1 / 111

چگونه بازار سرمايه مي‌تواند در خدمت صنعت نفت و گاز كشور باشد؟

حسين عبده تبريزي. به نام آنکه جان را فکرت آموخت. چگونه بازار سرمايه مي‌تواند در خدمت صنعت نفت و گاز كشور باشد؟. دانشكدة نفت تهران اسفند 1392. جايگاه دانش مالي. مرز حسابداري و مالي. سرمايه در اقتصاد، مالي و حسابداري. رابطۀاقتصاد، حسابداري و مالي. مسائل اساسي حوزۀ مالي شرکت‌ها.

said
Download Presentation

چگونه بازار سرمايه مي‌تواند در خدمت صنعت نفت و گاز كشور باشد؟

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. حسين عبده تبريزي به نام آنکه جان را فکرت آموخت چگونه بازار سرمايه مي‌تواند در خدمت صنعت نفت و گاز كشور باشد؟ دانشكدة نفت تهران اسفند 1392

  2. جايگاه دانش مالي

  3. مرز حسابداري و مالي

  4. سرمايه در اقتصاد، مالي و حسابداري

  5. رابطۀاقتصاد، حسابداري و مالي

  6. مسائل اساسي حوزۀ ماليشرکت‌ها

  7. جايگاه مدير مالي در نمودار سازماني • هيأت‌مديره • مديرعامل • معاون توليد • معاون مالي • معاون بازاريابي • مدير مالي • رئيس حسابداري • تأمين مالي • مديريت وجوه مديربت حسابداري بهاي تمام‌شده • مديريت ماليات • مديريت اعتبار برنامه‌ريزي مالي مديريت پردازش اطلات بودجه‌بندي سرمايه‌اي مديريت حسابداري مالي

  8. مراجعه به بازارهاي مالي

  9. ارتباط شرکت با بازارهاي مالي • بازارهاي مالي • (پول - سرمايه) • بدهي کوتاه‌مدت • بدهي بلندمدت • سهام شرکت در دارايي‌ها سرمايه‌گذاري مي‌کند: • دارايي‌هاي جاري • دارايي‌هاي ثابت تأمين مالي سرمايه‌گذاري مجدد جريان نقدي جريان نقدي حاصل از دارايي‌هاي شرکت بهره و سود تقسيمي دولت ساير ذينفعان

  10. نهادهاي مالي

  11. تأمين مالي ابزار، بازار و نهادهاي مالي

  12. طرح موضوع از منظر مالي استاندارد

  13. چه ترکيبي از بدهي و سرمايه استفاده شود؟ • نظريۀ ساختار • سرمايه

  14. ابزار تأمين مالي (گرايش به بازار سرمايه)

  15. روش مبتني بر بدهي روش مبتني بر بدهي به معناي اخذ وام از يك منبع خارج از شركت و با موافقت صاحبان شرکت است، با اين اميد که پس از استحصال اين منابع و انجام پروژه، سود حاصل بيش از مقداري باشد كه بايد به‌عنوان بهره به وام‌دهندگان بازگردانده شود.

  16. روش‌هاي مبتني بر بدهي • مزايا: • صاحب پروژه مجبور نيست قسمتي از تملک پروژه و متعاقباً سود آتي آن را از دست بدهد. درواقع، در اين شيوة تأمين مالي، تأمين‌کنندة سرمايه، کنترلي بر نحوة اجراي پروژه نخواهد داشت و تنها خواستة وي از صاحب پروژه، بازپرداخت به‌موقع سود و اصل وام اخذشده مي‌باشد. • استفاده از سرماية قرض‌گرفته‌شده جهت تأمين دارايي‌هاي پروژه، اجازه مي‌دهد سود پروژه در شرکت باقي‌مانده و يا به صاحبان آن اعطا شود. • نرخ سود وام اخذشده قبل از محاسبة ماليات پرداخت مي‌شود و لذا ميزان ماليات کمتر خواهد شد.

