470 likes | 729 Views
بسم الله الرحمن الرحیم. موضوع: حیات پس از مرگ نام درس: جهان دیگر استاد راهنما: سرکار خانم حکیم زاده گردآورنده: مریم حاجی پور ششم 1. فهرست مطالب: علت ترس از مرگ شب اول قبر چیست؟ درشب اول قبر چه اتفاقی می افتد که همه از آن وحشت دارند آیا شب و روز در آن زمان مفهومی دارد.
E N D
موضوع: حیات پس از مرگ نام درس: جهان دیگر استاد راهنما: سرکار خانم حکیم زاده گردآورنده: مریم حاجی پور ششم 1
فهرست مطالب: علت ترس از مرگ شب اول قبر چیست؟ درشب اول قبر چه اتفاقی میافتد که همه از آن وحشت دارند آیا شب و روز در آن زمان مفهومی دارد. فشار قبرچیست آیا فشار قبر در مورد همه صدق میکند. چه عواملی باعث فشار قبر چیست؟ عوامل کاهش فشار فبر چیست؟ فلسفهی وجودی عالم برزخ چیست؟ ارواح در برزخ چگونه زندگی میکنند؟ در برزخ چه اعمالی به کار اموات میآید؟ چه هدیههایی برای اموات مفید است؟ چشم اندازی از قیامت؟ نفخ صور در روز قیامت؟ ده گروه در روز قیامت از هول و ترس در امان هستند؟ مرحله حشر فیامت در قیامت چند موقف وجود دارد اعمالی که باعث تکفیر گناهان میشود اعمالی که باعث حبط میشود
مقدمه میخواهیم در مورد مهمترین بخش زندگی مان بحث کنیم درست است که پارهای از زندگی مان را دنیا میدانیم ولی بخش اعظم و مهم زندگی ما پس از مرگ است ما معتقدیم که یک ابدیتی در پیش است ابدیتی که تمام زندگی دنیا در مقابل آن به اندازهی پلک زدنی هم می نیست در منابع دینی ما بطور بسیار جدی به یاد مرگ پر داخته شده است. در حدود یک هزار و دویست آیه در فرآن میبینی که اسمی از مرگ منازل و نراحل بعد از مرگ آمده است بعد از مسئله توحید مسئلهای از مهمتر از مسئلهی یاد نرگ نداریم اگر کسی به یاد مرگ نباشد معنایش این نسیت که مرگ به سراغش نمیآید یاد مرگ باعث نشاط و زنده دلی میشود و بر خلاف آنچه قصور میشود که یاد مرگ باعث تلخکامی میشود یاد مرگ باعث سبکبالی میشود اکثر روایت و آیات مربوط به معاد و مرگ در سورههای مکی قرآن است یعنی سیزده سالی که پیامبر ر مکه بود و سخت ترین دوران را نیگذراند. هیچ عاملی از نظر تربیتی و رشد و اهمیت یاد مرگ سازنده و مربی نیست
علت ترس ما از مرگ چیست ؟ این یک چیز عمومی است که همه ی افراد یک ترس و وحشتی از مرگ دارند . حتی برخی از افراد از نام مرگ هم فراری هستند . ما به طور کلی دو جور ترس از مرگ داریم . بعضی از ترس ها ، ترس هایی هستند که ارزش و تقدسی ندارند و باید کاری کنیم که به تدریج از بین بروند . ولی برخی از ترس ها مقدس هستند . منشأ برخی از ترس ها بدلیل بی ایمانی ، جهالت و ضعف و نقصی است که دردرون انسان وجود دارد. در موارد زیادی در روایات به اینگونه ترس ها اشاره شده است . در روایت داریم که امام هادی (ع) به بالین یکی از دوستان خود که در حال احتضار بود رفتند . او خیلی گریه می کرد و می ترسید . یک کسی از حضرت سوال کرد که چرا ما اینقدر از مرگ می ترسیم ؟ امام فرمودند : از مرگ می ترسیم به این خاطر که نمی دانیم چیست و آن را نمی شناسیم.
بسیاری از دلایل ترس از مرگ جهالت است . در روایتی امام جواد (ع) فرمود : مانند بچه ای است که چون خاصیت دارو را نمی داند از آن فراری است . اما آن کسی که عاقل است و می فهمد که آن دارو او را از رنج خلاص می کند به استقبال آن می رود . گاهی اوقات سبب آن جهل است و گاهی نیز تعلقات شدید به دنیا است .یکی دیگر از علل ترس از مرگ که خیلی شیوع دارد ، گناهان ، ظلم ها و آلودگی هایی است که در وجود انسان است . همه ی ما می دانیم که پس از مرگ میهمان سفره ی خود هستیم و بعد از مرگ دست پخت خودمان را مقابل ما می گذارند . چیزی غیر از اعمال ما نیست . اگر خوب باشد و آن را در دنیا خوشمزه درست کرده باشیم که کار خودمان است و اگر هم تلخ باشد که باز هم کار خودمان است.
