470 likes | 761 Views
ژئو پليتيک استان آذربايجان غربی وتحولات شمال عراق بر امنيت آن. دکتر محمد اخباري. پ ا ئي ز 1388.
E N D
ژئوپليتيک استان آذربايجان غربی وتحولات شمال عراق بر امنيت آن دکتر محمد اخباري پائيز1388
هم اکنون که در هزاره سوم پا گذاشته ايم.نيازها،نگاه ها،انتظارها،توقع هاو تحليل ها کاملا دگرگون شده و هر تصميمی امروزه در دنيا اتخاذ می شود،چه در حوزۀ صنعت يا خدمات يا روش های زندگی،برپايه دانش صورت می گيرد. طی سه دهه اخير،دگرگونی های فراوانی در دنيا روی داده است؛دنيايی که در آن قرار داريم دنيای مؤلفه قدرت،سرعت،فرصت،ثروت،اطلاعات،ارتباطات و تغييرات سريع ناميده می شود.
شايد در هيچ دوره اي از تاريخ تا اين اندازه بهقدرت انطباق،توان تحولونيروي تخيلنيازمنده نبوده ايم . انسانها، سازمانها و حكومتها در روزگار بازمهندسي نظام جهاني، ناچار از آن هستند كه به تغيير بيانديشند. در اين شرايط تازه ،كشف و درك فرمول بنديهاي حاكم بر مناسبات ميان تغيير و متغير، مناسبترين گزينه و گذر واژه پيروزي فردا است .
اين رويكرد،آغاز دوباره اي براي بازمهندسي جهان و تعيين سهم ها و نقش ها در دنياي فردا است . دربحبوحه ترديدوتغيير،وسرآغاز فصلناپايداري: • ترسيم ديدمان هاي آينده • پايش مداوم تحولات • اقدامهاي كنش گرانه • آگاهيازروشهاي پيش دستانه • ديدن فردا و تصميم گيري هاي بههنگام مي تواند هرجامعه وسازماني را دريافتن بهترين راهها و آينده هاي مرجع تواناتر سازد. دراين كشاكش تنها سياست و رويكردي كه احتمال موفقيت و كامروايي دارد،تلاش براي شناخت آينده در سايه ساختار نظام يافته ديده باني و پويش محيطي است
ما بايد دو محيط داخلی و خارجی را بايد ديده بانی کنيم: 1- محيط داخلیچشم انداز ماموريت توانمنديها ضعف ها 2- محيط خارجیپويش (اسکن کردن) پايش (مونيتورينگ) پيش بينی ارزيابی
در تبيين استراتژی جمهوری اسلامی ايران در زمينه امنيت و دفاع مطلب با اين فرض نوشته شده است که " جمهوری اسلامی ايران به دليل تنوع در محيطهای امنيتی خود و همچنين گوناگونی تهديدات، با يک استراتژی چند وجهی برای مقابله با تهديدات نامتقارن در امری دفاعی مواجه است" امروزه حکومت گری و مديريت سياسی، در دنيای رو به جهانی شدن مانند زندگی در يک ساختمان شيشه ای است که درون آن به روی بسياری از چشم ها باز است و مرزهای تعريف کننده خود بسيار کدر و سيال هستند. به گواه همه تحليل گران، تحول تنها مولفه و عنصر ثابت اين جهان است. از اين رو، اين جهان برای نظام هايی مانند ايران که دوران تثبيت و تقويت زير ساختهای سياسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... را طی می کنند و به تبع قابليت انطباق سريع با شرايط و محيط متحول را ندارند، بسيار چالش برانگيز و حتی می تواند تهديدزا باشد.
