480 likes | 769 Views
« به نام خدای حسابگر و حسابرس » حسابدار زمین و آسمان وهر آنچه دراوست هم او که افتتاحی ه و اختتامی ۀ هم ۀ حسابها و کتابها ست. شيوه هاي نوين توليد و حسابداري آن:توليد ناب و نانو. دكتر هدي همتي. شيوه هاي نوين توليد.
E N D
« به نام خدای حسابگر و حسابرس » حسابدار زمین و آسمان وهر آنچه دراوست هم او که افتتاحیه و اختتامیۀ همۀحسابها و کتابهاست
شيوه هاي نوين توليد و حسابداري آن:توليد ناب و نانو دكتر هدي همتي
شيوه هاي نوين توليد شیوههای نوین تولید در شرایط رقابتی با توجه به تحولات مرتبط با عملیات تولید، گسترش فناوری اطلاعات و سایر عوامل دائماً در حال تغییر میباشد. در یک طبقهبندی کلی، تولید به دورههای تولید دستی، تولید انبوه، تولید ناب، تولید چابک، و تولید با فناوری نانو تقسیم شده است.
تولید دستی Craft Production در ابتدا تولید محصولات صنعتی به شکل دستی و در کارگاههای مستقل صورت میگرفت. از جمله مشخصههای تولید دستی به قرار زیر است: - وجود نیروی کار ماهر، ابزارهاي ساده، اما انعطافپذیر و محصولات دقیقاً مطابق با خواست مشتری، ساخته میشود، - وجود ساختار (سازماندهی) غیرمتمرکز، - بکارگیری ابزار و ماشینآلات ساده و چند کاره، - سطح تولید بسیار پایین. از جمله نقاط ضعف تولید دستی میتوان بهای تمام شده بالای محصول، عدم وجود سرمایه انسانی و مالی کافی و همچنین عدم کاهش بهای تمام شده هر واحد با افزایش حجم تولید را نام برد.
تولید انبوه Mass Production بعد از جنگ جهانی اول در دهه 1920 تولید انبوه در صنعت خودروسازی توسعه یافت و اوج آن در کارخانههای هنری فورد تبلور نمود. هنری فورد و آلفرد اسلون (مدیر جنرال موتورز) تولید صنعتی را از تولید دستی که توسط شرکتهای اروپایی رواج داده شده بود، به عصر تولید انبوه کشاندند و با گسترش این شیوه تولید در تمام صنایع، کشور آمریکا رهبر جدید شیوههای نوین و مدرن تولیدی گردید.
تولید انبوه Mass Production مشخصههای عمده تولید انبوه عبارتند از: - تخصصی شدن مشاغل و تقسیم کار عمدتاً به صورت متوازن (طرحریزی مشاغل)، - وجود رویههای عملیاتی ثابت، - سیستم کنترل عمودی، - میزان تقاضای بالا و ناتوانی شرکتها در عرضه محصول و پوشش کامل تقاضا که در نتیجه آن شرکتها به انبار نمودن موجودیها پرداختند. - ماشینآلات و تجهیزات تک منظوره، - مشارکت اندک کارگران در بهبود فرآیندها، - تولید انبوه محصولات و کالاها در قیمتهای پایین با تنوع کم، - زمان آموزش کوتاه و اندک. مهمترین نقاط ضعف سیستم تولید انبوه، انعطافناپذیری و تغییرات محیطی آن است. مهمترین تفاوت تولید انبوه و تولید ناب، تفاوت در اهداف نهایی آنهاست. تولیدکننده انبوه هدف محدود به «اندازه کافی خوب بودن» را دارد که شامل تعداد قابل قبول عیبها، بهترین سطح قابل قبول برای موجودی و دامنه معینی از محصولات یکسان میباشد. اما تولیدکننده ناب به دنبال دستیابی به کمال و تعالی از طریق کاهش مداوم قیمتها، به صفر رساندن میزان عیوب، به حداقل رساندن موجودی و تنوع نامحدود محصول میباشد.
