230 likes | 433 Views
نقش آمار در عملکرد شرکتها. دومین همایش آمار و اطلاعات واحدهای برنامه ریزی شرکت های گاز استانی. کرمان – 21-22آذرماه 1390. تهیه کننده : لطف الله – شرکت گاز استان خراسان شمالي. استمداد از داده ها و آمارهای تحلیلی. تاریخچه:.
E N D
نقش آمار در عملکرد شرکتها دومین همایش آمار و اطلاعات واحدهای برنامه ریزی شرکت های گاز استانی کرمان – 21-22آذرماه 1390 تهیه کننده : لطف الله – شرکت گاز استان خراسان شمالي
استمداد از داده ها و آمارهای تحلیلی تاریخچه: بهار سال گذشته در دانشگاه ام آي تي سميناري برگزار شد که يکي از جلسات بحث و گفت وگوي آن «کسب پيروزي، از حاصل شکست ها» بود. يکي از سخنرانان اين جلسه با لبخندي پر معني فهرستي از نمونه هايي را ارائه کرد که در آنها شرکت هاي مختلف به کمک آمار و ابزارهاي تحليلي به دست آمده از فناوري هاي روز به تحولات مهمي دست يافته بودند.
مدیریت داده های آماری و تحلیل آنها توانمندسازهای داده های آماری و تحلیل آنها 1- درک بالاتر از خواسته های مشتریان 2- فهم اصولی رویکرد بازار 3- انجام فرایندهای تصمیم سازی واقعاً مدیریتی برای توزیع کالا 4- مدیریت ریسک نتایج این توانمندسازها 1- پدیدآمدن نوآوری در سازمانها 2- بازبینی در فرایندهای مدیریتی • نکته پنهان: اگر تمایلی به تغییر نداریم باید آماده رفتن به حاشیه باشیم
انواع تغییرات (از دیدگاه مدیر مرکز تجارت دیجیتال MIT) 1- در حوزه فنّآوری 2- در شیوه استفاده از تکنولوژی√ بسیاری از کاربردهای فنآوریها همچنان نامکشوفند. به دلیل: • عدم توجه کافی به فرهنگ استفاده مفید از داده های آماری • عدم توجه کافی به فرهنگ استفاده مفید از تحقیقات • عدم طراحی و انجام مناسب واکنش های متناسب و مختلف به انواع تغییرات محیطی، شرایط بحرانی و ریسکها • استفاده ترسووارانه از تقلید و تکرار واکنشها در تقریباً همه حوزه ها در یک دهه آینده سازمانها بسیار تعاملی تر از امروز خواهند بود. نوآوریها بیشتر می شود و اینها همه به کمک تحلیلهای آماری رخ می دهد
نحوه استفاده شرکتها از این اطلاعات به منظور کسب موفقیت کسب نتایج واقعی با تنظیم و اجرای برنامه تحقیقاتی از سوی موسسه بازرگانی MIT تحت عنوان ”سازمانهای هوشمند نوین“ نتایج پروژه تحقیقاتی سازمانهای هوشمند نوین برای مدیران:
پروژه تحقیقاتی سازمانهای هوشمند نوین پس شرکتها یاد می گیرند که نه تنها باید هوشمند باشند که باید هوشمندانه تر هم عمل کنند. از دل پروژه تحقیقاتی سازمانهای هوشمند نوین تاکنون 10 نکته و مساله دارای اهمیت بالا استخراج شده است. این نکات ظاهر ساده ای دارند اما اگر به این توجه کنیم که بیش از 3000 مدیرارشد در حوزه های مختلف در سراسر دنیا در تکمیل آن نقش داشته اند، بسیار خنده دار خواهد بود که این نکات را کم اثر و کم فروغ تصور کنیم. برای خویشتن داری در این مورد، کافیست مطالب را یکبار از اول تا الان مرور کنید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! این مدیران اهداف اصلی مدیریتی خود و نحوه استفاده و گاهی سوءاستفاده از داده های آماری و تحلیل ها برای دستیابی به آن اهداف و فرایندهای مدیریتی در سازمانهای خود سخن گفته اند. 10 نکته را در ادامه خواهید دید اما لازم است تاکید شود: اگر تغییر را دوست ندارید، آماده رانده شدن به حاشیه باشید
