400 likes | 657 Views
پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي دكتر محمدرضا حميديزاده عضو هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي Email: M-Hamidizadeh@sbu.ac.ir.
E N D
پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي دكتر محمدرضا حميديزاده عضو هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي Email: M-Hamidizadeh@sbu.ac.ir پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
هدف اين مقاله، ارايه پنج پايه بنيادي براي بهبود فرهنگ فردي جهت دستيابي به توسعه انساني براساس ارزشهاي الهي است. دستيابي به فرهنگ مناسب براي توليد و توسعه ملي، نيازمند پرورش انسانهايي با ظرفيت بالا و توانمند با قابليتهاي پيشرو در ارتقاي سطح بهرهوري سازماني است. از اينرو، هدف ديگر مقاله، ارايه سازوكارهاي ارتقاي سطح كيفيت مولفههاي فرهنگساز براي نيل به انسانهاي متعالي و سرآمد سازماني با شايستگيهاي بنيادي براي تبديل مهارتهاي حرفهاي به مزيتهاي پايدار توليد ملي به منظور افزايش سطح شتاب توسعه يكپارچه و فراگير در راستاي اهداف سند چشمانداز ايران 1404 است. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
شيوه نگارش مقاله، نظريهپردازي، مدلسازي و تحليل براي بيستوپنج عنصر نرمافزاري در چارچوب پنچ مدل الماس1) ذهنهاي چندگانه- تفكر؛ 2)حكمت- بصيرت؛ 3) ايمان- امانتداري؛ 4) اخلاص- فرصت؛ و 5) خرد- يقين است. هر مدل علي- حلقوي از پنج عنصر كليدي تشكيل شده است. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
دستاورد مقاله، ارايه سياستهاي برخاسته از مدل پنج الماس پايهساز فرهنگ توليد و توسعه ملي است. اين سياستها، راهبردهاي تهيه برنامههاي مهندسي مجدد فرهنگ سازماني براي ارتقاي سطح انسانهاي سازماني سعادتمحور و توليدگرا است. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
شکل1 مدل مرکزی الماس پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
حكمت حكمت، روشنايي هر دلي است و درختي است كه در دل ميرويد و بر زبان به بار مينشيند لذا عبرت شناس است. حكمت، گلزار خردمندان و گردشگاه فرزانگان است. انديشيدن زياد در حكمت، خرد را بارور ميسازد و دل را آباد ميكند. حكمت شناخت و فهم دين است. حكيم به پيامبري نزديك است. از نشانههاي حكمت وانهادن لذتها و دوري از فاني شودنيهاست. حكيم با كسي كه چارهاي جز مدارا با او ندارد، مدارا ميكند و نياز خود را نزد شخص غير كريم نميبرد. حكمت جز با خويشتنداري از گناه به دست نميآيد و غلبه بر شهوت(خواهش نفس)، حكمت را به كمال ميرساند و در جانهاي فاسد مؤثر واقع نميشود. خشم، دل حكيم را تباه ميكند و كسي كه اختيار خشم خود را نداشته باشد، اختيار عقل خويش را ندارد. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
اخلاص اخلاص، اوج ايمان و اساس عبادت و عبادت مقربان غايت دين است. علت اخلاص، يقين است و ثمره دانش، اخلاص عمل است. مخلص، كسي است كه عمل و علمش، دوستي و دشمنيش، انجام دادن و ترك كردن، سخن و سكوتش، كردار و گفتارش فقط براي خدا است. ريشه اخلاص، چشم بركندن از دست مردمان است. خلوص در نيت، انسان را از پستي دور كند. عالمان اگر به علم خود عمل كنند به هلاكت نميافتند و عاملان كه از روي اخلاص كار كنند، هلاك نميشوند. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
