380 likes | 601 Views
موضوع ارایه:. حسابداری اسلامی. ارائه دهنده: رضا خاکی. حسابداری اسلامی. حسابداري اسلامي عبارت است از فرايند شناسايي، اندازه گيري و گزارشگري مشروعيت فعاليتهاي مالي كه براي تصميم گيري، محاسبـه زكات و محاسبه سود واقعي عمليات سرمايه گذاري اسلامي براساس دستورات اسلام، مفيد باشد.
E N D
موضوع ارایه: حسابداری اسلامی ارائه دهنده: رضا خاکی
حسابداری اسلامی حسابداري اسلامي عبارت است از فرايند شناسايي، اندازهگيري و گزارشگري مشروعيت فعاليتهاي مالي كه براي تصميمگيري، محاسبـه زكات و محاسبه سود واقعي عمليات سرمايهگذاري اسلامي براساس دستورات اسلام، مفيد باشد. تعاريف ديگري نيز غير از اين وجود دارد. در اينجا بهجز بحث مشروعيت، مسئله زكات اضافه شده است. يكي از مسائلي كه در كشورهاي اسلامي در مذهب سني مورد توجه جدي است اندازهگيري عناصر صورتهاي مالي براي محاسبه زكات است. اين موضوع در حوزه بانكداري اسلامي بعضاً نيز پياده شده است. يعني زكات بهعنوان آخرين رقم سود و زيان گزارش ميشود. محاسبه زكات بايد مبتنيبر ارزشهاي جاري داراييها باشد.
در مذهب شيعه زكات به كالاهاي معدودي (شتر، گاو، گوسفند، خرما، جو، كشمش، طلا و نقره) تعلق ميگيرد،اما به منفعت كسب بهطورعام تعلق نميگيرد. لذا نميتوان در ايران مسئله زكات را به عنوان يكعامل مهم در تعريف حسابداري اسلامي بيان كرد. حوزه گزارشگري مالي اساساً مربوط به شركتها و ديگر شخصيتهايي است كه محاسبه زكات براي آنها مورد ندارد. در مذهب شيعه خمس به منفعت كسب تعلق ميگيرد اما خمس هم اساساً در حوزه فردي است و انتقال آن يا پرداخت آن توسط شخصيت حقوقي يا شركت تاكنون مطرح نشده است.
حسابداري اسلامي در سطح نظري شايد آنچه كه بهعنوان تفاوت بنيادي محيطي قابل طرح است حضور دين در زندگي فردي و تجزيه آن از مسائل اجتماعي است. در كشورهاي اسلامي نقش تعاليم اسلامي در زندگي جمعي پررنگ ميباشد و در قوانين و مقررات حكومتداري، قرآن و سنت درنظر گرفته ميشود.بعضي از صاحبنظران مباني اقتصاد اسلامي را بـا اقتصاد غربي كاملاً متفاوت ميدانند(Taheri, 1999; Rahman, 1999, Baydoun and Willet, 2000). در اسلام انسان امانتدار است. درصورتي كه در غرب انسان مالك نهايي شناخته ميشود. لذا پاسخگويي نهايي مسلمان از نظر مسائل مالي در برابر خداوند است و چنين پاسخگويي از طريق زكات و خمس در عمل پياده ميشود. در غرب حداكثرسازي سود، فردگرايي،منافع شخصي زيربناي حركتهاي اقتصادي است اما يكمسلمان پايبند به ارزشهاي اسلامي درپي سود معقول، منافع جمعي و انصاف و عدالت است. در اسلام بعضي از معاملات رايج در غرب مانندربا،قمار،تجارت مشروبات الكلي عملي حرام است وممنوعاست.
بعضي ازرهبران ديني معتقدند،فعاليتهاي اقتصادي در اسلام بردو ستون اخلاقي عدالتواحسان استواراست.بنابراين تجارت اسلامي بايدبرپايه اين ارزشها انجام شود(Yaya and Hameed, 2004). اين تفاوتها محرك اصلي حسابداران مسلمان براي ارائه يك تعريف و الگو براي حسابداري اسلامي ميباشد.زيد (Zaid, 1997) حسابداري اسلامي را بهشرح زير تعريف كرده است : حسابداري فرايند منظم ثبت معاملات مشروع در دفاتر و اندازهگيري نتايج مالي برمبناي اين معاملات بهمنظور استفاده در تصميمگيري است. در اينجا تنها تفاوت اصلي آن با تعريف حسابداري سنتي اضافه كردن واژه ” مشروع“ است. به نظر نميرسد با اضافهكردن اين واژه بتوان حسابداري سنتي را به حسابداري اسلامي تغيير داد. اين موضوع در كشور ما كه تمام قوانين ازجمله قوانين حاكمبر تجارت توسط شوراي نگهبان ازنظر انطباق با شرع بررسي ميشود بيشتر زير سؤال ميرود، زيرا بنابر مشروع بودن معاملات است.افزون بر اين، حسابداري بايد تمام معاملات را ثبت و گزارش كند. حتي اگر برخلاف شرع، معامله غيرمشروع انجام شود حسابداري ناگزير به ثبت واقعيت است و نميتوان بهدليل غيرمشروع بودن از گزارش آن خودداري كرد. الخدش عـلاوهبر مشروعيت، مسئـله زكـات را در تعريف حسابـداري اسلامي گنجـانـده است(AL-Khadash, 2001).
