980 likes | 1.13k Views
The best single lesson lever learned was to maximize the intellect of the company. You need to gather the knowledge of individuals, share those ideas and celebrate the sharing. That, in the en, is how a company becomes great. Jack Welch Former chairman and CEO General Electric.
E N D
The best single lesson lever learned was to maximize the intellect of the company. You need to gather the knowledge of individuals, share those ideas and celebrate the sharing. That, in the en, is how a company becomes great. • Jack Welch • Former chairman and CEO • General Electric
وضعیت جهان کسب و کار نه تنها با سطوح بالای عدم اطمینان و توانایی برای پیش بینی آتی، مشخص می شود بلکه این وضعیت به دو صورت اساسی تغییر یافته است. اول اینکه: کار دانشی، ماهیتا با کار فیزیکی متفاوت است. در آن سرمایه های فکری به شدت به حساب می آیند و کارکنان دانشی (دارندگان دانش) دارایی های مهمی تلقی می شوند. دوم: کار دانشی کاملا در یک محیط محاسباتی محو (immersed) گردیده است.
این واقعیتها به همراه جهانی شدن، تغییرات تکنولوژیکی سریع، حجم زیاد اطلاعات و نیاز به یادگیری، نوآوری و انطباق دائم ساختار برای خلق یک فرهنگ دانش محور، سازمانها را ملزم ساخته تا چالشهایی که موقعیت استراتژیک و بقای آتی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد شناسایی نمایند. در نتیجه سازمانها شروع به تغییر روشهای مدیریتی خود و یادگیری اترام به دانش نموده اند. از همه مهمتر این که ارزش زیادی برای یادگیری و مدیریت دانش قائل اند. چیزی که امروزه در سازمانها اهمیت زیادی یافته است.
A collection of data is not information. • A collection of information is not knowledge. • A collection of knowledge is not wisdom. • A collection of wisdom is not truth.
Context independence wisdom Understanding principles knowledge Understanding patterns information Understanding relations data understanding
The idea is that information, knowledge, and wisdom are more than simply collections. Rather, the whole represents more than the sum of its parts and has a synergy of its own.
Neil fleming: “out of context” Is Meaning less For Examples: Five Is greater than four Time on Time
A collection of Data Is not information Relation Information: is Quite simply an understanding of the relationships between pieces of data, or between pieces of data and other information.
اطلاعات از ويژگي ايستايي در زمان و حركت طولي در ذات برخوردار ميباشد. اطلاعات، رابطهاي است ميان دادهها به عبارت سادهتر و چيستايي آنها كه اين امر تا حد زيادي براي معني به محتوا و تا حد كمي به زمان بستگي دارد
دانش از آن جايي كه رابطهاي الگويي ميان دادهها و اطلاعات برقرار ميباشد، اين رابطه از اين توانايي برخوردار ميباشد كه به صورت دانش نمود و تجلي پيدا كند. در حقيقت زماني كه قادر به درك استنتاج و بررسي علل الگوها باشيم آنها به صورت دانش نمود پيدا خواهند كرد.
خلاصه اطلاعات عبارتند از توصيف، تعريف و نگرش (چه چيزي، چه كسي، چه موقع و كجا) معلومات در بر دارندة استراتژي، ممارست، روش و رويكرد (چگونگي) ميباشد. تدبير تجلي اصول، بصيرت، اخلاق الگوي اصلي (چرايي) ميباشد.
Information has a tendency to be relatively static in time and linear in nature Information is a relationship between data and, quite simply, is what it is, with great dependence on context for its meaning and with little implication for the future.
Knowledge When a pattern relation exists amidst the data and information, the pattern has the potential to represent knowledge. It only becomes knowledge, however, when one is able to realize and understand the patterns and their implications.
Wisdom Wisdom arises when one understands the foundational principles responsible for the patterns representing knowledge being what they are.
Summary: • Informationrelates to description, definition, or perspective (what, who when, where). • Knowledge comprises strategy, practice, method, or approach (how). • Wisdom embodies principle, insight, moral, or archetype (why).
Example bank saving account
Data: The numbers 100 or 5%, completely out of context, are just pieces of data. Interest, principal, and interest rate, out of context, are not much more than data as each has multiple meanings which are context dependent.
Information:If I establish a bank savings account as the basis for context, then interest, principal, and interest rate become meaningful in that context with specific interpretations.