جمهوری اسلامی ايران نيز به عنوان بازيگری از مجموعه دولتها هيچگاه از تعريف جامعه امن فارغ نبوده است. اين در حالی است که محيط امنيتی جمهوری اسلامی بيش از آن که دارای فرصت باشد، تهديدهای بی شماری را در بر دارد. مهمترين کار ويژه امنيتی يک نظام، يعنی تبديل تهديدات به فرصت ها، اما فقدان يک استراتژی مشخص در امر امنيت همواره باعث گرديده است تا اين کشور در شناسايی تهديدات موجود و آينده، و چگونگی تبديل آنان به فرصت های امنيتی کم توان باشد. استراتژی هنر برنامه ريزی برای يک عمل بلند مدت است که هدف در آن نقش مهمی را بازی می کند. هدف برنامه ريزی شده باعث می شود تا عمل دفاع را بر مبنای يک روند خود آگاه صورت دهيم
آنجاكه ايران هم جزوتوليد كنندگان اصلي انرژي است و هم دوكريدور بين المللي ازآن مي گذرد و افزون بر آن داراي نقش گذرگاهي برجسته اي است ،همانندي پلي مي باشد كه كشورهاي سه قاره اروپا آسيا و آفريقا را مي تواند به هم متصل كند . از اين رو بهترين گزينه در ميان كشورهاي منطقه است كه درزمينه هاي مختلفي از جمله اقتصادي ،فرهنگي و... مي تواند به عنوان مبنايي جهت ايجاد و گسترش همگرايي و همكاري در آسياي جنوب غربي ايفاي نقش كند.
تحليل ويژگيهای ژئوپلتيکی امنيت ملی ايران در اين موضوع هدف بررسی بين ويژگيهای ژئوپليتيکی و جغرافيايی سرزمين ايران که بر مسائل دفاعی,سياسی و امنيت ملی تاثيرگذار هستند و بايد در هر نوع توسعه و طرح ريزی های دفاعی, امنيتی وسياسی مورد ملاحظه قرار گيرد که اين موارد عباتند از: 1- موقعيت جغرافيايی ايران در منطقه و جهان 1/1- قرار گرفتن در هارتلند انرژی جهان يعنی خليج فارس و دريای خزر 2/1- قرار گرفتن در خاور ميانه يعنی منطقه ثقل جهان 3/1- قرار گرفتن در تلاقی سه قاره آسيا، اروپا و افريقا 4/1- قرار گرفتن کشورمان در مکمل استراتژی های بری و بحری جهان
IRAN ; East-West & North- South Corridor S-petersburg Oktao IRAN Bandar Abbas port Bombay South-north corridor
كريدور شمال به جنوب Bandar Imam Khomeini
مرحله يكم: تغيير رژيم عراق: طبق ايده آمريكا، پس از سرنگوني صدام، بهتر است رژيمي در بغداد بر سر كار آيد. كه در معادله سياسي ـ امنيتي خليج فارس و خاورميانه، طبق مطلوبيتهاي آمريكا ايفاي نقش كند و با واشنگتن همسويي نمايد. يكي از اين محورهاي همسويي، از ديدگاه واشنگتن ميتواند كمك عراق جديد به آمريكا براي كاهش نقش ايران و عربستان در اوپك و بازار نفت باشد. محور ديگر اين همكاري مساله فلسطين پيشبيني ميشود. زيرا هنگامي كه عراق جديد از سوي يك رژيم نزديك به آمريكا اداره شود. تمايالات ضد اسراييلي آن به حداقل خواهد رسيد. با تشكيل چنين حكومتي در عراق تا حدود زيادي به سرنوشت چالش درجريان سكولار و مذهب شيعه و نيز تعاملات آنان با ساير بازيگران داخلي و خارجي فعال در عراق بستگي دارد.
دارکلان ديم 511KM 48 KM 759KM ميلة مرزی 30 تا 35 ميلة مرزی144 1205KM ميلة مرزی145 دالامپرداغ 765KM دهانه ذوالفقار 1609KM 945KM 2045KM بندرفاو ملک سياه کوه 1260KM 785KM 978KM بندرگواتر
در حالي كه بنيادهاي نظري ژئوپوليتيك فقط در دوران اخير مطرح شده اند، كاربرد عملي آن ، احساس غريزي امكانات ژئوپوليتيك و درك تاٌثير عميق آن بر توسعه سياسي، به اندازه تاريخ خود داراي قدمت است. ژئوپوليتيك در دوقرن اخير يك مفهوم بسيارسيال بوده است . با قبض و بسط مؤلفه هاي ثابت و متغيرژئوپوليتيكي نظريات متعددي ظهوركرده اند. دسته بندي اين نظريات ما را به چهار گفتمان اساسي در حوزه ژئوپوليتيك رهنمون مي سازد. بررسي گفتمان هاي ژئوپوليتيكي حاكي ازرابطه عميق بين مؤلفه هاي ژئوپوليتيكي و امنيت در سطح داخلي ، منطقه اي و بين المللي مي باشد.