اهداف و خصوصیات حسابداری اسلامی خصوصیات فعالیتهای تجاری اسلامی اسـلام اسـاسـاً مجمـوعـهای از رهنمـودهـای اخلاقی است. رهنمودهای اخلاقی دین اسلام حاکمبر زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان است. بعضی از رهبران دینی عقیده دارند، فعالیتهای اقتصادی در اسلام بر دو ستون اخلاقی عدالت و احسان استوار است. این ارزشها، ارزشهایی بنیادی است که برای تمام زوایای زندگی انسان، رهنمود دارد. بنابراین تجارت اسلامی باید برپایه این ارزشها انجام شود.
عدالت قرآن،حفظ عدالت راتحت هر شرایطی و در تمام جوانب زندگی انسان لازم میداند. پیامبر گرامی(ص) نیز بر حفظ عدالت اصرار داشتند و با بیعدالتی بهشدت برخورد میکردند. قـرآن بـه مسلمـانان دستور میدهد که برای شهادت دادن و تصمیمگیری در موضوعات مناقشهانگیز بین مسلمانان و حتی در رابطه با دشمنان، از مسیر عدالت خارج نشوند. بنابراین مسلمانان باید برای برقراری عدالت تلاش جمعی کنند. بهعبارت دیگر مسلمانان نباید به دیگران ستم کنند یا زیر بار ستم دیگران روند.
احسان احسان بهمعنای رفتار حسنه یا کمک به دیگران بدون چشمداشت یا ایجاد تعهد برای آنان است. بعضی از دینداران احسان را حتی برتر از عدالت میدانند. احسان زندگی را زیبا میکند. اگر عدالت جامعه را از استثمار و رنجها محافظت میکند، احسان زندگی را شیرین و گوارا میسازد.در حوزه تجارت، روشهایی مانند مدارا، انگیزه خدمتگزاری، توجه به خداوند و رضامندی او موجب تقویت احسان میشود.مدارا از پایههای احسان است. مدارا از صفات خداوندی است و مسلمانان تشویق شدهاند که این صفت را در درون خود زنده نگهدارند. مدارا را میتوان در قالب احترام به دیگران، گذشت، و بر طــرف کـردن مشکـلات دیگـران بیـان کـرد. منظـور از انگیـزه خدمتگذاری این است که سازمانهای تجاری باید نیازها و منافع دیگران را درنظر بگیرند. بنابراین، مسلمان در فعالیتهای تجاری باید در پی ارائه خدماتی باشد که مورد نیاز واقعی جامعه او و جامعه انسانی است.اگرچه قرآن تجارت را مشروع میداند اما نباید مشغله تجارت، انسان را از خداوند و دستورهای او غافل کند. مسلمان باید در هر حالت، چه موفقیت ، چه شکست به یاد خدا باشد. رضایت او باید مسیر زندگی انسان را تعیین کند.فعالیت تجاری باید منطبق با ارزشهای اخلاقی قرآن باشد. قرآن انسان را از نعمات این جهان منع نکرده است، اما نباید لذات دنیوی چشم او را کور کند.
اهداف حسابداری اسلامی محاسبه زكات بعضي از محققين محاسبه زكات را بهعنوان هدف اصلي در حسابداري اسلامي بيان كردهاند(Gambling and Karim, 1991; Baydoun and Willet, 1994). اگر زكات به عنوان هدف اصلي قرار گيرد هر شخص از فريبكاري يا ظاهرآرايي ناخواسته پرهيز ميكند زيرا هميشه خدا را ناظر بر اعمال خود ميبيند.در نتيجه اطلاعات حسابداري بهطور غيرمستقيم هم پاسخگوي نيازهاي استفادهكنندگان است و هم پاسخگوي مسئوليت اجتماعي (Adnan and Gaffikin , 1997). طرفداران اين رويكرد معتقدند حداكثرسازي زكات بايد جايگزين حداكثرسازي سود شود. چنين روشي افراد را در تعقيب حداكثرسازي سود بهنفع توجه به مسائل اجتماعي و انساني تعديل ميكند.
