400 likes | 622 Views
Stipulate. مشروط به چيزي كردن. Stipulate. Prevail. Prevail. رواج داشتن. Progress. Progress. پيشرفت كردن. Prohibit. Prohibit ممنوع كردن. Survive. Survive زنده ماندن. Suspect. Suspect مشكوك شدن. Sustain. Sustain. خويشتن داري كردن. Promote. Promote. ارتقاء بخشيدن.
E N D
مشروط به چيزي كردن Stipulate
Prevail رواج داشتن
Progress پيشرفت كردن
Prohibit ممنوع كردن
Survive زنده ماندن
Suspect مشكوك شدن
Sustain خويشتن داري كردن
Promote ارتقاء بخشيدن
Proportion متناسب كردن
اثبات كردن Prove
Publish منتشر كردن
Threaten تهديد كردن
Purpose قصد داشتن
Pursue تعقيب كردن
Qualify واجد شرايط بودن
quote قيمت دادن
Raze تخريب كردن