دانش تصور كنيد مبلغ 100 دلار در حساب پسانداز خود موجودي داريد و سالانه 5 درصد بهره به آن تعلق ميگيرد، در پايان سال بانك بهرة 5 دلار را محاسبه نموده و آن را به اصل سرمايه (موجودي) اضافه مينمايد، بدين ترتيب موجودي حساب 105دلار خواهد بود. اين الگو باعث نمود و تجلي دانشي است كه با درك آن از نحوه و اثر باز شدن حساب در زمان و نتيجة حاصله آگاه خواهيد شد. با درك اين مطل فرد از دانش اين الگو برخوردار خواهد بود. تصور كنيد با واريز نمودن پول بيشتر بهرة بيشتري عايد ميگردد و با صرف نظر از اين ميزان مشمول دريافت بهرة كمتري خواهيد شد.
Knowledge:If I put $ 100 in my savings account, and the bank pays 5% interest yearly, then at the end of one year the bank will compute the interest of $ 5 and add it to my principal and I will have $ 105 in the bank. This pattern represents knowledge, which, when I understand it, allows me to understand how the pattern will evolve over time and the results it will produce. In understanding the pattern, I know, and what I know is knowledge. If I deposit more money in my account, I will earn more interest, while if I withdraw money from my account, I will earn less interest.
تدبير تدبيري كه از اين الگو به دست ميآيد با كمي خدعه همراه خواهد بود كه در حقيقت در اصول و مواين تمام سيستمها به چشم ميخورد. اين اصل بر اين اساس استوار است كه هر عملي كه نتيجة آن ترغيب و تشويق در جهت انجام بيشتر آن عمل و به دست آمدن نتايج مورد نظر و يكسان باشد، رشد نام دارد. هيچ رشدي چه به صورت كوتاه مدت و دراز مدت براي هميشه محدود نخواهد شد.
Wisdom:getting wisdom out of this is a bit tricky, and is, in fact, founded in systems principles. The principle is that any action which produces a result which encourages more of the same action produces an emergent characteristic called growth. And, nothing grows forever for sooner or later growth runs into limits.
+ Interest payment principal + Interest rate
دادهها، اطلاعات، دانش، تدبير دادهها شامل حقايق خام ميباشند. اطلاعات شامل حقايقي هستند كه از محتوا و نگرش برخوردار ميباشند. دانش اطلاعاتي است جهتمند براي به منحصه رساندن هدف. تدبير دركي است از دانش براي به كارگيري آن به منظور خاص.
دادهها، اطلاعات، دانش، تدبير دادهها ماشين خوبي اين يك هست اطلاعات اين يك ماشين خوبي است دانش چه ماشين خوبي تدبير چگونه ميتوان ماشين خوبي ساخت
Data, Information, Knowledge, Wisdom • Dataare raw facts. • Informationis facts with context and perspective. • Knowledgeis information with guidance for action. • Wisdomis understanding which knowledge to use for what purpose.
Data, Information, Knowledge, Wisdom Data • Car Excellent this an is. Information • This is an excellent car. Knowledge • What makes it excellent. Wisdom • How to make an excellent car.
ده روند تغيير در مديريت دانش • از جنبه يك رشته وابسته به يك رشته مستقل • از اقدام استراتژيك به يك امر معمول و لازم • از تاكيد داخلي بر فرايندهاي دانش به تاكيد خارجي بر فعاليتهاي دانش • از بهترين روش به يك روش جالب • از كد بندي و پايگاه داده به دارايي دانش قابل مبادله • از انجمنها و گروههاي دانشي به بازار دانش • از فرايندهاي دانشي به مشكلات و موضوعات دانش • از نقشههاي دانش به جستجوگرهاي دانش • از مراكز دانش به شبكههاي دانش • از مديريت دانش به نوآوري دانش
مديريت دانش به عنوان يك ابزار اداره اطلاعات: در فرآيند مديريت دانش، دانش نقطه كليدي مشكل اداره اطلاعات و ايدهها در سطح سازمان است. در مديريت دانش كسب و ذخيره دانش بسيار اهميت دارد و تقريباً اكثر تعاريف مديريت دانش به اين نكته توجه ميكنند (يه و همكاران، 2000 بليك 2000) مديريت بر كسب دانش آشكار و توزيع آن از طريق تكنولوژيهاي روز مانند اينترنت و پايگاههاي اطلاعاتي و همچنين بر دانش پنهان موجود در تجارب كاركنان و فرهنگ سازمان تاكيد دارد و بر استفاده به موقع و به جاي آن اصرار ميورزد.