امام مجتبی (ع) چرا ما از مرگ بدمان می آید و هرگاه حرف می زنیم می گوییم نمی خواهیم بمیریم. حضرت فرمودند : چون شما خرابکاری کرده اید و این طرف را آباد کرده اید و می ترسید که از یک جایی که آباد شده به یک جای خراب بروید یکی از بهترین چیزهایی که می تواند جلوی گناهانی را که به عادت تبدیل شده و هم چنین محبت به دنیا را بگیرد ، همین یاد مرگ بودن و شنیدن موعظه های در رابطه با مرگ است . همچنین خواندن برخی دعاها که ما را به یاد مرگ می اندازد . من توصیه می کنم مناجات حضرت امیرالمومنین در مسجد کوفه را دوستان زیاد بخوانند . در این مناجات امیرالمومنین تعبیرات قرآنی را جمع آوری کرده است . اگر این تعبیرها را ما بخوانیم و دقت کنیم واقعاً موثر است . باید به مرور منشأ این ترس را از بین برد تا خود آن از بین برود . اما یک ترسی هم است که برخی از اولیاء خدا داشته اند . این ترس ، ترس مقدسی است . شما شنیده اید که مومن باید خوف و رجا داشته اتفاقاً ترسی است که ناشی از معرفت و ایمان بالا است . گاهی اوقات می ترسیدند به این خاطر که می دانستند بعد از مرگ بر چه عظیمی وارد می شوند باشد . ترسی که مومن از مرگ دارد جنس آن متفاوت است
شب اول قبر چیست ؟ هر مسلمان معتقدی می داند که در آینده ی دور یا نزدیک با چنین شبی روبرو خواهد بود . ما در روایات داریم که کلمه ی قبر همان عالم برزخ است . این قبری که حفره ای است در قبرستان و بدن مادی را در داخل آن قرار می دهند . دیگر با این بدن دنیایی کاری ندارند و نظام دنیا برچیده می شود . یک نظام کامل تری بعنوان عالم برزخ افتتاح می شود . فشار قبر ، سوال اول قبر، وحشت قبر و تعبیراتی از این قبیل ، مراد برزخ است . اامام صادق (ع) سوال کردند که برزخ چیست فرمود: برزخ همان قبر است ، از هنگام مرگ تا قیامت.شب اول قبر همان شبی است که فرد را دفن کرده اند . عالم برزخ بر خلاف قیامت شب و روز دارد
در قیامت خورشید و ماه و شب و روز برچیده می شود . اما در برزخ هنوز شب و روز وجود دارد . در قرآن در رابطه با فرعونیان داریم که آنها صبح و شام بر آتش عرضه می شوند . امام صادق (ع) فرمود: این آیه مربوط به برزخ است که صبح و شام گفته است ، چون قیامت روز و شب ندارد . در برزخ چون اولین شبی است که فرد با یک عالم ناشناخته و موجودات ناشناخته برخورد می کند و شب بودن نیز مزید بر علت است .پیامبراکرم(ص) فرمود: شدیدترین ساعات بر میت شب اول قبر است . این همان شب اولی است که او را دفن می کنند. اما چون تحیری دارد که هنوز خود را نیافته و نمی خواهد در آن قبر زندگی کند ترس دارد . البته تعلق روح به بدن تعلق تدبیری نیست به آن معنا که بدن را مدیریت کرده و بتواند حرکت کند . اما انسی که از قبل بوده برقرار است . لذا کسانی که به زیارت قبر متوفی می آیند، میت متوجه می شود و با آنها انس دارد .
از امام صادق (ع) پرسیدند که بعد از مرگ چطور زندگی می کنیم ؟ حضرت در یک روایتی فرمودند : در یک بدن هایی مثل بدن های دنیایی . بهترین مثال شبیه همان چیزی است که در خواب می بینیم. امام صادق (ع) فرمود : ارواح مومنین در یک اتاق هایی مربوط به بهشت برزخی از غذاهای آنجا می خورند . از نوشیدنی های آنجا می آشامند آنجا زندگی هر نفر فردی است . یعنی هر کسی در گرو اخلاقیات ، عقاید و اعمال خود است . زندگی اجتماعی به این معنا که به یکدیگر وابسته بوده و به هم کمک کنیم وجود ندارد . اما می تواند به صورت جمعی بوده و در کنار هم جمع شویم و یکدیگر را ببینیم
جزو لذت های بهشت برزخی این است که افراد یکدیگر را دیده و با هم انس بگیرند . این یک لذتی است که شامل حال مومن می شود . از طرف دیگر شخصی که دچار جهنم و عذاب برزخی می شود هم خوردن و آشامیدن دارد اما این خوردن و آشامیدن برای او عذاب است . درزندگی برزخی تکامل و رشد وجود دارد . اما تکامل برزخی ، تکامل عملی نیست تکامل معرفتی و علمی است . یعنی مرحله به مرحله حجاب ها کنار رفته و اسراری برای فرد کشف می شود . افرادی که اهل بهشت هستند با دیدن و فهمیدن لذت آنها بیشتر می شود فشار قبر چیست ؟ آیا فشار قبر در مورد همه صدق می کند ؟ فشار قبر یکی از مسلمات عقاید ماست و ما این قدر در این زمینه روایات داریم که تردید در آن نیست . فشار قبر الزاما به این معنا نیست که این فشاری بر روی قبر خاکی بیاید . در واقع فشار قبر گرفتاری ها ،سختی ها و عذاب هایی است که شخص در اوایل ورود به عالم برزخ بخاطر آلودگی ها و تعلقاتی که در دنیا داشته است دارد.
اصل فشار هم برای افراد فرق می کند . فردی که تعلقاتش به دنیا بسیار کم است این فرد فشار قبر ندارد یا کمی دارد . پس عالم برزخ فشاری به کسی نمی آورد . این فشار ، انعکاس و پژواک دنیا است که در عالم برزخ به ما برمی گردد . آلودگی ها و تعلقات ما در دنیا تبدیل به فشار درعالم برزخ می شود. تنگی یا وسعت قبر بسته به کوچکی با بزرگی روح ماست . روحی که در این دنیا کوچک است یعنی روحی که حسادت و کینه دارد و در همین دنیا هم با خودش درگیر است ، این فرد وقتی به عامل برزخ برود فشارهای خودش را منتقل می کند و فشار قبر او همین است ولی روحی که بزرگ است یعنی گذشت دارد و از کسی کینه ندارد و به دیگران اعتماد دارد ، این فرد در همین دنیا برایش بهشت است . یک دسته از روایات ما می گویند که همه فشار قبر دارند ولی یک دسته از روایات می گویند که همه فشار قبر ندارند.
