880 likes | 1.57k Views
به نام خدا دانش مالي رفتاري. دانش مالی کلاسیک سرمايه گذاران را" منطقی" مي انگارد اما در دانش مالی رفتاری آنها" نرمال" هستند. " میر استتمن ". دانش مالی رفتاری در دو سطح خرد وکلان:
E N D
به نام خدا دانش مالي رفتاري
دانش مالی کلاسیک سرمايه گذاران را" منطقی" مي انگارد اما در دانش مالی رفتاری آنها" نرمال" هستند. " میر استتمن "
دانش مالی رفتاری در دو سطح خرد وکلان: مالی رفتاری خرد (BFMI) تمايلات يا "سوگيري هاي" سرمایه گذاران را در سطح فردی بررسی می کند، به گونه ای که آنها را از" بازیگران عقلایی" مفروض در تئوری اقتصاد کلاسیک، متمایز می سازد. مالی رفتاری کلان (BFMA) "خلاف قاعده های" فرضیه بازار کارآ را که مدل های رفتاری قادر به توضیح آن است، شناسایی و توصیف می کند.
در بحث "مدیریت دارايي" و سرمایه گذاری، تمرکز اصلی ما بر مالی رفتاری خرد است، یعنی مطالعه رفتار سرمایه گذاران در سطح فردی، به ویژه تاکید بر شناسایی سوگيري هاي روانشناختی و تاثیر آن بر تصمیمات تخصیص دارایی ها، با این هدف که بتوانیم اثر این سوگيري ها را در فرآیند سرمایه گذاری کنترل كنيم. در مالی رفتار کلان، این پرسش مطرح است که آیا بازارها کارآ هستند یا اینکه در معرض تاثیرات رفتاری قرار دارند؟
دو مفهوم انسان اقتصادی عاقل و بازار های عقلایی روز دوشنبه 18 اکتبر سال 2004 مقاله مهمی در روزنامه "وال استریت" منتشر شد. "فاما" یکی از ارکان اصلی و نظریه پرداز معروف بازار کارآی سرمایه، در این مقاله اذغان نموده بود که قیمت های سهام در بازار می تواند تا حدودی غیر عقلایی باشد. اعلام اين نظر از سوی یکی از بنیان گذاران مکتب فکری بازار کارآ، سروصدای بسیاری به پا کرد و موجب خشنودی بسیاری از رفتارگرایان شد. این مقاله همچنین حاوی اظهار نظری از سوی" ای بوستون" بنیان گذار "ای بوستون اسوشيتس" بود با این مضمون که: یک تغییر و جابجایی درحال انجام است. "مردم متوجه شده اند که بازارها کمتر از آنچه که آنان فکرمی کردند، کارآست." دو منازعه عمده بین مالی کلاسیک و مالی رفتاری
استتمن دانش مالی کلاسیک را اینگونه توصیف می نماید. "مالی کلاسیک مجموعه ای از دانش بنا شده برپایه اصول آربیتراژ میلر و مودیلیانی ، مبانی تئوری پرتفوی مارکوویتز ، تئوری قیمت گذاری دارايي های سرمایه ای شارپ، لينتنر و بلاک و تئوری قیمت گذاری اختیار معامله بلک، شولز و مرتون است." تئوری مالی کلاسیک ایجاد شده تا براي پرسش هايی که هنگام بروز پدیده هایی در دنیای واقعی پیچیده شکل می گیرد، توضیحی محاسباتی ارائه نماید[8]. درعین حال مالی کلاسیک بر پايه مجموعه ای از مفروضات ساده کننده (دنیای واقعی) بنا شده است. به عنوان مثال مفهوم انسان اقتصادی عاقل در لایه های زیرین این نگرش نهفته است و می گویدکه انسان ها همواره تصمیمات عقلایی می گیرند. مالی کلاسیک اصولا بر پايه توصیف قواعدی که حکم می کند سرمایه گذار چگونه باید رفتار کند، شکل گرفته است. اما مالی رفتاری سعی دارد که پدیده های روانشناختی انسان درکل بازار و در سطح فردی را شناسایی کرده و از آنها بیاموزد.
بازارهای کارآ در مقابل بازارهای ناکارآ در دهه 1970 فرضیه کارآئی بازار برای اکثر دانشگاهیان و جمع کثیری از حرفه ای ها به عنوان مدل قابل قبولی از رفتار بازار پذیرفته شد. فرضیه بازارکارآ که برخاسته از رساله دکتری فاما بود. در دهه 1960 آغاز و به تکامل رسید. فاما با بیان متقاعد کننده ای نشان داد ، در بازاري كه جمع کثیری ازمعامله گران آگاه در آن فعالیت می کنند، اوراق بهادار به نحو مناسبی قیمت گذاری شده و همه اطلاعات موجود را منعکس می كند. او سه شکل از کارايی بازار را معرفی كرد.