نارسايي اين ديدگاه اين است كه تمركز بر زكات، موجب محدود شدن حوزه گزارشگري مالي ميشود و لازم است اهداف گستردهتري درنظر گرفته شود. همانگونه كه قبلاً عنوان شد، محدوديت موارد مشمول زكات در مذهب شيعه عملاً ناقض قرار دادن محاسبه زكات بهعنوان يك هدف اصلي در گزارشگري مالي است. نكته ديگري كه درمورد زكات وجود دارد اين است كه مفاهيم نظري در حسابداري براي گزارشگري مالي با مقاصد عمومي است. اگر هدف را به زكات محدود كنيم مثل اين است كه در حسابداري كنوني هدف را محاسبه ماليات بدانيم. چنين رويكردي در حسابداري مالي مردود است. تضاد ديگري كه اين رويكرد گرفتار آن است بحث جايگزيني حداكثرسازي زكات بهجاي حداكثرسازي سود است. معمولاً زكات در كشورهاي اسلامي ذيربط تابعي از افزايش داراييها (شامل درآمد و سود) است و نرخ آن درحدود 5/2 درصد خالص داراييهاست. در استاندارد حسابداري شماره 9 سازمان حسابداري و حسابرسي مؤسسات مالي اسلامي نحوه محاسبه زكات تشريح شده است (جدول 1). لذا زكات زماني حداكثر ميشود كه سود حداكثر شود. ضمن اينكه اگر حداكثرسازي سود در چارچوب شرع باشد چه ايرادي دارد؟ حداكثرسازي سود خود انگيزهاي براي افزايش كارايي است و در جوامع مسلمان بايد افزايش كارايي براي استفاده بهتر از منابع اقتصادي محدود تشويق شود تا جامعه اسلامي از دام فقر رها شود.
پاسخگويي اسلامي هدف پاسخگويي اسلامي متكي به مفهوم خلافت است. انسان خليفهالله است و امانت بزرگي به او سپرده شده است كه هيچ مخلوقي ياراي پذيرش آن را نداشته است. براساس اين مفاهيم انسان نهايتاً در برابر پروردگار بايد پاسخگو باشد، لذا هم بايد به حق الله و هم به حقالناس توجه داشته باشد. نحوه پاسخگويي انسان در برابر خدا در قرآن و سنت مشخص شده است. پاسخگويي ثانويه از قرارداد بين سرمايهگذار و مدير ايجاد ميشود. يك شركت براي ايفاي مسئوليت پاسخگويي اوليه و ثانويه، بايد فعاليتهاي مربوط به موضوعات اسلامي، اجتماعي، اقتصادي و محيطي را شناسايي، اندازهگيري و گزارش كند. در اين نوع پاسخگويي اهداف ثانويه ديگري مانند رعايت شريعت، محاسبه و توزيع زكات، توزيع عادلانه ثروت را نيز تعريف شده است و شركتها تشويق ميشوند در حل مشكلات امت اسلامي مشاركت كنند (Yaya and Hameed, 2004).
اين نگاه به اهداف حسابداري اسلامي حوزهاي گستردهتر از زكات را دربر ميگيرد و نكته اساسي كه در آن نمايان ميشود توجه بيشتر به مسائل اجتماعي و حسابداري اجتماعي است. اما بايد توجه داشت در بعضي از كشورهاي غيرمسلمان نيز چنين مسائلي البته نه از ديد خليفهالله بودن انسان ولي از نگاههاي ديگر مطرح ميشود. اگر در كشورهاي مسلمان، صاحبان سرمايه عملاً پايبند به شرع باشند و خواستار افشاي موارد مغاير شرع باشند، چنين خواستي بدون نياز به اضافه كردن واژه ” اسلامي“ ميسر است.
پاسخگويي از طریق زکات نتایج تحقیق عدنان و گافیکین نشان میدهد که هدف اصلی اطلاعات حسابداری اسلامی، ارائه اطلاعات برای ایفای تعهد پاسخگویی به صاحب اصلی (خدا) است. بنابراین، پاسخگویی کلی زمانی در عمل محقق میشود که در راستای ایفای تعهد زکات باشد. اگر زکات به عنوان هدف اولیه قرار گیرد هر شخص از فریبکاری یا ظاهرآرایی ناخواسته پرهیز میکند، زیرا همیشه خدا را ناظر اعمال خود میبیند.در نتیجه، اطلاعات حسابداری بهطورغیرمستقیم هم پـاسخگوی نیازهای استفادهکنندگان است و هم پاسخگوی مسئولیت اجتماعی. تریووانو پیشنهاد کرده است که سازمانهای اسلامی باید زکاتمدار باشند نه سودمدار. یعنی سود خالص نباید به عنوان مبنای ارزیابی عملکرد استفاده شود بلکه هدف باید متوجه پرداخت زکات بیشتر باشد. برای اینکه جهت سازمان در راستای زکات باشد سیستم حسابداری نیز باید مبتنی بر زکات باشد. این نگرش منجربه تقویت اسلام در سازمانها میشود. برای رسیدن به این هدف، ابتدا باید از حداکثرسازی سود به سمت حداکثرسازی زکات حرکت کرد. بنابراین، سود به عنوان یک هدف میانی است در صورتی که زکات هدف نهایـی است. اگـر زکات هدفی نهایی باشد سیاستهای یک سازمان باید منطبق با شریعت اسلامی باشد.
