2.9k likes | 3.24k Views
مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی. تفاوت تفکر عقل گرایان با تفکر تجربی:. در تفکر عقل گرایان روش قیاسی مبنای کار است، بدین معنی که با استدلال و روش منطقی و تحلیل عقلانی فرد می تواند حقایق را کشف کند.
E N D
تفاوت تفکر عقلگرایان با تفکر تجربی: در تفکر عقلگرایان روش قیاسی مبنای کار است،بدین معنی که با استدلال و روش منطقی و تحلیل عقلانی فرد میتواند حقایق را کشف کند. در تفکر تجربی روش استقرایی مبنای کار است،بدین معنی که با مشاهده و آزمایش و شناخت ماهیت پدیدهها میتوان با شناخت جزئیات و ارتباط آنها با یکدیگر به کلیات پی برد.
انواع علم: 1)علم حضوری: یعنی اینکه واقعیت معلوم،پیش انسان حاضر باشد و واسطه و صورتی در کار نباشد.مانندعلم به خود و یا علم به ترس. 2)علم حصولی: یعنی علمی که بر اساس مفهوم و واقعیت خارجی و با واسطه برای انسان حاصل می گردد.مانند علم به اشیای خارج.
دیدگاههای شناختی: 1)دیدگاه تجربه گرایی و پوزیتیویسم 2)دیدگاه عقل گرایی 3)دیدگاه استنباطی
دیدگاه تجربهگرایی وپوزیتیویسم: این دیدگاه فلسفی در مقابل عقلگرایی سنتی و ارسطویی شکل گرفت و سابقه آن به دوره رنسانس علمی(قرن 14 تا 16)باز میگردد و بانی این تفکر را فرانسیس بیکن مینامند.
تجربهگرایی نوین: این مکتب فلسفی وسیله شناخت را حواس انسان میداند و معتقد است شناختی اعتبار دارد که به وسیله یکی از حواس قابل درک باشد.
دیدگاه عقلگرایی: این دیدگاه بر اساس روش استقرار قیاسی استوار است و اعتقاد دارد که حواس انسان هیچگاه کلیت و ضرورت اصول و مفاهیم را در نمییابد و لذا منشا دیگری به نام عقل ضرورت دارد.
دیدگاه استنباطی: براساس این دیدگاه، فهمیدن زندگی یا استنباط تنها با اندیشه امکانپذیر نیست بلکه باید از استنباط و کلیه نیروهای احساسی برای درک آن استفاده نمود.
مشخصات تحقیقات علمی: 1)برخوردار بودن از آداب و تشریفات خاص 2)توسعه قلمرو معرفت 3)شناخت حاصل از نتیجه و تحقیق در بیرون ذهن واقعیت و مابهازای خارجی داشته باشد.
فلسفه تحقیق علمی: 1)نیاز فطری انسان 2)پاسخگویی به نیازهای حیاتی
خداوند انسان مخلوقات و طبیعت عالم ماده اجتماع بشری رابطه انسان با دنیا و ماوراء الطبیعه
عالم مجهولات عالم مجهولات دایره مجهولات بسوی مجهولات عالم معلومات حوزه علوم مادی و طبیعی بسوی معلومات عالم معلومات حوزه علوم الهی عالم معلومات حوزه علوم انسانی و اجتماعی دایره معلومات سابق دایره مجهولات سابق دایره مجهولات عالم مجهولات عالم مجهولات
هدف تحقیق علمی: 1)بررسی و ارزیابی نظریهها 2)به منظور ارائه نظریه جدید 3)برای حل مشکل
هدف از آموزش روش تحقیق علمی: 1)فراگیری روش وصول به حقایق و کشف مجهولات 2)کسب مهارت لازم برای اجرای پروژه های تحقیقاتی 3)کسب مهارت لازم برای انجام پایان نامه های تحصیلی
7)واقعی بودن 8)قاعده تجاهل 9)صبر طلبی 10)جرات طلبی 11)نیاز به مدیریت واحد 12)رعایت اصل بیطرفی 13)اجتهادی بودن تحقیق 1)توسعهای بودن 2)قابلیت بررسی داشتن 3)نظم داشتن 4)تخصص طلبی 5)قابلیت تعمیم 6)دقت طلبی ویژگیها و قواعد تحقیق علمی:
5)ابزار تحقیقاتی 6)فراغت لازم برای محقق 7)ضوابط و مقررات مالی و اجرایی 1)وجود فرهنگ تحقیق 2)محقق 3)بودجه 4)سازمان لازم پیشنیازهای تحقیق علمی:
جایگاه آمار در تحقیقات علمی: 1)مرحله نمونهگیری 2)مرحله گردآوری و طبقهبندی اطلاعات 3)مرحله تجزیه و تحلیل اطلاعات 4)برای تبیین و نمایش اطلاعات
جایگاه کامپیوتر در تحقیقات علمی: 1)مطالعه سوابق و ادبیات موضوع تحقیق 2)طبقهبندی دادهها 3)تجزیه و تحلیل دادهها 4)تنظیم و نگارش گزارش تحقیق
تعریف علم: به علم در مفهوم کلی و عام آن knowledge اطلاق میشود. ولی از واژه علم مفهوم خاصی نیز تعبیر شده است و آن science است که مقصود آن بخشی از دانستنیها و آگاهیهای نوع بشر است که به روشهای تجربی قابل اثبات و تایید باشد.
