140 likes | 305 Views
Investment management For advanced student. مدیریت سرمایه گذاری. ششم مدل قيمتگذاري آربيتراژ (APM) Arbitrage Pricing Model و مدلهای عاملی.
E N D
Investment managementForadvanced student مدیریت سرمایه گذاری
ششم مدل قيمتگذاري آربيتراژ (APM) Arbitrage Pricing Model و مدلهای عاملی
مدل قيمتگذاري آربيتراژ اولين بار توسط استيفن راس (1976) ارائه گرديد. محدوديتهاي مربوط به فرض هزينه معاملات و اطلاعات كامل در مدل CAPM همواره با انتقاد شديد جامعه علمي همراه بود. در مدل CAPM فرض ميشود كه بين ريسك و بازده دارايي رابطهاي خطي وجود دارد و همه سرمايهگذاران از قاعده ريسك و بازده استفاده ميكنند. هنگامي كه دو دارايي ريسك مشابه دارند بازدهي آنها نيز مشابه است. در مدل AP فرض ميشود كه ميتوان از فرصتهاي آربيتراژ (سودجويي) بهره گرفت يعني دارايي داراي بازده پايينتر ( و ريسك برابر) را فروخته و دارايي با بازده بالاتر را خريداري نمود. به اين شرايط فرصت سرمايهگذاري آربيتراژ گويند. • استيفن راس مدل CAPM را براساس طبقهبندي متفاوتي از ريسك توسعه داد. مشابه با مدل CAPM، ريسك به دو گروه ريسك ويژه شركت و ريسك سبد بازار تقسيم ميشود. در مدل APM ريسك ويژه شركت مانند مدل CAPM تابعي از شرايط اثرگذار بر فعاليتهاي تجاري، مالي و استراتژيك است ولي ريسك بازار در مدل APM مجموعهاي از متغيرهاي اقتصادي كه شامل توليد ناخالص ملي (ONP)، تورم نرخ بهره است. ميباشد • . Arbitrage • . Stephen Russ
فرض كنيد سه سبد سرمايه گذاري B,A و C براي سرمايهگذاري موجود ميباشد. بتاي سبد A 0/2 بازده مورد انتظار آن 20%، بتاي B 0/1 و بازده مورد انتظار آن 12%و سبد C داراي بتاي 5/1 و بازده مورد انتظار 14% است. اگر سرمايهگذار بتواند نيمي از مبلغ سرمايهگذاري خود را در سبد A و نيم ديگر آن را در سبد B سرمايهگذاري كند بنابراين بتاي سبد وي 5/1 و بازده مورد انتظار آن 16% خواهد بود. واضح كه در چنين شرايطي فرد سرمايهگذار سبد C را انتخاب نميكند.زيرا بتاي جفت سبدها 5/1بوده و بازده مورد انتظار سبد تركيب B,A، بيش از بازده مورد انتظار سبد C خواهد بود. براساس اين مثال، فرصت افزايش در بازده مورد انتظار در سطح ريسك برابر را فرصت آربيتراژ گويند.
مدل در اين معادله: = وزن دارايي j در سبد سرمايهگذاري (سبد داراي n دارايي است) = بازده مورد انتظار دارايي j = بتاي عامل i براي داراي j
استخراج مدل در اين معادله: = بازده مورد انتظار سبدي از داراييهاي بدون ريسك (بتاي صفر) = بازده مورد انتظار سبد داراي بتايي از 1 تا j (در حاليكه j متشكل از 1 تا k عامل است). در هر يك از آكولادهاي معادله فوق صرف ريسك مربوط به هر عامل منظور ميشود. مدل CAPM يك مورد خاص از مدل قيمتگذاري آربيتراژ است كه تنها عامل اقتصادي مربوط به آن در ريسك سبد بازار خلاصه شده است.
APM در عمل • مدل قيمتگذاري آربيتراژ نيازمند تخمين تعداد زيادي بتا و صرف ريسك بازار است. در عمل، معمولاً از دادههاي تاريخي (بازده داراييها) براي تحليل هر عامل استفاده ميشود. براي تجزيه وتحليل اين عوامل نيازمند دو نوع از دادهها هستيم: • تعدادي از عوامل متداول و رايج كه بر بازده تاريخي داراييها اثر دارند. • بتاي هر سرمايهگذاري كه با عامل مورد نظر ارتباط دارد، سپس برآورد صرف ريسك واقعي براي هر عامل. • بطور خلاصه در مدل قيمتگذاري آربيتراژ، ريسك بازار از طريق متغيرهاي كلان اقتصادي (كه خيلي شناخته شده نيستند) بدست آمده و حساسيت سرمايهگذاري به هر عامل از طريق معيار بتا برآورد مي شود. تعدادي از عوامل اقتصادي، بتاي هر عامل و صرف ريسك آن عامل به برآورد بازده مورد انتظاري انجامد
تحقیقات درباره ریسک • رابرت لويي و مارشال علوم (1971) مطالعاتي را دربارة شدت ثبات بتا در طول زمان انجام دادند. نتايج آنها نشان ميدهد كه: • الف – بتاي منفرد هر سهم نميتواند تخمين مناسبي از ريسك آتي بدست دهد. • ب – بتاي سهامهاي داراي بيش از 10 سهم، امكان تخمين ريسك را فراهم ميكند. • فيشر بلاك نيز در مطالعات خود طي سالهاي 1965-1935 و 1966- 1991 منطقي بودن ريسك و بازده را مورد بررسي قرار داد. در دوره اول نتايج مدل CAPM منطقي بود ولي در سالهاي دوره دوم رابطهاي بين بتاي سهام و صرف ريسك بازار حاصل نشد. • با توجه به اين پديده فاما و فرنچ (1971 و 1991) براي آزمون سودمندي بتا، از سبد سهام براساس متغير اندازه شركت، نسبت قيمت به سود و نسبت ارزش دفتري به حقوق صاحبان سهام استفاده كردند. نتايج بررسي آنها نشان ميدهد كه مدل CAPM بازده شركت را از طريق بتا با دقت پايين پيشبيني ميكند
[1]. Market Portfolio [2]. Unspecified Market Factors [3]. Specified Macro Economic Factors [4]. Proxy Variable