500 likes | 907 Views
دانشکده علوم و مهندسی کشاورزی گروه علوم دامی. آدیپوکین ها. استاد راهنما : دکتر آرمین توحیدی ارائه دهنده : ایرج اشرفی.
E N D
دانشکده علوم و مهندسی کشاورزی گروه علوم دامی آدیپوکین ها استاد راهنما : دکتر آرمین توحیدی ارائه دهنده : ایرج اشرفی
بافت چربی منبعی از انواع پپتیدهای بیواکتیو مانند لپتین، آدیپونکتین، پروتئینهای سیستم رنین آنژیوتانسین، رزیستین و.. است، که به طور کلی آدیپوکین یا هورمونهای بافت چربی نامیده میشوند. این ترکیبات با آثار موضعی یا دوردست خود در تنظیم هموستاز انرژی، متابولیسم کربوهیدرات و چربی، هموستاز عروق، ایجاد پاسخهای ایمنی و تولید مثل دخیل بوده و به نظر میرسد که در گسترش چاقی و اختلالات ناشی از آن نیز نقش به سزایی ایفا میکنند.
تشکیلات و ساختمان بافت چربی بافت چربی دربرگیرنده سلولهای چربی، بافت پیوندی، بافت عصبی، شبکهای از رگهای خونی و سلولهای ایمنی است که علاوه بر پاسخگویی به پیامهای برگرفته از سایر سیستمهای هورمونی و سیستم اعصاب مرکزی، خود نیز با ترشح فاکتورهای پروتئینی و غیر پروتئینی متعدد، عملکردهای اندوکرین مهمی را تحت شعاع قرار میدهد. بافت چربی همچنین به عنوان محل عمدهای برای ذخیره چربی محسوب شده، متابولیسم هورمونهای جنسی و گلوکوکورتیکوئیدها نیز به طور گستردهای دراین بافت انجام میپذیرد.
White adipose tissue :L: Lymphocytes M:Macrophages C:Preadipocytes F:fibroblast cell For letter symbols, see slide 36
انواع سلولی در بافت چربی سفید -آدیپوسیتها 30% - پره آدیپوسیتها و فیبروبلاستها - ماتریکسی از فیبرهای کلاژن - رگهای خونی (مویزرگها و سلولهای اندوتلیال) - سلولهای ایمنی (مونوسیتها، ماکروفاژها، لمفوسیتها Macrophages Lymphocytes Monocytes Preadipocytes Endothelial cells Adipocytes
Leptin TNF-α SAA IL-6 Haptoglobin NGF MCP-1 Adiponectin MIF Angiotensinogen Adipsin PAI-1 Classical pro-inflammatory cytokines Anti-inflammatory action Chemokines Alternative complement pathway Sympathetic innervation Vascular hemostasis Acute phase proteins آدیپوکینها و فاکتورهای پروتئینی ترشح شده از بافت چربی
+ve -ve بافت چربی سفید Fuel storage Thermal and mechanical insulation Glucose tolerance Immune and inflammatory responses Endocrine signals (secreted proteins) Obesity عملکردهای بافت چربی سفید
هوموستازی انرژی با تعادل ایمنی مرتبط می باشد Optimal nutrition Normal immune function Malnutrition Immunosuppression(susceptibility to infection) Overnutrition Immunoactivation(susceptibility to inflammatory disease) افزایش حساسیت به عوامل التهابی توقف سیستم ایمنی افزایش حساسیت به التهاب Adapted from Wellen KE, Hotamisligil GS. J Clin Invest. 2005;115:1111-9.
به نظر می رسد آدیپوکینهایی چون لپتین، آدیپونکتین، رزیستین، MCP-1 اینترلوکین 6 و اینترلوکین 8نقش مهمی در فرایندهای دخیل در پاتوفیزیولوژی چاقی و مقاومت به انسولین ایفا کنند.