نکته 1: نمای کلی سازمان را روزآمد کنید (ضرورت نوآوری) داده ها و تحلیلها باید کمک کنند تا مساله نواوری و روزآمدسازی در سازمانها حل گردند. این ویژگی شرکتهای پیشتاز بوده است و از اهداف مهمشان بوده است. اهداف مدیران به ترتیب درجه اهمیت چنین دستیابی شده اند: 1- نوآوری برای دستیابی به برتری در فضاهای رقابتی 2-افزایش درآمدها 3- کاهش هزینه ها 4- جذب مشتری پس شرکتهای موفق، فرهنگ سازمانی خود را برمبنای بهبود مستمر و تجربه و تحلیل بنا خواهند کرد. یعنی معطوف به یکسری فرایندهای خاص نمی شوند و کل روش مدیریتی را کانون توجه قرار می دهند. این موضوع را با علم مقایسه کنید: با تغییر علوم، ارزیابی ها و سنجشها به سرعت ارائه می شوند اما حوزه مدیریت حرکت لاک پشتی داشته است. امروزه با تغییرات در حوزه مدیریتی، راه رقابت این لاک پشت با خرگوش علم تبدیل به یک مسابقه حیثیتی شده است. • سوال : تحلیل داده ها چه راههای تازه ای را برای بهبود و نوآوری شرکتها یافته است؟
نکته 2: تحلیل=عملکرد؟؟؟ به خصوص در حوزه های صنعتی رابطه جالبی بین نیزان پیچیدگی و سطح تحلیلها در سازمانها با برتری عملکردی آن سازمان وجود دارد: شرکتهای دارای عملکرد بهتر، 3 برابر بیشتر از دیگران از شیوه های مفصلتر و پیچیده تر تحلیل داده ها استفاده می کنند. همچنین مدیران در جوابیه های خود گفته اند که هرچه سازمانها به سطح بالاتری از فنآوری و اطلاعات دست یافته اند، میزان بهره وری آنها بالاتر رفته است. پس یکی از راههای مسلم برای کسب برتری در فضای رقابتی این است که شرکتها وسازمانها از تحلیلهای ابتدایی به تحلیلهای پیچیده تر برسند. • سوال بعدی: نقطه عطف این مسیر چیست؟ • نقاط تقویتی و خصوصیات حذفی سازمان و هدف چیست
نکته 3: نمی توان بدون تغییر فرهنگ سازمانی، تحلیلها را با مدلهای تجاری تطبیق داد فضاهایی که در آن تحلیلهای مفصلتر انجام می شود، کاربران فضای متفاوتی با سایر شرکتها دارند: • آنها صاحب توزیع گسترده تری هستند: منظور اطلاعات + فرایندهای تصمیم گیری + آزمایش که باید در مراحل پایینتر سازمانی انجام شوند. • -آنها متمرکزترند: یعنی داده ها قبل از انتشار، مدیریت می شوند. • سوال بعدی: کدام دسته از فرهنگهای سازمانی باید زودتر انجام شوند؟
نکته 4: کمک گرفتن برای قابلیت تحلیل میان بزرگی فرصتهایی که از راه تحلیل داده ها بوجود می آیند و میزان قابلیتهای لازم برای استفاده از این فرصتها فاصله عمیقی وجود دارد. یعنی عمدتاً مدیران تحلیلگر و مدیران اجرایی فرسنگها از هم فاصله دارند. مدیران باید تخصص خود را در کنار داده های آماری، طراحی روشهای آزمایش، تفسیر و تحلیل و دانش بنیادین در هر حوزه کاری خاص به کار گیرند. + تحلیلگران باید بتوانند سوالهای درستی مطرح کنند و فرضیه های صحیحی ارائه کنند و بدانند چگونه اطلاعاتی به دست یابند که به آنها نکات اصلی و مهم را نشان دهد و نه مسایل کم اهمیت را. • سوال بعدی: با توجه به کمیابی چنین افراد، آیا سازمانها می توانند مدیران تحلیلگر را در کنار مدیران اجرایی چنان به گار گیرند که این افراد با داشتن بخشی از شرایط لازم در کنار دیگر افرادی که بخش دیگری از این شرایط را دارند همکاری کنند تا بتوانند یکدیگر را تکمیل کرده نتایج موثری را کسب کنند؟
نکته 5: تحلیلها در کدام بخش از سازمانها انجام می شوند؟ • الف: هم نظرسنجیها و هم تحقیقات میدانی نشان ميدهند که بخش فناوری اطلاعات هر سازمان اگر چه مجری تحلیلها نیستند، اما در موفقیت آن سهم مهميدارند ب: ظاهرا تحلیلها زمانی انجام ميشود که سازمانها برای وارد شدن به فرآيندهای پیچیدهتر به آن نیاز پیدا میکنند. به اینترتیب همواره تحلیل در زمان و در بخش مورد نیاز استفاده ميشود، تا این که شرکتها تکامل پیدا کرده و کم کم در هر واحد یا شاخه کاری خود نیاز به قابلیتهای تحلیلی بیشتری پیدا میکنند و سپس به مرحلهای میرسند که این تحلیلها در سطح سازمانی انجام ميشود • ج: بسیاری از مدیران در نظر سنجیها اعلام کردهاند که در آینده احتمالا نقش سازمانی دیگری به وجود خواهد آمد که آن را «مدیر ارشد تحلیل و آنالیز» نامیدهاند.