تعریف علم از دیدگاه انیشتن: علم کوششی است برای تطبیق تجربه حسی نامنظم و متنوع به یک سیستم فکری که منطقا متحدالشکل باشد. در این سیستم تجربیات واحد با جنبه تئوریک یا نظری باید طوری همبسته باشند که هماهنگی آنها متمایز و متقاعدکننده باشد.
تقسیمبندی علوم از دیدگاه ارسطو: 1)علوم نظری 2)علوم عملی 3)علوم ابداعی
تقسیمبندی علوم از دیدگاه اگوست کنت: 1)ریاضیات 2)هیات 3)فیزیک 4)شیمی 5)زیست شناسی 6)جامعه شناسی
تقسیمبندی علوم از دیدگاه آمپر: 1)علوم جهانی که موضوع آنها ماده است شامل علوم ریاضی، علوم فیزیکی، علوم طبیعی و علوم طبی. 2)علوم عقلانی که موضوع آنها ذهن انسانی است شامل علوم فلسفی، علوم هنری، علوم تاریخی، نژاد شناسی و علوم سیاسی.
تقسیمبندی علوم از دیدگاه هربرت اسپنسر: 1)علوم انتزاعی؛ شامل منطق و ریاضیات. 2)علوم نیمه انتزاعی و نیمه عینی؛ شامل مکانیک، فیزیک و شیمی. 3)علوم عینی؛ شامل ستاره شناسی، زمین شناسی ، زیست شناسی، روان شناسی و جامعه شناسی.
6)علوم مطلق مثل فیزیک،شیمی و طب 7)علوم عملی 8)هنرهای زیبا 9)ادبیات 10)تاریخ و جغرافیا 1)اطلاعات کلی 2)فلسفه 3)دین و مذهب 4)علوم اجتماعی 5)زبان شناسی تقسیمبندی علوم از دیدگاه ملویل دیویی:
قلمروها و حیطههای شناختی و معرفتی: 1)حیطه شناختی علوم طبیعی و مادی 2)حیطه شناختی علوم الهی یا الهیات 3)حیطه شناختی علوم انسانی
حیطهشناختی علوم طبیعی و مادی: این حیطه شامل معلومات و معارفی میشود که به هر نحو درباره طبیعت و موضوعات طبیعی که دارای خواص مادی و قابل حس است حاصل میآید و علوم پایه، علوم پزشکی و علوم مهندسی.
حیطه شناختی علوم الهی یا الهیات: این حیطه شامل معلوماتی میشود که خارج از عالم ماده و محسوسات قرار دارد که میتوان از آن به شناخت دینی نیز تعبیر نمود. برای مثال:خدا شناسی، فقه و حقوق.
حیطهشناختی علوم انسانی: این حیطه شامل معلوماتی است که به خصلتها، ویژگیها، فعالیتها و رفتارهای نوع انسان مربوط میشود.