تولید ناب Lean Production دوره سوم تولید، تولید ناب است که منشاء آن مربوط به شرکت تویوتا در دهه 1950 است. تولید ناب در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم توسط تاییچیاهنو TaichiOhnoو ایجی تویودا (Eiji Toyoda) در شرکت خودروسازی تویوتا در کشور ژاپن مطرح گردید. براساس معایب تولید انبوه و تغییرات سریع محیطی، تولید ناب در سال 1990 توسط جیمز ووماک و همکارانش در دانشگاه MIT ماساچوست در قالب یک طرح تحقیقاتی مطرح شد. او و همکارانش تولید ناب را مجموعه کارکردهایی برای ایجاد یک سیستم با کیفیت که مطابق با تقاضای مشتری بوده و بدون ضایعات با یکدیگر کار میکنند، تعریف نمودهاند. یک تولیدکننده ناب مزایای تولید دستی و تولید انبوه را با یکدیگر ترکیب نموده و از قیمت بالای تولید دستی و انعطافناپذیری تولید انبوه اجتناب میورزد و از ماشینآلاتی استفاده میکند که خودکار و انعطافپذیرند.
تولید ناب Lean Production تفکر ناب بهدنبال حداقلسازی هر گونه انواع اتلاف منابع (عوامل تولیدی که ارزش افزوده برای محصول ایجاد نکند، اتلاف نامیده میشود)، ارزشآفرینی مستمر، افزایش کیفیت محصولT افزایش بهرهوری، استفاده کمتر از منابع، تجهیزات کمتر، زمان کمتر و فضای کمتر است و بر دستیابی به بیشترین و بهترین نتایج تأکید دارد. مفهوم ناب با سه محرک اصلی، 1) مردم، 2) فرایندها و 3) فناوری سروکار دارد. محرک اولیه تفکر ناب مشارکت کارکنان بوده، فرایندها با جریان بدون وقفه در زنجیره تولید و حذف اتلاف منابع صورت گرفته و سرانجام فناوری بهعنوان ابزاری در خدمت مردم و فرایندهاست، در نهایت پیامد و هدف این محرکها، کسب رضایت مشتری بهعنوان یک اصل اساسی است.
تولید ناب Lean Production برخی از مشخصههای تولید ناب به قرار زیر است: - استفاده از تولید به موقع (JIT) و مدیریت کیفیت جامع (TQM)، - تأکید بر پیشگیری تولید محصولات معیوب (روش خطای صفر)، - بهبود مستمر (کایزن)، - پاسخگویی به خواست و نیازهای مشتریان و مشتریگرایی، - سیستم ارتباطات افقی، - افزایش ادغام وظایف، - تلاش جهت حذف هرگونه اتلاف منابع یا ضایعات و فعالیتهای بدون ارزش افزوده، - گسترش قابلیت نیروی انسانی و بهرهگیری از آن، - کار گروهی.
تولید ناب Lean Production هدف اصلی و محوری تولید ناب کاهش یا حذف ضایعات، و حذف فعالیتهای بدون ارزش افزوده میباشد. در تولید ناب مفهوم اتلافزدایی از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. فلسفه اصلی تولید ناب حذف کلیه فعالیتهای بدون ارزش افزوده و کاهش اتلافها ( Waste, Muda) میباشد که این فعالیتها در جریانهای ارزش شناسایی شده و جهت حذف یا کاهش آنها تلاش میشود. اتلاف در زبان ژاپنی مودا نامیده میشود.
