820 likes | 967 Views
« توابع». جلسه پنجم. آنچه در اين جلسه مي خوانيد:. 1 - توابع كتابخانهاي C++ استاندارد 2 - توابع ساخت كاربر 3 - برنامۀ آزمون 4 - اعلانها و تعاريف تابع 5 - كامپايل جداگانۀ توابع 6 - متغيرهاي محلي، توابع محلي. ›››. 7 - تابع void 8 - توابع بولي
E N D
« توابع» جلسهپنجم
آنچه در اين جلسه مي خوانيد: 1- توابع كتابخانهاي C++ استاندارد 2- توابع ساخت كاربر 3- برنامۀ آزمون 4- اعلانها و تعاريف تابع 5- كامپايل جداگانۀ توابع 6- متغيرهاي محلي، توابع محلي ›››
7-تابع void 8 - توابع بولي 9- توابع ورودي/خروجي (I/O) 10- ارسال به طريق ارجاع (آدرس) 11- ارسال از طريق ارجاع ثابت 12-توابع بيواسطه ›››
13- چندشکلي توابع 14- تابع main() 15- آرگومانهاي پيشفرض
هدفهاي رفتاري: انتظار ميرود پس از پايان اين جلسه بتوانيد: - اهميت توابع و مزيت استفاده از آنها را بيان کنيد. - «اعلان» و «تعريف» تابع را بدانيد و خودتان توابعي را ايجاد کنيد. - «برنامۀ آزمون» را تعريف کرده و دليل استفاده از آن را بيان نماييد. - مفهوم «آرگومان» را بدانيد. - تفاوت ارسال به طريق «ارجاع» و ارسال به طريق «مقدار» و ارسال به طريق «ارجاع ثابت» را بيان کنيد و شکل استفاده از هر يک را بدانيد. هدف کلي: شناخت و معرفي توابع و مزاياي استفاده از تابع در برنامهها ›››
1-مقدمه برنامههاي واقعي و تجاري بسيار بزرگتر از برنامههايي هستند که تاکنون بررسي کرديم. براي اين که برنامههاي بزرگ قابل مديريت باشند، برنامهنويسان اين برنامهها را به زيربرنامههايي بخشبندي ميکنند. اين زيربرنامهها «تابع» ناميده ميشوند. توابع را ميتوان به طور جداگانه کامپايل و آزمايش نمود و در برنامههاي مختلف دوباره از آنها استفاده کرد.
2-توابع كتابخانهاي C++ استاندارد «كتابخانۀ C++ استاندارد» مجموعهاي است که شامل توابع از پيش تعريف شده و ساير عناصر برنامه است. اين توابع و عناصر از طريق «سرفايلها» قابل دستيابياند. قبلا برخي از آنها را استفاده كردهايم: ثابت INT_MAX که در <climits> تعريف شده ، تابع ()sqrt که در <cmath> تعريف شده است و... .
تابع جذر sqrt() ريشۀ دوم يك عدد مثبت، جذر آن عدد است. تابع مانند يک برنامۀ کامل، داراي روند ورودي - پردازش - خروجي است هرچند که پردازش، مرحلهاي پنهان است. يعني نميدانيم که تابع روي عدد 2 چه اعمالي انجام ميدهد که 41421/1 حاصل ميشود.
برنامۀ سادۀ زير، تابع از پيش تعريف شدۀ جذر را به کار ميگيرد: #include <cmath> // defines the sqrt() function #include <iostream> // defines the cout objectusing namespace std; int main() { //tests the sqrt() function: for (int x=0; x < 6; x++) cout << "\t" << x << "\t" << sqrt(x) << endl; } براي اجراي يك تابع مانند تابع sqrt()کافي است نام آن تابع به صورت يک متغير در دستورالعمل مورد نظر استفاده شود، مانند زير: y=sqrt(x);
اين کار «فراخواني تابع» يا «احضار تابع» گفته ميشود. بنابراين وقتي كد sqrt(x) اجرا شود، تابع sqrt() فراخواني ميگردد. عبارت x درون پرانتز «آرگومان» يا «پارامتر واقعي» فراخواني ناميده ميشود. در چنين حالتي ميگوييم كه x توسط «مقدار» به تابع فرستاده ميشود. لذا وقتي x=3 است، با اجراي کد sqrt(x) تابع sqrt() فراخواني شده و مقدار 3 به آن فرستاده ميشود. تابع مذکور نيز حاصل 1.73205 را به عنوان پاسخ برميگرداند…
Main() … اين فرايند در نمودار زير نشان داده شده. Sqrt() int 3 3 x 1.73205 1.73205 y double متغيرهاي x و y در تابع main() تعريف شدهاند. مقدار xکه برابر با 3 است به تابع sqrt() فرستاده ميشود و اين تابع مقدار 1.73205 را به تابع main() برميگرداند. جعبهاي كه تابع sqrt()را نشان ميدهد به رنگ تيره است، به اين معنا كه فرايند داخلي و نحوۀ کار آن قابل رويت نيست.
