350 likes | 518 Views
پانل اول کارگاه تخصصی : تحول در عرصه های فناوری بر پایه آینده پژوهی. ویژه نخبگان و محققان پژوهشی دانشگاه تبریز. وحید مهدی نیا مشاور تجاری سازی و رییس هیات مدیره شرکت دانش بنیان پیشرو زمان. تحول چیست ؟. اما اگر در مجموعه ای تفکر علمي پايدار شود، مطمئنا از منابع موجود
E N D
پانل اول کارگاه تخصصی : تحول در عرصه های فناوری بر پایه آینده پژوهی ویژه نخبگان و محققان پژوهشی دانشگاه تبریز وحید مهدی نیا مشاور تجاری سازی و رییس هیات مدیره شرکت دانش بنیان پیشرو زمان
تحول چیست ؟ اما اگر در مجموعه ای تفکر علمي پايدار شود، مطمئنا از منابع موجود مي توان به کمک تفکر علمي و اتخاذ استراتژي هاي لازم به توسعه مناسب تری رسيد. تحول، فرآيندي است که طي آن از بطن يک تفکر یا فناوری قدیمی و غیر فعال، سامان فعال و تازه اي ايجاد مي شودکه توان ایجاد ثروت دارد . همه ما می دانیم در هر موقعیتی منابع و مواد اولیه محدود است و ما توان افزايش منابع ، ایجاد ردیف های اعتباری جدید و مواد را نداریم
تحول از کجا شروع می شود؟ تفکر مهمترین توان نیروهای یک سازمان است و نيروي انساني کارآمد در هر سازمان مانند دانشگاه به عنوان یک سازمان خلاق جزو مهم ترین سرمايه هاي ارزشمند به شمار مي آيد پس کانون تحول است. تفکر نیروی انسانی
باید بدانیم : تحول در جامعه ما تمام ارکان اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد. تحول درون جامعه باید تمام افراد را درگیر کند. تحول برای آینده بدون هزینه شروع نمی شود. و تحول بدون مشارکت بسیار پر هزینه خواهد بود. تحول برای جامعه ما یک ضرورت غیر قابل انکار است.
و اگر تحول شروع نشود: الزامهاي محيط نوين كسب و كار همراه با رقابتهاي خردكننده و تحول سرسامآور تكنولوژي ارتباطات و كامپيوتر بهناچار ما را تغییر خواهد داد. ساختار درآمدی و منابع اقتصادی ما تضعیف و نیروهای کارآفرین به رکود و خروج کشیده خواهند شد. سرمایه اجتماعی سازمان ها کاهش و رقابت بر سر منافع محدود افزایش خواهد یافت .
ما به عنوان مجریان تحول باید بپذیریم: بايد خود را در يك جريان برگشت ناپذير رشد، ملزم به اجراي اهداف سيستم كنیم، به نحوي كه رشد و بهبود دستخوش نوسانات ناشي از ترديد های ما نگردد. باید براي رساندن سيستم به تحول پايدار، به شناخت مجدد تمام نيروها و تواناييهاي موجود و آمادهسازي آنها بهمنظور درک تحول و اجرای آن اقدام کنیم. بايد رشد متعادل مداوم را به رشد و شكوفايي چشمگير اما كوتاهمدت ترجيح داده و برنامهريزي پايدار را براي فعاليتها مورد تاكيد قرار دهیم.
مقصد تحول کجا قرار دارد؟ هیچ تحولی برای امروز موثر نخواهد بود چون هر تحولی برای شکل می گیرد آینده هیچ تحولی برای دیروز شکل نمی گیرد
مشکل محوری بلای جامعه علمی ما ؟ رويكرد "مشكل محوري"، با ذهن و انديشه ما عجين شده است. اين رويكرد فرمول بسيار ساده اي دارد: شم مشكل شناسي خود را تقويت كنيد، و هر كجا و در هر شرايطي كه هستيد، قواي خود را در جهت تشخيص و گاه "بزرگنمايي" مشكلات بسيج كنيد و انرژي رواني و ذهني خود، خانواده ، و يا همكارانتان را بر حل و فصل آنها متمركز نماييد. اين رويكرد به قدري در جامعه ما، و شايد بسياري از جوامع ديگر، ريشه دوانيده كه در واقع به يك فلسفه تفكري تبديل شده است.