تولید ناب Lean Production معمولاً اتلاف هها 1+7 گروه عمده طبقهبندی میشوند: 1) اتلاف حاصل از تولید مازاد Over Production (تولید اضافی بیش از میزان تقاضای دریافت شده)، 2) اتلاف حاصل از حرکات Motion غیرضروری (برای کارکنان، ماشینآلات و ...)، 3) اتلاف حاصل از نگهداری موجودی غیرضروری (شامل مواد اولیه، کالای نیمه ساخته، محصول، کالای در راه)، 4) اتلاف حاصل از تولید محصولات معیوب Production Defective (شامل ضایعات جریان تولید، دوباره کاریها و برگشت از مشتری)، 5) اتلاف حاصل از طولانی بودن زمان انتظار (شامل انتظار نیروی کار برای ماشینآلات، مواد اولیه و ... همچنین انتظار ماشینآلات برای مواد اولیه، نیروی کار، ابزار و ...)، 6) اتلاف حاصل از حمل و نقل Transportation غیرضروری (نقل و انتقالات)، 7) اتلاف حاصل از مراحل اضافی در فرآیند تولید (پردازش بیش از حد قطعات به دلیل طراحی ضعیف ابزار یا قطعه)، (1+7) اتلاف حاصل از عدم استفاده بهینه از نیروی انسانی. اتلاف آخر(1+7)در کنفرانس تولید ناب که در اکتبر 2003 در آمریکای شمالی برگزار شد اتلاف یک به 7 اضافه شده است.
تولید ناب Lean Production اصول تولید ناب برای پیادهسازی آن در سازمان به قرار زیر میباشد: 1) تعیین ارزش دقیق هر محصول از دیدگاه مشتری (Value) 2) شناسایی جریان ارزش محصولات (Value Stream) 3) ایجاد حرکت بدون وقفه در این ارزش (Flow) 4) ایجاد امکان کشش در زنجیره (Pull) 5) پیگیری کمال (Perfection)
تولید ناب Lean Production برخی از مهمترین تکنیکها راهکارهای اجرایی تولید ناب به شرح زیر میباشند: 1) ترسیم جریان ارزش. 2) محل کار دیداری و مشهود ( Visual Work Place). 3) تعویض سریع و کاهش زمان راهاندازی. 4) سیستم تولید سلولی. 5) سیستمهای کششی( Pull System ). 6) سیستم نگهداری و تعمیرات بهرهوری جامع. 7) سازماندهی محیط کار: که شامل مرتبسازی، به ترتیب چیدن، تمیز کردن، استانداردسازی و نگهداری میباشد. 8) منابع منعطف. 9) دستههای تولید کوچک. برخی از اهداف تولید ناب را میتوان موجودی صفر، ضایعات صفر، حمل و نقل صفر، از کارافتادگی ماشینآلات صفر و صفر نمودن فاصله زمانی بین دریافت سفارش مشتری و تحویل محصول به مشتری بر شمرد.
تولید چابک Agile Manufacturing تولید چابک در پایان دهه 1990 و آغاز قرن بیست و یکم مطرح گردیده است. چابکی بر فعال بودن به عنوان یک مزیت نسبی راهبردی میاندیشد و تنها به انطباق با تغییرات اکتفا نمیکند، بلکه به تأمین کامل رضایت مشتری، اهرمی کردن اطلاعات، افراد مسلط بر تغییرات و عدم اطمینان و رقابتپذیری از طریق همکاری تأکید دارد. در این شیوه تولید مفاهیمی چون ارتباط با مشتری، یکپارچگی منابع سازمان و نیز یکپارچگی با منابع سازمانهای دیگر اهمیت خاصی دارند. با توجه به تغییرات محیط کسبوکار سازمانها (شامل بیثباتی و ناپایداری بازار؛ رقابت شدید؛ تغییرات نیازهای مشتریان؛ شتاب تغییرات تکنولوژیکی؛ و تغییرات عوامل اجتماعی برای حفاظت محیط زیست و فشارهای حقوقی و قانونی) عامل اصلی پاسخگو در قبال این تغییرات چابکی سازمان میباشد. چابکی به توانایی تولید و فروش موفقیتآمیز یک دامنه گسترده از محصولات با هزینه کم، کیفیت زیاد، زمانهای تأخیر کوتاه و تنوع اندازه دستهها اشاره میکند که برای مشتریان متعدد و مشخص از طریق تولید مبتنی بر خواستههای انبوه مشتری ارزش ایجاد میکند.