مثال 2-5 آزمايش يك رابطۀ مثلثاتي اين برنامه هم از سرفايل <cmath> استفاده ميكند. هدف اين است که صحت رابطۀ Sin2x=2SinxCosx به شکل تجربي بررسي شود. int main() { for (float x=0; x < 2; x += 0.2) cout << x << "\t\t" << sin(2*x) << "\t“ << 2*sin(x)*cos(x) << endl; }
خروجي برنامه: 0 0 0 0.2 0.389418 0.389418 0.4 0.717356 0.717356 0.6 0.932039 0.932039 0.8 0.999574 0.999574 1 0.909297 0.909297 1.2 0.675463 0.675463 1.4 0.334988 0.334988 1.6 -0.0583744 -0.0583744 1.8 -0.442521 -0.442521 برنامۀ مقدار x را در ستون اول، مقدار Sin2x را در ستون دوم و مقدار 2SinxCosx را در ستون سوم چاپ ميكند. خروجي نشان ميدهد که براي هر مقدار آزمايشي x، مقدار Sin2x با مقدار 2SinxCosx برابر است.
بيشتر توابع معروف رياضي كه در ماشينحسابها هم وجود دارد در سرفايل <cmath>تعريف شده است. بعضي از اين توابع در جدول زير نشان داده شده:
توجه داشته باشيد که هر تابع رياضي يک مقدار از نوع double را برميگرداند. اگر يك نوع صحيح به تابع فرستاده شود، قبل از اين كه تابع آن را پردازش کند، مقدارش را به نوع double ارتقا ميدهد.
بعضي از سرفايلهاي كتابخانۀ C++ استاندارد که کاربرد بيشتري دارند در جدول زير آمده است: اين سرفايلها از كتابخانۀ C استاندارد گرفته شدهاند. استفاده از آنها شبيه استفاده از سرفايلهاي C++ استاندارد (مانند <iostream>) است. براي مثال اگر بخواهيم تابع اعداد تصادفي rand()را از سرفايل <cstdlib> به كار ببريم، بايد دستور پيشپردازندۀ زير را به ابتداي فايل برنامۀ اصلي اضافه کنيم: #include <cstdlib>
3- توابع ساخت كاربر گرچه توابع بسيار متنوعي در کتابخانۀ C++ استاندارد وجود دارد ولي اين توابع براي بيشتر وظايف برنامهنويسي كافي نيستند. علاوه بر اين برنامهنويسان دوست دارند خودشان بتوانند توابعي را بسازند و استفاده نمايند.
مثال 3-5 تابع cube() يك مثال ساده از توابع ساخت كاربر: int cube(int x) { // returns cube of x: return x*x*x; } اين تابع، مكعب يك عدد صحيح ارسالي به آن را برميگرداند. بنابراين فراخواني cube(2) مقدار 8 را برميگرداند.
يك تابع ساخت كاربر دو قسمت دارد: 1-عنوان 2- بدنه. عنوان يك تابع به صورت زير است: (فهرست پارامترها) نام نوع بازگشتي مثال: int cube(int x) { …بدنه تابع } نوع بازگشتي تابع cube() که در بالا تعريف شد، int است. نام آن cube ميباشد و يک پارامتر از نوع int به نام x دارد. يعني تابع cube() يک مقدار از نوع int ميگيرد و پاسخي از نوع int تحويل ميدهد. بدنۀ تابع، يك بلوك كد است كه در ادامۀ عنوان آن ميآيد. بدنه شامل دستوراتي است كه بايد انجام شود تا نتيجۀ مورد نظر به دست آيد. بدنه شامل دستور return است كه پاسخ نهايي را به مكان فراخواني تابع برميگرداند.