تحریک ایمنی مداوم و همیشگی در محیط پرورش، منجر به تولید سیتوکینهای پیش التهابی بالقوه میشود که بر ضد فاکتورهای رشد آنابولیکی عمل کرده و بنابراین رشد را متوقف میکنند تا فراهمی انرژی و مواد مغذی کافی برای مسیرهای مقدم (با اولویت بالا) ایمونولوژیکی و هموستاتیکی را تضمین نمایند. جالب است که آدیپوسیت و میوفیبر به عنوان سلولهای تنظیمی ظاهر میشوند که سیتوکینها و ملکولهای دیگری را تولید میکنند که متابولیسم انرژی را به طور موضعی و یا در بافتهای پریفرال متأثر میسازنند.
لپتین: لپتين برگرفته از واژه ي يوناني لپتوسبه معني لاغر است كهدر سال ۱۹۹۴ کشف شد گيرنده هاي ويژه اي در هيپوتالاموس، با مهار ترشح نوروپپتيد iiY باعث کاهش اشتها ميشود و از طرف ، ديگر با افزايش ميزان متابوليسم بدن، ميزان انرژي موردنياز و در نتيجه ميزان چربي بدن را کنترل مي کند مقادیرپلاسمايي لپتين با ذخاير چربي بدن ارتباط مستقيم دارد و بهتغييرات تعادل انرژي بدن پاسخ مي دهد.
لپتین: پپتیدی است که به تناسب میزان توده بدن وسطوح تغذیهای به طورعمده به وسیله بافت چربی زیر پوستی و درمقادیر کمتر به وسیله بافت چربی احشایی تولید میشود لپتين يک پروتئين با ساختار مارپيچي مشابه سيتوكين ها است با وزن مولکولي ۱۶ کيلودالتون كه در تنظيم وزن بدن و هموستاز انرژي کمک ميکند.
این هورمون دارای نقشهای زیراست: • 1)کنترل اشتها • 2)کنترل وزن بدن • 3)تنظیم ذخایر چربی • 4)افزایش مصرف انرژی و افزایش گرمازایی است • این نقشها را از طریق گیرندههای هیپوتالاموسی خود ایفا میکند
لپتین • نوع و مقدار چربی دریافتی از عوامل تاثیرگذار بر فاکتورهای دخیل در اتصال و پیامدهی لپتین به گیرندههای خود محسوب میشوند که میتواند با ایجاد تغییر در ساختار اسیدهای چرب غشای سلولهای هیپوتالاموسی، به بهبود عملکرد و یا آسیب رساندن به ساختار و عملکرد غشاهای محتوی گیرندههای لپتین منجر شود. • افزایش دریافت چربیهای اشباع نسبت به چربیهای دارای چند پیوند دوگانه ممکن است، حساسیت سیستم عصبی را نسبت به لپتین کاهش داده و مانع از ایفای نقش مثبت لپتین در کنترل اشتها و درمان چاقی و عوارض جانبی ناشی از آن شود
لپتین: افزایش لپتین پلاسما به طور معمول پیامی از کفایت تغذیهای بوده که از دریافت بیشتر انرژی و ذخیره مواد غذایی ممانعت به عمل میآورد و در هنگام افزایش ذخایر چربی، سبب کاهش اشتها، مهار سنتز تریگلیسرید و تحریک اکسیداسیون اسیدهای چرب میشود.
لپتین: • از آنجایی که لپتین سبب ایجاد تطابق بدن در برابر شرایط دسترسی نداشتن به مواد غذایی میشود، میزان ترشح آن درشرایط گرسنگی، محدودیت کالری و کاهش وزن کاهش یافته و سبب افزایش فزاینده اشتها میشود. کاهش شدید ترشح لپتین در رژیمهای غذایی بسیار کم کالری میتواند سبب افزایش شدید گرایش بدن به وزنگیری بعد از ترک رژیم غذایی شود. • در افراد چاق به دلیل گسترش بافت چربی، با وجود افزایش ترشح لپتین، مقاوم شدن بدن به لپتین مانع از ایجاد آثار مثبت آن برکنترل وزن میشود.