  17. روش‌هاي مبتني بر بدهي • معايب: • شرکت صاحب پروژه بايد از نقدينگي کافي براي بازپرداخت وام در سررسيدهاي مقرر برخوردار باشد. • در اغلب مواقع، بازپرداخت وام از سود پروژه تأمين مي‌شود. لذا اگر مبلغ وام پروژه زياد باشد، با وجودسودآوربودن پروژه، هيچ‌گونه جريان نقدي مثبت جهت نشان‌دادن سود آن وجود نداشته باشد. • متقاعدنمودن وام‌دهندگان جهت اعطاي وام، مستلزم صرف وقت و هزينۀ زياد است. • وام اخذشده ممکن است داراي نرخ بهرة بالا باشد، که در نرخ بازگشت سرمايه پروژه تأثير خواهد گذاشت. • جهت تضمين بازپرداخت وام اخذشده به‌رهن‌گذاردن وثيقه‌هاي مکفي الزامي است.

  18. روش‌هاي مبتني بر سرمايه • تأمين مالي مبتني بر سرمايه، مستلزم واگذاري قسمتي از سود پروژه در مقابل دريافت سرمايه مي‌باشد. درواقع در اين روش، با استفاده از آوردة نقدي و غيرنقدي سهامداران و افزودن بر حجم حقوق صاحبان سهام در شركت و يا پروژه، سرماية مورد نياز تأمين مي‌شود. آوردة سهامداران در پيشبرد فعاليت‌هاي پروژه مصرف و سود حاصل از انجام پروژه نيز تماماً و در آينده، بين سهامداران توزيع مي‌گردد. • مهم‌ترين مرحله در اين روش، ترغيب سرمايه‌گذاران جهت شراکت در پروژه مي‌باشد. با اين حال، معمولاً ميزان شراکت سرمايه‌گذاران در يک پروژه بيشتر به تمايل صاحب پروژه در سهيم‌کردن آنان در مديريت و کنترل پروژه بستگي دارد تا ميزان علاقمندي سرمايه‌گذاران به سرمايه‌گذاري. درواقع در اين روش تأمين مالي، بايد توجه داشت که با فروش درصدي از سهم يک پروژه، بخشي از حقوق مديريتي و هم‌چنين استقلال در تصميم‌گيري از بين مي‌رود.

  19. روش‌هاي مبتني بر سرمايه • مزايا: • در صورت شکست پروژه، نيازي به بازپرداخت سرماية اخذشده نمي‌باشد. • در اين روش، ضرورتي براي به رهن‌گذاردن دارايي‌هاي پروژه يا شرکت نمي‌باشد. • پروژه‌هايي که سرمايه کافي دارند، براي وام‌دهندگان و سرمايه‌گذاران جذاب‌تر مي‌باشد. • در صورت استفاده از اين روش، پروژه با نقدينگي بالاتري مواجه خواهد شد، چرا که نيازي به بازپرداخت بدهي نيست.

  20. روش‌هاي مبتني بر سرمايه • معايب: • در اين شيوة تأمين مالي، تملک کامل بر پروژه از بين رفته و سود پروژه با ديگر سرمايه‌گذاران تقسيم مي‌شود. • ممکن است نظرات و ايده‌هاي ديگر سرمايه‌گذاران در مورد نحوﺓ اجراي پروژه با نظر صاحب پروژه متفاوت باشد. • سود پروژه بعد از کسر ماليات به سرمايه‌گذاران پرداخت مي‌شود و لذا در اين شيوة تأمين مالي، ماليات پرداختي نسبت به شيوة تأمين مالي مبتني بر بدهي بيشتر مي‌باشد.