نهایتاً این شیوه عمل باعث تعادل بین مسائل فردی و اجتماعی میشود، زیرا مفهوم زکات مسلمانان را تشویق میکند که با رعایت شریعت سود کسب کنند و بخشی از آن را به عنوان زکات برای رفاه اجتماعی بپردازند. این نگرش، واحدهای اقتصادی را تشویق میکند برای رهایی انسانها از فشارهای ناشی از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فکری و پاکسازی محیط از استثمار تلاش کنند. سرانجام چنین روشی، پل میان دنیا و آخرت است زیرا زکات باعث بیداری وجدان انسان میشود و او را به یاد توشه آخرت میاندازد. به نظر میرسد قراردادن زکات به عنوان هدف نهایی، دیدگاه اســلامـی دربـاره موضوعات اقتصـادی را محدود میکند؛ اگرچه شکی نیست که زکات یکی از ستونهای اصلی اسلام است.سادهانگاریاستاگر بگوییم زکات مشکلات اقتصادی موجود را تماماً حل میکند. در حقیقت، اهداف اقتصادی- اجتماعی اسلام شامل دامنه وسیعی از مـوضوعات مختلف است: اعتقاد بر این است که زکات تنها یکی از ابزارهای اصلی برای دستیابی به این اهداف است. چپرا در این زمینه میگوید سیستم تجارت اسلامی باید بتواند به مقصد شریعت برسد. مقصد شریعت شامل هر چیزی است که برای فلاح (موفقیت در دنیا و آخرت) و حیات طیبه (زندگی پاک)در چارچوب شریعت لازم است.
تعيين مبناي زكات زكاتبراساس استاندارد حسابداري مالي شماره 9 : محاسبات زكات: زكات دوره مالي 624، 301، 3 = 5775/2% 035، 094، 128 624، 301، 3
هيئت استانداردهاي حسابداري آمريكا (FASB) بهعنوان پيشرو تدوين مفاهيم نظري اقرار كرده است كه اين مفاهيم براي محيط اقتصادي، سياسي و اجتماعي آمريكا تدوين شده است. بنابراين شرايط محيطي بر حسابداري مؤثر است. در يك كشور مسلمان اگر محيط اقتصادي مبتنيبر رعايت ارزشهاي اسلامي باشد قاعدتاً چنين محيطي برگزارشگري مالي مؤثر خواهد بود. اما نيازي نيست كه براي انعكاس اين نياز واژه ” اسلامي“ را به حسابداري بيفزاييم. زيرا كار حسابداري مالي ارائه اطلاعات است و اين اطلاعات براساس نيازهاي استفادهكنندگان تعريف ميشود. البته اگر منظور از حسابداري اسلامي اين باشد شايد اختلافها بيشتر برسرنام باشد. آنگونه كه شاعر بزرگ مولوي ميفرمايند : اختلاف خلق از نام اوفتاد چون به معني رفت آرام اوفتاد
سودمندی برای تصمیمگیری سازمانحسابداري وحسابرسي مؤسسات مالي اسلاميدربيانيه شماره 1، اهداف حسابداري مالي بانكها و مؤسسات مالي اسلامي، هدف اصلي حسابداري مالي را ارائه اطلاعات براي كمك به تصميمگيريهاي استفادهكنندگان تعريف كرده است. در اين بيانيه آمده است آنهايي كه با بانكهاي اسلامي سر و كار دارند در درجه اول به اطاعت و رضايت خدا در معاملات اهميت ميدهند. اهداف حسابداري مالي براي ساير بانكها، اكثراً در كشورهاي غيراسلامي تعريف شده است. بنابراين طبيعي است كه تفاوتهايي بين اهداف تعيين شده براي بانكهاي اسلامي با اهداف تعيين شده براي ساير بانكها وجود داشته باشد (سازمان حسابداري و حسابرسي مؤسسات مالي اسلامي، 1999).
اين سازمان براي تعيين اهداف از دو رويكرد استفاده كرد : الف.تعيين اهداف برمبناي اصول و روشهاي اسلام و سپس بررسي اين اهداف باتوجه به مباني نظري موجود. ب. شروع كار از مباني نظري موجود و تطبيق آن با شريعت اسلام. رويكرد اول را يكي از علماي شريعت انجام داده است و رويكرد دوم توسط يك متخصص حسابداري. نهايتاً تعريف اهداف براساس رويكرد دوم پذيرفته شد.
طبق اين بيانيه، هدف گزارشگري مالي ارائه اطلاعات زير است: 1) اطلاعات مربوط به رعايت شريعت توسط بانكها. 2) اطلاعات مربوط به منابع اقتصادي و تعهدات و آثار رويدادها. 3) اطلاعات لازم براي تعيين زكات. 4) اطلاعات لازم براي برآورد جريانهاي نقدي، زمان و خطرات تحقق آن. 5) اطلاعات لازم براي ارزيـابـي مسئوليتهـاي امانـي بانكهـا بـراي حفاظت منـابـع و سرمايهگذاريهاي آن. 6) اطلاعات مربوط به ايفاي مسئوليت اجتماعي توسط بانك.