عوامل فيزيولوژيک و هورمون هاي مختلفيمانند کورتيزول، انسولين و تستوسترون در تنظيم ميزانلپتين دخيل هستند. • کورتيزول توليد لپتين را در محيطآزمايشگاهي و در داخل بدن تحريک مي کند. ۱۰ • افزايش انسوليندر پاسخ به تغذيه، موجب توليد لپتين و کاهش انسولين طيناشتايي باعث کاهش غلظت لپتين ميشود. • رابطه اي معکوس و قوي بين مقادير تستوسترون و مقاديرلپتين سرم وجود دارد که اثر سن را در آن ها توضيح میدهد
آدیپونکتین آدیپوسیتها و به اندازه کمتر پیش آدیپوسیتها، بطور شاخص تنها منبع آدیپونکتین در جوندگان و خوکها میباشند. اخیراً بیان آن در ماهیچه اسکلتی انسانی و پرندهای نشان داده شده است. بیان این پروتئین در بافت چربی جوندگان به وسیله محرومیت غذایی و در معرض گذاری با سرما آپ رگولیت میشود.
گیرنده های آدیپونکتین شامل AdipoR1 و AdipoR2 می باشند. AdipoR1 مهمترین شکل میانجیگری کننده اثرات آدیپونکتین بر ماهیچه اسکلتی است و پیشنهاد میشود که گیرنده غالب ایفای نقش کننده در کبد AdipoR2 باشد.
آدیپونکتین • آدیپونکتین ترکیبی دیگر مترشحه از بافت چربی است که در مراحل اولیه چاقی یا مقاومت به انسولین میزان ترشح آن کاهش مییابد. • آدیپونکتین با افزایش حساسیت کبد به انسولین، میزان خروجی گلوکز از کبد را کاهش میدهد، همچنین مصرف گلوکز در عضلات را افزایش داده و مانع افزایش قند خون میشود. • در جهت حمایت اثرگذاری آدیپو نکتین، کاهش اصولی و علمی و تدریجی وزن بدن و افزایش تدریجی فعالیتهای سبک بدنی به صورت پیادهروی و ورزشهای هوازی توصیه میشود.
آدیپونکتین و هوموستازی گلوکز و حساسیت به انسولین در جوندگان نوترکیب و بیش بیان شده ژنتیکی، آدیپونکتین سطوح گلوکز را با بهبود حساسیت انسولینی پایین می آورد. بیش بیان شدن این هورمون، منجر به افت سطح اسیدهای چرب آزاد پلاسما و افزایش اکسیداسیون اسیدهای چرب می شود. آدیپونکتین در اتصال با لپتین، ممکن است تعیین کننده مهم توزیع چربی سیستمیک باشد.
آدیپونکتین به طور ویژه ممکن است اثرات حساسیت زایی انسولینی خودش را به وسیله بالا بردن ظرفیت بافری توده چربی زیر جلدی اعمال کند.
آدیپونکتین • آدیپونکتین ترکیب بازده سنتز تریگلیسرید در بافت چربی را افزایش میدهد. • به نظر میرسد تنظیمکننده اساسی تولید آدیپونکتین در بدن، چربی دریافتی از مواد غذایی است که به صورت ذرات شیلومیکرون در خون در گردش است. • آديپونکتين داراي ويژگي هاي ضدالتهابي و سوخت و سازي محافظت كننده است • ميزان آن در خون با درجه ي مقاومت به انسولين نسبت عكس دارد
آديپونكتين ممكن است شاخصي برايبيماري هاي قلبي عروقي نيز باشد چنان كه سطح پايينآديپونكتين با بيماري عروق كرونر قلب همراه است آديپونكتين سطح گلوكز خون را كاهش مي دهد و ازتجمع چربي در عضلات اسكلتي جلوگيري مي کند مشاهده شده که آديپونکتين در هنگام بيماري مزمنکليوي در كودكان و نوجوانان افزايش می يابد و کاهشعملکرد کليوي عامل تعيين کننده ي مهم افزايش غلظتآديپونکتين است. ساز و كارهايهورموني نيز در تنظيم منفي بروز آديپونكتين نقش ايفاميكنند كه شامل گلوكوكورتيكوئيدها و فعال سازيبتاآدرنرژيك هستند كه هر دو ممكن است در افراد چاقافزايش يابند
آدیپونکتین و رشد استخوانی • مطالعات اخیر نشان داده اند که آدیپونکتین مستقیماً در تنظیم حجم استخوان دخالت می کند. • اطلاعات درون تنی یک ارتباط معکوسی بین تراکم استخوان و سطوح آدیپونکتین جریانی را نشان می دهند مشخص شده است که چاقی بر علیه توسعه پوکی استخوان نقش حفاظتی دارد، با این وجود افزایش تراکم استخوان با تخلیه مجموعه ای از فاکتورهای استئوبلاستی، حساسیت انسولینی را تخریب می کند.