همایش علمی قومیت،همگرایی ملی و امنیت پایدار طرح مساله یکی از مشخصه های بارز در توسعه فضایی ایران، وجود نابرابریهای منطقه ای است. بر اساس مطالعات انجام شده، این شکاف در مواردی حتّی از ده برابر نیز تجاوز میکند. الگوی فوق، نشان دهنده وجود انزوای اقتصادی و فقدان پیوند بین اقتصاد این مناطق با اقتصاد ملّی است (کلانتری، 1377). پایین بودن بسیاری از شاخصهای توسعه استانها و بویژه شهرستانهای مرزی در بخشهای آموزش، بهداشت، درآمد سرانه، نرخ بیکاری، سهم مشارکت زنان و ... سیمای بارز توسعه در فضای سرزمینی ایران میباشد. با نگاهی به شاخصهای توسعه اقتصادی- اجتماعی در طی چهار دهه گذشته، وجود نوعی عدم توازن منطقه ای در سطوح فضایی کشور، امری کاملاً قابل لمس میباشد و پژوهشهای زیادی در این حوزه صورت گرفته است که در این زمینه میتوان به «پویایی شناسی توسعه و نابرابری استانها در ایران» (امیراحمدی، 1375)، «درجه توسعه یافتگی استانها و همسازی ملی در ایران» (امیراحمدیان، 1378)، «سنجش درجه توسعه یافتگی استانهای کشور با استفاده از تحلیل تاکسونومی» (رضوانی، 1381)، «داده هایی از عدم تعادل در جامعه ایران؛ استانهای مرزی» (علینقی، 1375) و «مسائل توسعه منطقه ای و شهرهای مرزی» (Afrakhteh, 2006) اشاره کرد.
همایش علمی قومیت،همگرایی ملی و امنیت پایدار بیشتر این پژوهشها دربرگیرنده ی بازه زمانی 75-1355 بوده و نتایج حاصل از آنها نیز بیانگر حاکمیت الگوی عدم توازن فضایی در پهنه سرزمینی ایران میباشد. اما در این بخش از مقاله، تلاش بر این خواهد شد که تا با استناد به جدیدترین داده های آماری (1385)، سیر تحوّلات و یا عدم تغییر در روندهای سابق را مورد کنکاش قرار دهیم. بر این اساس، با تمرکز بر روی 19 شاخص اقتصادی- اجتماعی (نسبت شهرنشینی، نرخ اشتغال جمعیت فعال و شاخص توسعه انسانی HDI)، شاخص اقتصادی (جمعیت بالای خط فقر و تعداد کارگاههای بزرگ صنعتی)، شاخص اجتماعی (نسبت باسوادی در مردان و زنان، تعداد دانشجو، تعداد اعضای هیات علمی، پوشش تحصیلی، تعداد پزشک، تعداد تخت بیمارستانی، امید به زندگی، تعداد خانه بهداشت، میزان بهره مندی از تلفن، ضریب نفوذ اینترنت، بهره مندی از آب، برق و گاز) و در نهایت، شاخص سیاسی (تعداد کارکنان رسمی و تعداد نمایند پارلمانی) به ابعاد مختلف توسعه یافتگی و یا توسعه نیافتگی بپردازیم.
همایش علمی قومیت،همگرایی ملی و امنیت پایدار
همایش علمی قومیت،همگرایی ملی و امنیت پایدار
1-استان آذربايجان غربی همواره از لحاظ اقتصادي، فرهنگي، سياسي و نظامي به عنوان يكي از مهمتـرين استانهاي مــرزي كشور در طول تاريخ به علت اهميت نظامياش از سوي روسيه و عثماني مورد تاخت و تاز قرار گرفته و در طــول دفاع مقدس هم شهرها و راههاي ارتباطي، تونلها و پلهاي موجود در مسير جــادههاي آن به علت موقعيت حساس مواصلاتـياشان مورد هجوم و بمباران قرار گرفت.2-وضعيت خاص توپوگرافيكي اين استان يعني قرار گرفتن رشته ارتفاعات بلند با جهت شرقي- غربـي در كنار دشتهـاي وسيع به اهميت ارتباطي و مــواصلاتي شبكههاي ارتباطي آن افـزوده است. اين وضعيت باعث به وجود آمدن گـردنهها، پـلها و تـونلهاي متعدد در مسير جـادهها شده كه در بررسيهاي نظامي منطقه از اهميت زياديبرخوردارند.