ايمان ايمان، همچون نقطه سفيدي در قلب ظاهر ميشود و هر چه بر ايمان افزوده شود آن سفيدي بزرگتر ميشود و چون ايمان كامل گردد تمام قلب سپيد ميشود. بنابراين، ايمان اقرار و عملي است كه در دلها جاي ميگيرد لذا نشانگر خالص بودن در دل است و عمل شخص آن را تصديق ميكند. از اينرو، ابعاد ايمان براساس شناخت با دل، گفتن با زبان و عمل با اركان نمايان ميشود. ايمان، شكيبايي و بخشش است؛ در واقع، نشانگر صبوري در سختي و گرفتاري است. جلوه ايمان سپاسگزار بودن در وقت آسايش و نعمت، و راستي اوج آن است. ايمان سراسر عمل است. سه عامل خرد، بردباري و دانش، ايمان را كامل ميگرداند و اخلاق نيكوتر، آن را كاملتر مينمايد. بنابراين، كمال ايمان زماني شكل ميگيرد كه فهم در دين، برنامهريزي درست در امر معاش و شكيبايي در برابر گرفتاريها كسب شده باشد. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
فهم و درك فهميدن كه دريافت، تعبير، تحليل و اخذ نتيجه از پيام است، سطح و مرتبه دارد. هر سطح از فهميدن، انرژيايي از آگاهي و شناخت طلب ميكند. اين انرژي، دستاورد تفكر است كه حاوي امواج فكري است. هر موج فكري، سطح و جنبهاي از حقيقت و واقعيت را بكار ميگيرد و ثمرة آن راستي و روشنايي است. ساختار آگاهي و حقيقت بيني را تعدد، تنوع، تناسب و هماهنگي امواج فهميدن، شكل ميدهد. بينايي مغزي و قلبي و ديدن جلوهاي از مرتبة فهم، درك و ايمان به حقيقت است. بنابراين، هر پيام با مرتبه و نمايي از آگاهي برخاسته از حقيقت و واقعيت؛ سطح، ريتم و طول موج فكري، بار معنايي و شناخت ايجاد ميكند. اين بار معنايي جلوهاي از بلوغ فكر نهفته در آن است. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
يقين غايت يقين، اخلاص است و غايت اخلاص، خلاصي و رهايي. شكيبايي برخاسته از يقين است. توكل ناشي از نيرومندي يقين است. بيرغبتي انسان به آنچه فناپذير است و به آنچه ماندني ميباشد به اندازه يقين اوست. نيرومندي يقين به اندازه دينداري است، داشتن يقين سعادت بزرگي است. بهترين چيزي كه در دل افكنده شده، يقين است. با يقين هدف نهايي به دست ميآيد. يقين پايه ايمان است. يقين از ايمان برتر و چيزي كميابتر از يقين وجود ندارد. يقين همان تصديق و تصديق همان اقرار و اقرار همان به جا آوردن و به جا آوردن، همان عمل كردن است. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
شکل2- مدل ذهن های چندگانه پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
تصوير ذهني -درك روانشناسي "خويش" و جامعهشناختي"سازمان و جامعه - تصوير ذهني، همان تصور از خويشتن با باورهاي مرتبط است. اين تصوير، براساس افكاري ساخته مي شود كه فرد براي خود بوجود ميآورد. اين باورها تحت تأثير اعتقادات و تجارب، موفقيت ها و شكست ها، الگوها، و رفتار ديگران در دوران كودكي تا نوجواني با انسان، ساخته ميشود. مجموعه اين اطلاعات، در ذهن انسان يك خويش يا تصوري از خويشتن ميسازد. با وارد شدن نظر يا باور از خويشتن، تصوير مذكور، براي فرد حالت حقيقت پيدا ميكند. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
زمان شناختي زمان نيز مانند ديگر موجودات هستي از آفرينشهاي خداوند تبارك و تعالي است كه همواره حركتي به جلو (آينده) دارد، زمان اهميتهاي متنوع با نقش هاي سلسله مراتبدار و طبقهبندي شده، سرعت و شتاب، افق و طولهاي متنوع براي پديدهها دارد. زمان بستر تولد، رشد، تكوين و اضمحلال تمام پديدههاست. هر پديدهاي خصيصههاي زماني خاص خود را دارد. اگر چه زمان هر پديده بر مركب زمان سوار است ليكن در شاهراه اصلي زمان شكل ميگيرد اما براساس تقدير هر پديده از ارادة خداوند با ويژگيهاي زير نشأت ميگيرد پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