امام صادق (ع) فرمود : ما از فشار قبر به خدا پناه می بریم . خیلی کم هستند که فشار قبر نداشته باشند . روایت دیگری از امام صادق (ع) است که می فرماید : مومن فشار قبر ندارد . این روایت ها با هم تضاد دارند . و تضاد آنها این طور حل می شود که مومنین با هم اختلاف دارند . بعضی از مومنین تعلق خاطر به دنیا دارند و بعضی ها اصلا به دنیا تعلق ندارند که این افراد خیلی کم هستند . اگر کسی تعلقش به دنیا کم است. فشار قبر آنها خیلی کم است . کسانی که تعلق به دنیا زیاد داشته اند ، آنها طول می کشد تا اعتیادشان به دنیا کم بشود . پس فشار قبر یکی ارتباط مستقیم با دلبستگی به دنیا دارد که این خیلی مهم است و دیگری آلودگی های اخلاقی باعث عذاب های ما در قبر می شود. فشار قبر عذابها ، سختی ها و گرفتاری هایی است که بخشی از آن به آلودگی های اخلاقی و رفتاری و اعتقادی ماست ولی بخشی دیگر آن بخاطر انس به دنیا است و کنده شدن از دنیا برای او سختی دارد .
چه عواملی باعث فشار قبر می شود ؟ بطور کلی فشار قبر ، سختی ها و عذاب ها نتیجه ی دلبستگی ، تلقات و آلودگی های ماست . اما در روایات بطور خاص روی چند چیز دست گذاشته شده است که باعث فشار قبر می شود و ازعوامل فشار قبر هستند یکی بحث غیبت است که در روایات از آن نام برده شده است و گفته شده که یک سوم فشار قبر بخاطر غیبت است . یکی دیگر از عوامل این است که زن یا شوهر بی جهت از همسرش کناره گیری بکند و وظایف مربوط به زناشویی انجام گرفته نشود . عامل دیگر فشار قبر بداخلاقی و تندی و خشونت نسبت به خانواده است عامل بعدی اسراف کردن نعمت های خداست .عامل دیگر فشار قبر سبک شمردن نماز است .البته مصداق مهم سبک شمردن نماز همان است که یکی درمیان نماز می خواند که گاهی در وقت می خواند و گاهی خارج از وقت می خواند . عوامل دیگری که باعث فشار قبر می شود بی مبالاتی نسبت به نجاست است
عوامل کاهش فشار قبر چیست ؟ از عوامل رفع فشار قبر صدقه و نماز شب اول قبر برای میت است . دیگری نماز شب است که اگر فرد خودش بخواند فشار قبر او برداشته می شود . دیگری خواندن قرآن است سوره ی یاسین و ملک و سوره ی تکاثر هنگام خوابیدن و مداومت بر خواندن سوره ی زخرف . هم چنین قرآن خواندن بر سرقبر مرده بخصوص خواندن سوره ی یاسین و ملک . دیگری پاشیدن آب روی قبر بخصوص هنگام دفن و هر بار که برای زیارت اهل قبور می رویم دیگری مرگ از ظهر پنجشنبه تا ظهر جمعه است . هر کس بین او دو وقت فوت کند خدا عذاب را از او بر می دارد
دیگری هدایا و خیرات و مبراتی است که زنده ها به برای متوفا هدیه می کنند مثل نماز و خیرات یکی دیگر از عواملی که رفع فشار قبر می کند در مورد خانم ها است . پیامبر فرمود که سه دسته از زنان فشار قبر ندارند و در قیامت با دخترم فاطمه زهرا مشهور می شوند . یکی زنانی که با فقر شوهرشان بسازند و با او مدارا می کند با فرض اینکه شوهر کوتاهی نمی کند ولی درآمدش کم است . دیگری زنانی که با بداخلاقی شوهرشان بسازند .دیگری زنی که مهریه ی خودش را ببخشد. پس اگر زنی مهریه اش را ببخشد یا آنرا در زندگی بیاورد و باری از دوش شوهرش بردارد ، فشار قبر از او برداشته می شود آخرین عامل بحث ولایت و محبت اهل بیت است . مهمترین عامل در برداشتن فشار قبر محبت اهل بیت است . ما در هنگام احتضار و سکرات موت ، هنگام قبض روح و آمدن ملکه ی مرگ ، هنگام ورود به عالم برزخ ، هنگام سوال نکیر و منکر ، هنگام فشار قبر و دیدن مناظر هولناک قیامت به اهل بیت نیاز داریم دستگیریهای اهل بیت شامل کسی خواهد بود که در دنیا دستش را به اهل بیت داده باشد.