دستور return دو وظيفۀ عمده دارد. اول اين که اجراي تابع را خاتمه ميدهد و دوم اين که مقدار نهايي را به برنامۀ فراخوان باز ميگرداند. دستور return به شکل زير استفاده ميشود: returnexpression; به جاي expression هر عبارتي قرار ميگيرد که بتوان مقدار آن را به يک متغير تخصيص داد. نوع آن عبارت بايد با نوع بازگشتي تابع يکي باشد. عبارت int main()که در همۀ برنامهها استفاده کردهايم يک تابع به نام «تابع اصلي» را تعريف ميکند. نوع بازگشتي اين تابع از نوع int است. نام آن main است و فهرست پارامترهاي آن خالي است؛ يعني هيچ پارامتري ندارد.
4- برنامۀ آزمون تنها هدف اين برنامه، امتحان کردن تابع و بررسي صحت کار آن است. وقتي يک تابع مورد نياز را ايجاد کرديد، فورا بايد آن تابع را با يک برنامۀ ساده امتحان کنيد. چنين برنامهاي برنامۀ آزمون ناميده ميشود. برنامۀ آزمون يک برنامۀ موقتي است که بايد «سريع و کثيف» باشد؛ يعني: لازم نيست در آن تمام ظرافتهاي برنامهنويسي – مثل پيغامهاي خروجي، برچسبها و راهنماهاي خوانا – را لحاظ کنيد.
مثال 4-5 يك برنامۀ آزمون براي تابع cube() کد زير شامل تابع cube() و برنامۀ آزمون آن است: int cube(int x) { // returns cube of x: return x*x*x; } int main() { // tests the cube() function: int n=1; while (n != 0) { cin >> n; cout << "\tcube(" << n << ") = " << cube(n) << endl; }} برنامۀ حاضر اعداد صحيح را از ورودي ميگيرد و مكعب آنها را چاپ ميكند تا اين كه كاربر مقدار 0 را وارد كند.
cube() main() 5 x n 5 5 int int 125 هر عدد صحيحي که خوانده ميشود، با استفاده از کد cube(n) به تابع cube() فرستاده ميشود. مقدار بازگشتي از تابع، جايگزين عبارت cube(n) گشته و با استفاده از cout در خروجي چاپ ميشود. دقت كنيد كه تابع cube() در بالاي تابع main() تعريف شده زيرا قبل از اين كه تابعcube() در تابع main() به كار رود، كامپايلر C++ بايد در بارۀ آن اطلاع حاصل كند. ميتوان رابطۀ بين تابع main() و تابع cube() را شبيه اين شکل تصور نمود:
مثال 5-5 يك برنامۀ آزمون براي تابع max() تابع زير دو پارامتر دارد. اين تابع از دو مقدار فرستاده شده به آن، مقدار بزرگتر را برميگرداند: int max(int x, int y) { // returns larger of the two given integers: int z; z = (x > y) ? x : y ; return z; } int main() { int m, n; do { cin >> m >> n; cout << "\tmax(" << m << "," << n << ") = " << max(m,n) << endl; } while (m != 0);}
توابع ميتوانند بيش از يک دستور return داشته باشند. مثلا تابع max() را مانند اين نيز ميتوانستيم بنويسيم: int max(int x, int y) { // returns larger of the two given integers: if (x < y) return y; else return x; } دستور return نوعي دستور پرش است (شبيه دستور break ) زيرا اجرا را به بيرون از تابع هدايت ميکند. اگرچه معمولا return در انتهاي تابع قرار ميگيرد، ميتوان آن را در هر نقطۀ ديگري از تابع قرار داد. در اين کد هر دستور return که زودتر اجرا شود مقدار مربوطهاش را بازگشت داده و تابع را خاتمه ميدهد.
5- اعلانها و تعاريف تابع به دو روش ميتوان توابع را تعريف نمود: 1-توابع قبل از تابع main() به طور كامل بابدنه مربوطه آورده شوند. 2-راه ديگري که بيشتر رواج دارد اين گونه است که ابتدا تابع اعلان شود، سپس متن برنامۀ اصليmain() بيايد، پس از آنتعريف کامل تابع قرار بگيرد.
اعلان تابع با تعريف تابع تفاوت دارد. اعلان تابع، فقط عنوان تابع است که يک سميکولن در انتهاي آن قرار دارد. تعريف تابع، متن کامل تابع است که هم شامل عنوان است و هم شامل بدنه. اعلان تابع شبيه اعلان متغيرهاست. يک متغير قبل از اين که به کار گرفته شود بايد اعلان شود. تابع هم همين طور است با اين فرق که متغير را در هر جايي از برنامه ميتوان اعلان کرد اما تابع را بايد قبل از برنامۀ اصلي اعلان نمود.