  21. روش‌هاي مبتني بر بدهي • تسهيلات بودجه‌اي • وام‌هاي بانکي • مشارکت سنديکايي • يك شيوة رايج در دنيا براي تأمين مالي پروژه‌هاي بزرگ،syndicationيا گروهي‌كردن چند وام‌دهنده يا financer براي تأمين منابع مورد نياز يك طرح است. اين عمل معمولاً توسط مؤسّسات تأمين مالي investment bankها انجام مي‌شود. اين مؤسسات وظيفة معرفي پروژه به چند تأمين‌كننده را برعهده گرفته و تفاهم‌نامه‌ها و مشاركت‌نامه‌هاي في‌مابين اعضاي گروه financer و بين گروه و وام‌گيرنده را تنظيم مي‌كنند. گروه تأمين‌كننده مي‌تواند شامل چند بانك، چند مؤسسة مالي و شركت ليزينگ يا تركيبي از آن‌ها باشد.

  22. روش‌هاي مبتني بر بدهي • تسهيلات Trade Finance • Trade finance به معناي پشتيباني و تأمين مالي تجارت و مبادلات بين‌المللي، يكي از روش‌هاي رايج و مورداستفاده براي واردات و يا صادرات كالاهاي مختلف است. دو روش يوزانس و ريفاينانس مشهورترين روش‌هاي استفاده Trade finance است • تسهيلات ساير نهادهاي مالي • به‌جز بانك‌ها، نهادهاي مالي ديگري چون شركت‌هاي سرمايه‌گذاري، مؤسسات اعتباري غيربانكي و صندوق‌هاي قرض‌الحسنه و بازنشستگي نيز مي‌توانند در نقش اعطاكنندة وام ظاهر شوند. شرايط و ضوابط حاكم بر عملكرد هريك از اين نهادها متفاوت است، ليكن فرايند تصميم‌گيري در همة آن‌ها مشترك و براساس ريسك اعتباري شركت وام‌گيرنده و تحليل صورت‌هاي مالي آن و هم‌چنين تحليل اقتصادي پروژه خواهد بود.

  23. روش‌هاي مبتني بر بدهي • استفاده از منابع خارجي • مشابه منابع بانكي داخلي و تسهيلات نهادهاي مالي و اعتباري ايراني، مي‌توان از تسهيلات بانكي و غيربانكي خارجي نيز استفاده كرد. البته با توجه به شرايط نامساعد سياسي و ريسك‌ بالاي سرمايه‌‌گذاري در ايران، اين گزينه بسيار نامحتمل به‌نظر مي‌رسد.

  24. روش‌هاي مبتني بر بدهي • اوراق مشارکت • اوراق مشارکت اوراق بهادار با نام يا بي‌نامي است كه به قيمت اسمي مشخص براي مدّت معين و براي تأمين بخشي از منابع مالي مورد نياز طرح‌هاي عمراني ـ انتفاعي دولت يا براي تأمين منابع مالي موردنياز جهت ايجاد، تكميل و توسعة طرح‌هاي سودآور توليدي، ساختماني و خدماتي در شرکت‌هاي غيردولتي منتشر مي‌شود و به سرمايه‌گذاراني كه قصد مشاركت در اجراي طرح‌هاي يادشده را دارند، از طريق عرضة عمومي واگذار مي‌شود.اوراق مشارکت قابل‌انتقال به غير بوده و دارندۀ اوراق مالك آن شناخته مي‌شود. در مقاطع معين از بابت سود سرمايه‌گذاري در طرح‌هاي موضوع اوراق مشاركت، به‌تناسب مبلغ اسمي هر ورقة مشاركت، به دارندگان اوراق سود علي‌الحساب تعلق مي‌گيرد. نرخ سود علي‌الحساب اوراق مشاركت و مقاطع پرداخت آن در شرايط انتشار اوراق درج و براساس شمارۀ كوپن‌هاي ضميمة اصل اوراق، در شعب فروشندة اوراق به دارندگان آن پرداخت مي‌شود. پس از سررسيد اوراق، ميزان سود قطعي قابل‌پرداخت به دارندگان اوراق مشاركت محاسبه مي‌شود. چنان‌چه سود قطعي تعيين‌شده بيش از سودهاي علي‌الحساب پرداختي باشد، مابه‌التفاوت حاصل با رعايت مقررات مربوطه به دارندگان برگة تسويه‌حساب نهائي مشاركت پرداخت مي‌شود. هم‌چنين اگر طرح به هر دليلي زيان بدهد جبران هزينه به‌عهدة ناشر است و سهمي از آن به دارندة اوراق تعلق نمي‌گيرد.