تولید با استفاده از فناوری نانو فناوری نانو توانمندی تولید مواد، ابزار و سیستمهای جدید با دستیابی به کنترل سطوح مولکولی و اتمی با دقت باورنکردنی و استفاده از خواصی است که در آن سطح ظاهر میشود. از ویژگیهای این فناوری نوین امکان تولید و عرضه محصولات با دوام، مستحکم و مناسب با بهای تمام شده کمتر میباشد. تولید با کمک فناوری نانو منجر به کاهش هزینههای متغیر و افزایش هزینههای ثابت ساخت در مقایسه با شیوه تولید سنتی میگردد. در سال 1959 شیوه تولید و ساخت محصول از طریق مرتب کردن چیدمان اتمها با استفاده از فناوریهای جدید و کاربرد بیشتر اتوماسیون و دستگاههای رباتیک پیشرفته به منظور جبران کاهش نیروی انسانی در تمامی حوزههای فعالیت همراه با نقص بسیار کمتر، توسط ریچارد فینمن متخصص کوانتوم نظری (برنده جایزه نوبل) مطرح گردید. تولید محصول با استفاده از فناوری نانو به دلیل توانایی دستکاری ماهرانه تکتک اتمها و تفکیک و جایگزینی آنها در موقعیت مورد نظر، امکان تولید محصول با دستگاههای مونتاژ و بکارگیری رباتیک که با رایانه مرکزی مدیریت و کنترل میشود، را فراهم نموده و منجر به تولید بدون ضایعات و تقریباً بدون نقص با عمر مفید بسیار بالا و همراه با حداقل هزینه استهلاک و ارتقای چشمگیر کیفیت محصولات میگردد.
حسابداری ناب کاپلان (1988) بیان مینماید که یک سیستم مناسب هزینهیابی باید به گونهای بهای تمام شده محصول را محاسبه نماید که همه هزینههای مرتبط با آن محصول را در کل زنجیره ارزش واحد تجاری یکپارچه کند. وی بیان میکند که استفاده از هزینهیابی استاندارد برای تعیین بهای تمام شده محصول، مجموع منابع مصرف شده برای محصول را در نظر نمیگیرد، زیرا در این سیستم هزینههای سربار اغلب بر مبنای ساعات کار مستقیم تسهیم میشود و این امر میتواند منجر به محاسبه نادرست بهای تمام شده گردد. علاوه بر این سیستم هزینهیابی استاندارد برای کنترل عملیات و تصمیمگیریهای مدیران نیز مورد استفاده قرار میگیرد، ولی اقداماتی مانند بهرهوری نیروی کار (تفاوت بین ساعات کار واقعی و استاندارد) و مصرف ماشینآلات در خصوص تحلیل انحرافات میتواند رفتارهایی را تشویق کند که با اصول ناب در تضاد میباشد. علاوه بر این، در تصمیمگیری مدیران و انتخاب راهکارهای مناسب نیز عدم تسهیم صحیح سربار در هزینهیابی میتواند منجر به انتخاب نامناسب گردد.
حسابداری ناب حسابداری ناب معنای دو گانهای دارد: اول به کاربرد مفاهیم ناب در فرآیند حسابداری اشاره میکند که به معنای حذف موارد اضافی موجود در امور حسابداری است، دوم تغییر در سیستم حسابداری مدیریت سنتی را به گونهای نشان میدهد که با محیط ناب سازگارتر باشد. تعریف دوم به عملیات حسابداری برای ناب بودن تأکید دارد که گاهی هزینهیابی جریان ارزش نامیده میشود و مفهوم چالش برانگیزی برای شرکت به حساب میآید. جریان ارزش در سازمانها از طراحی محصول تا فروش و خدمات پس از فروش ادامه مییابد. حسابداری ناب به عنوان «روشهای حسابداری، کنترل، اندازهگیری و فرآیندهای مدیریت شرکت که بطور صحیح تفکر و اعمال ناب را منعکس مینماید»، تعریف شده است.
