1.53k likes | 2.33k Views
بسم الله الرحمن الرحیم. السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه. دکتر مهدی عليزاده پزشک و هیأت علمی دانشکده طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی تهران. تعریف حکمت. (در زمان گذشته) حکمت به مجموعه دانشهای زمان اطلاق می شد. حكمت و حكيم. تعريف (حد) طب از ديدگاه حكما. طب علمی است...
E N D
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه
دکتر مهدی عليزاده پزشک و هیأت علمی دانشکده طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی تهران
تعریف حکمت (در زمان گذشته) حکمت به مجموعه دانشهای زمان اطلاق می شد
طب علمی است... • که طبيب بدان علم اندر حالهای مردم و درستی و بيماری او نگاه کند(احوال بدن انسان را از حیث سالم یا بیمار بودن بشناسد)... • تا چون درست باشد؛ تندرستی بر وی نگاه دارد ... • و چون بيمار گردد او را به حال تندرستی باز آرد ... • چندانکه ممکن گردد.
موضوع طب شناخت اسباب تن درستی و بيماری و احوال آن و کيفيـت تصرف اندر آن
طبقه بندي علم طب از ديدگاه حكما • نظری( علمی): علم مبانی و اصول بدن و کارکرد آن بدون قصد یا انجام عمل • امور طبیعیه: ارکان، امزجه، اخلاط، اعضا، ارواح، قوا و افعال(هستی و قوام و حفظ کمالات جسمی بدن به آن وابسته است) • احوال صحت و مرض • اسباب و علل: اسباب صحی و مرضی(سته ضروریه) • دلایل و علایم: نشانه های صحت و بیماری • عملی: علم چگونگی و طریقه انجام عمل پیشگیری یا درمان بدون انجام آن: • حفظ الصحه • معالجات: • تدبیر با سته ضروریه • دارو درمانی • درمان با اعمال یداوی یا کارهای دستی(غمز، دلک، فصد و حجامت، جراحی، کی، زالو)
بدن انسان جسمی مرکب از : • مادت • صورت
فایده طب ياری دادن طبيعت و حفظ کردن سلامتی و درمان بیماری به استعمال چيزهای سودمند و دور داشتن چيزهای زيان کار
فایده جزء علمی و عملی طب جزء علمی: • شناخت تن درستی • و بيماری • و اسباب هر دو جزء عملی: • طبيعت را چگونه ياری توان داد • و تن درستی را چگونه نگاه توان داشت • و بيماری را چگونه زايل توان کرد • بداند که چگونه عمل کند
موضوع طب شناخت اسباب تن درستی و بيماری و احوال آن و کيفيـت تصرف اندر آن
اسباب اربعه جمله کاينات • اسباب مادّتی • اسباب فاعلی • اسباب صوری • اسباب تمامی يا غايی
اسباب تمامی يا غايی اسباب فاعلی اسباب صوری اسباب مادّتی
اسباب طبیعت(قوه مدبره بدن) • اسباب فاعلی: مسبب الاسباب –> روح شرعی-> طبیعت -> اسباب سته ضروریه • اسباب مادّتی: • ارکان(1) • اخلاط(3) • اعضا(4) • ارواح(5) • اسباب صوری: • امزجه(2) • قوا(6) • اسباب تمامی يا غايی: • افعال(7)
اسباب فاعلی سلامتی هرگاه: کيفيت مناسب و کمّيت مناسب و زمان مناسب باعث حفظ سلامتی انسانها باشد
اسباب فاعلی بیماری هرگاه: کيفيت نامناسب يا کمّيت نامناسب يا زمان نامناسب باعث بیماری شود
اسباب فاعلی اسباب الستّه الضروريه
اسباب الستّه • هوا و آنچه به آن پيوسته است احوال: شهرها جايها فصلهای سال • طعام وشراب • حرکت و سکون • خواب و بيداری • احتباس و استفراغ • اعراض نفسانی
اركان امور طبيعيه امزجه اخلاط اعضاء ارواح قوا افعال
جوهر و عرض • ماده: جوهر • کیفیت (چگونگی): عرض
يکسانی مادت(جوهر) ؛ گوناگونی صورت(عرض) ماده/ گوهر صورتهای مختلف
کیفیـات انواع كيفيات: رنگ، بو، مزه... • کیفیت مشترک: در همه اجسام مثل سبکی و سنگینی • کیفیت غیر مشترک: لزوما همه اجسام آن را ندارند و ملاک قیاس اجسام نمی توانند قرار بگیرند. مثل رنگ و بو
کیفیات چهارگانه • گرمی: ویژگی تفارق اجزاء جسم • سردی: انجماد و کثافت اجزاء جسم • خشکی: ویژگی شکل دهی و ثبات اجزاء • تری: ویژگی سیالیت و روانی اجزاء
کیفیات فاعله در برابر کیفیات منفعله
گرمی سردی
خشكـی تری
گرمی و تری گرمی و خشكی معتدل سردی و تری سردی و خشكی
عنصری مثل هوا عنصری مثل آتش عنصری مثل خاك عنصری مثل آب
کیفیت غالب و بارز در برابر کیفیت مغلوب و پنهان
تعريف عناصر(ارکان) • اجسام بسيطی که غير قابل تقسيم به اجسام مختلفه بوده و اجزای اوليه بدن انسان و غير انسان را تشکيل می دهند.
آیا از دیدگاه فلسفی عناصر جدول مندلیف هم می توانند عنصر باشند؟
سبک مطلق سبک سبک نسبی سنگین نسبی سنگین سنگین مطلق
خاک عنصری • طبع: سرد و خشک • منفعت: • هرچيز بدو پای دار گردد(استحکام و پایداری) • برآن نهاد که بنهند،بماند(ثبات و حفظ اشکال و شکل دهی)
آب عنصری • طبع: سرد و تر • خاصيت: • آسان پراکنده شدن و آسان بهم باز آمدن و جمع شدن(تعريف تری) • زود نقش پذيرفتن و زود از دست دادن* • خلاصه:شکل پذیری و قابلیت انعطاف • شاهد بالینی ص 26 مروری بر کلیات
هوای عنصری • طبع:گرم و تر • منفعت: • ايجاد سبکی، تخلخل و گشادگی در هرچيز که با آن در آميزد
آتش عنصری • طبع:گرم و خشک • منفعت: • آميختن با اشياء و لطيف نمودن آنان • پختن اشياء • رسانيدن اشياء • نفوذ اجزای هوا به قدرتش درون اجسام و ايجاد تخلخل • شکستن غايت سردی آب و خاک عنصری