  25. روش‌هاي مبتني بر سرمايه اولين گزينه‌اي كه در ميان روش‌هاي تأمين مالي مبتني بر سرمايه به ذهن خطور مي‌كند، افزايش سرمايه است. افزايش سرمايه منابع را به‌صورتي مستقيم در اختيار مجري قرار داده و به‌لحاظ نظري با هيچ محدوديتي مواجه نيست. اين روش ريسك عدم‌بازپرداخت را به‌دنبال ندارد و مراحل اجرايي آن نيز مي‌تواند بسيار كوتاه‌تر از هر روش ديگري باشد. شرکت صاحب پروژه، پس از انجام بررسي‌ها، مطالعات و تحقيقات لازم، طرح پروژه را معرفي نموده و مقدار سودآوري آن را پيش‌بيني مي‌نمايد. سپس براي جذب سرمايه‌گذار، درصد پايه‌اي را به‌عنوان سود علي‌الحساب تعيين کرده ولي اعلام درصد نهايي را به زمان اتمام پروژه، موکول مي‌کند. بدين‌ترتيب، پس از اعلان عمومي از طريق رسانه‌ها يا تبليغات در شعب بانک‌ها، افراد با مراجعه به آن شرکتمي‌توانند تعداد سهام موردنظر خود را خريداري کنند. گواهي سپردة مدت‌دار ويژة سرمايه‌گذاري (خاص) به سپرده‌اي اطلاق مي‌شود كه بانك به‌منظور تجهيز منابع براي تأمين مالي طرح‌هاي مشخص جديد سود‌آور توليدي و ساختماني و خدماتي و نيز توسعه و تكميل طرح‌هاي سودآور موجود با سررسيد مشخص افتتاح مي‌نمايد و در ازاي افتتاح سپرده، گواهي سپرده مدت‌دار ويژه سرمايه‌گذاري (خاص) صادر مي‌نمايد. • افزايش سرمايه • سهام پروژه • گواهي سپردۀ خاص

  26. روش‌هاي مبتني بر بدهي • (Receivables Finance) • تأمين مالي دريافتني‌ها: در اين روش فرآيند وام‌دهي در مقابل جريان نقدي ناشي ازدرآمدهاي يك فعاليت تجاري (نظير هتل‌هاي زنجيره‌اي) ازطريق تمركز دريافت وجوه در يك نهاد واسطه‌اي مقاصد خاص صورت مي‌گيرد. • :(Securitization) • تبديل به اوراق بهادار روشي است كه طي آن تأمين مالي يكسري اسناد دريافتني (نظير يك پورتفوي تسهيلات اعتباري) در بازار سرمايه و از طريق انتشاراوراق بهادار صورت مي‌گيرد. • (Buyout Finance) •تأمين مالي خريد سهام: در اين روش تأمين مالي خريد سهام يك شركت توسط كارمندان همان شركت و يا يك گروه سرمايه‌گذار در خارج از آن شركت و در (Debt Leverage) نسبت‌هاي اهرم بدهي بالا صورت مي‌گيرد و تركيبي از جريان نقدي حاصل از فعاليت شركت و ارزشدارايي‌هاي آن براي دريافت وام توثيق مي‌شو د. • (Acquisition Finance) • تأمين مالي كسب مالكيت: کسب مالکيت شرکت «ب» توسط شركت «الف». اين روش كسب مالكيت چون روش فوق تأمين مالي مي‌شود با اين تفاوت كه تركيب جريان نقدي و ارزش دارايي‌هاي هر دو شركت به‌عنوان وثيقه وام اعطايي مقرر مي‌شود. • (Asset Finance) • تأمين مالي دارايي: در اين روش وام‌دهي در مقابل ارزش دارايي تجاري (نظير هواپيما يا مستغلات تجاري) انجام مي‌شود. • • ليزينگ: نوعي از تأمين مالي دارايي است كه مالكيت دارايي با اجاره‌دهنده (تأمين كننده مالي) باقي مي‌ماند. • يك روش تأمين (Project Finance): تأمين مالي پروژه‌اي مالي است كه از طريق مهندسي مالي و با استفاده از وام‌هاي بلندمدت منابع لازم براي اجراي پروژه‌هاي بزرگ را فراهم مي‌نمايد. در اين روش، پروسه وام‌گيري در مقابل جريان نقدي كه توسط پروژه ايجاد خواهد شد، ارزيابي و عملي مي‌شود.