تنظیم متابولیسم پروتئین درماهیچه (میوتوبولها) بوسیله آدیپونکتین حجم ماهیچه بوسیله ترن آور مداوم میوفیبرها حفظ میشود. با این وجود، تحقیقات کمی به منظور تعیین تنظیم متابولیسم ماهیچه بوسیله لپتین یا آدیپونکتین صورت گرفته است.
آدیپوکینها و تنظیم سیستم ایمنی گرسنگی طولانی مدت (starvation) و تجمع زاید آدیپوز منجر به تخریب عملکرد ایمنی و حساسیت به بیماری میگردد. هم IL-6 و هم TNFα فعالیت لیپولایتیکی را نشان داده اند و ممکن است نه تنها به منظور فراهم نمودن اسیدهای چرب برای انرژی بکار روند، بلکه در فراهم کردن اسیدهای چرب به عنوان ملکولهای تنظیم کننده نیز به کار می روند.
آدیپوسیت با توانایی به پاسخدهی به ساختارهای پاتوژن، میتواند به سبک مشابه با یک سلول ایمنی عمل کند و ممکن است در مبارزه علیه بیماریها نقش داشته باشد. • بیان گیرنده های سیتوکینهای معین در طی پاسخ ایمنی آپ-رگولیت میشود. متعاقباً تولید کبدی و ماهیچه ایIGF-I کاهش مییابد. فقدان تحریکات آنابولیکی و بسیج انرژی و اسیدهای آمینه به دور از مخازن ماهیچه اسکلتی و چربی منجر به کاهش رشد به نفع عملکردهای ایمونولوژیکی میگردد.
پروتئینهای سیستم رنین آنژیوتانسین آنژیوتانسین 2 ترکیبی است که نقش مهمی را در تنظیم فشارخون ایفا میکند. پس از این طریق گسترش بافت چربی میتواند با پرفشاری خون در ارتباط باشد. کاهش حتی 5 درصد از وزن اضافی، نه تنها بر روند کاهش پرفشاری خون تاثیر مثبت دارد، بلکه سایر پارامترهای خطرساز همچون کلسترول، تری گلیسرید، میزان قند خون و اوره و.. را نیز تعدیل میکند.
پروتئینهای سیستم رنین آنژیوتانسین ترشح این ماده در افراد چاق و مقاوم به انسولین افزایش یافته و سبب افزایش خطر لخته شدن خون میگردد. کاهش وزن اصولی و صحیح، ترشح این ماده را کاهش میدهد. البته ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که برای دستیابی به کاهش وزن نباید هیچ وعدههای غذایی به خصوص صبحانه حذف شود. چون حذف صبحانه عامل افزایشدهنده بتا ترومبوگلوبولین و افزایش خطر لخته شدن خون در مویرگها است.
رزیستین و آدیپسین فاکتور دیگر مترشحه از بافت چربی است، که با ایجاد مقاومت به انسولین دیابت و چاقی را به هم مرتبط کرده وهمچنین عوارض قلبیعروقی را نیز به دنبال خواهد داشت.
فاکتور نکروزی تومور آلفا ترکیبی است که میزان ترشح آن هنگام بیماریهای مزمن و همچنین طی چاقی در بافتها افزایش مییابد. این فاکتور آنزیم تجزیهکننده چربی یعنی لیپاز حساس به هورمون را فعال کرده که به تجزیه تریگلیسریدها و اکسیداسیون اسیدهای چرب به وسیله لپتین کمک میکند.
