دوره آموزشي مديريت استراتژيک Strategic Management Training Course

مدرس: سید محمد فخر دوره آموزشيمديريت استراتژيک Strategic Management Training Course

سیّد محمّد فخر 09125087566 sm_fakhr@yahoo.com • فوق ليسانس MBA- مديريت اجرايي - دانشگاه رويال رودز - ويکتوريا - بريتيش کلومبيا – کانادا • ليسانس مهندسي صنايع - توليد صنعتي - دانشگاه آزاد، واحد تهران جنوب – ايران • ديپلم ماشين ابزار – هنرستان نمونه شهيد بهشتي (هنرستان بزرگ تهران) • ارزيابي شده و پذيرفته شده به عنوان مهندس در کشور کانادا و مهندس متخصص در کشور استراليا • سر ممیز ثبت شده ISO 9001:2008 • ارزیاب ارشد جایزه ملی کیفیت ایران • داور جشنواره ملی بهره وری ایران • مدیر 18 پروژه مدیریت استراتژیک، 18 پروژه روش ارزیابی متوازن و 12 پروژه سیستم مدیریت کیفیت

مقدمه و تعاریف اولیه

وظايف اصلي مديران • برنامه ريزي • سازماندهي • تامين نيروي انساني • راهبري و ايجاد انگيزه • کنترل • Planning • Organizing • Staffing • Leading & motivating • Control

برنامه ريزي مقطع کوتاهي در زمان حال است براي تصميم گيري براي يک مدت طولاني در آينده. زمان برنامه ريزي زمان اجرا

برنامه ریزی در سطوح مختلف سازمان سطوح مختلف مديريت زماني که براي برنامه ريزي صرف مي شود

سیر تاریخی استراتژی • كتاب هنر جنگ نوشته Sun – Tzuسردار چيني در 340 سال قبل از ميلاد بسياري از مفاهيم استراتژي را معرفي كرد. • در اوايل دهه 1960 وزارت دفاع آمريكا تجربيات مهم و استراتژيك مربوط به جنگ جهاني دوم را تدوين و مباني برنامه ريزي استراتژيك را پايه گذاري كرد. • دو سال بعد AlfreadChandlerاستاد دانشگاه هاروارد و در سال 1965 Keneth Andrewsاين مفاهيم را در دنياي كسب و كار مطرح ساختند. • شركت لاكهيد به مديريت آقاي ايگورانسوف اولين شركتي بود كه توانست برنامه ريزي استراتژيك را به كار گرفته و با موفقيت آنرا پياده نمايد.

چرا تفکر استراتژيک؟ چه اتفاقاتي در اطراف ما را تحت تاثير قرار مي دهد؟ ما چه کاري را عالي انجام مي دهيم؟ مشتريان ما چه کساني هستند؟ چه چيزي باعث مي شود که مشتريان از ما خريد کنند؟ ما چه ارزشي براي مشتريانمان ايجاد مي کنيم؟ ما که هستيم و که مي خواهيم باشيم؟ مزيت رقابتي منحصر به فرد ما چيست؟

O rganization سازمان (بر اساسISO 9000:2005) • گروهي از افراد و تسهيلات همراه با ترتيب‌دادن مسئوليت‌ها، اختيارات و روابط آن ها. • مثال:شركت، مجتمع(تجاري، خدماتي و غيره)، ادارهبنگاه، مؤسسه، بنگاهخيريه، انجمن، تجارتخانه يا تركيب يابخشي ازآن ها.

P roduct محصول (بر اساسISO 9000:2005) • ماحصل ]نتيجه[يك فرايند. • عموما، چهار نوع كلي محصول به شرح زير وجوددارد: 1- خدمات (مثل: حمل و نقل) 2- نرم‌افزار (مثل: برنامه كامپيوتر، واژه‌نامه) 3- سخت‌افزار (مثل: قطعات مكانيكي موتور) 4- مواد فراوري شده (مثل: روغن‌هاي روان كننده)

C ustomer مشتري (بر اساسISO 9000:2005) • سازمان يا شخصيكه محصولي را دريافتمي‌كند. • مثال: مصرفكننده، مراجعان، استفاده كننده نهايي، خرده فروش، ذينفعان وخريدار. • يادآوري: يك مشتري مي‌تواند برايسازمان، درونييابيروني باشد.