بحث کارآیی بازار در فضایی مملو از نتایج هزاران مطالعه به راه خود ادامه می دهد،(و) بسیاری از مطالعات حاوی شواهد حمایت کننده از بازار کارآست. اما در سوی دیگر محققینی قرار دارند که با استناد به موارد عدیده ای از خلاف قاعده ها در واقع به شواهدی برعلیه کارآیی بازار اشاره می کنند. سه نوع اصلی از خلاف قاعده های بازار عبارتند از: خلاف قاعده بنیادی، خلاف قاعده تکنیکی و خلاف قاعده تقویمی. Fundamental Anomalies Technical Anomalies Calendar Anomalies
انسان اقتصادی عقلایی در مقابل انسان دارای تمایلات (سوگیری های) رفتاری از نظریه های" اقتصادی نئوکلاسیک " اینگونه استنباط می شود که" انسان اقتصادی " مدل ساده ای از رفتار اقتصادی انسان است که براصولی نظیر منفعت شخصی کامل ، عقلانیت کامل و تصمیم گیری اقتصادی براساس اطلاعات کامل استوار است. انسان اقتصادی نگرش خاصي است که اقتصاد دانان با درجات متفاوتی از آن حمایت می کنند.
برخی شکل نیمه قوی آن را می پذیرند، در این نوع، رفتار اقتصادی عقلایی کامل نیست بلکه به درجاتی احتمال رفتارهای غیرعادی وجود دارد. برخی دیگر از شکل ضعیف انسان اقتصادی حمایت می کنند، دراین حالت رفتارهای عقلایی وجود دارد اما خیلی قدرتمند نیست. درتمام این گونه ها، فرض اساسی مشترک این است که انسان مي خواهد تا جائی که ممکن است عقلایی رفتار کند، نفع شخصی اش را حداکثر کند و تصمیمات اقتصادی کاملا عقلایی بگیرد.
علاقه اقتصاد دانان به مفهوم انسان اقتصادی عقلایی دو دلیل اساسی دارد: (1) انسان اقتصادی، تجزیه و تحلیل اقتصادی را نسبتا آسان می کند( در اینجا این سوال مطرح می شود که چنین مدل ساده ای چگونه می تواند مفید باشد؟) (2) انسان اقتصادی این امکان را برای اقتصاد دانان فراهم می سازد که یافته های خود را کمی کرده، بهتر پردازش كنند و درک آن را ساده نمایند. زیرا صرفا در شرايطي که انسان ها کاملا عقلایی رفتار کنند ، به فکر حداکثر کردن منفعت باشند و برمبنای اطلاعات کامل تصمیم گیری كنند، امکان کمّی کردن رفتار آنها فراهم می شود.
علاقه اقتصاد دانان به مفهوم انسان اقتصادی عقلایی دو دلیل اساسی دارد: (1) انسان اقتصادی، تجزیه و تحلیل اقتصادی را نسبتا آسان می کند( در اینجا این سوال مطرح می شود که چنین مدل ساده ای چگونه می تواند مفید باشد؟) (2) انسان اقتصادی این امکان را برای اقتصاد دانان فراهم می سازد که یافته های خود را کمی کرده، بهتر پردازش كنند و درک آن را ساده نمایند. زیرا صرفا در شرايطي که انسان ها کاملا عقلایی رفتار کنند ، به فکر حداکثر کردن منفعت باشند و برمبنای اطلاعات کامل تصمیم گیری كنند، امکان کمّی کردن رفتار آنها فراهم می شود.
اما درطرف مقابل منتقدین انسان اقتصادی با به چالش کشیدن این سه فرض بنیادی، "عقلانیت کامل" ، "منفعت شخصی کامل" و "اطلاعات کامل" همچنان راه تقابل را می پیمایند. عقلانیت کامل: وقتی انسان ها عقلایی هستند، توانایی استدلال كافي دارند و قضاوت هایشان براساس فایده مندی است. اما عقلانیت تنها محرکه رفتار انسان نیست .حتی ممکن است عقلانیت محرکه اصلی رفتار نیز نباشد، همانگونکه روانشناسان معتقدند قوه درک انسان تابع احساسات اوست. به بیانی دیگر آنها براین باورند که رفتار انسان بیش از آنکه محصول منطق باشد از محرکه های ذهنی نظیر ترس، عشق، نفرت، لذت و درد حاصل می شود. انسان ها از هوش خود تنها در رسیدن به نتایج احساسی یا اجتناب از آن سود می برند.