ماعادت کردیم! اغلب افراد از جمله مديران و حتی نخبگان ما به زعم خود ميتوانند انواع مشكلات را ببينند، پيرامون آنها داد سخن بدهند، و راهكارهاي خيرخواهانه ارائه دهند؛ اما زماني كه كوشش هايشان به ثمر نميرسد، خود و ديگران را بيرحمانه آماج انواع انتقادها و سرزنشها قرار ميدهند، و زماني كه فرصتها را ميسوزانند و انرژي رواني خود و دوستانشان را در چالش بيهوده با مشكلات تلف ميكنند، خسته و فرسوده به گوشهاي ميخزند و اجازه ميدهند كه شيطان ياس و بدبيني مثل خوره، روح آنها را بخورد.
مقصر گذشته است ! اغلب ما كمتر به اين موضوع فكر ميكنيم كه مشكلات موجود، هر چه و از هر نوع كه باشند، ريشه در غفلتها يا تصميمهاي غلط و ضعيفي دارند كه در گذشته اتخاذ كرده ايم. ديروز ـ يعني زماني كه بايد براي ساختن امروز برنامه ريزي ميكرديم ـ آنقدر در حل مشكلات موجود و دستيابي به موفقيتهاي لحظه اي غرق بوديم كه فرصتي براي پرداختن به آينده نداشتيم. آن روز از آينده غفلت كرديم و اكنون بايد تاوان آن را بپردازيم. و اگر امروز از آینده غفلت کنیم فردا تاوان آن را خواهیم داد.
چراهیچوقت ازمشکل جدا نمی شویم ! رويكرد مشكل محوري، اعتماد به نفس مديران و محققان را به شدت تضعيف نموده و آنها را تحت فشار رواني قرار ميدهد. با حل هر مشكل، مشكلات تازه اي پديد ميآيد و اين احساس را القا ميكند كه گويا نظام هاي سازماني و دانشگاه ما صرفاً براي توليد مشكل، طراحي شده اند.
فقط دنبال موفقیت هایا مقصرها نباشیم ! رويكرد مشكل محوري، بويژه زماني كه با عدم موفقيت همراه باشد، بدبيني را به گستردگي در جامعه و سازمانها رواج ميدهد. افراد و مديران اين نكته را به خوبي تشخيص ميدهند و آنگاه كه با ديوارهاي بسته مشكلات روبرو ميشوند، به جاي اينكه يك رويكرد خلاق و مثبت را اختيار كنند و يا به مسئوليتهاي خود در ايجاد و حل مشكلات بينديشند، گناه شكستهاي خود را به گردن ديگران مياندازند. به اين ترتيب بنيانهاي "اعتماد اجتماعي و سازماني دانشگاه" تخريب ميشود.
حال سوال اين است كه آيا راهي براي تغيير اين فضاي بازدارنده (مشکل محوری ) در مراکز علمی ما وجود دارد؟ خوشبختانه پاسخ اين سوال مثبت است : و راه آن ترويجو گسترش كانون هايي است كه نگاه نخبگان و اساتید را به آينده و فرصت های آینده معطوف ميكند. فرهنگ آينده پژوهی
آینده پژوهی چیست ؟ آینده پژوهی نه طالع بيني است و نه غيبگويي؛ آینده پژوهی نه مدعي است كه ميتواند آينده را به طور قطعي پيش بيني كند و نه در صدد رويابافي براي سرگرم كردن مردم يا مديران و سازمانهاست. آینده پژوهی یعنی آنکه درك كنيم با تداوم روندهاي امروز، در آينده چه روي خواهد داد و تصميم بگيريم كه آيا چنين آيندهاي براي ما مطلوب است يا نه؟ و اگر نيست، بكوشيم تا یا آن را تغيير دهيم یا خودمان را". "فرصتهاي" آينده شناسي به افراد، سازمانها و جوامع كمك ميكند تا پيش روي خود را به گونه اي پيش دستانه بشناسند و با آمادگي قبلي به استقبال آينده بروند.
