850 likes | 1.9k Views
سازمان یاد گیرنده: سازمانی است که افراد دائما توانایی شان را برای خلق نتایجی که برای آن ها واقعا مطلوب است افزایش می دهند. سازمان یادگیرنده: جایی است که الگوهای ذهنی جدید و گسترده ای پرورش یافته، آرمان های جمعی رها شده و افراد دائما می آموزند که چطور با یکدیگر بیاموزند.
E N D
سازمان یاد گیرنده: سازمانی است که افراد دائما توانایی شان را برای خلق نتایجی که برای آن ها واقعا مطلوب است افزایش می دهند. سازمان یادگیرنده: جایی است که الگوهای ذهنی جدید و گسترده ای پرورش یافته، آرمان های جمعی رها شده و افراد دائما می آموزند که چطور با یکدیگر بیاموزند.
منطق سازمان یادگیرنده این است که: در موقعیت های تغییر سریع سازمان هایی برتری خواهند داشت که منعطف، انطباق پذیر و بهره ور هستند. پس برای این ویژگیها سازمانها نیاز دارند کشف کنند که چگونه می توان تعهد و توانایی کارکنان را برای یادگیری در تمام سطوح سازمانی برانگیخت.
برای سازمانهای یادگیرنده صرف بقا کفایت نمی کند اگر چه یادگیری بازمانی (Survival) یا یادگیری انطباقی (Adaptive)مهم است اما برای سازمان یادگیرنده یادگیری انطباقی باید یادگیری خلاق (Generative) که توانایی کارکنان را برای خلاقیت افزایش می دهد تلفیق شود.
مدیران برای ایجاد سازمان یادگیرنده باید چه اقداماتی انجام دهند؟
1. برای این که یادگیری سازمانی صورت بگیرد مدیران عالی باید به تمام افراد سازمان اجازه داده تا قابلیتهای شخصی را در خود افزایش دهند. مدیران باید به کارکنان اختیار داده و اجازه دهند تا آنچه را که می خواهند به تجربه در آورده و خلق و جستجو کنند.
2. به عنوان قسمتی از کسب مهارتهای شخصی، سازمانها نیاز به این دارند تا کارکنان را برای گسترش و استفاده از مدلهای ذهنی پیچیده ترغیب کنند. این مدلها روشهای پیچیده تفکر هستند که کارکنان را به چالش واداشته تا روشهای جدید یا انجام بهتر یک وظیفه را دریابند و به درکشان از یک فعالیت خاص، عمق بیشتری دهند. در این جا سنگه معتقد است که مدیران باید کارکنان را تشویق کرده تا برای آزمون و ریسک پذیری رغبت بیشتری از خود نشان دهند. (جونز و جرج، 2004، ص 165)
3. مدیران باید هر کاری را که میتوانند برای ارتقای خلاقیت گروهی انجام دهند. سنج فکر میکند که یادگیری تیمی (یادگیری که در گروه یا تیم رخ می دهد) مهمتر از یادگیری فردی برای افزایش یادگیری سازماین است. او اشاره می کند که مهمترین تصمیمات در واحدهای فرعی از جمله گروهها، بخشها و قسمتها اتخاذ می شوند (جونز و جرج، 2004، ص 165) یادگیری تیمی با دیالوگ شروع میشود. این واژه از کلمات یونانی دیالوگس به معنی جریان آزاد گرفته شده است؛ به این معنی که از طریق یک گروه است که به گروه اجازه داده می شد تا چشم اندازهایی را که از طریق افراد قابل دست یافتن نیست کشف کند.
4. مدیران باید بر اهمیت ایجاد یک چشم انداز مشترک تاکید کنند. یک مدل ذهنی مشترک که همه اعضای سازمانی برای قالب بندی کردن مشکلات یا فرصتها از آن استفاده می کنند.
5. مدیران باید تفکر سیستمی (مفهومی که از تئوری سیستمها مشتق شده است) را تشویق کنند. بزرگترین حس کار پیتر سنج، روشی است که او تئوری سیستمها را در عمل به کار می گیرد. تفکر سیستماتیک، زیربنای مفهومی سازمان یادگیرنده محسوب می شود. به اعتقاد پیتر سنگه سازمانهای یادگیرنده مستلزم دیدگاه جدیدی از رهبری نیز هستند که متفاوت از رهبری سنتی است. در این سازمانها رهبران به عنوان طراحان، مباشران و معلمان عمل می کنند. آنها مسوول یادگیری در سازمان بوده تا سازمان یادگیرنده شکل بگیرد.
1. مهارت شخصی 2. ایجاد چشم انداز مشترک 4. ایجاد مدلهای ذهنی چالشی و پیچیده 3. افزایش یادگیری تیمی 5.تشویقتفکرسیستمی اصول پیتر سنگه برای ایجاد یک سازمان یادگیرنده
یادگیری سازمانی یعنی این که همه کارکنان در سطوح مختلف از تجارب روزمره یاد بگیرند، خودشان را اصلاح کنند و تحول فکری و ذهنی پیدا کنند بهترین بستر یادگیری سازمانی این است که افراد به خود بازخورد دهند.
یادگیری سازمانی یعنی تغییر الگوهای ذهنی کارکنان و ایجاد آرمان مشترک برای یادگیری به شکلی که همه کارکنان یاد بگیرند و یاد بدهند.
سازمان یادگیرنده تنها به آموزش کارکنان نمی پردازد بلکه سازمانی است که زمینه یادگیری را در تمام سطوح سازمانی مهیا کرده است و دائما خود را تحول می بخشد سازمان یادگیرنده، سازمانی است که در آن مشارکت تمامی کارکنان در فرآیند تغییر دائمی به سوی ارزشها و اصول مشترک وجود دارد.
به طور کل اصول و بنیادهای سازمان یادگیرنده را می توان به شرح زیر بیان نمود: 1. اصل نگرش سیستمی به یادگیری 2. اصل کارکنان خلاق و توانمند 3. اصل رهبری فرهیختگان 4. اصل حاکمیت پرسشگری 5. اصل تعهد به یادگیری 6. اصل شبکه سازی در یادگیری 7. اصل یادگیری برای آموختن 8. اصل محوریت توانمندیهای فردی 9. اصل تسهیم اطلاعات
مولفه ها و مراحل الگوی پیاده سازی سازمان یادگیرنده 1. تدوین استراتژی سازمان یاد گیرنده 2. طراحی زیرساختهای اساسی 1-2. زیرساختهای (IT) 2-2. زیرساختارهای مربوط به ساختار سازمانی 3. بسترسازی های فرهنگی
دانش و دانایی مفهوم کلیدی در شکل گیری یک سازمان یادگیرنده است و حتی بیش از این، زیرا سازمانها به طور فزاینده ای دانش محور شده اند. ”اسپرنجر و تن هو“ می گویند مدیریت دانایی موفق مستلزم چهار توانمندی برای مدیریت کردن بر جریان دانش در سازمان است. جذب دانش از بیرون انتشار دانش در درون تولید دانش در درون کاربرد دانش در فراورده ها و خدمات
”اسپرنجر و تن هو“ می گویند آنچه مزیت رقابتی واقعی سازمان را تضمین می کند، توانایی ترکیبی سازمان در جذب، انتشار، تولید و کاربرد دانش است، نه خود دانش.