بعضي از صاحبنظران معتقدند چارچوب نظري سازمان حسابداري و حسابرسي مؤسسات مالي اسلامي بيشتر همجهت با حسابداري سنتي است، اگرچه در اهداف آن جوهره اسلامي مشاهده ميشود. در ديدگاه سنتي، اطلاعات مربوط براي استفادهكنندگان،اطلاعاتراجع به وضعيت مالي وعملكرد مالي است.عملكرد مالي هم درقالب سوداندازهگيريميشود.سودبيشتر معياري از موفقيت بيشتر است (Yaya and Hameed, 2002). شايد از اين جهت بعضي از صاحبنظران، اهداف حسابداري سنتي را براي حسابداري اسلامي نامناسب بدانند، چون معتقدند در اسلام بايد در پي سود معقول بود.تمام اهدافي كه در اينجا بررسي شد به نوعي از حسابداري معاصر گرفته شده است. ماهيت اصلي بحث اين است كه در كشورهاي مسلمان، اطلاعات مورد نياز استفادهكنندگان متفاوت است و استفادهكنندگان درمورد مسائلي مانند رعايت شريعت و محاسبه زكات خواهان اطلاعات هستند.
بنابه دلايل زير نيازي نيست كه براي انعكاس اين تفاوتها ، حسابداري را به حسابداري اسلامي تغيير دهيم : 1)هدف حسابداري مالي تأمين نيازهاي اطلاعاتي افراد برون سازماني است و اين نيازها تا حدودي تابع محيط است. بنابراين مسائل محيطي بر حسابداري مؤثر است و اگر درجايي علاوهبر اطلاعات معمول در سطح بينالملل، اطلاعات ديگري هم مورد نياز باشد، ميتوان آن را ارائه كرد. 2) در اكثر كشورهاي اسلامي بنگاهداري و تجارت همانند ديگر كشورها انجام ميشود و درموارد زيادي اصول تجارت باهم يكسان ميباشد. اهداف حسابداري هم بايد همه بنگاهها را پوشش دهد. 3)دنبالكردن هدف سودحداكثر اگردرچارچوب شرع باشد براي يك مسلمان امر نامشروعينيست. در عمل هم به نظر نميرسد انگيزه كسب سود يك مسلمان با غيرمسلمان متفاوت باشد. 4) درمورد معاملاتي كه ويژه مسلمانان است ميتواند استاندارد خاص براي تكميل استانداردهاي رايج تدوين كرد، مانند استانداردهاي مربوط به عقود اسلامي.
5) تأكيد بر زكات اولاً دامنه كاربرد را محدود ميكند و ثانياً در كشور ما بهدليل محدود بودن موارد مشمول زكات، مناسب نيست. 6) اهداف حسابداري را هم ميتوان برپايه سودمندي براي تصميمگيري و هم براساس پاسخگويي تدوين كرد. در موارد زيادي ممكن است اطلاعات مورد نياز براي تصميمگيري براي پاسخگويي هم مناسب باشد. چون اطلاعات هم براي تصميمگيري مورد نياز است و هم پاسخگويي، در مفاهيم نظري بايد هر دو پوشش داده شود. لذا تأكيد صرف برپاسخگويي يا پاسخگويي اسلامي در محيط تجارت كنوني جوابگو نيست. لذا حسابداري بايد همان حسابداري بماند و نيازي نيست واژه ” اسلامي“ را به آن اضافهكنيم.اما بايد به مسائل محيطيدركشورهاي مسلمان توجهشود. مثلاً حسابداري معاملات اسلامي ميتواند مطرح شود. سازمان حسابداري و حسابرسي، براي عقود اسلامي، استاندارد حسابداري تدوين كرده است. زيرا استانداردهاي بينالمللي در اين زمينه كافي نيست. دبيركل پيشين اين سازمان اعتقاد دارد كه اين استانداردها مكمل استانداردهاي بينالمللي است، نهاينكه تافته جدا بافته(Abdel Karim, 2004) .
خصوصیات حسابداری اسلامی مباحث مربوط به خصوصیات حسابداری اسلامی بر دو موضوع اندازهگیری مالی و ارائه و افشا متمرکز شده است. بنابراین در بخشهای زیر، خصوصیات حسابداری اسلامی در قالب این دو موضوع مطرح میشود.
اندازهگیری مالی در اغلب مطالب ادبیات حسابداری اسلامی، زکات به عنوان سنگ بنای تعیین ابزارهای اندازهگیری معرفی شده است. دلایل انتخاب زکات برای تعیین مبانی اندازهگیری به شرح زیر است: 1- اسلام زکات مفهومی است که مستقیماً با اندازهگیری داراییها سروکار دارد. در قرآن و حدیث رهنمودهایی در مورد زمان و روش محاسبه زکات وجود دارد. 2- بسیاری از آیات قرآنی بلافاصله پس از دستور نماز، زکـات بر مسلمانان واجب شده است و زکات یکی از ستونهای اصلی اسلام است. بنابراین مسلمانان برای ایفای این تعهد بـایـد ابـزارهای لازم (شامل حسابداری) را بهکار گیرند. 3-توسعه حسابداری در دولتهای اولیه اسلامی ارتباط مستقیم با زکات دارد. در آن زمان، دولت اسلامی دفترها و گزارشهای حسابداری را برای تعیین زکات و پاسخگویی در مورد آن، تهیه میکرد.
