460 likes | 1.47k Views
Medical Terminology اصطلاحات طبی. Biological and Physical Sciences علوم فزیک و بیولوژی. Objective : اهداف. Identify basic medical terminology/definitions associated with human anatomy and physiology اصطلاحات طبی و تعریفات که مربوط به اناتومی و فزیولوژی انسان میګردد مشخص نماید.
E N D
Medical Terminologyاصطلاحات طبی Biological and Physical Sciences علوم فزیک و بیولوژی
Objective:اهداف Identify basic medical terminology/definitions associated with human anatomy and physiology اصطلاحات طبی و تعریفات که مربوط به اناتومی و فزیولوژی انسان میګردد مشخص نماید.
Overviewمرور کلی • Definitions تعریفات • Topography توپوگرافی • Organ System Overview مرور کلی سیستم • Terminology اصطلاحات
Definitionsتعریفات • اناتومی • ساختمان و شکل • فزیولوژی • چگونه • Homeostasis: • محیط داخل ثابت • Anatomy: • structure and shape • Physiology: • how • Homeostasis: • stable internal environment
Levels of Organization اتوم ها مالیکول ها انساج ارگان ها سیستم ها • Atoms • Molecules • Cells • Tissues • Organs • Organ Systems
Topographyتوپوگرافی Anatomic position • Body erect • Palms open and facing outward • وضعیت اناتومیک • بدن در حالت ایستاده • کف دست ها باز و به قدام متوجه باشد.
Planesپلان • Midline/Mid-Sagittal • Medial – toward midline • Lateral – away from midline • خط متوسط/سهمی متوسط • انسی – به طرف خط متوسط • وحشی – دورتر از خط متوسط
Planes • Frontal plane • پلان جبهی Anterior قـــــــدام Posterior خلفـــــــی
Planes Superiorعلوی • Transverse Plane • پلان مستعرض Inferior سفلی
Directional • Proximalقریبه • Nearestنزدیکترین • Distalبعیده • Farthestدورترین • Superficialسطحی • Surfaceسطح • Deepعمق • inside the bodyدر داخل بدن
Positions وضعیت ها به پهلوی راست به پهلوی چپ استجاع ظهری رو به دل
Organ System Overview • سیستم اسکلیتی • چوکات است • Arthro= مفصل • Chondro = غضروف • Myelo = مخ عظم (مغز استخوان) یا نخاع • Costo = ضلع یا قبرغه • Oste =عظم • Crani = جمجمه • Skeletal System Framework • Arthro = joint • Chondro = cartilage • Myelo = bone marrow or spine • Costo = rib • Osteo = bone • Crani = skull
Organ System Overviewمرور کلی سیستم • Muscular System – what holds us together • Myo = muscle • Tendo = tendon • Ligament = ligament • سیستم عضلی – ما را نگه میدارد. • Myo = عضله • Tendo = وتر • Ligament = اربطه
Organ System Overview مرور کلی سیستم • سیستم محافظوی (جلد) • Derma = جلد • Onycho = ناخن • Integumentary (skin) System (external covering) • Derma = skin • Onycho = nail
Organ System Overview مرور کلی سیستم • سیســـــــــتم تنفســــــــــــی • Rhino = بینی • Laryngo = حنجره • Tracheo = پایپ هوایی علوی یا شزن • Broncho = پایپ هوایی سفلی یا قصبات • Pulmo و pneumoشان ریه و یا هوا • Pnea = تنفس یا تنفس کردن • Respiratory System (breathing) • Rhino = nose • Laryngo = larynx • Tracheo = upper windpipe or trachea • Broncho = lower windpipe or bronchus • Pulmo and pneumo = lungs • Pnea = breath or breathing
Organ System Overview مرور کلی سیستم • Digestive System – provides nutrients • سیستم هضمی – فراهم کننده مواد غذایی • Oro and Stoma = دهن • Lingua and glossa= زبان • Dento and odonto = دندان • Cheilo = لب • Gingivo = بیره • Gastro = معده • Entero = امعا • Colo = کولون • Procto and ano = مقعد
Organ System Overview مرور کلی سیستم • Accessory Organs of the Digestive System • اعضای ضمیموی سیستم هضمی • Hepato = کبد • Cholecysto = کیسه صفرا • Celio and abdomino = بطن • Lapro = جدار بطن
Organ System Overview مرور کلی سیستم • Circulatory Systemسیستم دورانی • Cardio = قلب • Angio and vaso = اوعیه • Phlebo and veno = ورید • Arterio = شریان • Thrombo = لخته خون • Hemo = خون
Organ System Overview مرور کلی سیستم • Cells, Tissues and Organsحجرات, انساج و ارگان ها • Cyto = حجره • Hema and hamato = خون • Lympho = لمف • Spleno = طحال • Phago = خوردن