حسابداری ناب حسابداری ناب باید: 1) اطلاعات درست، بههنگام و قابل فهم را برای تشویق اجرای ناب و تغییرات مستمر در کل فرآیندهای سازمان، و برای تصمیمگیریهایی با هدف افزایش ارزش مشتری، رشد، سودآوری و جریانهای نقدی فراهم نماید. 2) از ابزارهای ناب برای حذف اتلاف منابع حاصل از فرآیندهای حسابداری با حفظ کنترلهای مالی ضروری استفاده نماید. 3) اصول پذیرفته شده حسابداری (GAAP)، مقررات گزارشگری برونسازی، و الزامات گزارشگری داخلی را بطور کامل رعایت نماید. 4) از فرهنگ ناب با تشویق سرمایهگذاری در نیروی انسانی، ارائه اطلاعات مربوط و قابل اجرا و تقویت بهبود مستمر در همه سطوح سازمان حمایت نماید.
اصول، روشها و ابزارهای حسابداری ناب
اصول، روشها و ابزارهای حسابداری ناب
اصول، روشها و ابزارهای حسابداری ناب
حسابداری ناب به منظور انتقال شفاف و به موقع اطلاعات،حسابداری ناب نیازمند اندازهگیری و گزارش عینی دادهها و مقادیر مالی و غیرمالی است. کارت امتیازدهی که غالباً در حسابداری ناب مورد استفاده قرار میگیرد، به صورت جداولی تهیه میشود، که در سطرهای آن جدول، مقادیری که باید اندازهگیری شود، و در ستونهای جدول، عملکرد هفتههای مورد بررسی، نمایش داده میشود، که این جداول بیانگر عملکرد عملیاتی، عملکرد مالی و نحوه استفاده از ظرفیت میباشد. نمونهای از کارت امتیازدهی در جدول صفحه بعد نشان داده شده است.
[ نمونهای از کارت امتیازدهی برای گزارشگری عملکرد هفتگی
حسابداری ناب بودجهبندی سرمایهای: رویکرد ناب در انتخاب پروژههای سرمایهای متفاوت از روشهای سنتی و استفاده از نرخ بازگشت سرمایهگذاری عمل میکند. سازمانهای ناب در انتخاب پروژههای سرمایهای از رویکرد فرآیند آمادهسازی تولید بهره میگیرند. فرآیند آمادهسازی تولید، روشی منظم برای طراحی یا طراحی مجدد فرایند یک محصول است که راهکارهای مختلفی برای مسأله ارائه مینماید. در این فرایند اغلب جنبههای متفاوت مسأله در نظر گرفته میشود زیرا راهحلهای متفاوتی وجود دارد، به عنوان مثال: رویکرد کاملاً مکانیزه، رویکرد کاملاً دستی، مشابه رویکرد جاری، مغایر با رویکرد جاری و غیره. نمونهای از کارت امتیازدهی مورد استفاده در بودجهبندی سرمایهای در جدول صفحه بعد ارائه شده است.
نمونهای از کارت امتیازدهی برای تعیین اثر سه راهکار متفاوت بر جریان ارزش
سیستم هزینهیابی حسابداری ناب شیوههای سنتی هزینهیابی محصول، هزینههای مشترک و عمومی (غیرمستقیم) را به محصولات تولید شده تخصیص میدهند و از آنجاکه هزینههای مشترک و عمومی تخصیص داده شده در این شیوهها هیچگونه ارتباط علت و معلولی با منابع تخصیص یافته به هر تقاضای خاص برای هر یک از محصولات ندارد، این شیوهها در تولید ناب مورد پذیرش قرار نگرفته است. تولید ناب بر جریان ارزش متمرکز میباشد. جریان ارزش مجموعهای از فعالیتهای دارای ارزش افزوده و بدون ارزش افزوده میباشد که محصول یا خدمت مورد نیاز مشتری را فراهم میکند. شرکت باید جریان ارزش بخشهای مختلف خود را شناسایی نماید تا بتواند از آنها به صورت بهینه بهرهمند شود. جریان ارزش شامل مجموعهای از فرایندها از زمان دریافت سفارش مشتری، تولید محصول و تحویل آن به مشتری میباشد.