دیدگاه غالب در تعیین زکات، استفاده از قیمت فروش در زمان ایجاد تعهد بابت زکات است، لذا سازمانهای تجاری اسلامی باید از بهای جاری، نه بهای تمام شـده تاریخی، اسـتفاده کنند سازمان حسابداری و حسابرسی موسسات مالی اسلامی در بیانیه مفاهیم حسابداری به مفهوم ارزشهای جاری داراییها، بدهیها و سرمایهگذاریهای محدود شده اشاره کرده است،اما به دلیل فقدان ابزارهای کافی، بهکارگیری آن توصیه نشده است. در عمل از بهای تمام شده تاریخی استفاده میشود و ارزشهای جاری تنها به صورت اطلاعات مکمل ممکن است ارائه شود. بنابراین بانکهای اسلامی از بهای تمام شده تاریخی استفاده میکنند میرزا و بیدون نگاه متفاوتی نسبت به این موضوع دارند. به عقیده آنان در حسابداری اسلامی، هم میتوان از بهای تمام شده تاریخی و هم ارزشهای جاری استفاده کرد. بنابراین، سیستم حسابداری اسلامی سیستم دوگانهای برای ارزشیابی دارایی دارد این نظریه مبتنی بر این فرض است که واحد اقتصادی اسلامی هم باید پایبند به قرارداد باشد و هم تعهد خود در مورد زکات را درنظر بگیرد. زیرا قرارداد مبتنی بر معاملات گذشته و زکات مبتنی بر ارزشهای جاری است. بنابراین باید مبانی اندازهگیری برای هر یک از این اهداف وجود داشته باشد.
ادعای میرزا و بیدون در مورد بهکارگیری بهای تمامشده تاریخی در تمام موارد (به استثنای مورد زکات) تکی به قابلیت اتکای این مبناست. به عقیده آنها بهای تمامشده تاریخی با مفهوم مباشرت سازگار است. میرزا و بیدون مباشرت را به عنوان هدف حسابداری اسلامی معرفی کردند. روش بهای تمامشده تاریخی، مسئولیت امانی مدیران و وظیفه مباشرت آنها را بهتر منعکس میکند. این روش مناسبترین روش اندازهگیری است چون قراردادها براساس ارقام بهای تمامشده تاریخی نوشته میشود و قرنها این شیوه عمل دوام یافته است. اـگر روش ارزیابی کارامدتری وجود داشت بیشک جایگزین بهای تمامشده تاریخی میشد. به نظر میرسد بهای تمامشده تاریخی برخلاف روش ارزش جاری هیچ پایه قابل دفاعی در شریعت ندارد. اصل ایفای تعهدات مربوط به قرارداد در اسلام نمیتواند به عنوان پایهای برای بهکارگیری بهای تمامشده تاریخی بهکار رود زیرا خود قرارداد یک فعالیت تاریخی است اما در آینده محقق میشود. بنابراین در زمان اندازهگیری باید از ارزشهای جاری استفاده شود. استفاده از بهای تمامشده تاریخی ممکن است موجب تحریف اصل افشای واقعیت شود. واقعیت، ارزش جاری است و باید افشا شود. در وضعیت تورم و تغییر قیمت، بهکارگیری بهای تمامشده تاریخی موجب دوری از واقعیت میشود.
ارائه و افشا حنیفه وحودیب اهمیت ارائه و افشا را در ایفای وظایف و تعهدات طبق شریعت اسلامی میدانند. برای دستیابی به این هدف،یک واحد تجاری اسلامی باید حداقل مواردزیرراافشاکند: 1-هرگونه معاملات ممنوی که صورت گرفته است. 2-تعهدات زکات که باید پرداخت شودیا قبلاً پرداخت شده است. 3-مسئولیت اجتماعی. مسئولیت اجتماعی شامل وجوه خیریه،دستمزدکارکنان و حفظ محیطزیست است. بنابراین محتوای گزارشگری مالی در یک جامعه اسلامی احتمالاً مفصلتر از جوامع غربی است.