نکته 6: مدیران در چه مسیری پیش می روند؟ • بهرغم آنکه سازمانهای تحلیل محور از بقیه سازمانها جلوتر هستند، اما باز هم تحت فشار شدیدی قرار دارند تا بیش از پیش روی فرآيند تحلیل سرمايهگذاري کرده و روشهای کاربرد دادهها را بهبود بخشند و احتمالا بیشتر از بقیه سازمانها هم برای الگوگیری و یافتن روشهای بهتر به تحقیق و جستوجو در خارج از سازمان خود میپردازند. • نکته مهم: هرچه بیشتر بدانیم، بیشتر میخواهیم که بیشتر بدانیم
نکته 7: مشاهده اولین مرحله ادراک، کاربری و همکاری • یکی دیگر از اهداف مدیران، پیدا کردن متدهایی است که به کمک آن بتوان اطلاعات را به صورت مستقیم در سراسر سازمان در اختیار افراد گذاشت تا به اینترتیب اطلاعات حقیقی شوند. همچنین مشاهده دادهها و شبیهسازی و سناریوسازی برخی از روشهایی هستند که سازمانها به کمک آنها سعی میکنند اطلاعات به دست آمده را به صورتی مستقیم و نه منفعلانه به کار بگیرند. • علامت سوال بعدی:موضوعی که برای پژوهش مطرح ميشود این است که کدام روش از باقی روشها بهتر است؟
نکته 8: استراتژی: برنامه ریزی کمتر، آزمایش بیشتر • یکی تقریبا تمام مدیران متوجه اهمیت یافتن تجربهها و آزمایشها برای افزایش قابلیتهای تحلیلی شدهاند. در این حوزه معمولا اصطلاح «آزمایش و یادگیری» و «ادراک و عکسالعمل» بسیار به کاربرده ميشود و اشاره به رویکردی دارد که در جدیترین حالت دارای یک فرضیه و یک گروه کنترل باشد و در دیگر شرایط باید حداقل دارای روشهای تحلیلی پیچیدهای باشد که بسیاری از شرکتها هنوز آن را در اختیار ندارند. آزمایشها در این حوزه ممکن است بزرگ و در رده سازمانی باشند یا کوچک و محدود به بخشهایی از آن باشند. در هر دو حالت ميتوانند به راحتی جایگزین روشهای سنتی در برگزاری دورههای آموزشی باشند.
نکته 9: در تحلیل دادهها پارتی بازی وجود ندارد • در شرکتهای تحلیل محور، در حوزههایی که انها با مصرفکننده سر و کار مستقیم دارند، بهتر عمل میکنند. مخصوصا در دنیایی که مشتریان به اینترنت دسترسی دارند. اما نتایج نظرسنجیها نشان ميدهد که سازمانها در هر بخش و صنعتی که باشند، ميتوانند از تحلیل به عنوان یکی از عوامل مهم در پیشی گرفتن از رقبا استفاده کنند.
نکته 10: متخصصان در برابر مدیران: ایجاد «شرایط ایده آل» • در اثنای این پژوهش، یکی از سوالاتی که از مدیران پرسیده میشد این بود که «سازمانی را فرض کنید که با روشهای بهتر برای جمعآوري، تحلیل و هدایت به کمک دادهها، دستخوش تغییرات عمدهای شده است. شما با چنین ایده آلی چقدر فاصله دارید؟ لطفا به این سوال پاسخی بین یک تا ده بدهید که در آن 1 به معنای فاصله خیلی زیاد و 10 به معنای بسیار نزدیک باشد.» این سوال یکی از مواردی بود که میزان پیچیدگی در تحلیل را در سازمان به ما نشان میداد. پاسخهایی که در حالت متوسط قرار داشتند، نشان ميدادند که دنیای تفکر سازمانی تا چه میزان به روشهای پیچیدهتر تحلیل اطلاعات نزدیک شده است و به اینترتیب تا چه اندازه از نتایج مثبت آن در دنیای رقابتی بهره برده است.
نکته 10: متخصصان در برابر مدیران: ایجاد «شرایط ایده آل» • میانگین تمام پاسخها در مجموع 5/4 از 10 بود. ممکن است علت این تفاوت اعتماد به نفس بالاتر مدیران از یک سو و سختگیری منتقدان و متخصصان از سوی دیگر باشد، دلایل دیگری نیز وجود دارد. احتمالاً این مساله مربوط به درک امکانپذیری این پیشرفت باشد، یعنی میان مدیران و متفکران درباره سقف پیشرفت در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد. مساله این نیست که متخصصان و متفکران میزان پیشرفت سازمانها را دستکم میگیرند، اما به نظر ميرسد بر اساس دانستههای خودشان سقفی را برای چنین پیشرفتهایی پیشبینی میکنند و به نظر ما هم متخصصان در اینباره اشتباه نميکنند. • همین سوال را از استادان دانشگاه و متفکران این حوزه پرسیدیم و نتیجه به دست آمده پنجاه درصد پایینتر بود!!!!!!!!
يك پيشنهاد ساده كه همه را به ذوق مي آورد بهتر از پيشنهاد بزرگي است كه هيچ كس را مشتاق نمي كند.
با سلام و عرض خیرمقدم شرکت سهامی آب منطقه ای خراسان شمالی با تشكر از بذل توجه شما