280 likes | 510 Views
بسم الله الرحمن الرحیم. سازگاریهای عصبی-عضلانی در تمرینات همزمان قدرتی و استقامتی در مقابل تمرین قدرتی. هدف تحقیق.
E N D
سازگاریهای عصبی-عضلانی در تمرینات همزمان قدرتی و استقامتی در مقابل تمرین قدرتی
هدف تحقیق هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیرات تمرین ترکیبی قدرتی و استقامتی در مقابل تمرین قدرتی به تنهایی روی سازگاریهای عملی و ساختاری سیستم عصبی –عضلانی در مردان در طول یک دوره تمرینی 21 هفته ای بوده است، در حالی که کل تناوب تمرین طی این مدت دریک سطح پایین نگه داشته شده بود.
مقدمه تمرینات استقامتی طولانی مدت : افزایشحداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) افزایش فعالیت آنزیمهای هوازی عضله افزایش ذخیره سازی گلیکوژن درون عضلانی افزایش چگالی شبکه مویرگی افزایش میتوکندریها
تمرینات قدرتی : • در سازگاریهای هایپرتروفی عضله وعصب که مسئول بهبود قدرت عضلات تمرین کرده هستند، نقش دارد. • حتی دربعضی تحقیقات اظهارشده است که ممکن است درافزایش قدرت عضله مخالف نیزنقش داشته باشد. به طورکلی با انجام تمرینات همزمان : • تغییردرCSA عضله کم است وهایپرتروفی تارهای عضله کاهش می یابد. • به طور خاص Kraemerوهمکارانش نشان داده اندکه تمرین ترکیبی هایپرتروفی تارهای نوع 1 راکاهش می دهد.
تمرینات همزمان تنها دردوره های کوتاه مدت ممکن است روی سازگاری درقدرت ، هایپرتروفی عضله وافزایش فعال سازی عصبی درنتیجه تمرینات قدرتی تاثیر نداشته باشد. • McCarthy وهمکارانش نشان دادند زمانی که تمرینات ترکیبی فقط 3 روز درهفته انجام شوند هیچ ناسازگاری وجود ندارد. بنابراین تناوب وشدت هر تمرین ممکن است روی سطح مداخله تاثیر بگذارد. • اساس فیزیولوژیکی برای این موضوع ممکن است به ارتباط میان افزایش سطح هورمونهای کاتابولیکی با کاهش تغییر در CSA عضله اسکلتی نسبت داده شود.
روش شناسی تحقیق آزمودنیها : 2گروه افراد انتخاب شدند: • گروه اول 16 نفر، گروه تمرین قدرتی (S) • گروه دوم 11نفر،گروه تمرین ترکیبی استقامتی و قدرتی (SE)
طرح تحقیق • کل دوره تحقیق : 22هفته • هفته اول ← دوره کنترل، هیچ تمرین آزمایشی انجام نشد وافراد فعالیتهای جسمانی عادی خودشان را انجام می دادند : ( پیاده روی،دویدن، دوچرخه سواری، شنا وایروبیک) • در این دوره اندازه گیری های اولیه انجام شد که شامل موارد زیر است :
اندازه گیری قدرت عضلانی • افراد قبل از تست، 2 تا 3 انقباض برای گرم کردن انجام می دادند. • منحنی نیرو- زمان، حداکثر سرعت تکامل انقباض ایزومتریک (RFD) ، وحداکثر نیروی ایزومتریک عضلات بازکننده پا دوطرفی(بازکننده های ران، زانو ومچ پا) روی یک دینامومتر الکترومکانیکی اندازه گیری شد. • حالت اندازه گیری ←حالت نشسته طوری که زاویه ران 110ْبود • با فرمان شروع افراد انقباض کانسنتریک پا را از یک حالت خمیده 70 درجه شروع می کردند و سعی می کردند که آن را به حالت اکستنشن کامل 180 در مقابل مقاومت تعیین شده بوسیله بارانتخابی روی weight stack در آورند. • در این تست از انقباض یک تکرار بیشینه (1RM) استفاده شد.