فلسفه ی وجودی عالم برزخ چیست ؟ مهمترین فلسفه ی وجودی عالم برزخ این است که این عالم آمادگی برای قیامت است یک روز که جبرئیل نازل شد گفت : یا رسول الله ، آن زنجیری که با آن جهنمیان را می کشند ، اگر یک حلقه از آن زنجیر به عالم دنیا بیاید عالم دنیا از حرارت ذوب می شود زیرا عالم مُلک تحمل عالم مَلکوت را ندارد خدا یک عالمی بنام برزخ گذاشته است که از جهتی شبیه به دنیاست و از جهتی شبیه به قیامت است . بین این دو تا است . حکمت دیگر برزخ این است که درعالم برزخ بسیاری از کسانی که کم آوردند یک فرصت جبران به آنها داده می شود. درعالم برزخ خود شخص نمی تواند عملی انجام بدهد و دست خودش از عالم دنیا کوتاه است . دیگران می توانند خیرات و مبراتی بفرستند که درعالم برزخ به درد فرد بخورد یا باقیات و صالحات خود فرد به او برسد.
اگر ما بلافاصله بعد از مرگ پرونده مان بسته می شد و ارتباط قطع می شد ، ما نمی توانستیم کمبودهای عالم دنیای را جبران کنیم . اولین کاری که بازماندگان اموات باید انجام بدهند این است که اگر حق الله یا حق الناسی بر گردن اموات است آنها را بجا بیاورند و این باعث می شود که مشکلات اموات در عالم برزخ برطرف بشود. در بعد از مرگ منزل به منزل عالم متکامل تر می شود و ما در سیر به سمت خدا هستیم و هوشیارتر می شویم . عالم مرحله به مرحله کامل تر می شود و اموات مرحله به مرحله هوشیارتر می شوند الان خدا گوش و چشم و ... ابزارهای برزخی را به ما داد است. غیر از این حواس پنجگانه که با حیوانات مشترک هستند ، ما پنج حس دیگر داریم که برتر است . پیامبر فرمود : هر انسانی دو تا چشم در صورتش دارد که امور دنیا را با آن می بیند و دو تا چشم دل هم دارد که با آن امور آخرتی و غیبی را می بیند. اگر خدا عبدی را بخواهد آن دو تا چشم دل او را باز می کند که بیشتر به غیب ایمان بیاورد در اثر اشتغالات زیادی که ما در عالم دنیا داریم و توجهی که به عالم ماده داریم و تعلق زیاد به عالم دنیا و غفلت از آخرت ، ابزارهای این دنیایی ما فعال است و آن ابزارهای هنوز بکار نیفتاده است
اگر انسان زبان دل و چشم خود را آلوده نکند و دل را محل رفت و آمد هر کس نکند این صلاحیت را پیدا می کند ارواح در برزخ چگونه زندگی می کنند ؟ در زندگی آخرت بعد از مرگ ، هر کسی میهمان اخلاق ، اعمال ، ملکات و عقاید خودش است یکی از لذت های خوب در بهشت ، ملاقات هایی است که مومنین با هم دارند . روایتی در کتاب کافی از امام صادق (ع) داریم که ارواح که به شکل جسم هستند یعنی صورت های مثالی دارند ، در بوستانها و باغ های بهشت هستند ، همدیگر را می شناسندو با هم سوال و پرسش دارند ، بهشتیان وقتی با هم ملاقات می کنند ،صفا و نورانیت شان بهم منتقل می شود چون آنها بهشتی هستند در آنجا ملاقات دائم در معرفت و رشد است و لحظه ای هدر ندارند که به بطلان بگذرد . بنابراین خود این ملاقات برای آنها یک رشد است . ملاقات بهشتیان با یکدیگر قانونی دارد . این قانون همیشه برقرار است . قانون آنها این است که فردی که درجه ی بالاتری دارد می تواند به پایین بیاید و پایینی ها را ملاقات بکند ولی کسی که درجه ی پایینی دارد نمی تواند به درجه ی بالا برود. کفار هم با یکدیگر ملاقات دارند و همدیگر را می شناسند ولی دین آنها عذاب است . کسانی که اهل فحش وکینه و عداوت هستند ، در همین دنیا وقتی همدیگر را می بینند ، در عذاب و فشار روحی هستند . روایتی از ابوبصیر است که از
امام صادق (ع) سوال می کند که ارواح مومنین کجا می روند ؟ امام فرمود : ارواح مومنین در جایگاههای بهشتی خودشان هستند ، می خورند ، می آشامند و همدیگر را ملاقات می کنند . کفار هم با یکدیگر ملاقات دارند و همدیگر را می شناسند ولی دین آنها عذاب است . کسانی که اهل فحش وکینه و عداوت هستند ، در همین دنیا وقتی همدیگر را می بینند ، در عذاب و فشار روحی هستند . روایتی از ابوبصیر است که از امام صادق (ع) سوال می کند که ارواح مومنین کجا می روند ؟ امام فرمود : ارواح مومنین در جایگاههای بهشتی خودشان هستند ، می خورند ، می آشامند و همدیگر را ملاقات می کنند . خدا در قرآن می فرماید : بهشتیان نمی خواهند که جایشان عوض بشود و جای دیگر برود . زیرا آنجا خدا میهمان دار است و رزق می دهد در آنجا دائم رشد علمی و معرفتی برقرار است . پس شغل اصلی آنها ملاقات ها و خوردن و آشامیدن هاست و دائما دارند رشد می کنند. تمام اینها در بهشت بزرخی است . این بهشت بلافاصله بعد از مرگ شروع می شود
