‌چه نباید از آن غفلت شود، این است که نمادهایی که امروزه در خدمت این جریان ضد دینی و ضد توحیدی ایفای نقش می‌کند؛ باید برای انتساب این جریان به عقبه سیاسی خود و فهم ریشه‌ها و مبانی استکباری آن مورد توجه قرار گیرد؛ نه استقلال دادن به این جریان و در نتیجه تبلیغ و تثبیت آن.

  22. گذری بر شیطان پرستی "آنتوان لاوی " موسس شیطان پرستی نوین با کمک سازمان جاسوسی آمریکا " سی.آی .ای" و شخص رونالد ریگان ، کلیسای شیطان را تاسیس کرد. مهمترین تالیف آنتوان لاوی " انجیل شیطان" است که حاوی مطالب توهین آمیز نسبت به خداوند متعال و حضرت عیسی علیه السلام بوده و نزد شیطان پرستان نوین از احترام و قدسیت بالایی برخوردار است. چیزی که در این نوع از تصوف جلب توجه می کند این است که پیروان آن جهان را شر مطلق و انسان را یک موجود متمرد تصور می کنند بنابراین جهان ، جهنم تصور شده و انسان موجودی است که مجبور به زندگی در این جهنم است که یا دیگران را نیست و نابود کند یا خود سرنگون خواهد شد و به حسب میل و فطرت خویش اقدام به انتشار ویرانی و کشت و کشتار در سرتاسر جهان می نماید. این علاوه بر آن است که شیطان پرستی نوین پیروان خود را به لذت بردن از روزهای کم باقی مانده در دنیا توصیه می کند .

  23. گذری بر شیطان پرستی 2 " انجیل شیطان " مقدس ترین کتاب نزد شیطان پرستان است که در بیش از 300 صفحه به زبان فارسی ترجمه شد این کتاب با جملاتی چون ، " خدا مرده است " آغاز می شود و در ادامه می گوید که ابلیس زنده است و بر همه واجب است تا از او تبعیت کنند. تاسیس و ترویج ادیان و مذاهب ساختگی از برنامه های آمریکا و هرم حکومتی آن است تا بتواند با استدلال به اینچنین مذاهبی کفر و شرک را در جهان تبلیغ نموده و سیاست های الحادی خود را پیش ببرد جالب آنجاست که در کشوری که ادعای جدایی دین از سیاست می کند ( سکولاریسم ) و از حکومت های لائیک و ضد دین حمایت های فراوانی بعمل می آورد اما برای رسیدن به اهداف شوم خود از دین به عنوان توجیه گر اعمال شرورانه خود استفاده می کند.

  24. اصول اعتقادی شیطان پرستی 1. شیطان سمبل لذت جویی و آزادی و افراط است نه ریاضت کشی. 2. شیطان نماد وجود و زندگی شاداب و مادی است نه خوابی ناچیز و معنوی ( امور معنوی و غیر مادی، توهّم و تظاهر است). 3. شیطان می گوید کم عقلی و بی عفتی بهتر از ریاکاری و خودفریبی است. 4. شیطان می گوید مهربانی با کسانی که شایسته آن هستند بهتر است از عشق ورزیدن از روی ظاهر و برای جلب توجه. 5. شیطان سمبل انتقام جویی است نه گرداندن آن طرف صورت! 6. شیطان سمبل مسئولیت پذیری برای مسئول است به جای دل مشغولی برای خون آشامان خالی ( اشاره به ترس مؤمنان از معاد و جهنم و انجام اعمال خوب).

  25. ادامه اصول شیطان پرستی 7. شیطان انسان را با دیگر حیوانات کاملاً همانند می داند، گاه بهتر و اغلب بدتر از آن حیواناتی که بر چهار دست و پا راه می روند. بارها و بارها شدیدتر از آن هایی که در این راه به طور اجباری آلوده شده اند، به خاطر خدای معنوی اش و ظهور عقلانی، به صورت حیوانی شرور تبدیل شده است. 8. شیطان تمام آنچه را گناه نامیده شده مایه ی خرسندی و مسرت روانی، فکری و عاطفی می داند. 9. شیطان بهترین دوستی است که کلیسا تاکنون داشته، چرا که در تمام این سال ها کلیسا را مشغول داشته است.