Organ System Overview مرور کلی سیستم • Nervous System – how we are wired. • سیستم عصبی – چگونه تعصیب شده ایم • Neuro = عصب • Cerebro and encephalo = دماغ • Psycho and mento = روحی و روانی • Esthesia = احساس یا حس کردن • Myel = نخاع شوکی • Mening = غشا که دماغ و نخاع را پوشانده است • Cehpal = راس
Organ System Overview مرور کلی سیستم • Urinary Systemسیستم بولی • Nephro and rena = کلیه • Uretero = حالب • Cysto = مثانه • Urethro = احلیل • Uro and uria = ادرار • Lith = سنگ
Organ System Overview مرور کلی سیستم • Male Reproductive System • سیستم تکثری مذکر • Orchio = خصیه • Balan = راس قضیب • Andr = مذکر • Prostat = پروستات • Vas = اوعیه • Female Reproductive System • سیستم تکثری مونث • Hystero and metro = رحم • Oophoro = تخمدان • Salpingo = نفیر • Colp = مهبل • meno = عادت ماهوار • Mammo = ثدیه
Organ System Overview مرور کلی سیستم • Special Sensesحسیت ها ی خاص • Eyesچشم • Ophthalmo and oculo = چشم • Opto = دید • Blepharo = جفن • Kerato = قرنیه • Dacryo = اشک • Ears گوش ها • Oto = گوش • Tympano and myringo = غشای طبل • Chemical senses • حسیت های کیمیاوی • Olfaction = بویایی • Gustatory = ذایقه
Organ System Overview مرور کلی سیستم • Endocrine System • Hormones • Chemical substances used to send a message • How fast we burn fuel • How tall we grow • Our sexual characteristics • How we digest food • How we respond to stress • سیستم اندوکراین • هورمون ها • مواد کیمیاوی که جهت ارسال یک پیام مورد استفاده قرار میگیرند • چګونه به سرعت ما مواد غذایی خود را به مصرف برسانیم • تا چه اندازه قد ما نمو مینماید • اوصاف جنسی ما • چګونه ما مواد غذایی را هضم مینمایم • چګونه به مقابل فشار عکس العمل نشان میدهیم
Terminologyاصطلاحات • تقریبا 75 فیصد اصطلاحات از لسان لاتین و یونان منشه میگیرد • لست • جهت حفظ یگانگی • دارای سه جز است • پسوند • پیشوند • قسمت وسطی کلمه (ریشه کلمه) • Approximately 75% derived from Latin and Greek • Catalog • Ensures uniformity • Three elements • 1st = suffix • 2nd = prefix • 3rd = middle (root)
Defining Medical Wordsمعنی نمودن کلمات • First, define the suffix or ending • Second, define the prefix, or beginning • Third, define the middle در ابتدا پسوند را معنی و مشخص نماید در مرحله دوم پیشوند یا شروع کلمه را معنی و مشخص نماید در مرحله سوم قسمت وسطی کلمه را معنی و مشخص نماید
Compound Words • No limit on how many root terms can be used • No limit on how many prefixes or suffixes can be used • در ین کلمات محدودیت تعداد root ها که استفاده میشود وجود ندارد • در ین کلمات محدودیت تعداد پیشوند ها یا پسوند هاییکه استفاده میشود وجود ندارد.
Prefixesپیشوند ها • در شروع کلمات موقعیت دارند. • معنی اصلی کلمه را تغیر میدهدبه تنهایی معنی نمیدهد • معمولا تعداد, زمان, موقعیت, جهت, رنگ و احساس را نشان میدهد. • Located at the beginning • Alters the meaning of a root word and cannot stand alone • Usually indicates a number, time, position, direction, color, or sense of negation
Prefixesپیشوند ها • پیشوند های مربوط موقعیت • Intra = در داخل • Endo = در داخل • Peri = در اطراف • Ec و ecto= در خارج یا در بیرون • En و em= در داخل • Retro و post= عقب • Sub و hypo= در تحت • Inter = در بین • Bio = زنده یا زنده گی • Pertaining to location • Intra = Inside/within • Endo = within/inside • Peri = around/surrounding • Ec and ecto = outside • En and em = inside • Retro and post = behind • Sub and hypo=under • Inter = between • Bio=life
Prefixes پیشوند ها • پیشوند های مربوط زمان • Ante و pre= قبل • Post = بعد • پیشوند های منفی • A, an = بدون یا عدم موجودیت • Anti = علیه (به مقابل) • Relating to time • Ante and pre = before • Post = after • Relating to negation • A and an = without/absence of • Anti = against