آدیپوسیتها و میوفیبرهاIL-15 را بیان می کنند. اگرچه این سیتوکین در آبشارهای تعدیل ایمنیبه روشنی مشارکت میکند، در ماهیچه اسکلتی به میزان زیادی بیان میشود و افزایش پروتئینی را پیش برده و تخریب و ضعف ماهیچه را در برخی مدلهای بیماری آنتاگونیزه مینماید. شواهد قوی نشان داد که این سیتوکین مستقیماً در توقف تجزیه پروتئین عمل مینماید. اینترلوکین ها:15&6
علاوه بر افزایش دادن رشد ماهیچه، شواهد محکمی وجود دارد که IL-15 رشد پیوسته چربی را مدلهای جونده، احتمالاً از طریق یک اثر مستقیم بر آدیپوسیت، متوقف میکند. IL-15 مستقیماً آدیپوسیت را مورد هدف قرار میدهد. IL-15 لیپولیز را تحریک کند و با اندازه کمتری، لیپوژنز را متوقف کند.
محتمل به نظر میرسد که، IL-15 مشتق از بافت آدیپوز با محدود کردن تخریب پروتئین ماهیچهای بتواند به حفاظت از ماهیچه در مقابل یک پاسخ ایمنی بسیار تند کمک کند. آدیپوسیت ممکن است که در افزایش غلظتهای جریانی IL-15 مشارکت کند و از اینرو متابولیسم بافت پریفرال را کنترل نماید
اینترلوکین 6 مترشحه از بافت چربی است که به طور چشمگیری با چاقی، اختلال در تحمل گلوکز و مقاومت به انسولین در ارتباط است. افزایش غلظت پلاسمایی این ماده، خطر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی و دیابت نوع 2 را افزایش میدهد.
آنزیمهای مرتبط با متابولیسم هورمونهای جنسی و گلوکوکورتیکوئیدها: • که دارای اثر مستقیم در متابولیسم و ترشح هورمونهای جنسی و گلوکوکورتیکوئیدها است. این ارتباط نقش بافت چربی در تولید مثل و تمایز جنسی، گسترش چربی احشایی و سندرم متابولیک را مورد تاثیر قرار میدهد.
سایر مواد مترشحه از بافت چربی مانند ، فاکتورهای کمپلمان و ترکیبات دخیل در سیستمهای آبشاری انعقاد و فیبرینولیز میتوانند در ایجاد عوارض متابولیک و قلبیعروقی مرتبط با چاقی نقش داشته باشند.
بزرگ شدن آدیپوسیتها بزرگ شدن آدیپوسیتها غالباً در چاقی مشاهده می شود و همچنین در افراد پیش دیابتی و دیابتهای نوع 2 نیز ثابت شده است. افزایش اندازه آدیپوسیت ممکن است ناتوانی در به کار گیری آدیپوسیتهای جدید را نشان دهد که در نتیجه تخریب تمایز می باشد و ممکن است زمینه ژنتیکی داشته باشد. به نظر می رسد تخریب تمایز آدیپوسیت یک عامل تشدید کننده در دیابت نوع 2 باشد.
ممکن است آدیپوسیتهای بزرگ در نتیجه نقص در توانایی بافت چربی به پاسخ به وضعیت پویای چربی بعد از مصرف غذایی، قادر نباشند تا به طور مؤثر اسیدهای چرب خوراکی را ذخیره کنند و در نتیجه مقاومت به انسولین و ذخیره چربی اکتوپیک (در جایی غیر از بافت چربی) رخ می دهد.
استفاده از آدیپوکینها به منظور کاهش بافت چربی به علت ایجاد دیابت و به هم زدن متابولیسم کل بدن راه کار مناسبی نمی باشد.
متابولیسم بافت چربی • علاوه بر فعالیتهای برشمرده اندوکرین بافت چربی، وظیفه اصلی این بافت، سنتز و ذخیره تریگلیسریدها است. • . سلولهای چربی تشکیل و ذخیره چربی را بعد از جذب غذا برعهده دارند. • سلولهای چربی همچنین اسیدهای چرب و گلیسرول را در هنگام گرسنگی شدید به داخل خون آزاد میکنند. • سلولهای کبدی با انباشتن پیشسازهای اولیه تریگلیسریدها به طورگذرا در کبد و آزاد کردن آنها در قالب لیپوپروتئین با چگالی بسیار کم در خون، ظرفیت ساخت تریگلیسرید را در سلولهای چربی افزایش میدهند.