منفعت شخصی کامل: تحقیقات بسیاری نشان داده است که افراد بطور کامل منفعت طلب نیستند. اگر این گونه نبود،وجود حس نوع دوستی معنا نداشت. همچنین باورهای دینی و مکاتب فکری که پديده هايي مثل فداکاری، ایثار و ترحم به دیگران را ارزش تلقی می کنند، نمي توانست در طول قرون متمادی ماندگار باشد. حتی رفتارهای منفی نظیر خودکشی- فحشاء و الکلیسم نیز با منفعت شخصی کامل در تقابل است.
اطلاعات کامل: افراد ممکن است در موضوعات خاصی اطلاعات کامل یا تقریبا کامل داشته باشند. ازیک پزشک یا دندانپزشک انتظار می رود در رشته و حرفه خود کاملا متبحر باشد. با این حال، این که هر فردی درهر موضوعی دانش کامل داشته باشد، امکان ندارد. در دنیای سرمایه گذاری موضوعات بسیاري برای دانستن و آموختن وجود دارد که موفق ترین سرمایه گذاران نیز به همه آن ها تسلط ندارند.
فرا اعتمادي نوع سوگیری : شناختی توصیف عمومي . فرا اعتمادي يا اعتماد بيش از حد به خود در بيان كلي می تواند به عنوان یک اعتقاد بی اساس درمورد توانايي های شناختی، قضاوت ها و استدلال شهودی فرد خلاصه شود. مفهوم فرا اعتمادي در مجموعه وسیعی از بررسی ها و آزمایشات روانشناسانه از نوع شناختی بررسی شده است كه نشان می دهد افراد هم درمورد توانايي های خود در پیش بینی و هم درمورد دقت اطلاعاتی که در اختیار آنان قرار می گیرد، برآوردی بیش از اندازه دارند. همچنین در تخمین احتمالات، عملکردی ضعیف دارند و رویدادهایی را که حتمی می دانند، غالبا دارای احتمال وقوع بسیار کمتر از صددرصد است.
توصیف تکنیکی سرمایه گذاران بیش از حد مطمئن، توانایی خود را در ارزیابی یک شرکت به عنوان یک سوژه سرمایه گذاری، بیش از حد تخمین می زنند. در نتیجه آنها اطلاعات منفی را که بطور طبیعی علامت هشدار دهنده ای است مبنی بر اینکه یا خرید سهم نباید انجام شود و یا اگرخریداری شده باید به فروش برسد، را نادیده می گیرند. سرمایه گذاران بیش از حد مطمئن در نتیجه این باور که آنها اطلاعات ویژه ای در اختیار دارند (که دیگران ندارند) معاملات پر حجمی را انجام می دهند. تجربه نشان می دهد که انجام معاملات زیاد، غالبا منجر به بازدهی ضعیف دربلند مدت می شود.
نام سوگیری : نماگري نوع سوگیری: شناختی توصیف عمومي. انسان ها آموخته اند که برای درک بهتر معانی و مفاهیم، موضوعات و تفکرات خود را طبقه بندی كنند. زمانی که افراد با پدیده جدیدی مواجه می شوند که با طبقه بندی های پیش ساخته آنان ناسازگار است، سعی می کنند به هرطریق ممکن این پدیده را با طبقه بندی پيشين تطبیق دهند.این چارچوب مفهومی، ابزار سودمندي برای پردازش اطلاعات جدید با استفاده از تجربیات مرتبط/ قیاس پذیر(قابل مقایسه) در گذشته فراهم می آورد.
توصيف تكنيكي. دو تعبیر از سوگیری نما گري درمورد سرمایه گذاران حقیقی مصداق دارد. قصور پايه گزيني . در این نوع، سرمایه گذاران تلاش دارند که موفقیت آمیز بودن یک سرمایه گذاری مثلا در شرکت الف را از طریق قراردادن آن در یک جدول طبقه بندی آشنا و قابل درک، تعیین كنند. چنین سرمایه گذارانی ممکن است شرکت الف را به عنوان شرکتی که سهام آن از نوع ارزشي است طبقه بندی کنند، درآن صورت تحلیلی درمورد ریسک و بازده این سهم خواهند داشت که در چارچوب این طبقه بندی می گنجد.