بسیاری از متخصصان، گروه های قومی ایران را به سه دسته تقسیم کرده اند : گروه آریایی ها (شامل افغان ها، هزاره ها ، بلوچ ها ، بختیاری ها ، فارس ها ، اصفهانی ها ، کرمانی ها، یزدی ها ، گیلانی ها ، مازندرانی ها ، تالشی ها ، کردها و لرها)،گروه ایرانیان غیر آریایی(ترک، قشقایی، ترکمن، موقول، ارمنی، سامیها یعنی عرب ها، یهودیها و آشوری ها) و سایر گروههای مختلط .(الطایی ، 1378: 203 )
قومیت احساس و ادراک مشترک در بین اعضای یک قوم است که به برخورداری از ریشه های تاریخی، جغرافیایی واحد، زبان، مذهب، آداب و رسوم و خاطرات مشترک اعتقاد دارند و به دلیل همین پیشینه و ویژگی ها خود را متمایز از دیگران دانسته و آرمان زیست در سرزمین معین در سر می پرورانند.(عصاریان نژاد،1382،86).قومیت عبارت است از بر خورداری اعضای گروه از ریشه جغرافیایی، زبان، مذهب و آداب و رسوم، موسیقی و الگوهای سکونت مشترک و برخوردار از ملاحظات سیاسی مشابه بویژه در رابطه با سرزمین و نهادهای سیاسی و برخورداری از نوعی احساس تمایز و متفاوت بودن از دیگران(بورگاتا، 1380: 7).از دیدگاه مک لین قومیت چگونگی تعلق به یک گروه قومی است که شامل آگاهی نسبت به ریشه های تاریخی و سنت های مشترک است .از دیدگاه دیوید رادستون قومیت عبارت است از ترکیب پیچیده ویژگی های فرهنگی ، نژادی و تاریخی که به وسیله آن جوامع به خانواده های سیاسی مجزا و احتمالاً خصمانه تقسیم می شچندو بر همین مبنا پرسش سیاسی اجتماعی، هویت ملی را بر می انگیزند.(نویدنیا، 1382 : 13).
در کشورهایی مثل ایران که با پدیده تکثر قومی و فرهنگی روبه رو هستند، نوع و چگونگی این مناسبات و پیچندها میان حکومت و اقوام از طریق طراحی و تعریف رویه های قانونی و اجرایی مشخص که مجموعه آنها سیاست و مدیریت قومی نامیده می شود، تعیین شده است. نقد و بررسی تاریخ سیاسی و اجتماعی و تحولاتی که در کشور به وقوع پیوسته گویای آن است که مناسبات میان اقوام و حکومت ها به ویژه در تاریخ معاصر ایران با نوسان ها و فراز و نشیب های زیادی مواجه بوده است.
ایران به جهت قرار گرفتن در گذرگاه مهاجرت های تاریخی، با ترکیب قومیت های مختلف در بافت جمعیتی خود مواجه است که به تناسب پیشینه تاریخی و تحولات سیاسی و اجتماعی در گستره سرزمین توزیع و مستقر شده اند. مهاجرت های تاریخی بین سه قاره آفریقا، اروپا و آسیا به سکونت اقوام مختلف و در هم آمیختگی نژادی و پیدایش اقوام انجامیده است.
«ریچارد تابر» محقق و ایرانشناس معاصر عقیده دارد که به کار بردن اصطلاحات گروه قومی، و قومیت، هنگام بحث درباره گفتمان های خاص هویت درایران به جای روشن کردن و نشان دادن پیچیدگی فرهنگی جامعه، واقعیت ها را مخدوش و تیره می سازد. چرا که اقوام در ایران برخلاف گروه ها و ملیت های مهاجر به آمریکای شمالی که تعریف های اولیه گروه های قومی و قوم گرایی در نتیجه بررسی وضعیت آنها ارائه شده است، ریشه های تاریخی طولانی دارند. این مجموعه ها تحت تأثیر میراث فرهنگی و سیاسی، کشور مبنای تجربه مشترک جامعه ایرانی قرار گرفته اند. بنابراین گروه قومی، به عنوان واژه ای که از گفتمان جامعه شناختی غرب به عاریه گرفته شده، برای توضیح مقوله اقوام در ایران مفهومی نارسا است و مانع تحلیل ظرافت ها وابهام می شود.(فصل نامه آفاق امنیت،1386: 2) • هویت ایرانی وهویت قومی اقوام این سرزمین به صورت مجزا و منفک از همدیگر تعریف نمی شوند بلکه شناسه ها و عوامل مختلف این دو را به هم پیچند داده، به صورتی که تفکیک آنها مشکل و غیرممکن شده است.