از روایات برمی آید که یک ملاقات همگانی و یک پذیرایی ویژه چه برای بهشتیان و چه برای جهنمیان برقرار است . در روایات داریم که اهل بهشت را هر روز به وادی السلام می برند و یک پذیرایی ویژه از آنها می کنند که غیر از پذیرایی است که در منزل های بهشتی برزخی خودشان داشته اند و برای جهنمیان هم چنین مجمعی در برهوت است که در آنجا یک عذاب مضاعفی برای آنها هست. وادی السلام الان قبرستانی در نجف است برهوت بیابان وسیع ، مخوف و متعفنی در یَمن است . منظور این نیست که ارواح در زمین خاکی وادی السلام یا برهوت هستند بلکه منظور این است که آنها در ملکوت وادی السلام یا برهوت هستند . یعنی با چشم عادی دیده نمی شود. چون ارواح دربدن های مثالی هستند و روی خاک نمی نشینند . در یک زمان مشخصی ارواح مومنین را از منزل های بهشتی خودشان به وادی السلام می برند
در مورد نفخ صور در روز قیامت اولین مرحله ای که در روز قیامت بوجود می آید صیحه ی آسمانی و نفخ صور است . در بوجود آمدن عرصه ی قیامت اولین اتفاقی که بوجود می آید همان صیحه ی آسمانی است . همه از بین می روند و وارد برزخ می شوند. در سوره ی یاسین این صیحه را توضیح داده است . آیه 48 سوره ی یاسین می فرماید : افرادی که از آخرت غافل هستند با مسخره می گویند : این روزی که وعده می دهید چه موقع می آید ؟ اینها منتظر چیزی نباشند جز یک صیحه و با آن صیحه کار همه تمام می شود امام صادق (ع) می فرماید : این صیحه ی آسمانی در آخرالزمان است . و افراد با هم در بازارها چانه می زنند و در جا می میرند .. پیامبر می فرماید : این حادثه چنان غافلگیرانه است که در حالیکه دو نفر پارچه ای را باز کرده اند دیگر فرصت نمی کنند که پارچه را ببندند و دنیا تمام می شود. شخصی که لقمه ای را برداشته و هنوز آنرا به دهان نبرده است با این صیحه ی از دنیا می رود
حادثه ی بعدی بعد از نفخ اول این است که نظام کائنات و عالم ماده بهم می خورد . وقتی کرات و سیارات ازمدار خارج می شوند ، برخوردهای شدیدی بین آنها رخ می دهد و بر کل عالم لرزه ای می افتد . هنگامی که خورشید تاریک می شود ، ستاره ها می ریزند یعنی اجرام آسمانی از بین می روند . زمین بشدت کوبیده می شود بصورتی که کوههای از جا در می آیند و به حرکت در می آیند و در اثر کوبیده شدن کوهها مثل پنبه حلاجی شده می شوند . به این شکل نظام دنیا برچیده می شود . پس در نفخ اول وجه ظاهری از بین می رود . در نفخ دوم چهره ی دیگر موجودات نمود پیدا می کند . نفخ دوم احیا موجودات بصورت چهره ی واقعی شان است . چیزی که الان ظهور ندارد ظهور پیدا می کند. پس نفخ دوم همان حیات اول نیست و باطن موجودات است اولین اثر نفخ دوم این است که همه با چهره خدانما به عرصه ی محشر می آیند. فرد یک حشری با امام ، رهبر و کسانی که در دنیا از آنها تبعیت می کرد دارد زیرا از نظر سرنوشت با هم شریک هستند و با هم محشورمی شوند . کسانی که در دنیا طرفدار امام حق یا باطل بودند با آنها محشور می شوند . امام رضا (ع) فرمود : اگر کسی هر چیزی را دوست داشته باشد با او محشور می شود حتی اگر سنگی باشد .
کلمه ی نفخ صور در قرآن دوازده مرتبه آمده است که توسط اسرافیل صورت می گیرد . نفخ یعنی دمیدن و صور هم به معنای شیپور است . دو تا نفخ صور توسط اسرافیل که ملک مقرب الهی است دمیده می شود . یک نفخ دمیدنی برای مردن است که نفخ مرگ است که تمام افرادی که در برزخ هستند همه می میرند جن و ملائک هم می میرند . بعد از مدتی نفخ دومی دمیده می شود . در روایتی داریم که فاصله ی این دو نفخ چهل سال است . اما ما نمی دانیم که این چهل سال چهل سال دنیایی است یا چهل سال آخرتی است . پس بین نفخ مرگ و نفخ دوم که نفخ احیا است فاصله است . در نفح دوم روح به بدن ها برگردانده می شود و وارد عرصه ی محشر می شوند
تمام ملائکه کارگزاران الهی هستند که هر کدام کاری دارند . رئوسای ملائک چهار تا فرشته هستند که همان ملائک مقرب هستند . مَلکی که مامور رزق است که حضرت میکائیل است و رزق های مادی و معنوی را تقسیم می کند . ملکی که مامور آگاهی و علم است و وحی را می آورد حضرت جبرئیل و ملک زیر دست او است . ملکی که واسطه در مرگ است و قبض روح به دست اوست ،عزرائیل است . حضرت اسرافیل ملکی است که واسطه در حیات است . بچه هایی که بدنیا می آیند و در جنین روح بر آنها دمیده می شود توسط اسرافیل انجام می شود. دو تا نفخ صور را اسرافیل دارد که یک مرگ عمومی برای همه و یک حیات عمومی برای همه است . این کار حضرت اسرافیل است که در بعضی از روایات داریم که اسرافیل مقرب ترین ملک است و اولین ملکی است که بر آدم سجده کرد .