در اعلان تابع فقط بيان ميشود که نوع بازگشتي تابع چيست، نام تابع چيست و نوع پارامترهاي تابع چيست. همينها براي کامپايلر کافي است تا بتواند کامپايل برنامه را آغاز کند. سپس در زمان اجرا به تعريف بدنۀ تابع نيز احتياج ميشود که اين بدنه در انتهاي برنامه و پس از تابع main() قرار ميگيرد.
فرق بين «آرگومان» و «پارامتر» : پارامترها متغيرهايي هستند که در فهرست پارامتر يک تابع نام برده ميشوند. پارامترها متغيرهاي محلي براي تابع محسوب ميشوند؛ يعني فقط در طول اجراي تابع وجود دارند. آرگومانها متغيرهايي هستند که از برنامۀ اصلي به تابع فرستاده ميشوند.
int max(int,int); int main() { int m, n; do { cin >> m >> n; cout << "\tmax(" << m << "," << n << ") = " << max(m,n) << endl; } while (m != 0);} int max(int x, int y) { if (x < y) return y; else return x;} مثال 6-5 تابعmax() با اعلان جدا از تعريف آن اين برنامه همان برنامۀ آزمون تابع max() در مثال 5-6 است. اما اينجا اعلان تابع بالاي تابع اصلي ظاهر شده و تعريف تابع بعد از برنامۀ اصلي آمده است: توجه كنيد كه پارامترهاي x و y در بخش عنوان تعريف تابع آمدهاند (طبق معمول) ولي در اعلان تابع وجود ندارند.
6- كامپايل جداگانۀ توابع اغلب اين طور است که تعريف و بدنۀ توابع در فايلهاي جداگانهاي قرار ميگيرد. اين فايلها به طور مستقل کامپايل1 ميشوند و سپس به برنامۀ اصلي که آن توابع را به کار ميگيرد الصاق2 ميشوند. توابع کتابخانۀ C++ استاندارد به همين شکل پيادهسازي شدهاند و هنگامي که يکي از آن توابع را در برنامههايتان به کار ميبريد بايد با دستور راهنماي پيشپردازنده، فايل آن توابع را به برنامهتان ضميمه کنيد. اين کار چند مزيت دارد:
1- اولين مزيت «مخفيسازي اطلاعات» است. 2-مزيت ديگر اين است که توابع مورد نياز را ميتوان قبل از اين که برنامۀ اصلي نوشته شود، جداگانه آزمايش نمود. 3-سومين مزيت اين است که در هر زماني به راحتي ميتوان تعريف توابع را عوض کرد بدون اين که لازم باشد برنامۀ اصلي تغيير يابد. 4-چهارمين مزيت هم اين است که ميتوانيد يک بار يک تابع را کامپايل و ذخيره کنيد و از آن پس در برنامههاي مختلفي از همان تابع استفاده ببريد.
max.cpp int max(int x, int y) { if (x < y) return y; else return x; } تابع max() را به خاطر بياوريد. براي اين که اين تابع را در فايل جداگانهاي قرار دهيم، تعريف آن را در فايلي به نام max.cpp ذخيره ميکنيم. فايل max.cpp شامل کد زير است:
حال كافي است عبارت:#include <test.cpp> را به اول برنامه اصلي وقبل ازmain() اضافه كنيم: #include <test.cpp> int main() { // tests the max() function: int m, n; do { cin >> m >> n; cout << "\tmax(" << m << "," << n << ") = " << max(m,n) << endl; } while (m != 0);}
نحوۀ کامپايل کردن فايلها و الصاق آنها به يکديگر به نوع سيستم عامل و نوع کامپايلر بستگي دارد. در سيستم عامل ويندوز معمولا توابع را در فايلهايي از نوع DLL کامپايل و ذخيره ميکنند و سپس اين فايل را در برنامۀ اصلي احضار مينمايند. فايلهاي DLL را به دو طريق ايستا و پويا ميتوان مورد استفاده قرار داد. براي آشنايي بيشتر با فايلهاي DLL به مرجع ويندوز و کامپايلرهاي C++ مراجعه کنيد.