S upplier تامين‌كننده(بر اساسISO 9000:2005) • سازمانياشخصي كه محصوليرا ارايه مي كند. • مثال: توليد كننده، توزيع كننده، فروشنده، پيمانكار، ارائه دهنده خدمت. (عرضه كننده مي‌تواند در ارتباط با سازمان دروني باشد يا بيروني)

ارزش • ارزش از ديدگاه مشتري عبارتست از مجموع منفعت هايي که از يک کالا يا خدمات نصيب او مي شود منهاي کليه هزينه هايي که از اين بابت متوجه او مي گردد. $

مزيت رقابتي • مزيت رقابتي شامل عواملي است که سبب ترجيح سازمان بر رقيب توسط مشتري مي شود. • يک مزيت رقابتي سه علامت کليدي دارد: • به مشتريان ارزش ممتاز ارايه نمايد. • به راحتي قابل تقليد نباشد. • توانايي سازمان را براي پاسخ دادن به تغييرات محيط افزايش دهد. • آفرينش مزيت رقابتي: کشف فرصت هاي حامل ارزش براي مشتري و پاسخ گويي بهتر از رقيب

ريشه هاي مزيت رقابتي • کمک بلا عوض يا حمايت هاي دولتي • حضور در بازار هاي بدون رقيب يا بازار هاي جا افتاده • نو آوري در محصول • نو آوري در فرايند • قيمت مناسب • خدمات ممتاز • مديريت منابع انساني

ادبيات استراتـژي • واژه استراتژي در لغت يوناني هنر ژنرالها است كه اولين بار در ميدان جنگ متولد شد . • گروه مشاورين بوستون: • استراتژي یعنی ايجاد مزيت منحصر به فرد براي تمايز سازمان از رقبا • هنري مينتزبرگ صاحب نظر برجسته استراتژي را در پنج كلمه مي گويد: • طرح Plan، تمهيد Ploy ، الگو Pattern ، وضعيت Position ، ديدگاه Perspective • گروه مشاوران مك كنزي: • درك ابعاد مختلف ساختار و مباني رقابت در آن • گری هامل: • استراتژی برنامه نیست، بلکه یک طرز نگرش است که اساس آن را تشخیص فرصت های اساسی و دستیابی به منافع نهفته در این فرصت ها تشکیل می دهد.

همگي اين تعاريف و تعابير مختلف درست هستند «اگر و فقط اگر» فلسفة استراتژي را به همراه داشته باشند.يعني بردرك و استفاده از فرصت هااستوار باشد. بدون درك فرصتهاي استراتژيك، استراتژي امري كاملاً بي ثمر خواهد بود. در واقع فرصتها درونمايه اصلي استراتژي هستند و بدون آن هاهيچ نتيجه اي عايد نخواهد شد.

سه سوال مهم در مديريت استراتژيک 1: الان در کجا هستيم؟ 2: به کجا مي خواهيم برويم؟ (جواب این سوال چشم انداز سازمان است.) 3: چطور به آن جا برسيم؟ (جواب اين سوال استراتژي سازمان است.)

استراتژي • براي اينکه چشم انداز به واقعيت بپيوندد يک استراتژي بايد طراحي شده و استقرار يابد. سطح عملكرد وضعيت مطلوب آينده وضعيت فعلي زمان

فواید استفاده از استراتژي • ايجاد همسويي ميان تصميمات كوتاه‌مدت با منافع بلند مدت سازمان • ايجاد تعهد جمعي در جهت دستيابي به اهداف • فراهم آوري مكانيزم تطابق با شرايط پيرامون سازمان • جهت‌دهي مطلوب به تخصيص منابع سازماني • ايجاد قابليت ارزيابي عملكرد سازماني شرکت ها, کافي نيست که سخت تر کار کنند و يا کافي نيست که فقط بهتر شوند. شرکت ها در شرايط امروز، مي بايد بياموزند که چگونه متفاوت شوند و تفاوت اساسي پيدا کنند.