توصيف تكنيكي. 2- قصور اندازه نمونه .در این سوگيري، سرمایه گذاران هنگام قضاوت و ارزیابی درمورد احتمال وقوع یک پیامد خاص در زمینه سرمایه گذاری، غالبا در توجه دقیق و درست به اندازه نمونه- یعنی داده هاي متشکله ای که ارزیابی های خود را براساس آن انجام می دهند- قصور می کنند. اغلب سرمایه گذاران به گونه ای نادرست فرض می کنند که نمونه کوچک معرف کل جامعه است. این پدیده را" قانون اعداد کوچک "می نامند. هنگامی که افراد یک پدیده غير منتظره در یک سری داده را خوب درک نمی کنند، به سرعت و با تکیه به داده هاي اندك دردسترس، مفروضاتی را در مورد آن پدیده خلق می کنند. افراد مستعد در کم توجهی به اندازه نمونه، در بسیاری موقعیت ها با اتکاء صرف به نمونه های کوچک و(،) به سرعت عمل می کنند، درحالی که بسیار محتمل است، نمونه کوچک مورد بررسی، معرف مناسبی برای داده های واقعی (کل جامعه) نباشد.
نام سوگیری : اتكاء و تعدیل نوع سوگیری: شناختی توصیف عمومی: برای تخمین مقدار یک متغیر، افراد عموما فرآيند تخمين را با مبنا قرار دادن یک رقم اولیه ذهنی -نقطه اتکاء - (براساس سوابق گذشته)، آغاز می کنند و سپس سعی می کنند روی این رقم تعدیل مثبت یا منفی مورد نظر خود را انجام دهند، تا اطلاعات جدید حاصل شود. مطالعات متعددی نشان داده است افراد بدون توجه به کیفیت و نحوه انتخاب نقاط اتکاء دست به اين كار مي زنند، بنابراين قادر نیستند تعدیل لازم (اعم از مثبت و یا منفی) را به اندازه کافی انجام دهند، این تعدیل غالبا ناقص بوده و نتیجه آن سوگیرانه است. عموما افراد در تخمین های نسبی در مقایسه با تخمین مطلق ، بهتر عمل می کنند، مثال زیر این موضوع را روشن مي كند.
توصیف تکنیکی: سرمایه گذاران به پیش بینی های بازار که به سطوح فعلی بسیار نزدیک است، تمایل بیشتری نشان می دهند. به عنوان مثال اگر شاخص قیمت سهام شرکتهای صنعتی داوجونز 500ر10 واحد باشد، سرمایه گذاران احتمالا عدد شاخص را به گونه ای پیش بینی می کنند که نسبت به نوسات گذشته، محدودتر و متعصبانه تر است. به عنوان مثال یک سرمایه گذار در معرض سوگیری اتكاء، ممکن است عدد شاخص داوجونز را در پایان سال بین 000ر10 و 000ر11 واحد پیش بینی کند و پس از آن بر اساس یک تجزیه و تحلیل منطقی باتوجه انحرافات استانداردهای گذشته، برآورد نهایی را انجام دهد.
نام سوگیری : سازگار گرايي نوع سوگیری: شناختی توصیف عمومي : هنگامی که افراد با اطلاعات جدیدی مواجه می شوند که با ادارکات قبلی آنها در تعارض است، غالبا نوعی ناراحتی ذهنی احساس می کنند که در واقع یک پدیده روانشناختی است و از آن با عنوان سازگار گرايي نام برده می شود. شناخت در روانشناسی شامل نگرش ها، احساسات، باورها یا ارزش ها است؛ سازگار گرايي حالتی از عدم تعادل است و زمانی رخ می دهد که شناختهای متضاد در مقابل هم قرار می گیرند.
نوع سوگیری: شناختی توصیف تکنیکی: 1- سازگار گرايي محرکی است برای سرمایه گذاران که اوراق بهادار زیان ده خود را- که منطقا باید بفروشند- نگهداری كنند، چرا که تمایل دارند از یک ناراحتی ذهنی ناشی از پذیرفتن تصمیمات نامناسب اجتناب ورزند. 2- سازگار گرايي موجب می شود که سرمایه گذاران، به سرمایه گذاری های انجام شده شان که با کاهش ارزش مواجه است ادامه دهند، فقط با این منظور که تصمیم قبلی خود راتائید کنند، بدون اینکه دراین مورد به طور عيني، بی غرضانه و مستدل قضاوت نمایند.