6- متغيرهاي محلي، توابع محلي متغير محلي، متغيري است که در داخل يک بلوک اعلان گردد. اين گونه متغيرها فقط در داخل همان بلوکي که اعلان ميشوند قابل دستيابي هستند. چون بدنۀ تابع، خودش يک بلوک است پس متغيرهاي اعلان شده در يک تابع متغيرهاي محلي براي آن تابع هستند. اينمتغيرها فقط تا وقتي که تابع در حال کار است وجود دارند. پارامترهاي تابع نيز متغيرهاي محلي محسوب ميشوند.
* مثال 7-5 تابع فاكتوريل اعداد فاكتوريل را در مثال 8-5 ديديم. فاكتوريل عدد صحيح nبرابر است با: n! = n(n-1)(n-2)..(3)(2)(1) تابع زير، فاکتوريل عدد n را محاسبه ميکند: long fact(int n) { //returns n! = n*(n-1)*(n-2)*...*(2)*(1) if (n < 0) return 0; int f = 1; while (n > 1) f *= n--; return f; } اين تابع دو متغير محلي دارد: n و f پارامتر n يک متغير محلي است زيرا در فهرست پارامترهاي تابع اعلان شده و متغير f نيز محلي است زيرا درون بدنۀ تابع اعلان شده است.
همان گونه که متغيرها ميتوانند محلي باشند، توابع نيز ميتوانند محلي باشند. يک تابع محلي تابعي است که درون يک تابع ديگر به کار رود. با استفاده از چند تابع ساده و ترکيب آنها ميتوان توابع پيچيدهتري ساخت.به مثال زير نگاه کنيد. تابع محلي در رياضيات، تابع جايگشت را با p(n,k)نشان ميدهند. اين تابع بيان ميکند که به چند طريق ميتوان k عنصر دلخواه از يک مجموعۀ n عنصري را کنار يکديگر قرار داد. براي اين محاسبه از رابطۀ زير استفاده ميشود:
اين تابع، خود از تابع ديگري که همان تابع فاکتوريل است استفاده کرده است. شرط به کار رفته در دستور if براي محدود کردن حالتهاي غير ممکن استفاده شده است. در اين حالتها، تابع مقدار 0 را برميگرداند تا نشان دهد که يک ورودي اشتباه وجود داشته است. پس به 12 طريق ميتوانيم دو عنصر دلخواه از يک مجموعۀ چهار عنصري را کنار هم بچينيم. براي دو عنصر از مجموعۀ {1, 2, 3, 4}حالتهاي ممکن عبارت است از: 12, 13, 14, 21, 23, 24, 31, 32, 34, 41, 42, 43 كد زير تابع جايگشت را پيادهسازي ميكند: long perm(int n, int k) {// returns P(n,k), the number of the permutations of k from n: if (n < 0) || k < 0 || k > n) return 0; return fact(n)/fact(n-k); }
برنامۀ آزمون براي تابع perm() در ادامه آمده است: long perm(int,int); // returns P(n,k), the number of permutations of k from n: int main() { // tests the perm() function: for (int i = -1; i < 8; i++) { for (int j= -1; j <= i+1; j++) cout << " " << perm(i,j); cout << endl; } } 0 0 0 1 0 0 1 1 0 0 1 2 2 0 0 1 3 6 6 0 0 1 4 12 24 24 0 0 1 5 20 60 120 120 0 0 1 6 30 120 360 720 720 0 0 1 7 42 210 840 2520 5040 5040 0
7- تابع void لازم نيست يك تابع حتما مقداري را برگرداند. در C++ براي مشخص کردن چنين توابعي از کلمۀ کليدي void به عنوان نوع بازگشتي تابع استفاده ميکنند يک تابع void تابعي است که هيچ مقدار بازگشتي ندارد. از آنجا كه يك تابع void مقداري را برنميگرداند، نيازي به دستور return نيست ولي اگر قرار باشد اين دستور را در تابع void قرار دهيم، بايد آن را به شکل تنها استفاده کنيم بدون اين که بعد از کلمۀ return هيچ چيز ديگري بيايد: return; در اين حالت دستور return فقط تابع را خاتمه ميدهد.