تعريف برنامه‌ريزي استراتژيك • به نوعي برنامه ريزي بلند مدت اطلاق مي گردد كه مسير حركت آتي سازمان را به تصوير مي‌كشد. اين نوع برنامه‌ريزي بلند مدت علاوه بر محيط داخلي هر سازمان محيط خارجي آن را نيز مورد توجه قرار مي‌دهد. • برنامه ريزي استراتژيك نوعي آينده نگري و خلق آينده دلخواه است و به هيچ عنوان پيش بيني محسوب نمي گردد.

مديريت استراتژيک در سه كلمهکشف، انتخاب و عمل خلاصه می‌شود.

تجزيه و تحليل عوامل خارجي برنامه هاي عملياتي و بودجه بندي چشم انداز استراتژي تجزيه و تحليل عوامل داخلي استقرار پايش و كنترل الگوي جامع مديريت استراتژيك

تأثیر دوطرفه (متقابل) استراتژی های عملیاتی استراتژی های وظیفه ای سطوح استراتژی در یک هولدینگ استراتژی کلان (هولدینگ) مدیران ارشد هولدینگ تأثیر دوطرفه (متقابل) مدیران ارشد شرکت استراتژی های شرکت های زیر مجموعه تأثیر دوطرفه (متقابل) مدیران وظیفه ای مدیران عملیاتی

تأثیر دوطرفه (متقابل) تأثیر دوطرفه (متقابل) سطوح استراتژی در یک شرکت با کسب و کار واحد مدیران ارشد شرکت استراتژی های شرکت مدیران وظیفه ای استراتژی های وظیفه ای مدیران عملیاتی استراتژی های عملیاتی

آشنايي با ارزش های سازمانی و چگونگي تدوين آن ها

ارزش هاي بنيادين Core Values • باورهاي عميقي هستند که سازمان به آن ها اعتقاد دارد، از آن دفاع می کند و آن ها را به کار مي بندد. • اصول و ارزش هايي هستند که به زمان خاصي بستگي ندارند و راهنماي سازمان در مقاطع مختلف مي باشند. • ارزشها باید با اعمال و کردار سازمان نشان داده شوند . • سیاستهای سازمان باید در جهت حمایت از ارزشهای آن باشد . • ارزشهاي بنيادين نيازي به هيچ گونه تاييديه اي از خارج سازمان ندارند. • ارزشها باید به کلیه کارکنان سازمانآموزشو انتقال داده شوند . • ارزشها راهنماي تصميم گيري مديريت و همچنين هدايتگر رفتار افراد در سازمان مي باشند. • هر سازمان حدود 3 الي 5 ارزش بنيادي دارد.

ارزش های سازمانی Values ارزش های سازمانی، اصول اعتقادی پویا و اساسی یک سازمان می باشد که موجب نمود افراد در قالب گروه می شوند. ارزش های سازمانی به عنوان اصول راهنمای جاویدان، به هیچ توجیهی نیاز ندارند و برای افراد درون سازمان ارزش و اهمیت ذاتی دارند. یک سازمان به عنوان واکنش در برابر تغییرات محیطی، ارزش های خود را تغییر نمی دهد، بلکه در صورت لزوم محیط خود را تغییر می دهد تا بتواند آن ها را حفظ کند. M. Porter, Harvard Business Review, May/June 1987.

زير بناي ارزش‌ها • اخلاق حرفه‌اي • اخلاق اجتماعي بسياري از محققان مانند گري همل معتقدند که ارزشهاي اصولي سازمان آن سازمان را پايدار نگه مي دارد نه سود سازمان. ارزشهاي سازماني زيربناي فرهنگ سازماني است و شرط بقا و رشد سازمان مي باشد.البته فرهنگ سازماني زماني شکل خواهد گرفت که ارزشها در تصميم گيري ها لحاظ شود و شرط بقا و رشد سازمان باشد.

برخي ارزش‌‌هاي محوري قابل تعريف • اعتقاد و پايبندي به مصالح ملي • احترام متقابل و حفظ مصالح يكديگر • عملكرد رقابتي • جوان گرايي • اعتقاد به آموزش و تحقيق • اعتقاد به تغيير و پويايي • جامع‌نگري • احساس تعلق • مسئوليت پذيري • مشاركت‌جويي

مثال ارزش هاي بنيادين شركت OTIS در آفريقاي جنوبي: ما به دنبال بالاترين استاندارد كيفيت، اخلاق، ايمني و حفظ محيط زيست مي باشيم. ما خود را متعهد به فرهنگ مشاركت، اقدام مثبت، ارتقا و توسعه جامعه محلي مان ميدانيم.