مديريت دانش به عنوان يك ابزار مديريت استراتژيك: مديريت دانش و كاربردهاي ان امروزه در بسياري از سمينارها و كنفرانسها مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد و تعداد شركتهايي كه ادعاي بكارگيري آن را دارند، روز به روز رو به افزايش است. از نظر گوپال و گاگنون (1995) مديريت دانش اثربخش با استراتژي آغاز ميشود. ايده زير بناي يك استراتژي آن است كه ظرفيتهاي يك سازمان بايد با محيط خارجي و پيچيده و رو به تغيير سازگار باشد و يكي از عوامل مهم در اين رابطه دانش و مديريت دانش است. مديريت دانش راهي است موثر براي بهبود عملكرد، افزايش بهرهوري و قدرت رقابت، توزيع مناسب اطلاعات در سازمان، بهبود روشها و فرايندهاي تصميم گيري و آگاهي از بهترين الگوها و تجربههاي موفق ديگران (ماگليتا 1995، كل گومولسكي 1997)
فرآيند مديريت دانش مديريت دانش شامل يك فرايند چرخشي است كه مراحل زير را در بر دارد: 1. توليد و خلق دانش: دانش ابتدا از طريق تجربيات و مهارتهاي كاركنان نشئت ميگيرد. به عبارت ديگر، در زماني كه افراد در پي يافتن نحوه انجام كار هستند در واقع دانش خلق ميكنند. چنانچه اين دانش تواند در درون سازمان ايجاد شود آن را از بيرون وارد خواهند كرد. 2. انباشت دانش: دانش توليد شده بايد در همان شكل خام خود در پايگاه داده ذخيره شود. بسياري از سازمانها تدابير لازم را از طريق طراحي سيستمهاي اطلاعاتي و سيستمهاي انباشت داده در اين راستا انديشيدهاند.
3. پالايش دانش: دانش جديد بايد در بستري قرار گيرد كه به راحتي قابل دسترسي باشد تا بتوان استفاده مناسبي از آن به عمل آورد. در همين مرحله است كه دانش ضمني وارد صحنه شده و همراه با دانش آشكار مورد پالايش قرار ميگيرد. 4. ذخيره دانش: كدبندي دانش آشكار و نهان (ضمني) به قابليت دسترسي به دانش و ذخيره مناسب آن جهت استفادههاي لازم كمك ميكند. 5. مديريت و اداره دانش: همانند يك كتابخانه. دانش نيز بايد بروز نگهداشته شود و مورد بازرسي و تجديد نظر قرار گيرد. 6. انتشار و توزيع دانش: دانش بايد به شكل و فرمت مناسبي براي كساني كه نياز به آن دارند، در دسترس قرار گيرد. در اين رابطه تكنولوژيهاي جديد مانند گروه افزارها، اينترنت، اينترانت، سيستمهاي پشتيباني تصميم و سيستمهاي اطلاعات مديريت سازمان را در انتشار اطلاعات ياري ميدهند.
اهداف مديريت دانش الف) توزيع دانش در سازمان ب) دانش و ترويج نوآوري ج) افزايش مشاركت و مساعدت كاركنان و به تبع آن افزايش سطح مهارت كاركنان
Km Processes • Knowledge Acquisition • Knowledge Refinement • Knowledge Storage/Retrieval • Knowledge Sharing / Dissemination • Knowledge Presentation Knowledge Acquisition `Knowledge Refinement Knowledge Storage Retrieval Knowledge Sharing Dissemination Knowledge Presentation
1. Knowledge Acquisition • Capture Knowledge from your domain experts • Look outside the organization, via the internet, to cull knowledge from external sources. • Extract knowledge from corporate repositories, and index, cross – reference and link relevant knowledge in documents, messages existing cases, patterns, and designs • Represent knowledge in an explicit and useable form for example, knowledge / Data Models, Class Diagrams, USE cases, and expert systems. Knowledge Acquisition
2. Knowledge Refinement • Classify and index metadata about knowledge resources from multiple repositories in terms of domain concepts, domain usage, domain context, author, intellectual property, quality, reliability, etc. • Integrate data and knowledge obtained from external sources into the organizational knowledge base. • Apply data analysis, data mining and data integration techniques to knowledge nuggets. • Provide coplete information and credentials for knowledge nuggets. `Knowledge Refinement
2. ساماندهي دانش دادههاي مربوط به منابع و ماخذ متفاوت را براساس حيطة مفاهيم، كاربرد، نويسنده، مشخصهها، منطق، كيفيت، اعتبار و غيره طبقهبندي و فهرست نماييد. يافتهها و دانش حاصل از منابع خارجي را همراه با اصول ساختاري دانش تلفيق نماييد. از تكنيكهاي تحليل دادهها، جستجو و تلفيق آنها براي استخراج دانش استفاده نماييد. اطلاعات و مداركي را براي تكميل اين دانش اندك به دست آمده فراهم نماييد.