در بسياري از اوقات لازم است در برنامه، شرطي بررسي شود. اگر بررسي اين شرط به دستورات زيادي نياز داشته باشد، بهتر است که يک تابع اين بررسي را انجام دهد. اين کار مخصوصا هنگامي که از حلقهها استفاده ميشود بسيار مفيد است. توابع بولي فقط دو مقدار را برميگردانند: true يا false . 8- توابع بولي اسم توابع بولي را معمولا به شکل سوالي انتخاب ميکنند زيرا توابع بولي هميشه به يک سوال مفروض پاسخ بلي يا خير ميدهند.
مثال 10-5 تابعي كه اول بودن اعداد را بررسي ميكند کد زير يك تابع بولي است كه تشخيص ميدهد آيا عدد صحيح ارسال شده به آن، اول است يا خير: bool isPrime(int n) { // returns true if n is prime, false otherwise: float sqrtn = sqrt(n); if (n < 2) return false; // 0 and 1 are not primes if (n < 4) return true; // 2 and 3 are the first primes if (n%2 == 0) return false; // 2 is the only even prime for (int d=3; d <= sqrtn; d += 2) if (n%d == 0) return false; // n has a nontrivial divisor return true; // n has no nontrivial divisors }
9- توابع ورودي/خروجي (I/O) بخشهايي از برنامه که به جزييات دست و پا گير ميپردازد و خيلي به هدف اصلي برنامه مربوط نيست را ميتوان به توابع سپرد. در چنين شرايطي سودمندي توابع محسوستر ميشود. فرض کنيد نرمافزاري براي سيستم آموزشي دانشگاه طراحي کردهايد که سوابق تحصيلي دانشجويان را نگه ميدارد. در اين نرمافزار لازم است که سن دانشجو به عنوان يکي از اطلاعات پروندۀ دانشجو وارد شود. اگر وظيفۀ دريافت سن را به عهدۀ يک تابع بگذاريد، ميتوانيد جزيياتي از قبيل کنترل ورودي معتبر، يافتن سن از روي تاريخ تولد و ... را در اين تابع پيادهسازي کنيد بدون اين که از مسير برنامۀ اصلي منحرف شويد.
قبلا نمونهاي از توابع خروجي را ديديم. تابع PrintDate() در مثال 9-5 هيچ چيزي به برنامۀ اصلي برنميگرداند و فقط براي چاپ نتايج به کار ميرود. اين تابع نمونهاي از توابع خروجي است؛ يعني توابعي که فقط براي چاپ نتايج به کار ميروند و هيچ مقدار بازگشتي ندارند. توابع ورودي نيز به همين روش کار ميکنند اما در جهت معکوس. يعني توابع ورودي فقط براي دريافت ورودي و ارسال آن به برنامۀ اصلي به کار ميروند و هيچ پارامتري ندارند. مثال بعد يک تابع ورودي را نشان ميدهد.
مثال 11-5 تابعي براي دريافت سن كاربر تابع سادۀ زير، سن کاربر را درخواست ميکند و مقدار دريافت شده را به برنامۀ اصلي ميفرستد. اين تابع تقريبا هوشمند است و هر عدد صحيح ورودي غير منطقي را رد ميکند و به طور مکرر درخواست ورودي معتبر ميکند تا اين که يک عدد صحيح در محدودۀ 7 تا 120 دريافت دارد: int age() { // prompts the user to input his/her age and returns that value: int n; while (true) { cout << "How old are you: "; cin >> n; if (n < 0) cout << "\a\tYour age could not be negative."; else if (n > 120) cout << "\a\tYou could not be over 120."; else return n; cout << "\n\tTry again.\n"; } }
يك برنامۀ آزمون و خروجي حاصل از آن در ادامه آمده است: int age() int main() { // tests the age() function: int a = age(); cout << "\nYou are " << a << " years old.\n"; } How old are you? 125 You could not be over 120 Try again. How old are you? -3 Your age could not be negative Try again. How old are you? 99 You are 99 years old.
تا اين لحظه تمام پارامترهايي كه در توابع ديديم به طريق مقدار ارسال شدهاند. يعني ابتدا مقدار متغيري که در فراخواني تابع ذکر شده برآورد ميشود و سپس اين مقدار به پارامترهاي محلي تابع فرستاده ميشود. مثلا در فراخواني cube(x) ابتدا مقدار x برآورد شده و سپس اين مقدار به متغير محلي n در تابع فرستاده ميشود و پس از آن تابع کار خويش را آغاز ميکند. در طي اجراي تابع ممکن است مقدار n تغيير کند اما چون n محلي است هيچ تغييري روي مقدار x نميگذارد.