مثال ارزش هاي بنيادين Sony • ارتقاي وضعيت ملي و فرهنگ ژاپني ها • پيشرو بودن – نه پيرو بودن، به انجام رساندن غير ممکن ها • تشويق توانايي و خلاقيت فردي

مثال ارزش هاي بنيادين • Merck • مسووليت در قبال جامعه • تعالي واضح در کليه جنبه هاي سازمان • نو آوري بر اساس دانش • صداقت و يکپارچگي • سود، ولي سود از کاري که به نفع بشريت باشد.

مثال ارزش هاي بنيادين • شركت والت ديسني : • - كنار گذاشتن بدبيني • - رشد و اشاعه ارزش‌هاي خاص آمريكايي • -خلاقيت، رويا و تخيل • - توجه و علاقه مفرط به ثبات در كار و امور جزئي

نمونه ارزش‌ها (Values) ؛ شركت سايپا ديزل • ما همواره بر ارتقا سطح كيفي توليدات خود در جهت تامينرضايت مشتري تاكيد داريم . • اطلاعات و آگاهي ما در حوزه كاري خود بايد روزآمد باشد . • ما به خردورزي و نوآوري همكاران‌مان بها مي‌دهيم . • ما به مسئوليت‌پذيري و مشاركت پايبنديم .

نمونه ارزش‌ها (Values) ؛ سازمان اطلاعات آمريكا (CIA) • در راستاي عرق ملي‌مان، ملت را بر سازمان، سازمان را بر واحد كاري و همه را بر خودمان مقدم مي‌دانيم. راه تحقق اين امر عبارتست از: • موفقيت ما در گروي تابع جمع بودن، و توانايي در محافظت از منابع و روش هايمان مي باشد. • ما فراهم كننده تحليل‌هاي منصفانه و عاري از تعصب هستيم. • ماموريت ما نيازمند خويشتن‌داري، روشن فكري و شهامت كامل فردي است. • ما ماموريت‌هاي غيرممكن را با پذيرش ريسك و خطر آن بر عهده مي‌گيریم. ما به عنوان اولين در محل حاضر هستيم. • ما در كنار هم و پشتيبان هم هستيم. بارزترين مشخصه‌هاي ما خدمتگزاري، جان فشاني، انعطاف‌پذيري، کار تیمی و ميهن پرستيمان است. • Values • In pursuit of our country's interests, we put Nation before Agency, Agency before unit, and all before self. What we do matters. • Our success depends on our ability to act with total discretion and an ability to protect sources and methods. • We provide objective, unbiased information and analysis. • Our mission requires complete personal integrity and personal courage, physical and intellectual. • We accomplish things others cannot, often at great risk. When the stakes are highest and the dangers greatest, we are there and there first. • We stand by one another and behind one another. Service, sacrifice, flexibility, teamwork, and quiet patriotism are our hallmarks.

آشنايي با رسالت سازمان و چگونگي تدوين آن

تعريف مأموريت (رسالت) سازمان • بيانيه ماموريت سندي است که يک سازمان را از ساير سازمان هاي مشابه متمايز مي نمايد. • ماموريت سازمان نشان دهنده طيف فعاليت از نظر محصول و بازار مي شود. • ماموريت سازمان به پرسش اساسي زير پاسخ مي‌دهد: • سازمان به چه کاري مشغول مي باشد؟

Missionيا فلسفه وجودي • مانند چسبي است که انسجام سازمان را در مرور زمان به عهده دارد. • اصولي را پايه ريزي مي کند که سازمان بايد بر آن اساس مديريت شود. • شامل دليل بنيادي و ارزش هاي بنيادين مي باشد.