توزیع مکانی و جمعیتی گروه های زبانی- مذهبی • اگر چه ایران کشوری با اکثریت فارسی زبان می باشد ولیکن با وجود شش گروه زبانی (قومیت) عمده در درون این واحد ملی و تاثیرات شگرف آنها بر سیر تحولات تاریخی و بروز بعضی از حوادث خشونت بار، واقعیتی است که نباید نادیده انگاشته شود. بر این اساس ، جهت پیش بینی وضعیت امنیتی کشور در سال های آتی و طراحی یک الگوی امنیتی مناسب، توجه به این تجربه تاریخی کاملاً ضروری می باشد.
به نظر می رسد در چنین شرایطی، سیاست راهبردی صحیح برای جمهوری اسلامی ایران، رویکرد رویارویی با تنوع قومی نیست. مسوولان کشور بر اساس آموزه اساسی اسلام "رحمابینهم" باید ضمن پذیرش واقعیت تنوع قومی، با آن مدارا کرده و با سیاستی صحیح آن را مدیریت کنند. بدین ترتیب الگوی چند فرهنگ گرایی به عنوان رویکرد سیاست گذاری عمومی برای مدیریت تنوع قومی بسیار مناسب است. این الگو می تواند مبنایی برای تفاهم، تعامل و گفتگو میان سیاست گذاران ملی و نخبگان قومی باشد.
موسسه مطالعاتی و پژوهشی آمريکن اينترپرايز، معروف به اتاق توليد فکر (Think Thank)نومحافظه کاران آمريکايی و طراح مطالعات وسيع درباره شيوه های براندازی نرم و انقلابهای رنگی، با برگزاری نشستی با عنوان «ايران ناشناخته،طرحی برای فدراليسم» Iran anothercaseunknow for fedralism به صورت ويژه به بررسی چگونگی سامان دهی تحريکات قومی و ناآرامی در مناطق مرزی ايران، پرداخت. در اين نشست که توسط مايکل لدين، مسئول ميز ايران و راهبرد پروسه براندازی جمهوری اسلامی در هيات حاکمه آمريکا اداره می شد.
اينتراپز در بخشی ار دعوت نامه ارسالی خود برای اقليتهای قومی ايران در تشريح بافت جمعيتی ايران مدعی شده است:«مساله مهم ديگر اين واقعيت است که اگرچه ايران دارای گوناگونی قومی و نژادی و شاخه های مختلف مذهبی است و اکثر جمعيت کشور متشکل از آذرها، کردها، بلوچ ها، ترکمن ها و عربهای خوزستان هستند. اين گروه ها، بدون شک نقش بسيار مهمی در آينده کشور بازی خواهند کرد!
نکته قابل ذکر اينکه، آمريکايی ها در کارآمدی راهبردهای خود در حوزه های ديپلماسی و نظامی عليه ايران ترديد دارند و برآوردهای مراکز مطالعاتی استراتژيک اين کشور نيز مويد اين مطلب است، لذا تنها گزينه موثر در مواجهه با ايران را تمرکز روی اختلافات قومی و مذهبی و طرح مطالبات قومی تشخيص داده اند. سرمايه گذاريها استراتژيک آمريکا بر روی مسايل قومی در ماههای اخير به قدری جدی شده است که فعال کردن تنش های قومی را تنها اميد غلبه بر حاکميت سياسی جمهوری اسلامی ايران معرفی کرده اند.
چه بايد کرد؟ .مديريت در بحران: الف- نظم و امنيت، جلوگيری از مسائل مانند سيستان و بلوچستان، خوزستان، آذربايجان. ب- قوميت گرايی را بر اساس اسلاميت- ايرانيت حل کنيم. ج- اميد به آينده رابرای مردم شفاف کنيم. : انسجام ملی و پويايی آن
تهديدات داخلي گروهاي سياسي معاند و محارب گروهاي قومي اقليتهاي ديني قدرتمندان اقتصادي نيروهاي مسلح اشرار
تهديدات خارجي • نظامي • اقتصادي • سياسی و حقوقي • اجتماعي و فرهنگي • تهديد از جانب دو يا چند كشور • سازمانهاي بين المللي • قاچاقچيان بين المللي • گروههاي تروريستي