ذهنهاي چندگانه اگر چه فطرت انسانها، بذر تلقي ميشود كه جريانهاي آتي زندگي آن بذرها را آبياري و رشد ميدهند و همراه با هوش نمادي، براي جلوة استعدادها تلقي ميشود ليكن هوشهاي چندگانه با چهار ويژگي زير از بستر ذهن ايفاي نقش ميكند. ذهن دستگاه نقشهكش هوش است. ويژگيها: اين ويژگيها عبارتند از: 1) قابليت سنجش ميزان دقت، نكتهبيني، زيركي، عقل، فهم و تحليل انسان؛ 2) جلوة استعدادهاي انسان؛ 3) نمايشدهندة سطح، ميزان عقل و قدرت حافظه؛ و 4) نشان دادن سطح حساسيت همراه با زاويه فكري و دقت نظر نسبت به موضوع يا مسئلهاي خاص. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
سازوکار ذهن: سازوکار، شيوه و فعل انفعالاتي براساس نوع ، توانمندی، سرعت، چينش و قدرت تعاملات فكري و تحلیلی چند سویه ذهن است که ازتنوع، میزان و عمق دانستنی ها، نوع و زاويه نگرش به هستی، و قابليتهاي فرد، نوع شخصیت و نیت شخص تغذیه می کند. با بررسي سازوكارهاي تقويت تفكر بدين شرح مي توان نقش فكر كردن، يافتن، قدرت استدلال و برهان آوري را در چارچوببخشي به ذهن وتصويرپردازي به نقشههاي كاركردن، ارتقاء بخشيد: تفكر براساس هدايت احساس و تمايل شخص به حل مسئله؛ تفكر با استفاده از نشانه ها، علامات و كلمات؛ فرضيه سازي، گمانه زني دربارة رفتار، عملكرد و ارتباط عوامل با يكديگر؛ استنتاج و نتيجه گيري؛ آزمايش تصورات و فرضيه ها در عمل و در حافظه؛ تفكر براساس رويكرد هوشمندانه و خلاق. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
تفكر تفكر. مفهوم، طرح فكري از يك طبقه اشياء براي هنگامي است كه شخص مفهومي از يك مورد مشخص در اختيار دارد. مفاهيم براساس انديشه ها، احساسات، تجربيات و بازخوردها بوجود مي آيند. نقشه و تصوير شناختي فرد، نشانگر صرف عكسي كه او از دنياي مادي گرفته نيست بلكه اين نقشه و تصوير را شخص با تفسير و تعبير جزيي و بر پايه اعتقادات و تجربيات مي سازد و در آن براي بعضي اشياء نقشي خاص درنظر مي گيرد و ادراك خود را براساس تفسير خاص از آنها صورت مي دهد. فكر كردن بايد برپايه امكانات شكل مي گيرد. از اين رو، شخص ادراك كننده را مي توان، هنرمند نقاشي تعبير كرد كه تمامي آنچه راكه در طبيعت مي بيند نقاشي و رنگ آميزي نمي كند، بلكه آن چيزهايي را كه مي خواهد برداشت كرده و اين خود، نوعي تصوير سازي است. فردي كه خود را از اراده ملي بالا و انگيزه توفيق طلبي سرشار مي پندارد، ايمانش بالا است لذا تصوير ذهني سالم، به سادگي و راحتي خراب نمي شود.احساس. تمامي دانش انسان از دنيا صرفاً به حواس و تحريك اندام هاي حسي بستگي ندارد، پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
نظريه تفكر. تفكر، جوئيدن دادههاي اوليه دريافتي مغز، ذهن و حواس چندگانه و استخراج شيره و شهد فهم و راه يابي در ذهن بر پايه نوع هوش است كه راهبري تصاوير ذهني بهرهوري و ترسيم نقشههاي نوع و كيفيت كار و توليد را بر عهده دارد. تفکر دستاورد سازوکار ذهن براساس نوع هوش، سطح دقت، آستانه صبر و توانمندی حافظه است که در آن میزان دانستنی ها، نوع خواسته ها، سطح مهارت ها، چارچوب و ماهيت انتظارات، نوع و میزان باورها، قدرت تجزیه و تحلیل، توصيف و اخذ نتیجه ایفای نقش می کند. لذا تفکر هنر اندیشیدن است. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