ممکن است که این سوال پیش بیاید که واسطه مرگ حضرت عزرائیل است ، پس چرا الان حضرت اسرافیل در صور می دمد و همه می میرند . در واقع حضرت عزرائیل واسطه مرگ انسانهایی است که در دنیا هستند و باید به برزخ منتقل بشوند . اما کسانی که در برزخ هستند و موجودات دیگر و حتی خود ملائک مقرب ، واسطه ی مرگ شان توسط حضرت اسرافیل است در قرآن داریم : روزی که در صور دمیده بشود و همه ی آنهایی که در آسمان و زمین هستند دچار اضطراب و فزع می شوند مگر یک عده ای که خدا بخواهد . وقتی در شیپور دمیده می شود آن روز ، روز هولناکی برای کافرین است . در سوره ی زمر آیه 90می فرماید : هر کس که به آخرت حسنه ای بیاورد خدا به آنها جزای بهتری می دهد و از فزع و ترس روز قیامت در امان هستند . حسنه یعنی خوبی مطلق که در آن بدی نباشد . حسنه ولایت امیرالمومنین است
ده گروه که در روز قیامت از هول و ترس در امان هستند. گروه اول ائمه معصومین و انبیاء و کسانی که تحت ولایت آنها هستند. گروه دوم کسانی که صحنه ی شهوت و حرامی برایشان پیش می آید و از آن دست می کشند از کسانی هستند که از هول و ترس قیامت در امان هستند . دسته ی سوم کسانی هستند که آتش خشم خودشان را مهار می کنندودسته ی چهارم کسانی که به سالخورده ها تکریم و احترام می کنند . دسته ی پنجم کسانی که گره گشا و خدمت رسان به مومنین باشند . دسته ششم کسانی که در نمازهایشان سوره والعصر یا دخان را می خوانند و کسانی که سوره ی یوسف را در شب می خوانند دسته ی هفتم کسانی هستند که در مکه یا مدینه از دنیا بروند به خصوص اگر درمکه. دفن شوند. دسته ی هشتم کسانی هستند که شبی در راه خدا بیدار بمانند دسته نهم کسانی که بر سر قبر مومنی برود و هفت ان انزلناه بخواند زیرا با این کار برای مومن امنیتی ایجاد کرده ایم. دسته دهم کسانی که به جای کینه توزی با مردم عیب را در خودش پیدا می کند و انگشت اتهام را به سمت مردم ببرد.
چشماندازی از قیامت کل مباحث قیامت در سه مرحله تحقق پیدا می کند . مرحله ی اول مرحله ی نفخ است ، مرحله ی دوم ورود به عالم محشر و گذراندن مواقف پنجاه گانه ی قیامت است و مرحله ی سوم بحث بهشت و جهنم است .وقتی نفخ دوم دمیده می شود و همه از قبرها برانگیخته و مبعوث می شوند اولین اتفاق حشر است حشر یعنی جمع . همه در محشر و عرصه ی قیامت جمع می شوند . تمام انسانها از بدو خلقت تا آخر جهان در صحنه ی عظیم قیامت جمع می شوند . در عرصه ی محشر اولین اتفاقی که رخ می دهد این است که نامه ی اعمال هر کس را به او می دهند .
روایت داریم که گویی شما اعمال چند ساله ات را داری همان موقع انجام می دهی . حتی شما پلک زدنها و حرکت مردمک چشمهایت را در طول عمرت می بینی . به تعبیر قرآن تمام این اعمال به گردن انسان انداخته می شود و هرکس عهده دار اعمال خودش می شود . جای انکار وعذر هم نیست . وقتی این مرحله جهنم را حاضر می کنند . به تعبیر قرآن جهنم را می آورند . پیامبر در توصیفی دارند که صد هزار ملک زمام جهنم را بعهده دارند . جهنم چنان زهیری دارد که با دیدن جهنم صدای وای نفسانی انسانها بلند می شود . در قرآن حرف زدن جهنم را نقل کرده است . می فرماید : هر چه در من بریزند باز من جای دارم . همه باید وارد جهنم بشوند و از آن عبور کنند تا به بهشت برسند . قرآن می فرماید : همه باید به جهنم ورود پیدا بکنند . حالا چطور از جهنم عبور کنند ؟ از طریق صراط . صراط روی جهنم است . در بعضی از روایت می گویند که صراط در متن جهنم است نه بالای جهنم . شما باید از صراط عبور بکنی که به بهشت برسی و گرمای جهنم هم به شما می خورد
. مواقف پنجاه گانه روی صراط است . نماز ، روزه ، حج ، ولایت ، عمر ، جوانی ، مصرف کردن اموال ، صله ی رحم ، حقوق الناس ... مواقف پنجاه گانه وظایفی است که بر عهده ی مسلمانان است و در آنجا آنها را بررسی می کنند میزان وجود امیرالمومنین است که اعمالش خالص بوده است . در اینجا که قرار است اعمال ما را با میزان بسنجند شهود و گواهان هم بکار می آیند . یکی از شاهدان اعمال اعضا و جوارح خود ما هستند اگر کسی اعمالش خوب بود وارد ایستگاه بعدی می شود ولی اگر عملش ناخالصی داشت او را نگه می دارند که بیشترین آن هزار سال است . پس فرد باید روی صراط که شعاعی از جهنم را در برگرفته است بایستد تا پاک بشود و لایق رفتن به ایستگاه بعدی بشود
داستان صراط ،ایستگاهها و مواقف ، شهود و... برای پاک شدن است و این برای کسانی است که لیاقت رفتن به بهشت را دارند. اگر کسی اصلا لیاقت بهشت را ندارد ، او را به این مسیر نمی برند بلکه او را بی حساب و کتاب به جهنممی برند . وایتی از پیامبر در جلد هفت بحارالانوار داریم که خدا از همه حسابرسی می کند مگر از مشرکین . آنها بی حساب به جهنم می روند . آنهایی که احتیاج به حمام ندارند و اعمال آنها پاک است یکراست به بهشت می روند و حساب و کتاب ندارند. پیامبر فرمود : گروهی هستند که بی حساب به بهشت می روند زیرا خودشان را آلوده نکرده اند . کسانی را حسابرسی می کنند که در دنیا گناه کرده است و توبه نکرده است . کسانی که از صراط می گذرند نه مومنین خالص هستند و نه کفار خالص زیرا این دو گروه بی حساب به بهشت و جهنم می روند . کسانی هستند که سریع از این مواقف رد می شوند و پیامبر فرمود : بعضی از افراد به اندازه ی زمان خواندن یک نماز واجب از صراط رد می شوند .