تست حداکثر گشتاور ایزومتریک زانو ←دینامومتر200 دیوید • حداکثرنیرو در حین اکستنشن ایزومتریک دوطرفی پا وفلکشن ایزومتریک یک طرفی زانو (راست) ثبت شد. • حداکثرRFD(N.s-1) نیز محاسبه شد و به عنوان حداکثر افزایش در نیرودریک دور زمانی ms500 تعریف شد. اندازه گیری EMG • اندازه گیری EMG ←عضلات عمل کننده اصلی (VL)پای راست وچپ و عضله عمل کننده مخالف (BF) در پای راست در حین اکستنشن دوطرفی و یک طرفی. • iEMG←1- عمل ایزومتریکی برای اولین ms500 از شروع انقباض 2- حداکثر نیروی دوره انقباض ایزومتریک (ms1500-500)
سطح مقطع عضله • ←CSAدر عضله QF)) با استفاده از MRI قبل و بعد از 21هفته تمرین اندازه گیری شد. • تصاویر MRI در فاصله های 15/1 طول ران، درسطوح 15/1تا 15/15 از آن اندازه گیری شد. • نمونه های تکه برداری سوزنی ازعضله قبل وبعد ازدوره تمرینی گرفته شد. این نمونه ها از عضله (VL) درپای راست گرفته شدند.
اجرای هوازی • تست VO2max با استفاده از دوچرخه کارسنج برای گروه SE انجام شد ونمونه های خونی از نوک انگشت افراد درهر دو دقیقه برای انداره گیری غلظت لاکتات خون وتعیین آستانه هوازی و غیر هوازی گرفته شد. آنتروپومتری • درصد چربی بوسیله اندازه گیری ضخامت چربی زیر پوست در چهار • قسمت متفاوت از بدن بدست آمد.
تمرینات قدرتی • تمرین قدرتی طول 21هفته ، دو بار در هر هفته انجام شد. هر جلسه تمرین شامل دو تمرین برای عضلات اکستنسور پا بود . تمرین استقامتی تمرین استقامتی نیز دو بار در هفته انجام شد .
ویژگیهای جسمانی نتایج هیچ تغییرمعنی داری درتوده چربی بدن یادرصد چربی درگروه Sمشاهده نشد. اما در گروه SE کاهش معنی داری (001/0 و 05/0 <p) در درصد چربی مشاهده شد.
مقادیر یک تکراربیشینه اکستنشن دوپا در دوره کنترل یک هفته ای ← بی تغییر • دوره 21هفته ای : گروه S← افزایش %21 گروه SE←افزایش %22
حداکثرنیروی ایزومتریک بازکننده دوپا • گروه S← افزایش% 22 (001/0 < (p • گروه SE←افزایش % 21 (001/0 <p ) • میانگین نسبی افزایش دردو گروه تفاوت معنی داری از یکدیگر ندارند.
iEMG در VL پای چپ • گروه S←%19 (05/0 <p) • گروه SE←%22 (001/0<p)
حداکثر RDF و نیروی میانگین در ms 500 اول • گروه ← Sافزایش در RDF (01/0 <p ) ←افزایش در میانگین نیرودر ابتدای ms500 (01/0<p) • گروه SE←بدون تغییر • تغییرات میان دوگروه بصورت معنی داری تفاوت داشت (001/0 <p)
گروه S← میانگین iEMG درعضله VL راست درms500 اول عمل ایزومتریک افزایش یافت. • گروه SE←بدون تغییر • iEMG برای پای چپ تنها در گروه S افزایش داشت.
گروه S←افزایش %18 گروه SE←افزایش %22 گروه S←افزایش غیرمعنی دار %20 در حداکثر iEMG عضله BF گروهSE←افزایش غیرمعنی دار %13 در حداکثر iEMG عضله BF گروه S← افزایش معنی دار در RFD (01/0 <p) گروه SE ←بدون تغییر در RFD تغییر بین گروهها به طور معنی داری اختلاف داشت(001/0<p) حداکثرنیروی خم کننده در یک پا
iEMG عضله مخالف • درگروه S فعالیت BF از نظر ریاضیاتی تغییر نداشت • در گروه SE فعالیت BF کاهش نشان داد
CSA عضله • CSA عضله QF در دوره تمرین در تمام طول عضله در هر دوگروه افزایش نشان داد • میانگین نسبی افزایش در CSA این عضله از یکدیگر تفاوت معنی داری نداشت
ویژگیهای تار عضله • ارزش درصدی توزیع تار عضله در VL تغییر معنی داری قبل وبعد از دوره تمرینی در گروههای S وSE نداشت. • گرایش برای کاهش درصد تارهای نوعIIb در هر دو گروه وجود داشت. • میانگین CSA تارهای نوع I وIIa وIIb بعد از دوره تمرینی 21 هفته ای • افزایش نشان داد. وافزایش در دوگروه بایکدیگر تفاوت نداشت.
VO2max • درگروه SE افزایش %5/18 داشت • حداکثرتوان دراجرای بیشینه تا%5/17افزایش داشت • شدتی که آستانه هوازی وبی هوازی رانشان می دهد تا%16درگروه S وتا%14 درگروه SE افزایش داشت • هیچ تغییر معنی داری درحداکثرضربان قلب در آستانه هوازی یا بی هوازی دیده نشد.