شکل3- مدل حکمت- بصیرت پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
بينش اشخاص بدون بينش دلهايي دارند كه بدان نميفهمند، چشمهايشان نميبيند و گوشهايي كه بدان نميشنوند؛ در واقع، اينان همان غافلانند و ديده بصيرتشان كور است لذا نگريستن چشم سود نميدهد و از دست دادن بينش بسيار سخت است. با بصيرت كسي است كه بشنود پس بينديشد، نگاه كند پس ببيند و از عبرتها بهره گيرد، آن گاه راه روشني را بپيمايد كه در آن از افتادن در پرتگاهها به دور ماند. در واقع، نگاه كردن چون بينايي، يافتن نيست، زيرا گاه چشمها به صاحبان خود دروغ ميگويند، اما عقل به كسي كه از او نصيحت خواهد خيانت نميكند. بنابراين، بيناترين مردم كسي است كه عيبهاي خود را ببيند و از گناهان خويش دست شويد. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
دورانديشي دورانديشي، زيركي است، دورانديش احتياط كند و كسي كه دورانديشي را رها كند بيباك شود. انديشيدن پيش از كار، شخص را از پشيماني ايمن ميدارد. خردمندترين مردم، عاقبتانديشترين آنهاست. دورانديشي، چرغدان گمانهزني است. پيروزي با دورانديشي و اراده پايدار به دست ميآيد. دورانديشي، عافيتنگري و رايزني با خردمندان است. در تصميمات بدون دورانديشي، خيري يافت نميشود. ريشه دورانديشي باز ايستادن در هنگام شبهه است. اعتماد كردن پيش از آزمون، خلاف دورانديشي است. دورانديش كسي است كه فريبندگي دنيا، نعمت و ثروت او را از كار براي آخرتش باز ندارد و دوست خوب برگزيند زيرا آدمي به دوست خود سنجيده ميشود. لذا در هنگام برافروخته شدن آتش خشم، كيفردادن را به تاخير اندازد و به محض دست دادن فرصت ممكن، براي جبران كردن احسان بشتابد. زاهد بودن دورانديشي است. لذا كسي كه بدون عاقبت انديشي در كارها، دست به كاري زند، خود را گرفتار سختيها و مصائب كند. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
انديشه درست انديشه درست با مشورت، تاني و تحليل به دست ميآيد. شناخت جايگاههاي خطا در نادرست انديشي، با ديدن آراي گوناگون كسب ميشود. مشورت با بزرگان، شريك شدن در خردهايشان است. براي هر چيزي دليل و راهنمايي است و راهنماي شخص عاقل، تفكر و انديشه است. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
بصيرت بصيرت، بينايي حاصل از دانايي، زيركي و هوشياري است. لذا قطب نماي حركت صحيح است. بصيرت بينايي دل و داشتن بينش هدايتي است. بصيرت قوهاي نور افشان در درون دل است كه بوسيله آن حقايق و امور پنهان(ظواهر و صور) اشياء ديده شود پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
شکل4- مدل ایمان- امانت داری پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
اميد و شادي ريشه خرد، توانمندي است و ميوه آن شادي. براي شادي جز از نرمخويي نميتوان ياري گرفت. آرزو، اميد است زيرا مطابق اين خصيصه افراد تلاش ميكنند تا دستاوردهاي خاصي كسب كنند. آرزو رفيقي همدم است كه نبايد پوچ و باطل باشد. اميدواري مايه جويندگي ميشود. اميد را بايد به خداي سبحان داشت و به كسي جز او اميد نداشت. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
انصاف شكلگيري الفت دلها براساس انصاف و استمرار پيوند آنها با يكديگر و افزايش سطح دوستيهاست. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