سیستم هزینهیابی حسابداری ناب جریان ارزش، بر بخشی از فرآیند که ارزش ایجاد مینماید، تأکید داشته، ارزش و اتلافها، و همچنین جریان و موانع جریان را شناسایی نموده و بر خلق ارزش برای مشتری متمرکز میباشد. شرکتها به این دلیل از جریانهای ارزش استفاده میکنند که سیستم حسابداری مدیریت آنها را به طور مناسبی اصلاح نموده و هزینههای مواد مستقیم، دستمزد و سربار را برای هر جریان ارزش به طور واقعی ثبت میکند. در این سیستم نیازی به ردیابی و تخصیص هزینه های غیرمستقیم (مشترک و عمومی) نمیباشد، و کلیه هزینههای مرتبط با یک جریان ارزش به بهای تمام شده آن منظور میشود. هزینههای مشترک و غیرمستقیمی که خارج از جریان ارزش متحمل میشود (مثل دواير پشتيباني) و نمیتوان آن را بهطور مناسب به یک جریان ارزش تخصیص داد، به عنوان هزینههای تولید جریان ارزش منظور نمیشود. در هزینهیابی جریان ارزش از هزینهیابی استاندارد استفاده نشده و همچنین هزینه ظرفیت بلااستفاده (تفاوت بین ظرفیت عملی و مقدار تولید واقعی) به صورت جداگانه در صورت سود و زیان ارائه میشود.
سیستم هزینهیابی حسابداری ناب برای محاسبه میانگین بهای تمام شده هر واحد در یک جریان ارزش، جمع هزینههای جریان ارزش بر تعداد واحدهای تحویل شده محصول به مشتری تقسیم میگردد، در سیستم تولید ناب برای محاسبه میانگین بهای تمام شده هر واحد از تعداد محصولهای تحویل شده به جای تعداد محصول تولید شده استفاده میشود تا مدیریت تشویق به کاهش تعداد موجودیها گردد. اگر تعداد محصولهای تحویل شده بیشتر از تعداد تولید باشد، میانگین بهای تمام شده یک واحد کاهش یافته، همچنین موجودی پایان دوره نسبت به دوره مالی قبل نیز کاهش مییابد. همچنین اگر تعداد تولید بیشتر از تعداد محصولهای تحویل شده باشد، میانگین بهای تمام شده یک واحد محصول افزایش مییابد. نمودار صفحه بعد نمونهای از هزینههای موجود در هزینهیابی جریان ارزش را نشان میدهد، و تأکید آن بر هزینههای واقعی یک محصول میباشد.
ماشینآلات و تجهیزات پشتیبانی تولید دستمزد تولید مواد تولید جریان ارزش پشتیبانی عملیات تسهیلات و تعمیر و نگهداری سایر هزینههای متغیر سیستم هزینهیابی حسابداری ناب
سیستم هزینهیابی حسابداری ناب با بررسی نمودار جریان ارزش، وضعیت فرآیند موجود شناسایی شده، و براساس آن بخشهایی از فرآیند که نیاز به بهبود دارند نیز مشخص میشود. برای ترسیم نمودار جریان ارزش مشتریان مورد شناسایی قرار گرفته و نیازهای آنها درباره کمیت، کیفیت و زمان تحویل محصول مشخص میگردد. همانطور که قبلا نشان داده شده، معمولاً گزارشهای هفتگی، همراه با نتایج هفته جاری و نتایج چند هفته قبل و هدف نهایی با استفاده از شاخصهای مناسب ارائه میشود. هدف نهایی برای برنامههایی که گروه اجرایی برای بهبود مستمر ناب مدنظر دارد، مشخص میشود.