  27. تأمين مالي نفت و گاز مشخصه‌ها و ويژگي‌هاي صنعتبازیگران ملاحظات قانونی در طراحی تامین مالی سیری در تحولات نظام تأمین مالی نفت و گازاستقراض با استفاده از خطوط اعتباری

  28. مشخصه‌هاي صنعت • وابستگي اقتصادي ايران به درآمدهاي نفتي • زنجيره ارزش گسترده‌اي که مي‌تواند در اشتغالزايي بسيار مؤثر باشد. • تجهيزات صنعتي(کالاهاي سرمايه‌اي) تخصصي اغلب وارداتي است. • صنعت سرمايه‌بري بوده و هزينه‌هاي سرمايه‌گذاري اولية بالايي دارد. • عملکرد صنعت تحت‌تأثير دوره‌هاي اقتصادي قرار دارد. • بحث صيانت از منابع پايان‌پذير انرژي، ملاحظات اقتصادي اجتماعي خاص خود را دارد. • ريسک‌هاي سيستماتيک مستقيماً و شديداً اثر مي‌گذارد.

  29. سیر تاریخی تحولات نظام تامین مالی نفت و گاز • تأمین مالی پروژه‌های نفتی ماقبل دهه 70 میلادی • شرکت‌های نفتی بین‌المللی بانک تجاری تأمین مالی (وام) منابع داخلی شرکت منطقه‌ای پروژه 3 پروژه 2 پروژه 1

  30. سیر تاریخی تحولات نظام تامین مالی نفت و گاز • تأمین مالی پروژه‌های نفتی بین دهة 70 و 80 میلادی بانک تجاری منابع داخلی تأمین مالی (وام) بودجة عمرانی استقراض رسمی آژانس‌های تضمین سرمایه‌گذاری شرکت منطقه‌ای شرکت ملی نفت پروژه 3 پروژه 2 پروژه 2 پروژه 1 پروژه مشترک 31

  31. سیر تاریخی تحولات نظام تامین مالی نفت و گاز • تأمین مالی پروژه‌های نفتی از دهة 90 میلادی بانک تجاری تأمین مالی (وام) منابع داخلی بودجة عمرانی استقراض رسمی آژانس‌های تضمین سرمایه‌گذاری شرکت منطقه‌ای شرکت ملی نفت پروژه 3 پروژه 2 پروژه مشترک پروژه 2 پروژه 1 منابع تأمین سرمایه از طریق بازارهای مشتقه (Private Equity) بازارهای بورس اوراق بهادار بین‌المللی صندوق‌های سرمایه‌گذاری شرکت‌های تأمین سرمایه بین‌الملل بانک توسعه منطقه‌ای منابع استقراضی (Private Debt Financing) بانک‌های تجاری بین‌الملل بازار اوراق بهادار صندوق تخصصی انرژی بانک‌های توسعه‌ای منطقه‌ای و بانک‌های داخلی شرکت‌های تأمین سرمایه بین‌الملل 32