  26. مراکز شیطان پرستی در میان مراکز و پاتوق های شیطان پرستان دو جا از همه مهم تر است: 1.کلیسای شیطان: اولین سازمان فلسفی برای معتقدین به مبادی فلسفه ی شیطان پرستی است که توسط آن توان لاوی در30آوریل1966 در سنفرانسیسکو تاسیس شد. 2.معبد ست:ست نام یکی از خدایان مصر باستان است و این معبد یکی از مخوف ترین ،مشهور ترین ومخفیترین سازمان های شیطان پرستی است.معبد ست اولین جامعه مخفی ای است که ادعای رهبری جهانی ((طریقت دست چپ))در جهان را دارد.معبد ست در سال 1975 توسط مایکل آکینو در سنفرانسیسکو بنیان گذاری شد. اوو گروهی دیگر از کشیشان کلیسای شیطان،از آن جدا شده و سازمان معبد ست را تشکیل دادند

  27. گفتار سوم ابتذال فرهنگی ، رویکردی هویت ستیزانه

  28. ابتذال فرهنگی جریانهای ضد فرهنگی در کشورهای جهان در یک رتبه نیستند . برخی به بخشی از فرهنگ جامعه آسیب می رسانندو دسته دیگر ، تمام هویت فرهنگی . واژه لمپنیسم یا ابتذال فرهنگی ، در تالیفات مارکس به کار رفته و معادل ، اوباش ، قمار باز ، فاحشه ، الوات ، جیب بر ، ولگرد ، ...، در یک جمله همان ابتذال فرهنگی است . لمپنیسم در رژیم پهلوی به دو صورت بود . 1)_ حکومتی در قالب ساواک ، شعبان بی مخ ها 2)_ غیر حکومتی در پدیده موسیقی و سینما

  29. لمپنیسم فرهنگی ضمن احترامی به همه نویسندگان و هنرمندان لمپنیسم فرهنگی با هدف آسیب رساندن به فرهنگ ما در چند شاخه فعالیت دارد . 1)_ ابتذال ادبی گروهی از روشنفکران متجدد سکولار و لیبرال در ایران با شیوه ادبی با تشکیل کانون روشن فکران ادبی به نشر تفکر خود و ترویج ابتذال اعتقادی و رفتاری میپردازند و اندیشه ای فرانکفورت ، هابر ماس ، گلدمن ، تفکیک دین از سیاست را شعار خود قرار دادند . افرادی مانند احمدشاملو ، هوشنگ گلشیری ، سیمین بهبهانی و ...، .

  30. ابتذال سینمایی تعریف سینما سینما شاخه ای از هنر است که در آن یک داستان به وسیله دنباله ای از تصاویر متحرک ( فیلم ) نمایش داده میشود . سینما جدیدترین شاخه هنر است که به آن هنر هفتم یا هشتم شهرت یافته و از محبوب ترین هنرهاست .

  31. تاریخچه سینما عوامل گوناگونی در پیدایش سینما از جمله اختراع سینماتوگراف ( اولین دوربین فیلم برداری ) توسیط برادران لومیر در سال 1895 و پیشرفته ای بسیار در عرصه نگاتیو موثر بوده است . تاریخ سینما دو دوره صامت و ناطق تقسیم میشود و تا سال 1926 فیلمها صامت بودند . جایزه آکادمی هنرها و علوم سینمایی آمریکا ( اسکار) در سال 1927 انجام گرفت . هر چند عده ایی تاریخ سینما را همان فلسفه سینما میدانند و این باعث شده هویت اصلی سینما پرداخته نشود و همیشه وابسته بماند .

  32. ژانر ( سبک) فیلم ها سینما هشت ژانر مهم و پایه ایی دارد 1)_ خیالی فانتزی مثل ارباب حلقه ها ، هری پاتر 2)_ علمی تخیلی مثل حمله بیگانگان به زمین 3)_ درام مثل بر باد رفته 4)_ کمدی 5)_ اکشن 6)_ نوآر 7)_ وسترن 8)_ ترسناک

  33. تاریخچه سینما در ایران نخستین فیلمبرداری در زمان مظفرالدین شاه به ایران آمد و نخستین فیلم صدا دار ، فیلم « دختر لر » بود که در یال 1317شمسی ساخته شد . از سال 1315 تا 1327 به خاطر جنگ جهانی دوم فعالیت سینمای آیران رکود داشت و چندان فعالیتی نداشت . در فیلمهای قبل از انقلاب فیلمهای انگشت شماری بوده که به دست فیلم سازان داخلی ساخته شده و بقیه تقلید از سینمای هند و غرب بود . بعد از انقلاب و تا سال 1362 که ظوابط فیلم سازی تدوین شد چندان فعالیتی نداشت .