تحقیقات نشان میدهد که افزایش تریگلیسرید خون نه تنها از عوامل اثرگذار در بیماریهایی قلبیعروقی به شمار میآید بلکه قادر به ایجاد پانکراتیت بوده، زمینهساز بروز افزایش میزان قند خون، دیابت نوع 2 و در صورت کنترل نشدن، در نهایت به دیابت وابسته به انسولین محسوب میشود.
وقتی انباشتگی بافت چربی بیشتر در نواحی پایین تنه یعنی باسن و ران رخ دهد، به آن چاقی ژینوئید یا گلابی شکل گفته میشود که در زنان شایعتر است. خطر این نوع چاقی کمتر از چاقی شکمی میباشد و عامل بیتناسبی پایین تنه و بالا تنه محسوب میشود و به علت افزایش بیش از اندازه سلولهای ذخیره کننده چربی، روند پاسخ این نوع چاقی به کاهش وزن، تحت رژیمهای لاغری بسیار کند است. در برخی افراد، بهخصوص در خانمهای یائسه، فرم انباشتگی چربی مخلوطی از سیب یا گلابی است.
Heterogeneous distribution of adipose tissue and risks of metabolic and cardiovascular complications The apple The pear Visceral vs. subcutaneous obesity Gender differences Differences in risk for complications Dyslipidemia, type 2 diabetes, hypertension, coronary heart disease, … Nature. 2006 444:881-7
فاکتورهای تعیینکننده توزیع چربی ژنتیک: که با بررسی شباهت الگوی توزیع چربی در افراد خانواده با جنسیت یکسان قابل مشاهده است. ژنهای مرتبط با چاقی میتوانند به صورت غالب، مغلوب و یا پلی ژنیک صفات خود را انتقال بدهند. پس افسانه لاغریهای موضعی بی اساس و غیر ممکن بوده وبا انجام متدهای گوناگون، فقط امکان جابهجایی موقت چربیها وجود دارد. جنسیت : همانطور که ذکر شد، چاقی سیبی شکل بیشتر در مردان و چاقی به فرم گلابی بیشتر در زنان شایع است. سن: در زنان بعد از یائسگی توزیع چربی به فرم سیب سوق پیدا میکند. علت این امر میتواند کاهش نسبی در میزان فعالیت لیپوپروتئین لیپاز در مناطق پایین تنه باشد.
شکل1. عملکرد طبیعی بافت چربی بافر نمودن جریانات روزانه از چربی خوراکی می باشد. هنگامی که ظرفیت بافری برای ذخایر چربی در بافت آدیپوز مثلاً در چاقی (که سلولهای چربی دچار ازدیار بار می شوند) و یا لیپودیستروفی (هنگامی که بافت آدیپوز ضروری برای انجام عمل بافری دچار کمبود میگردد) کاهش یابد، سایر بافتها مورد هجوم زایدی از اسیدهای چرب و تری آسیل گلیسرولها (TAG) قرار می گیرند که در مقابل منجر به ذخیره TAG می شود که با حساسیت انسولین (در ماهیچه اسکلتی و کبد) و ترشح انسولین (از پانکراس) تداخل می یابد.
شکل2. لیپوپروتئین لیپاز (LPL ) و لیپاز حساس به هورمون (HSL) به ترتیب بر ذرات غنی از TAG جریانی و تری آسیل گلیسرولهای ذخیره شده عمل میکنند. اسیدهای چرب آزاد شده به جریان خون منتقل شده و یا مجدداً استریفیه می شوند. کاهش ظرفیت بافری در بافت آدیپوز برای ذخیره چربی منجر به افزایش جریان اسیدهای چرب و TAG به ماهیچه اسکلتی، کبد، پانکراس میشود. علاوه بر تجمع چربی در این بافتها، این مسأله منجر به افزایش تولید گلوکز کبدی و افزایش برون ده VLDL-TAG و کاهش کلیرانس انسولین به وسیله کبد میشود. همراه با اختلالات در متابولیسم گلوکز ماهیچه، این رویدادها منجر به شرایط مرتبط به مقاومت به انسولین می شود. در مقاومت به انسولین تحمل گلوکز، هایپرانسولینمی و هایپرلیپیدمی را شاهد هستیم.