  32. بازیگران تأمین مالی پروژه‌های نفت و گاز

  33. ارگان‌های دولتی و تأثیرگذاری بر فرآیند تأمین مالی

  34. قوانین ناظر و و تاثیرگذاری بر فرآیند تامین مالی

  35. تأمين مالي نفت و گاز در گفتمان مديران معاون برنامه‌ريزي و نظارت بر منابع هيدروکربوري • کل طرح‌هاي بخش نفت و گاز صنعت نفت • در برنامة پنجم توسعه: 95 طرح با سرمايه‌گذاري لازم: 119ميليارد و 600 ميليون دلار  • بخش بالادستي: • 57 طرح با  67 ميليارد و 800 ميليون دلار نياز سرمايه‌گذاري • 14 طرح در زمينه اجراي پروژه‌هاي توسعه ميدان‌هاي گازي • 13 طرح براي پروژه‌هاي توسعه ميدان‌هاي نفتي • 10 طرح در زمينة پروژه‌هاي توسعة ديگر ميدان‌هاي نفت و گاز • 20 پروژه در زمينة ايستگاه‌هاي جمع‌آوري و تزريق گاز

  36. تأمين مالي نفت و گاز در شرايط کنوني • بخش پايين‌دستي: • 38 طرح که 51 ميليارد و 800 ميليون دلاري سرمايه‌گذاري • 9 طرح ان جي ال • 7 طرح براي اجراي پروژه‌هاي پالايشگاه گازي و خطوط لوله • 7 طرح پالايشگاهي نفت خام ميعانات گازي • 15 طرح خطوط لوله انتقال نفت خام و فراورده‌هاي اصلي

  37. اسقراض خارجی (فایننس) • سازمان سرمایه‌گذاری و کمک‌های اقتصادی و فنی ایران • دفتر وام‌ها، مجامع و مؤسسات بین‌المللی • مرکز تأمین منابع مالی خارجی 

  38. فرآيند تأمين منابع مالي خارجي (فاينانس)

  39. قراردادهای بیع متقابل در صنعت نفت • تعريف • تاريخچه • بازيگران • کارگردها

  40. قرارداد بیع متقابل

  41. قرارداد بیع متقابل • قرارداد بیع متقابلدر ساده‌ترین حالت خود یک قرارداد دوجانبه ‌است. حقوق و تعهدات مربوط به فروش تجهیزات ـ تکنولوژی در قرارداد اولیه و تعهدات مربوط به فروش محصول به‌دست آمده ناشی از به‌کارگیری تجهیزات مذکور، در قرارداد بیع متقابل درج می‌گردد و طرفین معامله به‌ترتیب نقش فروشنده و خریدار را برعهده دارند.

  42. شماتیک بیع متقابل ماشین آلات و تجهیزات مورد نیاز برای تولید (قرارداد اولیه) خریدار اولیه یا فروشندة محصولات بیع متقابل ( تولیدکننده) تولیدکنندة ماشین‌آلات و تجهیزات یا دارندة دانش فنی 3 2 6 فروشندة مکمل بانک ( اعتبار ، وام و تضمین) 5 1 واگذاری 4 7 فروشندة اولیه/خریدار محصولات بیع متقابل ماشین‌آلات و تجهیزات مورد نیاز برای تولید (قرارداد بیع متقابل)