آینده چه چیزی دارد ؟ آينده اي كه پيش روي ماست، بيش از هر زمان ديگري در طول تاريخ بشريت، سرشار ازجذاب و باورنكردني است؛ مديراني كه قادر به خلق چنين دیدگاهی باشند، شايسته ارتقا به جايگاه..........................................سازمانهاي امروز هستند. فرصت های اما براي كشف اين فرصت ها و يافتن جسارت لازم براي نزديك شدن به آنها نيازمند يك هستيم. دیدگاه تحول پذیر و آینده گرا رهبری فرصت های آینده
مشکل چوبیرون رود ................ درآید ! فرصت هر جا آينده پژوهی وارد ميشود، رويكرد مشكل محوري را عقب ميراند و فضا را براي ايجاد و بارور شدن رويكرد فرصت محوري مهيا ميسازد. زماني كه افراد بتوانند درخشش فرصتهاي بزرگ را ببينند و در پرتو چشم اندازهاي الهامبخش، قادر به مشاهده آينده متفاوتي باشند، شيطان ياس و ناتواني جاي خود را به فرشته آسماني "اميد" مي سپارد.
فرهنگ امید به آینده : • توان فرصت شناسي افراد را تقويت ميكند. • آينده را به طور بالقوه، بهتراز امروز نشان می دهد. • بر مسئوليت افراد و سازمانها در خلق آينده خويشتن، تاكيد ميكند . • احساس بهتری نسبت به زندگی خود و دیگران ایجاد می کند. • مديران را به رهبران آینده تبدیل می کند. • به ما مي آموزد كه انرژی خود را برای مشکلات آینده صرف کنیم .
آینده چگونه شکل میگیرد ؟ آینده در روند زمانی خود بدون بازگشت حرکت میکند. بدون آینده زندگی مفهوم خود را از دست خواهد داد . آینده ممکن است گذشته ای نداشته باشد. آینده از انتخاب های امروزما تاثیر می پذیرد. باور ما از آینده رفتار امروز ما را شکل می دهد. آینده از مجموع ارزش های دیروز و امروز شکل میگیرد.
روند های اقتصادی غلبه روزافزون فناوري بر اقتصاد و جامعه تحقيق و توسعه در حوزه اقتصاد نقش فزاينده ای خواهند داشت سرعت سفرهاي زميني، هوايي و دريايي به شدت افزايش خواهد یافت افزايش آهنگ دگرگونيهاي فناوري با ظهور نسل جديد اكتشافها و كاربردها ظهور پيشرفتهاي سريع در عرصه پزشكي رشد لگاريتمي و جهاني اينترنتو مجازی شدن ارتباطات گسترش آموزش و پرورش در سطح جامعه تخصصي شدن روزافزون فعاليتهاي صنعتـي و ساير مشاغل خدمات، پرشتاب ترين بخش اقتصاد جهاني خواهد بود بيش از دو برابر شدن تقاضاي انرژي تهديد گسترده و شديد تورم و بحرانهاي اقتصادي ملي وبينالمللي و تاثیر گذاری آنها
روند های اجتماعی تمایل به مشاغل سبک برای دوران بازنشستگی به علت ازدياد متوسط عمر افزایش جابجایی ها در اجتماع ، شغل و مسکن کاهش پذیرش ارزش های اخلاقی تبديل زمان به ارزشمندترين كالا درسراسر دنيا جابجایی در ارزش های اجتماعی، آنچه در گذشته بود شاید در آینده نباشد کاهش افراد خانواده و افزایش سن ازدواج پر رنگ شدن زندگی خصوصی و افزایش تقاضا برای خودرو کاهش حضور مستقیم دولت در زندگی افراد افزایش تاثیر گذاری ماهواره در زندگی اجتماعی افزايش گرايشهاي قومي، ملي و ديني افزایش آسیب های اجتماعی به دلیل افزایش سرعت زندگی