ماموریت Mission ماموریت یک سازمان نشان دهنده فلسفه وجودی یک سازمان و علت وجودی آن سازمان می باشد. بیانیه ماموریت بیانگر حوزه و دامنه ای است که سازمان در آن حوزه فعالیت می کند. ماموريت خوب به جاي نگاه به محصول يا تكنولوژي توليد (نگاه از درون سازمان)، به نيازهاي اساسي در بازار توجه دارد (نگاه از بيرون سازمان). Wheelen & Hunger, Strategic Management and Business Policy, 9e, 2004

تدوین بیانیه ماموریت • سبک های تدوین ماموریت: • برحسب محصول • ما تولیدکننده مبلمان هستیم • برحسب تکنولوژی • ما یک شرکت تولیدکننده فراورده های شیمیایی هستیم • برحسب نیازهای بازار • حرفه ما ارتباطات است – ما انرژی را مهار می کنیم

نمونه استفاده از معيارهاي انتخاب ماموريت: توجه به مشتريان ماموريت سازمان بايد بازتابي از انتظارات مشتريان باشد سازمان: ما عرضه كننده محبوب ترين كتاب ها هستيم. مشتري: لطفاً به من كتاب عرضه نكن. اوقات فراغت من را لذت ‌بخش نما و مرا از دانش بهره‌ مند كن. ما تولیدکننده کود شیمیایی هستیم. رسالت ما افزایش بهره وری کشاورزی است. ماموريت والت ديسني : خوشحال كردن مردم Walt Disney: To make people happy

سوالات اساسي در تدوين ماموريت • كسب و كار ما چيست و تلاش ما در جهت فراهم نمودن چه چيزي براي مشتريانمان است؟ • فلسفه وجودي شركت ما چيست؟ • واژه‌اي كه كسب و كار سازمان بر آن متمركز مي‌باشد چيست (مختص سازمان ما)؟ • دو تا سه كلمه‌اي كه فلسفه وجودي سازمان ما را مشخص نمايد چيست؟ • به بياني ساده، صريح و روشن موضوع فعاليت سازمانمان چيست؟ (از كلمات غير تكنيكي و قابل فهم براي همه استفاده كنيد.)

نمونهماموريت؛ سازمان اطلاعات آمريكا Central Intelligence Agency • ما چشم‌ها و گوش‌هاي ملت و در صورت لزوم دست هاي پنهان آنان هستيم. ما اين رسالت را به انجام مي‌رسانيم از طريق: • جمع آوري اطلاعات محرمانه و با اهميت. • ارايه به موقع، كارآمد و هدف مند منابع و گزارشات تحليل شده. • هدايت طرح‌هاي محرمانه در راستاي فرامين رياست جمهوري در جهت دفع تهديدات و تحقق اهداف سياسي ايالات متحده . • Mission • We are the eyes and ears of the nation and at times its hidden hand. We accomplish this mission by: • Collecting intelligence that matters • Providing relevant, timely, and objective all-source analysis. • Conducting covert action at the direction of the President to preempt threats or achieve United States policy objectives.

نمونهماموريت • ماموريت سازمان مديريت صنعتي كمك به توسعه ظرفيت مديريت دركشور ازطريق مشاوره،آموزش وتحقيقاست. • صليب سرخ امريكا در جهت بهبود كيفيت زندگي مردم و توسعه و ترويج اعتماد به نفس، خود اتکایي و توجه به ديگران در مردم و همچنين كمك به مردم در پيشگيري، ايجاد آمادگي و مقابله با شرايط اضطراري فعاليت ميكند.

نمونهماموريت؛ شركت ايران خودرو ايجاد سازمان مبتني بر فطرت انساني با موقعيت رهبريصنعت در كشور با كيفيت كلاس جهاني در راستاي تحققسود‌آوري بلند مدت در فعاليتهاي صنعتي، تجاري وخدماتي و رهبري بازار كشور در بخش وسايل حمل و نقل از طريق رقابت و كسب رضايت مشتري.

نمونهماموريت؛ شركت سايپا ديزل توليد خودروهاي تجاري با فناوري روز با تاكيد بر تامين خشنودي مشتري

آشنايي با چشم انداز و چگونگي تدوين آن

چشم انداز • چشم انداز استراتژيک تصويري از مقصد آينده سازمان را ترسیم مي نمايد. وضعيت مطلوب آينده سطح عملكرد وضعيت فعلي زمان

دوره آموزشي مديريت استراتژيک Strategic Management Training Course