نظر بیدون و ویلت این است که پاسخگویی اجتماعی و افشای کامل، مبنای گزارشهای شرکتهای اسلامی است. بنابراین ترازنامه مبتنی بر ارزشهای جاری یکی از الزامات اصلی برای شرکتهایی است که در جامعه اسلامی فعالیت میکنند. جایگاه سودوزیان باید به یادداشتهای توضیحی تنزل یابد زیرا صورت سود وزیان موجب تقویت گرایش مردم به سود مفرط میشود و در نتیجه در جامعه اسلامی اثر منفی دارد. به جای صورت سودوزیان، باید صورت ارزش افزوده ارائه شـود، زیرا خصوصیات توزیعی صورت ارزش افزوده، پاسخگویی در اسلام را پشتیبانی میکند. باید توجه داشت صورت ارزش افزوده تغییر آرایش صورت سودوزیان است. بنابراین وجود صورت ارزش افزوده برای ارائه اطلاعات متفاوت نسبت به صورت سودوزیان، سوال برانگیز اسـت. صـورت ارزش افـزوده همـاننـد صـورت سودوزیان، گذشتهنگر است که تاثیر قابل توجهی بر ایفای مسئولیت اجتماعی در سال جاری ندارد. اما تا حدودی کارکنان میتوانند برای تاثیرگذاری بر واحدتجاری در مواردی مانند پاداش از آن استفاده کنند. علاوه براین، جامعه نیز میتواند برای وادار ساختن واحد تجاری جهت توجه بیشتر به مسئولیت اجتماعی از صورت ارزش افزوده استفاده کند، در صورتی که صورت سودوزیان چنین قابلیتی را ندارد.
از دیدگاه اسلامی، رشد میتواند عدالت اجتماعی را بهبود بخشد و توزیع قدرت و ثروت را عادلانه تر سازد. صورت ارزش افزوده میتواند اطلاعاتی را در مورد توزیع ثروت بین بخشهای مختلف جامعه ارائه کند و عملکرد شرکت را با توجه به منافع تمام ذینفعان نشان دهد، در نتیجه سیاست آگاهانه توزیع مجدد ثروت و انتقال منابع بین گروههای مختلف جامعه را تقویت میکند به هرحال، اسلام علاوه بر توزیع منابع به تحصیل آن نیز توجه دارد. اسلام انسان را مکلف کرده است تنها منابع حلال را تحصیل کند. صورت ارزش افزوده متمرکز بر توزیع است و تحصیل منابع را منعکس نمیکند. لذا، اعتقاد داریم که صورت ارزش افزوده برای ایفای الزامات گزارشگری اسلامی کافی نیست. میرزا و بیدون در زمینه افشا پیشنهاد کردهاند که تاکید صورتهای مالی باید بر شفافیت و پرهیز از دستکاری باشد. این هدف با رعایت اصل افشای کامل در گزارشهای شرکتهای اسلامی محقق میشود. اما خان نسبت به این اصل بهویژه در موارد افشای اطلاعات منفی توسط شرکتها در مورد خودشان، نظیر برخورد ناعادلانه با کارکنان، آلودگی محیطزیست و فرار مالیاتی، خوشبین نیست. شرکتها احساس میکنند که با افشای این مسائل به دام قانون میافتند. بنابراین، خان پیشنهاد کرده است که تنها معاملات خاصی وجود دارد که در چارچوب سرمایهداری مجاز است اما در اسلام ممنوع میباشد (مانند بهره، تضمین سود سرمایهگذاری بدون پذیرش خطر و سایر معاملات ربوی.) این گروه معاملات باید در صورتهای مالی شرکتهای تجاری اسلامی افشا شود.
چالشهاي حسابداري اسلامي در ايران در محافل دانشگاهي و مراجع حرفهاي كشورهاي مسلمان مدتي است كه بحث حسابداري اسلامي مطرح و در اين زمينه سمينارهايي نيز برگزار شده است. گروهي از حسابداران مسلمان معتقدند بنابه ملاحظات جهان بيني اسلامي و غربي، حسابداري سنتي كه مبتنيبر جهانبيني غربي است نميتواند پاسخگوي تأمين نيازهاي گزارشگري مالي در كشورهاي اسلامي باشد. لذا حسابداران مسلمان بايد در كشورهاي اسلامي تعريفي از حسابداري اسلامي ارائه كنند و با تبيين اهداف و خصوصيات حسابداري اسلامي، الزامات گزارشگري را روشن كنند. در اين زمينه تحقيقاتي انجام شده است كه نتايج آنها همه در يك جهت نميباشد.گروه ديگري از حسابداران مسلمان اصرار دارند كه حسابداري اسلامي يا غربي ندارد، اگر حسابداري اسلامي مطرح شود قاعدتاً حسابداري مسيحي يا حسابداري يهودي هم ميتواند مصداقداشته باشد.جانكلام مخالفان حسابداري اسلامي اين است كه حسابداري، حسابداري است.
نتایج تحقیق انجام شده در اندونزی در این تحقیق، دانشگاهیان مسلمان استان یوگیاکارتای اندونزی به عنوان مخاطب انتخاب شدند و پرسشنامهای در مورد اهداف حسـابـداری اسـلامـی، استفـادهکننـدگـان اطـلاعـات و تاکید حسابداری اسلامی بر اطلاعات مذهبی برای آنها ارسال شد. تعداد این افراد در استان یادشده 235 نفر بوده که برای 161 نفر آنها پرسشنامه ارسال شد. تعداد 87 پرسشنامه تکمیل و عودت داده شده است. نتـایـج تحقیق نشان میدهد که 79درصد پاسخدهندگان پاسخگویی اسلامی را به عنوان هدف اصلی حسابداری اسلامی انتخاب کردهاند. در مورد استفادهکنندگان، پاسخها نشان میدهد که سهامداران به عنوان استفادهکننده اصلی تلقی نمیشوند و اهمیتی بیش از سایر استفادهکنندگان ندارند. علاوه بر این پاسخدهندگان اعتقاد داشتهاند که در حسابداری اسلامی باید بر اطلاعات مذهبی و اجتماعی تاکید شود.