روند های مدیریتی فشرده شدن فناوری ها و تمایل روزافزون به شركتهاي كوچك كارآفرين جايگزين شدن الگوهاي سنتي كنترل و مديريت با سازمانهاي " دانش بنيان" هدر رفتن بخش عظيمي از وقت و انرژي مديران براي عمل به مقررات دولتي تخصصی تر شدن فعالیت ها و فزوني يافتن نقش دانايي در ارزش افزوده افزایش جابجایی های سازمانی و خروج نیروهای متخصص کاهش نقش دولت ها و افزایش نقش NGO ها حضور زنان به عنوان یک نیروی موثر مدیریتی گسترش نیاز به فناوری های جدید و افزایش تعارض در سازمان های قدیمی کاهش کارایی و افزایش هزینه های دولت ها جابجایی نقش یک رهبر بزرگ به هزاران رهبر کوچک شیشه ای شدن رفتار دولت و مدیران سازمان های بزرگ وسختی شدن پنهانکاری صنعت بین متخصصان فنی تقسیم خواهد شد
روند های صنعتی افزایش نقش ماشین در زندگی انسان ها کوتاه شدن عمر بازارها و محصولات تفکیک مدیریت ها از صاحبان سرمایه جایگزینی تفکر انسان توسط روبات ها فروش فکر مهمترین بازار آینده است همه صنعت در اختیار همه خواهد بود هیچ کس برای همیشه کارخانه دار نخواهد بود صنعت آینده هویت ملی نخواهد داشت شتاب تحولات متاثر از فناوری های صنعتی خودروهای الکتریکی تا سال 2020 کملا عملیاتی خواهند شد پیشرفتهای علمی خروجی برق خورشیدی را دوبرابر خواهند کرد
روند های فناوری بازگشت انسان به طبیعت (افزایش اهمیت آب ، خاک ، هوا و روح انسان ) آب به اندازه نفت مهم خواهد شد. شیرین کردن آب، یکی از بزرگترین صنایع جهان خواهد گردید دانش فنی مهمترین ثروت سازمان ها را شکل خواهد داد. دیگر از صنایع بزرگ و سنگین در آینده خبری نخواهد بود تحقیق و توسعه مهمترین بخش شرکت های آینده خواهد بود فناوری ها فشرده تر و کوچک تر خواهد شد سلول ها و مولکول ها عرصه های فکری و فناوری های آینده خواهد بود تجارت فکر وتجاری سازی یافته های فکری مهم ترین شغل سازمانی خواهد بود فناوری اینترنت تولد دیگری خواهد داشت نقش پیشرو دولت ها در عرصه فناوری جابجا خواهد شد پژوهش های ژنتیکی به زودی بسیاری از بیماری ها ی وراثتی را درمان خواهند کرد
ویژگی های آینده پژوهی • فراهم کردن آمادگی لازم برای آنچه در آینده با آن روبرو خواهیم شد • استفاده از اطلاعات هرچند محدود و ناقص باشد • همیشه انتظار موارد غیر منتظره وجود دارد • تغییر از ضروریات غیرقابل تغییر، زندگی است • آینده ممکن است گذشته ای نداشته باشد پیش بینی و برآورد نیازهای آینده که برای تغییر لازم است
آینده نباید به شانس و تقدیر واگذار شود بلکه فعالانه باید ساخته شود • انسان مهمترین سرمایه برای طراحی آینده است • توانمندسازی دانشجویان برای آینده یک ضرورت است • آینده را فقط امروز می توان تغییر داد • اگر تغییر را نپذیریم آینده تغییر را تحمیل خواهد کرد • و تحمیل شرایط آینده چالش های ما را افزایش میدهد
باید بدانیم آینده بدون ما نیز خواهد آمد • برای آینده باید بمانیم • برای ماندن باید بدانیم • وبرای دانستن باید بکوشیم
و برای موفق شدن در آینده باید: به حضور حق ایمان به ظهور حقیقت اعتقاد و به ضعف خود آگاهی داشته باشیم از اینکه وقت خود را در اختیار این موضوع قرار دادید متشکرم وحید مهدی نیا