  34. موسیقی استاد : اصغر رکوفیان

  35. چند مساله برای موسیقی در چهار موضوع میشود بحث کرد : • _ چیستی موسیقی • _ موسیقی در اسلام • _ جریان شناسی موسیقی • _ آثار روانشناختی موسیقی

  36. گفتار اول موسیقی چیستی موسیقی

  37. چیستی موسیقی آیا تا کنون به اینکه موسیقی چیست فکر کرده ایم ؟ آیا ما با موسیقی هر روز سرو کار نداریم ؟ چرا فقط به جوان میگوییم گوش نده؟ چرا نمی گوییم موسیقی چیست ؟ و چه آثاری دارد؟ از کجا آمده و چه تاریخی دارد؟ آیا موسیقی در درمان ،در ورزش، در انگیزه برای کار، در عشق و ... مفید است ؟ و دهها سوال دیگر.....

  38. تئوری موسیقی می باشد. Museو مشتق از کلمه Mousika واژه موسیقی که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان است. یونانیها هرمس را به دلیل بخشیدن موسیقی ستایش می کنند. ارسطو و ابن سینا موسیقی را از شاخه های ریاضی میدانند. پس از قرنها موسیقی به صورت یک دانش و تئوری در آمده. تئوری موسیقی:علمی که از قواعد و اصطلاحات موسیقی گفت و گو کند .

  39. تعريف لغوي‌ • واژة موسيقي از موزيكاي يوناني (نام يكي از نُه «رب‌النوع‌» اساطير يونان‌)، گرفته شده است . • يونانيان هر يك از فرشتگان هنرهاي زيبا را موز مي‌گفتند و لفظ موزيك (موسيقي‌) از اين واژه مشتق شده است‌. • موزيك در فلسفه به معناي تعليمات روحي در برابر ژيمناستيك به معناي تعليمات جسمي وضع شده است‌. شعر، رقص‌، علم بيان‌، دستور زبان و همة هنرهاي زيبا در يونان جزو موزيك بودند

  40. تعريف اصطلاحي‌ افلاطون : • «موسيقي يك ناموس اخلاقي است كه روح به جهانيان‌، و بال به تفكر، و جهش به تصور، و ربايش به غم و شادي‌، و حيات به همه چيز مي‌بخشد. جوهر نظمي است كه خود برقرار مي‌كند و تعالي آن به سوي هر چيزي است كه نيك و درست و زيباست‌. و با اينكه نامرئي است‌، شكلي است خيره‌كننده‌، هوس‌انگيز و جاويدان‌.» • «روح انساني از راه موسيقي تناسب و هماهنگي را ياد مي‌گيرد. و حتي استعداد پذيرايي عدالت را نيز پيدا مي‌كند...»

  41. تعريف اصطلاحي‌ • ابونصر فارابي‌: • «موسيقي‌، علم شناسايي الحان است و شامل دو علم است‌: علم موسيقي عملي‌، و علم موسيقي نظري‌.» • ابوعبداله محمد خوارزمي: • «موسيقي‌، تركيب الحان است‌، و اين لفظ يوناني است‌. نغمة صوتي را گويند كه از لحاظ زير و بم دگرگوني نپذيرد.» • شيخ‌الرئيس ابوعلي سينا : • «موسيقي‌، علمي است رياضي كه در آن از چگونگي نغمه ها، از نظر ملايمت و تنافر و چگونگي زمانهاي بين نغمه ها، بحث مي‌كند، تا معلوم شود كه لحن را چگونه بايد تأليف كرد»