نتيجهگيري اسلام به عنوان یک روش زندگی توجه زیادی به فعالیتهای تجاری دارد. خداوند در قرآن راهنماییهای لازم را برای رستگاری انسان در دنیا و آخرت ارائه کرده است. در فعالیتهای اقتصادی باید فلاح و رستگاری به عنوان هدف نهایی انتخاب شود و حسابداری هم به عنوان ابزار ارائه اطلاعات در محیط اقتصادی باید با این هدف سازگار باشد. بنابراین اهداف و خصوصیات حسابداری اسلامی نهتنها باید موجب ارائه تصویر درست درباره واحد تجاری شود بلکه باید بهگونهای باشد که واحدهای تجاری را به سوی احسان و پرهیز ازبیعدالتی تشویقکند.برای حسابداری اسلامی اهداف متفاوتی مانندمحاسبه زكات، پاسخگویی اسلامی، پاسخگویی از طریق زکات و سودمندی برای تصمیمگیری، مطرح شده است. در تحقیق انجام شده در اندونزی، مخاطبان، پاسخگویی اسلامی را به عنوان هدف اصلی انتخاب کردهاند.
در زمینه خصوصیات حسابداری نیز مباحث، متمرکز بر اندازهگیری و افشاست. در حوزه اندازهگیری نظر غالب این است که برای مقاصد اسلامی، بخصوص تعیین زکات، باید از ارزشهای جاری استفاده شود.در بعد افشا، تاکید بر پیروی از شریعت و ارائه اطلاعات لازم، بخصوص در زمینه مسئولیتهای اجتماعی است موضوعي كه هماكنون با عنوان حسابداري اسلامي مطرح ميشود بسيار جوان است و از مباني استدلال قوي برخوردار نيست. اگر حسابداري را علم بدانيم مانند علوم ديگر خواهد بود و نميتوان به آن يك واژه ” ارزشي“ اضافه كرد. وظيفه حسابداري مالي اطلاعرساني متناسب با نياز استفادهكنندگان است. نياز استفادهكننده خود نيز تابع محيط است. اگر در كشورهاي مسلمان، از قوانين قرآني در عمل و بيريا پيروي شود، حسابداري مالي هم از اين امر متأثر ميشود اما نيازي نيست كه اسم آن را تغيير دهيم. اگر چنين شد بايد منتظر شنيدن حسابداري يهودي هم باشيم. اما حسابداري معاملات اسلامي بامعني است، مثل حسابداري عقود اسلامي مشاركت و مضاربه. بعضي از اين معاملات در بانكداري اسلامي انجام ميشود و نياز به الزامات خاص هم دارد.
پیشنهاد باتوجه به جوان بودن اين ديدگاه، لازم است تحقيقات درمورد مباني نظري مبتنيبر شرايط محيطي كشورهاي اسلامي ادامه يابد و مباحثي كه مطرح ميشود بايد فارغ از تعصبات مذهبي و افراطگرايي باشد. اگر هم بحثي با عنوان حسابداري اسلامي مطرح ميشود بايد به محتواي آن بحث توجه شود و انديشمندان مسلمان باتوجه به تمام مذاهب اسلامي ديدگاههاي خود را ارزيابي و عرضه كنند.
منابع: 1- سازمان حسابداري و حسابرسي مؤسسات مالي اسلامي. 1999. استانداردهاي حسابداري مؤسسات مالي اسلامي. سازمان حسابرسي (نشريه 164)، ترجمه علياكبر جابري. 2 -كميته فني سازمان حسابرسي. 1381. استانداردهاي حسابداري. سازمان حسابرسي. 3 - Valayvtham, S. 2004. Islamic Accounting and Conventiand Accounting: Incompatible or Complimentany: Conference Paper. 4 - Yaya, R and S. Hameed. 2004. Objectives and Characteristics of Islamic Accounting: Perceptions of Muslim Accounting Academicians in Yogyakarta, Indonesia, Conference paper. 5-Baydoun, N. and Willet, R. 2000. Islamic Corporate reports Abacus . 36(1): 21-91. 6-Zaid, O. A. 1997. Accounting books and reports in the Islamic State proceedings of the International conference 1: Accounting Commerce and Finance: The Islamic Perspective.Sydney, Australia. 7-Taheri, M. 1999. The basic principles of Islamic Economy and their Effects on Accounting Standard Setting. www. islamic-finance.net 8-Adnan, M. and M.J.R. Gaffikin. 1997. The Shari’ah, Islamic Banks and Accounting Concepts and Practices. Proceedings of the First InternationalConference an Accounting, Commerce and Finance Islamic Perspective.