امانتداري برترين ايمان امانتداري و زشتترين اخلاق، خيانت كردن است. با تقويت امانتداري، صداقت و دوستي زياد ميگردد. امانتداري،[مايه] توانگري است. كسي كه امانتدار نيست ايمان ندارد. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
بردباري آدم بردبار، به پيامبري نزديك است. بردباري كمال خرد و مايه سامان يافتن كار مومن و زيبايي مرد است. با زياد شدن عقل، بردباري زياد ميشود و يردباري، ثمره دانايي است. بردباري و وقار دو همزادند لذا مولود بلند همتي هستند، بردباري، بهترين ياور است. هر كه بردبار باشد، آقايي ميكند. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
شکل5- مدل اخلاص- فرصت ها پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
فرصت فرصت، گشوده شدن دري از خير بر روي فرد و غنيمت شمردن آن است در حالي كه از دست دادن آن اندوه به ميآورد. فرصتها، چون ابر ميگذرند زيرا فرصت زودگذر است و ديرياب. فرصت، در واقع، غنيمت است و كارها، گروگان زمانهاي خود هستند. ناداني زماني نمايان ميشود كه در كاري پيش از آن كه فرصت آن شكل يافته باشد شتاب شود در حالي كه با داشتن فرصت در انجام آن درنگ و كندي صورت پذيرد. به هر حال، بايد دانست كه كار ايام، ربودن است و شيوه زمان از دست رفتن ميباشد. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
حسد حسود از نعمتهای خداوند ناراحت است و از قسمتی که برای بندگان مقرر شده رویگردان است و زوال نعمت از محسود را برای خود نعمت میداند. در واقع، وی ستمگر است که جانی سرگردان دارد و دلی بیقرار و اندوهی پیوسته، پر حسرت است و آقا و سرور نمیشود.حسد ایمان را میخورد. شخص حسود، پشت سر غیبت میکند، در حضور تملق میگوید و از گرفتاری دیگران شاد میشود. حسادت زندان روح است و بدترین بیماری است و سرآمد رذیلتهاست و ثمره آن، رنج و بدبختی در دنیا و آخرت است. ریشه حسادت، کفر است. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
بخل بخل، تنگ چشمی است و بدان معناست که آنچه را داری مایه شرافت پنداری و آنچه را انفاق کنی، تلف شده و بر باد رفته انگاری. در واقع، تنگ چشم، کسی است که حق خدا را نپردازد و در راهی جز حق خداوند خرج کند و آنچه را که خداوند از فضل خویش به آنان داده است پوشیده نگه میدارند و در واقع در حق خود بخل ورزیده است. افراد بخیل به خدای خود بد گمان هستند لذا از خداوند و مردم دور هستند و دوستی ندارند. اینان، خزانهدار وارثان خویشاند و کم آسایشترین مردمان میباشند. بخیل بر پیامبر درود نمیفرستد و در سلام کردن بخل میورزد. بهانه تراشی زیاد، نشانه بخل است و بخیل، انواع عذر و بهانه میآورد. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
شکل6- مدل خرد- یقین پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
خرد خرد، گزارهاي تعريف ميشود كه توانمندي تبيين دانايي، پيشبيني حالات و كنترل رفتار و اعمال آن را دارد. براي نيل به نقشة ساختمان خردورزي، ابتدا بايد با نظريه خرد و سپس با سازوكارهاي آن آشنا شد. تعاليشناختي و استخراج سرآمدي پايدار از درون خردورزي، سطح بالايي از توانمندي برنامهاي مناسب و مستدل ميخواهد، هر ميزان مهارت و توانمنديهاي خردورزي صحيح بالا رود، بنيانهاي نيل به سرآمدي هموارتر ميشود. شناخت بر پايه سطح انديشهورزي، تفكر و يادگيري بروز ميكند و حاصل فرايندهاي داخل سر (حافظه، ذهن، مغز، قدرت تفكر، هوش) ودرايتهاي حاصل از ادراك قلبي است كه برحسب سطح باورهاي اشخاص تبيين ميشود و در تصميمگيريها و رفتارها نمود پيدا ميكند و عملكردهاي آتي را شكل ميدهد. عمليات داخل سر و الهامات قلبي، انرژيايي توليد ميكند كه با مشاهده، تفكر و احساس، ادراك و تحليل، جهتيابي ميكند. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