علوم انسانی به دو طبقه کلی تقسیم میشود: 1)گروه اول شامل معلوماتی است که منشا تشکیل آنها را عقل و فکر و احساس انسان تشکیل میدهد. فلسفه، منطق، ریاضیات، ادبیات، موسیقی. 2)گروه دوم شامل معلوماتی است که منشا آنها را رفتار انسان تشکیل میدهد. روان شناسی، جامعه شناسی، اقتصاد، مدیریت، جغرافیای انسانی و علوم سیاسی.
تعریف نظریه: یک نظریه مجموعهای از بدیهات،قوانین و فرضیههایی است که چیزی را درباره واقعیت قابل مشاهده تبیین مینماید.
تعریف نظریه از دیدگاه تجربی: کوششی است عملی در راه جمعآوری شواهد و یافتههای تجربی و برقرار کردن همبستگی بین این یافتهها و تبیین آنها از طریق استقراء بدون به کار بردن هر گونه تصورات و تخیلات.
ویژگیهای نظریه علمی: 1)مبین ماهیت پدیده یا روابط علت و معلولی بین پدیده ها و متغییرهاست. 2)از ترکیب مفاهیم،قضایا و قوانین ویژه خود که به صورت نظامیافته درباره یک واقعیت به وجود میآید. 3)قدرت پیش بینی و آیندهنگری دارد. 4)مفاهیم و قضایای نظری از مصادیق بیرونی برخوردارند. 5)نظریه باید چارچوب مفهومی مناسبی را برای انجام تحقیقات ارائه دهد. 6)نظریه نباید با سایر نظریه های پذیرفته شده و تائید شده تضاد و تعارض داشته باشد.
تعریف قانون علمی: قوانین علمی اصول کلی هستند که از رابطه حتمی،قطعی و دائمی بین متغیرها خبر میدهند. مثلا فلزات در اثر حرارت منبسط میشوند یا اصطکاک باعث تولید انرژی حرارتی میشود.
مشخصات قانون علمی: 1)قانون علمی باید کلی باشد. 2)دقیق،روشن و مشخص بیان شود. 3)در کلیه موارد و تمامی زمانها و مکانها قابل اثبات باشد. 4)با آزمایشهای متعدد نتیجه واحد و یکسان بدهد. 5)بر اساس اطلاعات صحیح،وسیع و استدلال اصولی پایهگذاری شده باشد. 6)رابطه علت و معلولی بین دو متغیر یا پدیده را بیان نماید.
تفاوت علم با فلسفه: 1)علم از چگونه بودن و صفات اشیا با استفاده از روشهای تجربی و آزمایش صحبت میکند ولی فلسفه از اصل وجود، موضوع و روش علم با استفاده از روش استدلال و برهان بحث میکند. 2)دایره شناخت علم به معنی خاص محدود بوده ولی دایره شناخت فلسفه وسیعتر بوده است. 3)قوانین فلسفی کمی نیستند ولی اغلب قوانین علمی کمی شدهاند. 4)هیچ قانون متافیزیکی و فلسفی را نمیتوان از راه تجربه ابطال کرد، در صورتی که قوانین علمی از این طریق قابل ابطال میباشند. 5)علم از فلسفه چارچوب فکری و جهانبینی میآموزد و فلسفه نیز از مسائل جدید ایجاد شده به وسیله علم استفاده میکند.
تعریف استدلال: استدلال را تمسک فکر به معلومات به منظور کشف مجهولات تعریف کردهاند.
انواع استدلال: 1)استدلال قیاسی: در این نوع استدلال فکر از طریق معلومات کلی، مجهولات جزئی را کشف میکند. 2)استدلال استقرایی: در این روش فکر با استفاده از معلومات جزئی و برقراری ارتباط بین آنها حکم کلی را استنتاج مینماید.
تئوری و معلومات کلی تعریف مسئله و ساخت مدلها نتیجه گیری و تعمیم تجزیه وتحلیل تدوین فرضیه ها استدلال قیاسی استدلال استقرایی طراحی روشهای کار طبقه بندی و تلخیص گردآوری اطلاعات نمودار فرآیند تحقیق علمی و استدلال قیاسی و استقرائی
تعریف تمثیل: تمثیل عبارت است از استفاده از مشابهت یک معلوم برای کشف مجهول؛یعنی انسان بر اساس اطلاعات و معلوماتی که نسبت به یک فرد یا مورد یا پدیده دارد،مورد یا فرد یا پدیده مشابه را شناسایی و تعریف کند.