نمونهاي از صورت سود و زيان جريان ارزش
حسابداری بهای تمام شده از منظر فناوری نانو • مشخصه هاي توليد با فناوري نانو : • سرمایهگذاری بیشتر. • هزینههای ثابت اولیه به مراتب بیشتر از تولید سنتی و هزینههای متغیر کمتر . • در تولید نانو هزینههای قبل از تولید (تحقیق و توسعه، طراحی و مهندسی، تهیه منابع و امکانات و هزینههای ثابت) در مقایسه با تولید سنتی بیشتر است و در مقابل هزینههای خدمات پس از فروش (شامل هزینههای توزیع و فروش، گارانتی و ضمانت تولید و هزینه تعمیر و نگهداری) در سطح پایینتری میباشد. • در تولید با فناوری نانو مصرف مواد اولیه، هزینههای انبارداری و حمل و نقل، ضایعات و محصولات معیوب و مصرف انرژی کمتر بوده و هزینه دستمزد مستقیم حذف شده و سایر هزینههای ثابت و متغیر سربار ساخت در مجموع هزینههای تولید کاهشیافته، در نتیجه بهای تمام شده تولید کاهش خواهد یافت.
حسابداری بهای تمام شده از منظر فناوری نانو • مشخصه هاي توليد با فناوري نانو : • با فرض ثابت بودن بهای فروش در طول دوره در دو سیستم تولید سنتی و نانو، حاشیه فروش(CM) در تولید نانو بیشتر است و در نتیجه امکان دسترسی به وجوه نقد در آن بیشتر میباشد. • نقطه سربهسر در تولید نانو بالاتر از شیوه تولید سنتی است. • ارزش ریالی میزان فروش در نقطه سربهسر در تولید نانو بیشتر از تولید سنتی است. • شاخص سودآوری در تولید نانو بیشتر از تولید سنتی است. • با توجه به آنکه میزان سرمایهگذاری و هزینههای اولیه در تولد نانو بالاتر است، بنابراین زیان دورههای مراحل اولیه (قبل از افزایش حجم تولید و فروش و پوشش سرمایهگذاری و هزینههای ثابت اولیه آن) درتولید نانو بالاتر میباشد.
حسابداری بهای تمام شده از منظر فناوری نانو • مشخصه هاي توليد با فناوري نانو : • با توجه به آنکه هزینههای تولید با فناوری نانو کمتر است، بنابراین حاشیه فروش بالاتری نسبت به تولید سنتی خواهد بود. • افزایش سود در تولید با فناوری نانو به دلیل افزایش درآمد در مقایسه با تولید سنتی به مراتب بیشتر است.
خلاصه و نتيجه گيري با توجه به تغییرات سریع تکنولوژی و سرعت رقابت و روشهای مختلف تولید، تولید شرکتها به سوی تولید ناب پیش میرود که مستلزم پیادهسازی و اجرای حسابداری ناب میباشد. در حسابداری ناب، شرکتها به دنبال ساده کردن فرایندهای حسابداری خود، بررسی موجودیها و اجرای سیستم JIT و حذف تخصیص هزینههای عمومی و مشترک (سربار) از طریق پیادهسازی هزینهیابی مبتنی بر جریان ارزش میباشند. شرکتهایی که از حسابداری ناب استفاده مینمایند از اطلاعات بهتری برای تصمیمگیری برخوردارند، آثار مالی واقعی تغییرات ناب را ارائه نموده و بر ارزشهای ایجاد شده برای مشتریان تأکید میورزند.
سوره الانفطار آیه 6 تعالي ، سفري بي پايان است از توجه و حوصله شما سپاسگزارم