دل دل، ظرف عقل، فكر، قضاوت، روح، معنويت، عاطفه، احساس، هيجان، شوق و نشاط، خوف، اضطراب، غصه، دلسوزي، اطمينان و عدماطمينان، حب و بغض، رقت و قساوت، حكمت و ايمان انسان است. اين ظرف با گنجايشهاي مختلف، تحت تاثير نوع و كيفيت تغذيه مادي و اطلاعاتي انسان است. دل، باطن و درون انسان است. دل بهتر، گنجايشش بيشتر است. دل، منبع نرمي و رقت، سختي و قساوت و معيار سنجش عملكرد انسانها است. دل ميتواند سالم يا ناسالم باشد. سالم نگهداشتن دل به دانش بسيار بالايي نياز دارد و جلوه شخصيت و رشديافتگي دروني انسان است. دل، قابليت شنوايي، بينايي، درك، تحليل، شناخت، تازهشدن و دريافت ايمان را دارد و مجاري فهيم و بصيرشدن، هدايت و گمراهي و منبع راهبري عقل و زواياي فكري است. دل، روشنايي و نيز تاريكي دارد. دل روشن، نوري دارد كه شرح صدر، اطلاق ميشود و نشانگر فراخي سينه و ارتقاي گنجايش و بسط ظرفيت انسان است. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
عزتنظريه: عزت خاص خداوند تبارک و تعالی است و دستیابی به آن از طریق گفتار طیب و اعمال صالح امکان پذیر است[1، فاطر:10]. بینش الهی مولود اعتقادات و باورها، طرز فکر و تفکرات و عواطف و احساسات است. جریان اعتقادات و باورها از طریق تجزیه، تحلیل و توصیف می تواند به بروز بینش الهی شود. دانایی حاصل کسب بینش الهی است. در صورت وقوع هدایت و رحمت الهی، بینش به دانایی منجر میشود. بصیرت حاصل دانایی است. دستیابی به عزت الهی از طریق کسب بصیرت منتج از دانایی امکان پذیر است. تمایل و در فکر تقرب به عزت الهی بودن، تولید چشم انداز میکند. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
گفتار طیب که منجر به گرایش به سوی عزت الهی می شود با بهره گیری از طرز فکر و تفکر تحقق مییابد. نیت پاک، گفتار طیب را شکل میدهد. نیت پاکی که منجر به قصد و انجام دادن کارها می شود به تحقق چشم انداز ختم میشود. چشم انداز ناشی از تقرب به عزت الهی منجر به پرورش نیت پاک میشود. گفتار طیب از طریق تصمیم گیری منجر به تحقق اعمال صالح میشود. نیت پاک از طریق تصمیم گیری منجر به تحقق اعمال صالح میشود. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
خلاقيت از آن جا كه خلاقيت، استعدادي است كه شخص توانايي تلفيق اصول، قوانين، نظريهها و فرضيههاي علمي را به شيوه منحصر به فرد براي رسيدن به تحليلهاي خاص دارد قادر است ارتباط جديد ميان آنها برقرار و نتايج تازهاي اخذ كند؛ از اين رو، خلاقيت بايد در راستاي راهبردهاي ملي توليد و بهره وري، به كارگيري توانائيهاي ذهني براي ايجاد يك فكر و انديشة نو بهرهور و ايجاد اطلاعات جديد علمي بكار افتد. خلاقيت، ازآن دسته توانمنديهاي ملي قلمداد شود كه در تمامي انسانها متناسب با قدرت ذهن، هوش و سطح عاطفي آنها يافت ميشود. تحولات و پيشرفتهاي كشور همواره مرهون استفاده هدفمند از اين قابليتها است. با شناخت خلاقيت و فرايند دستيابي به آنها ميتوان مدل كيمياي سرآمدي را تنظيم و به گسترة تفكر و حل خلاقانة مسايل پيشرو پرداخت. ايدههاي خلاق را از نظر ارزش نبايد با خلاقيت برابر دانست. پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي
از بذل توجه شما سپاسگزارم پايهسازهاي فرهنگ توليد و توسعه ملي