170 likes | 390 Views
اول خداست. بررسی دیدگاههای سازمانی و موانع گسترش شبکههای اجتماعی در سازمانهای ایران (مطالعه موردی: شبکه هنر؛ شبکه اجتماعی تخصصی هنرمندان حوزه هنری). جلال سمیعی. مقدمه.
E N D
بررسی دیدگاههای سازمانی و موانع گسترش شبکههای اجتماعی در سازمانهای ایران(مطالعه موردی: شبکه هنر؛ شبکه اجتماعی تخصصی هنرمندان حوزه هنری) جلال سمیعی
مقدمه شبکههای اجتماعی یا همان تارهای عنکبوتی ارتباطی در فضای وب، روزبهروز در حال گسترش در بین قشرهای مختلفاند. بسیاری از هنرمندان نامآشنا هم، همانگونه که خود را بینیاز از حضور در فضای وبسایت و وبلاگ نمیدیدند، در فیسبوک و توییتر و اینستاگرام و دیگر شبکههای اجتماعی حضور فعال و رسمی دارند.
شبکه هنر پروژه راهاندازی شبکه اجتماعی تخصصی هنرمندان ایران با نام شبکه هنر در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی از زمستان 1389 شروع شده است. www.ehonari.com
اهداف پژوهش • هدف یکم: بررسی دیدگاهها و میزان شناخت مدیران فرهنگی و هنرمندان از شبکههای اجتماعی و کارکردهای آنان • هدف دوم: بررسی موانع راهاندازی شبکۀ اجتماعی تخصصی هنرمندان • هدف سوم: ارائۀ پیشنهادهایی برای کاهش موانع راهاندازی یک شبکه اجتماعی تخصصی
پرسشهای پژوهش • پرسش یکم: میزان شناخت مدیران فرهنگی و هنرمندان از شبکههای اجتماعی، بهویژه شبکههای تخصصی، چقدر است؟ • پرسش دوم: میزان فعالیت مدیران فرهنگی و هنرمندان در شبکههای اجتماعی، بهویژه شبکههای اجتماعی تخصصی، چقدر است؟ • پرسش سوم: دیدگاه رسمی و کلان نظام مدیریتی حاکم درباره شبکههای اجتماعی چیست و در سیاستگذاریها چه نقشی دارد؟
پرسشهای پژوهش • پرسش چهارم: مهمترین موانع گسترش شبکههای اجتماعی تخصصی در سازمانها (مورد خاص مطالعه: حوزه هنری) چیست؟ • پرسش پنجم: چه راهکارهایی برای کاهش موانع گسترش شبکههای اجتماعی تخصصی وجود دارد؟
ابزار و روش پژوهش • یک - مطالعه اسنادی درباره قوانین و دیدگاههای رسمی مربوط به شبکههای اجتماعی • دو – مصاحبه عمیق و پرسشنامه در سه بخش جامعه هدف: • مدیران فرهنگی (مدیران رسمی نهادهای فرهنگی یا مدیران پروژههایی که با کار اینترنت و شبکههای اجتماعی مرتبطند) • هنرمندان • و دستاندرکاران شبکههای اجتماعی، اعم از کاربران حرفهای و متخصصان فنی و تحلیلگران ساختارهای آنلاین.
یافتههای پژوهش مهمترین گزارههای یافتهشده در این پژوهش را میتوان در سه گروه طبقهبندی کرد؛ یعنی استخراج نتایج از مصاحبهها و اسناد سازمانی ما را به این گزارهها، بهعنوان مهمترین موانع بهکارگیری و گسترش شبکههای اجتماعی در سازمانها رسانده است. شرح این گزارهها در ارائه مقاله تفصیلی پژوهش خواهد آمد.
الف - موانع سازمانی • نبود سیاستگذاری شفاف حاکمیت درباره شبکههای اجتماعی • فیلترینگ و محدودیت اینترنت در سرعت و دسترسی • اولویتنداشتن فضای مجازی در بودجهها • بیتمایلی سازمانها به شفافسازی ذاتی اینترنت • ناگزیری فرایند تأیید عضویت و آثار
ب - موانع مربوط به کاربران • نبود سواد رسانهای کافی برای کاربری • مهمندانستن شبکه اجتماعی • محافظهکاری و نگرانی کاربران درباره حضور رسمی در شبکههای اجتماعی • دیدگاه منفی نسبت به تأثیر آنلاینبودن بر روابط خانوادگی
پ - موانع مشترک سازمانی و کاربرها • نبود زیرساختهای فنی لازم در ادارهها و خانهها • نشناختن کارکردهای شبکه اجتماعی (اصطلاحاً: شناخت در حد فیسبوک) • تمایل سازمانی بیشتر به کار محفلی بهجای کار تولیدی
جمعبندی بسیاری از موانع سازمانی بر سر راه گسترش شبکههای اجتماعی به نبود بودجه و حتی مهمندانستن گسترش کار در فضای مجازی مربوط نیست؛ بلکه گرفتاری اصلی همین دیدگاههای منفی نسبت به اینترنت، و بهویژه شبکههای اجتماعی، در سازمانهاست. سازمانهای ایران، که بیشترشان دولتی یا ناگزیر تحت تسلط ساختار دولتیاند، دو مانع کلی و مهم برای گسترش شبکههای اجتماعی دارند:
جمعبندی • بلاتکلیفی دیدگاه رسمی و حاکمیتی درباره کار آنلاین • شفافسازی ذاتی اینترنت، که با قدرت عرفی مدیرانی در تناقض استکه هرچه مبهمتر کار کنند، قدرتمندتر شناخته میشوند.