تعریف متغیر: متغیر به ویژگی یا صفت یا عاملی اطلاق میشود که بین افراد جامعهمشترک بوده،میتواند مقادیر کمی و ارزشهای متفاوتی داشته باشد.
متغیرها براساس ارزش متغیرها براساس رابطه متغیرها بر اساس نقش انواع متغیرها متغیرهای دو یا چند ارزشی متغیرهای جانبی
متصل:مقادیری می پذیرند که اعشارپذیرند مانند طول،وزن،ارتفاع متغیرهای کمی منفصل:مقادیری که می پذیرند اعشار پذیر نیست مانند تعداد دانش موزان،کلاسها،درختان متغیرها براساس ارزش متغیرهای کیفی: مقادیر عددی به خود نمی گیرند بلکه ارزشهای کیفی را می پذیرندمثل خوش خلقی،کوشا بودن، اطاعت متغیرهای دو وجهی یا اسمی: این متغیرها بین متغیرهای کیفی و کمی قرار دارند مانند جنس،شغل و مدرک تحصیلی
متغیرهای مستقل: این متغیرها نقش علت را به عهده دارند و بر متغییرهای دیگر تاثیر میگذارند. متغیرها بر اساس رابطه متغیرهای وابسته یا تابع: این متغیرها تابع تغییرات متغیر مستقل هستند یا در واقع معلول آنها به حساب میآیند. متغیرهای میانگر یا واسطه: متغیری است که گاه به عنوان رابطه بین متغیر مستقل و تابع قرار میگیرد.
متغیرهای علی: این متغیرها در واقع همان متغیرهای مستقل یا غیر وابسته هستند که به عنوان عامل بوجود آورنده یک پدیده مورد مطالعه قرار میگیرند. انواع متغیرها براساس نقش متغیرهای توصیفی: این متغیرها مبین صفات و ویژگیهای یک پدیده هستند و در واقع وضع آن را توضیح میدهند.
متغیرهای دو ارزشی: متغیرهایی هستند که به آنها فقط دو ارزش داده میشود مانند جنس که یا زن است یا مرد. متغیرهای دو یا چند ارزشی متغیرهای چند ارزشی: متغیرهایی هستند که بیش از دو عدد یا ارزش به خود میگیرند مانند سطح تحصیلی که میتواند ابتدایی،راهنمایی،متوسطه،کاردانی تا دکترای تخصصی باشد.
متغیرهای تعدیل کننده: این متغیر عاملی است که توسط پژوهشگر انتخاب و اندازهگیری یا دستکاری میشود تا مشخص شود که این تغییر موجب تغییرهمبستگی بین متغیرها میشود یا خیر. متغیرهای جانبی متغیرهای کنترل: محقق میتواند یک یا چند مورد از متغیرها را ثابت نگه داشته و یا اثر آنها را خنثی کند. متغیرهای مزاحم یا مداخله گر: این متغیرها به صورت فرضی و نظری بر متغیر تابع اثر میگذارند ولی عملا قابل مشاهده،اندازه گیری و دستکاری نیستند.
شرایط لازم برای سنجش و اندازه گیری متغیرهای تحقیق 1)متغیرها و مشخصات آنهابه شیوه ای تعریف شوند که مشاهده پذیر و قابل سنجش باشند. 2)معیارهای اندازهگیری در جمعآوری اطلاعات به گونهای به کار گرفته شوند که امکان ارزیابی فرضيهها وجود داشته باشد.
انتخاب، تحلیل و تبیین مساله تحقیق مرحله اول گزینش، طراحی و تشریح روشهای کار مرحله دوم گردآوری اطلاعات و دادهها مرحله سوم طبقهبندی و تجزیه و تحلیل و تفسیر دادهها مرحله چهارم تدوین گزارش تحقیق مرحله پنجم فرآیند تحقیق علمی
کاربردی تجربی بر اساس هدف بنیادی نظری عملی انواع تحقیقات علمی تاریخی توصیفی بر اساس ماهیت وروش همبستگی تجربی علی