  42. تعريف اصطلاحي‌ ابن خلدون : • «موسيقي‌، از آخرين صنايعي است كه در اجتماع و عمران پديد مي‌آيد، زيرا، اين فن از هنرهاي تفنني و مربوط به دوران كمال اجتماعات است و به جز خاصيت آلودگي و شادي و تفريح‌، به هيچ‌يك از خصوصيات اجتماع وابستگي ندارد. و نيز اين هنر، از نخستين صنايعي است كه در هنگام ويراني سير قهقداني يك اجتماع‌، از آن رخت برمي‌بندد و زايل مي‌شود.» بتهوون : • «موسيقي نشانة جنبش و زندگي است‌. موسيقي زبان احساسات و عواطف است‌. موسيقي بيان زندگي و انسانيت است‌...» تعريف اصطلاحي‌ تعريف اصطلاحي‌

  43. تعریف به آثار ومشخصات موسیقی چون موسیقی از شاخه هنر است تعرف جامعی برای آن ارائه نشده ،لذا به ویژگیهای آن اشاره میشود. موسیقی یک نوع زبان انتقال مفاهیم است .گویند:« هر جا سخن باز ماند موسیقی آغاز میشود» موسیقی بر گرفته از طبیعت است و انتقال مفاهیم طبعیی می باشد البته بستگی دارد به کدام طبیعت انسان را ببرد طبیعت حیوانی یا انسانی ؟ موسیقی هنر بیان احساسات و عواطف به وسیله صدا هاست .

  44. موسیقی شرقی کهن ترین تمدّن موسیقیایی در تمدّن های بینالنهرین و مصر باستان(معابد و کاخ ها) بوده است. موسیقی ایران قبل از اسلام میان هخامنشیان ،سلوکیان و ساسانیان رواج داشت . در دوره خلفا و امویان و عباسیان هم به شکل دیگری مطرح گشت. بزرگانی مثل رودکی ، فارابی ،بوعلی سینا ، خواجه نصیرالدین ، جامی و فرقه هی صوفیه در توسعه دانش موسیقی نقش داشتند.

  45. دستگاه های موسیقی ایرانی 1) دستگاه شور: عموم پسند موافق ذوق 2)دستگاه همایون : آوازی مجلل و آرام و زیبا و دل فریب 3)دستگاه ماهور : با وقار و ابهت و شوکت خاصی به شنونده القا میکند و دستگاه چهار گاه ، سه گاه ، دستگاه نوا و دستگاه راست پنج نوا

  46. ارکان موسیقی 1) آهنگ موسیقی 2) متن موسیقی 3) خواننده موسیقی 4) غرض و هدف از موسیقی آیا تا کنون به خواننده موسیقی توجه کرده ایم که با چه انگیزه ایی میخواند ؟ خودش کیست ؟ آیا کم کم در جامعه الگو نمی شود؟ رفتارش ؟ مد لباسش ؟ و اعتقاداتش ؟ اگر موسیقی نفوذ از ناخود اگاه هست قرار است خواننده دل ما را کجا ببرد؟ مثل نشستن در تاکسی که نمیدانیم کجا می رود . ایا همه میدانیم که غرض از ساخت این موسیقی چیست ؟ یا نمیخواهیم بدانیم و برای سرگرمی است ؟ چون غرض آمد هنر پوشیده شد صد حجاب از دل به سوی دیده شد

  47. گفتار دوم موسیقی موسیقی در اسلام

  48. موسيقي در تمدنهاي پيش از اسلام

  49. موسيقي در ايران پيش از اسلام • ابن خلدون در كتاب مقدمة خود آورده است‌: «پارسيان به موسيقي ميلي فراوان داشته و موسيقي در آنان رواج فراواني داشت و پادشاهان بدان توجهي خاص مي‌كردند. خنياگران و موسيقي‌دانان را در دربار سلاطين ايران منزلتي ارجمند بود. در زمان ساسانيان موسيقي ايران ترقي كرد. زيرا كه موسيقي‌دانان و نوازندگان را پادشاهان ساساني بسيار نوازش مي‌كردند. اردشير اول بين طبقات مردم براي موسيقي‌دانان درجه‌اي خاص معين كرد. بهرام گور مقام آنها را بالاتر برد و حتي در زمان او چند نفر موسيقي‌دان از هندوستان به ايران آمدند و به همين جهت موسيقي هندي در ايران را پيدا كرد.»

More Related