مرحله ی حشر قیامت اولین مرحله بعد از نفخ صور دوم برخاستن انسانها از قبور ورود به عرصه ی محشر است . قرآن مرحله ی برخاستن از قبر و حاضر شدن در قیامت را در چند آیه ترسیم کرده است . در سوره یس آیه 51 می فرماید : وقتی در صور دمیده می شود ناگهان و بدون آمادگی قبلی همه از قبرها بر می خیزند و به سمت خدا سرازیر می شوند .
سوره قمر آیه 6 می فرماید : هنگامی که یک صدای ناشناخته مردم را به سمتی دعوت می کند ، در حالیکه چشم هایش با ترس همراه است و چشمهایشان فرو افتاده است از قبور برمی خیزند مثل ملخ هایی که درهوا پراکنده هستند با شتاب و عجله به سمت صدا زننده می روند و در این حال کفار می گویند که چه روز سختی است . در سوره معارج آیه 42 می فرماید : پیامبر ما ، غصه ی اینها را نخور بگذار آنها با بازیچه های دنیا مشغول باشند تا ملاقات کنند روزی را که به آنها وعده داده شده بود . روزی که همه با سرعت از قبرها بلند می شوند.چشمها از ترس فرو افتاده و غبار ذلت بر چشمها نشسته است . این همان روزی است که به آنها وعده داده شده بود و آنها جدی نمی گرفتند .
محشر یا صحرای محشر زمینی است که هموار شده است و در آن کوهی وجود ندارد . یکی از خصوصیات صحرای محشر گرمای سخت و فوق العاده ی آن است . امام علی (ع) در خطبه ی دو می فرماید : در آن روز خوش شانس ترین افراد کسانی هستند که بتوانند در آنجا جای پایی پیدا بکنند که بتوانند بایستند و نفسی بکشند . امام صادق (ع) فرمود : در این گرمای شدید مومنین سایه ای دارند که در خنکای آن هم نفسی می کشند وهم راحت هستند . سایه آنها صدقاتی است که در دنیا داده اند . وقتی شما در این دنیا صدقه ای داده ای و سایه بان کسی شده ای ، این صدقات در آنجا سایه ی سر خودت می شود .
تمام تشکیلات قیامت برای این است که اعمال ما بررسی بشود. تا در دادگاه الهی مشخص بشود که اعمال چه کسی احتیاج به تطهیر یا جایزه دارد . مقتضای اسم حسیب خدا این است که هیچ عملی رها و محمل و بی عکس العمل نباشد . لذا ریز و درشت اعمال ما در قیامت مورد سوال قرار می گیرد . فرق سوالاتی که در قیامت می شود با سوالاتی که در برزخ می شود در این است که سوالات برزخ یک بازپرسی اجمالی است از کلیات عقاید و از اصول عقاید که شخصیت انسان را تشکیل می دهد مثل قبول داشتن خدا ،پیامبر و کتاب . و همچنین برخی از کلیات اعمال مثل اصل نماز ، خمس ، روزه زکات . پس اصلی ترین سوال در برزخ در مورد اعتقادات است که مسیر بهشت برزخی یا جهنم برزخی را روشن می کند . ولی در قیامت کوچکترین عمل و نتیجه اش معلوم بشود . مثلا در مورد نماز به رکعت ، سجده نماز و تمام حرکات رسیدگی و سوال می شود . روی صراط مواقف متعددی است و در هر مواقف ( ایستگاه ) یک عمل با همه ی جزئیات به آن پرداخته می شود.
چرا به قیامت روز قیامت می گویند در حالیکه آنجا خورشید نیست ؟ در آنجا روز معنا ندارد زیرا خورشید از بین رفته است. در آنجا خورشید دیگری است و حقایق آفتابی می شود. و چیزی مخفی نیست یعنی چون حقیقت روشن است روز است .
تکفیر گناهان قانون اولیه اعمال ما این است که اعمال خوب ما به سمت راست عالم وجودمی روند یعنی در ملکوت اعلی و در آنجا محفوظ بمانند و اعمال بد ما به سمت چپ عالم که همان سجین است برود و در آنجا محفوظ بماند . از بسیاری از روایات و آیات قرآن این طور بر می آید که اعمال ما در عالم ملکوت و سجین با هم بی ارتباط نیستند . بعضی از گناهان ما بقدری زشت هستند که اعمال خوب و صالح ما را می سوزانند و آنرا پاک می کنند که این همان بحث حبط اعمال است . بعضی از اعمال خوب بقدری مثبت هستند که همه ی یا بعضی اعمال بد را می سوزانند و از بین می برند که این همان بحث تکفیر است . ازعواملی که باعث تکفیر و گناهان گذشته می شود اسلام و ایمان است . عوامل دیگر تکفیر شفاعت، اجتناب از گناهان کبیره و کهولت سن است. از عوامل دیگر آمرزش گناهان بلاها ، مصیبتها و رنجهایی است که انسانها در دنیا تحمل میکنند. پیامبر اگر کسی سردردی بگیردکفارهی یکسال گناهان است.