Prefixes پیشوند ها • پیشوند های مربوط مقدار • Mono/uni = یک • Bi = دو • Tri = سه • Quadric = چهار • Multi and poly = چند یا زیاد • Hypo = بسیار کم • Hemi/semi = نصف • Hyper = بلند یا زیاد • Tachy = بسیار سریع • Brady = اهسته • Relating to amount • Mono/uni= one • Bi = two • tri = three • Quadric = four • Multi/poly = many/much • Hypo = too little • hemi/semi = half • Hyper = above/high • Tachy=too fast • Brady = slow
Prefixes پیشوند ها • Relating to colorپیشوندهای رنگ • Leuko = سفید • Erythro = سرخ • Cyano= ابی • Melano = تاریک یا سیاه
Prefixes پیشوند ها • پیشوند های مربوط سایز و موقعیت • Micro = کوچک • macro/mega = بزرگ • Antero = به طرف جلو (قدام) • Latero = به طرف بغل • Dextro = بطرف راست • Levo = به طرف چپ • Medio = به طرف خط متوسط • Relating to size and position • Micro = small • Macro/mega = large • Antero = toward the front • Latero = toward the side • Dextro= to the right • Levo= to the left • Medio= to the middle
Prefixes پیشوند ها • پیشوند های متفرقه • Hydro = اب • Dys = مشکل یا دردناک • Nox/noct = شب • Mal = بد • Pan = تمام یا مکمل • Miscellaneous • Hydro = water • Dys= difficult/painful • Nox/noct= night • Mal = bad • Pan = all or total
Suffixes پسوند ها • در اخیر کلمه میایند • به ریشه کلمه یک معنی را اضافه مینماید • به تنهایی معنی نمیدهد • معمولا یک پروسیجر، حالت، مرض، یا قسمت از دستور زبان را نشان میدهد. • Word Ending • Add meaning of a root word an cannot stand alone • Suffix usually indicates a procedure, condition, disease, or part of speech
Suffixes پسوند ها • emia = در خون • iasis = نشان دهنده حالت • itis = التهاب • osis = مرض • pathy = مرض • ectomy = برداشتن • scopy = معاینه یا تفتیش
Suffixesپسوندها • tomy = شق نمودن • rrhaphy = ترمیم • algia = درد • genic = تولید یا منشه • lysis = تخریب یا تجزیه • ic, ac, al, ar = در رابطه
Suffixes پسوندها gram = ثبت معلومات graph and meter = وسیله ثبت metry = اندازه از scope = وسیله دید • gram = record of data • graph and meter = instrument for recording • metry = measurement of • scope = instrument for viewing
Root Wordsریشه کلمات • معمولا در قسمت وسط کلمه بوده و معنی اصلی کلمات را میسازند. • به تنهایی دارای معنی است یا معنی مشخص خود را دارد. • اکثرا یک قسمت بدن یا عمل را نشان میدهند • اکثر اصطلاحات طبی دارای یک یا بیشتر از یک ریشه میباشد. • Usually middle of the word and it’s central meaning • Can stand alone, or have a meaning on it’s own • Frequently indicates a body part, or action • Most medical terms have one or more word roots
Pneumopyopericardium • Pneumo / pyo / peri / cardium • Pneumo = هوا یا گاز • pyo = قیح • peri = در اطراف • cardium = قلب • Air, gas & pus collected in the sac around the heart. • تجمع هوا, گاز و قیح در کیسه که قلب را پوشانده است.
Hysterosalpingo-oopherectomy • Hystero / salpingo / oopher / ectomy • Hystero = رحم • Salpingo = تیوب • oophor = تخمدان • ectomy = برداشتن توسط عملیه جراحی • The surgical removal of the uterus, fallopian tubes, and ovaries. • برداشتن رحم, نفیر و تخمدان توسط عملیه جراحی
Medical Abbreviations • BP = فشار خون • NCNS = بدون اختلاط • WHNS = التیام خوب و بدون اختلاط • Sid = روز یک مرتبه • Bid = روز دو مرتبه • Tid = روز سه مرتبه • Qid = روز چهار مرتبه p.o. از طریق دهن hxتاریخچه dxتشخیص R/O رد کردن WNL در محدوده نارمل مونث مذکر
Medical Abbreviations • OD = چشم راست • OS = چشم چپ • OU = هردو چشم • AD = گوش راست • AS = گوش چپ • AU = هردو چشم • Pt = مریض • Sx = اعراض • C = با • S = بدون • TNTC = بیش از حد • C/O = شکایات • Tx = تداوی
Objective:اهداف Identify basic medical terminology/definitions associated with human anatomy and physiology اصطلاحات طبی و تعریفات که مربوط به اناتومی و فزیولوژی انسان میګردد مشخص نماید.
SUMMARYخلاصـــــه • Definitions تعریفات • Topography توپوگرافی • Organ System Overviewمرور کلی سیستم ها • Medical Terminologyاصطلاحات طبی
Questions?? سوالات؟؟