3. Knowledge Storage & Retrieval • Store knowledge nuggets so that they may be retrieved using multiple criteria, by author, concepts, keywords, pedigree, contexts, location, etc.Provide links to actual knowledge resources used in creating a knowledge nugget. • Provide secure access models and controls. • Use organizational life – cycle models to organize knowledge nuggets within the life – cycle framework so as to provide traceability and mapping services across the life – cycle phrases. Knowledge Storage Retrieval
3. ذخيره و بازيافت دانش اين دانش اندك به دست آمده را بر اساس معيارهاي مختلفي چون نويسنده، مفاهيم، واژههاي كليدي، شجره نامه، متن، مكان و غيره كه قابل بازيافت باشند، ذخيره نماييد. با منابع اصلي دانش كه به دست آوردن آن به كار رفتهاند ارتباط برقرار كنيد. از الگوهاي چرخة حيات جهت سازماندهي اين دانش در چهارچوب چرخة حيات براي فراهم نمودن قابليت رديابي و نمايش مراحل چرخة حيات استفاده نماييد.
4. توزيع و انتشار دانش • دسترسي سهل و آسان به دانش از طريق دروازههاي آن. • بكارگيري خدمات هشدار دهندة فعال، جهت بروز رساني اشتراك كاربر. • گردآوري گروههاي تخصصي (گروههاي تبادل افكار) جهت اسكان دادن به كاربران براي همكاري و همياري در خلق، تغيير و تكميل دانش. • تنظيم و هماهنگي مناسب دانش به منظور بكارگيري نظامند دانش در حل مسايل. • حصول اطمينان از محفوظ بودن پروتكلهاي امنيتي و حق دستيابي به آنها.
4. Knowledge Sharing & Dissemination • Make knowledge readily accessible via knowledge portals. • Use active notification services to update user subscriptions. • Create Technical forums (Discussion Groups) to allow users to cooperate and collaborate in knowledge creation, annotation and evolution. • Organize knowledge nuggets so that they can be applied to problem – solving. • Ensure that security protocols and access rights ard enforced. Knowledge Sharing Dissemination
5. ارايه دانش • بكارگيري دروازههاي دانش به عنوان صفحة اصلي براي kmKnowledge Management) «مديريت دانش»( در اين اقدام. • پشتيباني واحد بازيافت دانش از طريق موتورهاي جستجوگر آن. • تأمين امكانات لازم براي كاربران جهت ايجاد نمايههاي پايه دانش مطابق با سلايق كاربران براي دريافت، بازيافت و استفاده از آن. • فراهم نمودن نظامي براي بحث و همكاري از طريق گروههاي بحث و گفت و گو و امكانات تغيير و حواشي نويسي.