1-زیباترین عملی که خدا دوست دارد تسلیم شدن در برابر حق است . اعمالی مثل کفر ، شرک ، ریا ، حسد ، عُجب ، غرور ، منت گذاشتن بر کسی و آزار دادن دیگران باعث حبط اعمال ما می شوند وریشه ی این اعمال کفر یا کفر خفی است . ریشه ی تکفیر به تسلیم بودن و خضوع در برابر حق برمی گردد. 2-عمل دیگری که باعث تکفیر گناهان می شود شهادت در راه خدا است . 3- عمل دیگر توبه کردن است که باعث تکفیر گناهانن میشود. سوره فرقان آیه 70 میفرماید: کسی که توبه کند و بعد ایمان به خدا را داشته باشد و به جای گناه عمل صالحی را انجام دهد خداوند گناهان او را تبدبل به حسنات میکند 4- یکی دیگر از عوامل تکفیر عبادتی است که خداوند بر ما واجب کرده است مثل نماز ، روزه ، حج، جهاد.
پیامبر فرمود: مسلمان وقتی وضو بگیرد و نماز پنج گانهاش را بخواند کناهانش میریزند مثل برگهای درخت که در ایام پاییز میریزند. اعمالی که باعث حبط اعمال میشوند. چیزی که باعث حبط و سوختن تمام اعمال می شود کفر و ارتداد است . در سوره کهف آیه چهار داریم : کسانی که به آیات الهی کافر شدند اعمال خوب شان از بین می رود و در روز قیامت برای آنها میزان نمی گذاریم . آنها بی حساب به جهنم می روند . کار دیگر که باعث حبط اعمال می شود بی ادبی و تمسخر در حد بی معرفتی است که در حدکفر نیست . یکی دیگر از کارهایی که باعث حبط اعمال میشود عجب است. حسد هم باعث حبط عمل میشود. کار دیگر که باعث حبط اعمال می شود غیبت کردن است . در بحارالانوار روایتی از پیامبر داریم که در قیامت وقتی نامه ی اعمال بعضی را بدست شان می دهند ، اعمال خوب خودشان را در آن نمی بینند . به
خدا می گوید : من اعمال خوبی داشته ام ولی آنرا در پرونده ام نمی بینم . به او می گویند : توغیبت فردی را کرده ای که به واسطه ی آن اعمال تو از بین رفته و به پرونده ی فرد غیبت شونده منتقل شده است . فرد غیبت شونده وقتی نامه ی اعمالش را می بیند ، فکر می کند که پرونده ی خودش نیست ولی به او می گویند : چون فرد غیبت کننده آبروی تو را برده ، به مقداری که به تو ضربه زده ، از اعمال او برداشته و به اعمال تو اضافه می شود . عمل دیگر که باعث حبط اعمال می شود ظلم به پدر و مادر است ( عاق والدین ) . کسی که پدر و مادرش را آزرده و آنها را ناراحت کرده است ، اعمالش به درد نمی خورد و به او می گویند : هر کاری می خواهی بکن
امام صادق (ع) می فرماید : کسی که نگاه خشمگینانه به پدر و مادرش می کند نمازش قبول نیست . بحث حقوق والدین وعاق آنها فقط مربوط به زنده بودن پدر و مادر نیست. اگر دینی بر گردن پدر و مادر بوده و فرزندان به آن بی اعتنایی کرده اند ،این باعث عاق والدین می شود .پس عاق والدین بعد از مرگ آنها هم امکان پذیر است . آنها بعد از مرگ حیات ندارند ولی حق شان پابرجاست و هنوز پدر و مادر هستند. مورد دیگر بداخلاقی و آزاردادن به دیگران است . اگر مسلمانی بد اخلاق باشد باعث می شود که اعمل خوبش از بین برود. موارد دیگر ریا و منت گذاشتن است که در قرآن وجود دارد.
نتیجه گیری: جوانان ما باید این جواب را بشنوند و روی آن فکر کنند که اولا کسی ضمانت نداده که ما تا پیری برسیم و د رجوانی نمی میریم کسی به ما چنین تضمینی نداده رابطه ی حضرت علی عزرائیل با گرفتن جان ما یک رابطه دفعی و آنی است ما در دنیایی زندگی میکنیم که همه چیز تدریجی است و عالم هادی همین است و قتی میخواهد باران بیاید قبل از آن هوا ابری میشود و صدای رعد و برق میآید ما به امور تدریجی و زمانی عادت کردهایم و فکر میکنیم که حضرت عزرائیل هم با سر و صدا و نشانه میآید و جان ما را میگیرد کسی نباید خودش را ایمن از مرگ بداند و باید همیشه آماده باشد به آیت ا... شیرازی در کربلا گفتند که اگر یقین داشته باشید که یک هفته دیگر مرگ شما فرا میرسد چه کا رمیکنید گفت: همان کاری که تابحال میکردم یعنی از جوانی حواسش بوده است پس باید فرصت ها را بدست بیاورید و فرصت سوزی نکنید چون وقتی سنی بگذرد دیگر نمیتواند کاری بکند و به گذشتهاش با حسرت نگاه میکند. بعضی از تعلقات ریشهدارتر میشود و نمی توانیم بعضی را از خودمان دور کنیم
منابع : عصر شکوهمند رحجت محمد رضا اکبری حیات پس از مرگ علی محمد اسدی انسان در عالم برزخ محمد مظاهری زیبایی مرگ در کلام عارفان محمد جواد شعبانی جهان پس از مرگ علی راجعی