  43. مقایسه فنی بیع متقابل و قرارداد خدمات فنی (TSC) (نمونه‌ای از انتقادها) • در قراردادهای بیع متقابل، انگیزه پیمانکار در صرفه‌جویی در هزینه‏ها بسیار محدود است. چرا که این صرفه‌جویی عملاً نفعی برای وی به‌دنبال نخواهد داشت و عملاً از آن‌جایی که به هزینه‌های سرمایه‌ای پیمانکار، بهره و سود نیز تعلق می‌گیرد، تلاش دارد که میزان هزینه‌ها در میدان افزایش و کیفیت کاهش یابد. • اما در قراردادهای خدمات فنی به‌دلیل این‌که به سرمایه آورده شده پیمانکار هیچ سود و بهره‌ای تعلق نمی‌گیرد و سود پروژه تنها از بابت افزایش تولید پرداخت می‌شود، پیمانکار به‌دنبال افزایش کارآیی سرمایه‌گذاری در میدان و کاهش هزینه‌های پروژه است. • در قراردادهای بیع متقابل، پاداش ویژه(Signature Bonuses) پیش‌بینی نشده است اما معمولاً قراردادهای خدمات این پاداش را پیش‌بینی کرده است.

  44. بیع متقابل: مفاد قرارداد طراحی که باید درنظر گرفته شود • در این قراردادها علاوه بر این که پیمانکار باید قانون حداکثر استفاده از توان فنی مهندسی ایرانی را رعایت نماید، تربیت نیروی انسانی چه از طریق تخصیص درصدی از هزینه‌های طرح اکتشاف یا توسعة میادین به امر آموزش نیروی کارفرما و چه از طریق حضور نیروهای کارفرما در تشکیلات و سازمان پیمانکار جهت آموزش عملی نحوة ادارة کار در قراردادها پیش‌بینی شده است. • تولید صیانتی از میادین نگرانی اصلی مسئولین و کارشناسان شرکت ملی نفت ایران می‌باشد. رعایت این امر، اصل اساسی و دغدغة کارفرما در قراردادهای بیع متقابل بوده و پیمانکاران در این قراردادها ملزم به رعایت تولید صیانتی از مخازن، نگهداشت، بهینه‌سازی و افزایش ضریب بازیافت مخازن گردیده‌اند.

  45. اولین بیع متقابل • ايران‌ اولين‌ پروژه‌ بزرگ‌ نفتي‌ به‌ روش‌ باي‌بَك‌ را در اكتبر سال‌ 1998 و هنگام‌ بهره‌برداري‌ از ميدان‌ نفتي‌ سيري A كه‌ توسط‌ شركت‌هاي‌ توتال‌ فرانسه‌ و پتروناس‌ مالزي‌ به‌ انجام‌ رسيد، عملياتي‌ نمود. • در مارس‌ سال‌ 1999، شركت‌ ملي‌ نفت‌ ايران‌ به‌ شركت‌هاي‌ نفتي‌ فينااِلف‌ فرانسه‌ و اِني ‌اِجيپ ايتاليا در ازاي‌ يك‌ قرارداد باي‌بَك‌ يك ميليارد دلاري‌ اجازه‌ داد تا ميدان‌ نفتي‌ 1/5 ميليارد بشكه‌اي‌ درود و ميدان‌ گازي‌ نزديك‌ جزيره‌ خارك‌ را احيا نمايند. در اين‌ قرارداد شركت‌ توتال‌ فينااِلف‌ به‌‌عنوان‌ مجري‌ پروژه‌ 55 درصد و شركت‌ اِني 45 درصد باقي‌مانده‌ سهام‌ قرارداد را در اختيار گرفتند.

  46. نمونه های قراردادهای بیع متقابل منعقدشده در بخش نفت و گاز ایران

  47. مشارکت بخش عمومی- خصوصی و صنعت نفت • تعريف • تاريخچه • بازيگران • کارگردها

  48. مشارکت بخش عمومی – خصوصی (PPP) • با توجه به کمبود منابع مالی دولت‌های ملی و محلی و ناکارایی بخش دولتی در اجرای پروژه‌های مختلف و بهره‌برداری از آنها، استفاده از منابع مالی، تخصص، بهره‌وری و خلاقیت بخش خصوصی، جهت انجام وظایف بخش دولتی و افزایش سطح عمومی رفاه جامعه، اجتناب ناپذیر است.

  49. PPP یا P3

More Related