5. Knowledge Presentation • Use the Knowledge portal as the home page for KM within the enterprise. • Support knowledge retrieval through a unified knowledge search engine. • allow users to create knowledge – based profiles to present information the way they want o see, retrieve and use it. • provide mechanisms for discussion and collaboration via descussion groups and annotation facilities. Knowledge Presentation
شاخصهاي اندازهگيري مديريت دانش و سرمايههاي فكري (BSC) - كارت متعادل كنترل (EVA) - ارزش افزوده اقتصادي - مرورگر (هدايتگر)اسكانديا Navigator skandia
تاريخچه مديريت دانايي: خاستگاه مديريت دانايي به گذشته بر ميگردد. يعني زمان گذار از دانش به تكنولوژي كه در انقلاب صنعتي رخ داد. اين كار متعاقب انقلاب بهره وري بوده است يعني زماني كه دانش در كار مورد استفاده قرار گرفت. از اين رو بعد از خاتمه جنگ جهاني دوم انقلاب مديريت صورت گرفت و دانش به صورت كاربردي جايگاه اجتماعي خود را پيدا كرد. در حوالي سالهاي 1980 دانش به صورت فزايندهاي به عنوان يك منبع ضروري موجود مورد توجه واقع شد. و در اين زمان بود كه مفهوم مديريت دانايي شناخته شد. كه به طور گسترده در تشريح ابزارها، فرآيندها، سيستمها، ساختارها، فرهنگها و به صورت صريح و آشكار در بهبود خلاقيت و مشاركت مورد استفاده قرار گرفت. در اواسط سالهاي 1980 با كوچك سازي سازمانها افرادي كه سازمـان را ترك ميكردند و داراي دانش ارزشمنـدي بودنـــد
مشكلاتي را به وجود آوردند از اين جهت لازم بود اين دانش كه منجر به استراتژي مديريت دانايي ميشد براي منافع آينده سازمان حفظ و حراست شود. يكي از پيشگامان مديريت دانايي ايكيوجيرا نوناكو است. در سال 1991 نوناكا و تاكيوچي، كار تاثير گذار خود را در زمينه شركت دانش آفرين ارائه كردند. آنها اين كار را با مشخص كردن اينكه چگونه دانش ارزش افزوده را براي سازمان به ارمغان ميآورد انجام دادند. محقق ديگري به نام دمارست در سال 1997 به ابعاد دانشهاي كليدي، ساختار، نشر و بهره برداري از دانش تاكيد كرد. از جمله مدلها و ديدگاههايي كه در سالهاي اخير صاحبنظران ارائه دادهاند ميتوان به مدل سرمايه عقلي، مدل ساختار اجتماعي، مدل طبقهبندي دانش و ... افرادي همچون مك آدامز 1999، دي لونگ سال 20000 و يا ارال سال 2001 اشاره كرد.
مفهوم مديريت دانايي: مديريت دانايي فرآيند سيستماتيك منسجمي است كه تركيب مناسبي از فناوريهاي اطلاعاتي و تعامل انساني را به كار گيرد تا سرمايههاي اطلاعاتي سازمان را شناسايي، مديرت و تهسيم كند، اين داراييها شامل پايگاههاي اطلاعاتي، اسناد، سياستها و رويهها ميشود، علاوه بر اين، هم دانش ضمني و هم دانش آشكار كاركنان را شامل ميشود و از روشهاي متنوع و گسترده براي تصرف، ذخيره سازي و تهسيم دانش در داخل يك سازمان استفاده ميكند. مديريت دانايي عبارتست از يك راهبرد هوشمندانه در تحصيل دانايي درست از افراد درست و در زمان درست، همچنين كمك به مشاركت افراد و به كارگيري علمي اطلاعات از روشهايي كه منجر به بهبود و ارتقاء عملكرد سازماني شود.
دانش آشكار • سهولت در شناسايي • قابليت استفاده مجدد به روش ثابت و قابل تكرار • قابليت ذخيره در سيستم كامپيوتر • قابليت ذخيره شدن به صورت مصنوعي و مجازي همراه با قابليت شناسايي، اندازهگيري، توزيع و حسابرسي • مثال: • - مراحل كتبي روند گزارش مالياتي
ماهیت دانش و مدیریت دانایی برخی از محققین بین دانش، اطلاعات، تکنولوژی اطلاعات (IT) و داده ها تفاوتی قائل نیستند و آنها را به جای هم به کار می گیرند. با این وجود دانش شبیه داده یا اطلاعات نیست، هر چند از هر دوی آنها استفاده می کند. بزعم دراکر ”دانش، اطلاعاتی است که باعث تغییر در اشیا یا افراد می شود و این تغییر را یا از طریق ایجاد زمینه فعالیت و یا توانمند نمودن افراد برای یک رفتار موثر یا متفاوت به وجود می آورد.“ این امر بیانگر این است که دانش ماهیتا شخصی و ناملموس است در حالی که اطلاعات محسوس و قابل دسترس همه افراد جستجوگر است.