سوگیری آشنا گرايي نوع سوگیری: شناختی توصیف عمومي: سوگیری آشناگرايي یک قاعده سرانگشتی یا راه میان بر ذهنی است که موجب مي شود افراد، احتمال وقوع یک پیامد را براساس میزان شیوع يا رواج آن در زندگی و تجربیات خود تخمین بزنند. افرادی که در معرض این نوع رفتار هستند، تخمین احتمالات هرچند پیچیده را به سادگی انجام می دهند. Availability Bias
تکنیکی اگر از سرمایه گذاران خواسته شود که بهترین صندوق های مشترک سرمایه گذاری را شناسایی کنند، اکثر آنها موسساتی را نام خواهند برد که تبلیغات زیادی انجام می دهند. اما در واقع صندوق های مشترک سرمایه گذاری که دارای بهترین عملکرد بوده اند، آنهایی هستند که یا تبلیغاتی نداشته اند و یا اینکه میزان آن اندك بوده است. مشتریانی که این صندوق ها رانادیده گرفته و به صندوق هایی رو می آورند که تبلیغات گسترده ای انجام داده اند، شاهد مثال های خوبی برای سوگیری آشناگرايي از نوع قابلیت بازیابی میباشند.
نام سوگیری: خود اسنادی نوع سوگیری: شناختی توصیف عمومی: سوگیری خود اسنادی اشاره به گرایش افراد در نسبت دادن موفقیت هایشان به ویژگی های ذاتی خود مانند استعداد یا بصیرت دارد، در حالی که غالبا ریشه شکست های خود را در عوامل بیرونی مثل شانس بد می دانند. به عنوان مثال، دانش آموزانی که با موفقیت از پس یک امتحان برمی آیند، ممکن است هوش یا پشتكار خود را تحسین نمایند، اما وقتي نمره خوبی در امتحان کسب نمي كنند، غالبا از نمره دادن ناعادلانه شکایت دارند. يا ورزشکارانی كه در یک مسابقه برنده مي شوند، اغلب چنین استدلال می کنند که مهارت های ورزشی برتر خود را بروز داده اند، اما زمانی که می بازند، مدعی می شوند که قرباني بي عدالتي داور شده اند. Self-Attribution
توصیف تکنیکی • سرمایه گذاران مبتلا به خود اسنادی پس از یک دوره سرمایه گذاری موفق (مثلا یک فصل یا یک سال) موفقیت خود را ناشی از زیرکی و فراست دانسته و عوامل خارج از کنترل را كاملا ناديده مي گيرند، این رفتار می تواند ریسک زیادی به همراه داشته باشد، چرا که سرمایه گذاران به رفتار خود بیش از حد مطمئن می شوند. • سوگیری خود اسنادی، سرمایه گذاران را به «شنیدن آنچه که دوست دارند بشنوند» می کشاند. به این معنی كه وقتي اطلاعات موید تصمیم فرد به وی ارائه می شود، او تیزهوشی و زیرکی را به خود نسبت می دهد. این رفتار می تواند منجر به آن شود که سرمایه گذار سهمی را بخرد یا نگهداری کند، که نباید.
نام سوگیری : توان پنداري نوع سوگیری: شناختی توصیف عمومي: سوگيري توان پنداري، گرايشي را در انسان توصيف ميكند كه موجب مي شود افراد تصور كنند كه مي توانند پيامدها را كنترل كرده يا حداقل بر آنها تاثير بگذارند، در حاليكه واقعا اينگونه نيست. اين سوگيري را مي توان در قمارخانه ها مشاهده كرد كه شرط بندي هاي رايج در آن، گونه هاي متنوعي از اشتباه و تصور باطل رواني را در بر دارد.برخي از مشتريان دائمي قمارخانه ها قسم ميخورند كه ميتوانند بر پيامدهاي تصادفي مانند نتيجه پرتات يك جفت تاس تاثير بگذارند. Illusion of Control Bias
توصیف تکنیکی • سوگيري توان پنداري موجب مي شود سرمايه گذاران بيش از آنچه كه لازم است، معامله كنند. محققين دريافته اند، معامله گران بيش از آنچه واقعيت دارد، براين باورند كه كنترل پيامدهاي سرمايه گذاري هاي خود را در دست دارند.معاملات اضافي عموما و درنهايت بازده را كاهش مي دهد.[3] • سوگيري توان پنداري باعث مي شود، سرمايه گذاران پرتفوي نا متنوعي داشته باشند. تحقيقات نشان داده است سرمايه گذاران موقعيت هاي سرمايه گذاري متمركزي را ايجاد مي كنند، زيرا به سمت شركت هايي جذب مي شوند كه احساس مي كنند مي توانند تا حدي بر اين شركت ها كنترل داشته باشند. اما واقعيت اين است كه اين كنترل ناشي از توهم بوده و فقدان تنوع بخشي به پر تفوي سرمايه گذاران صدمه مي زند.
نام سوگیری: دير پذيري نوع سوگیری: شناختی توصیف عمومی: سوگیری دير پذيري نوعي فرآیند ذهنی است که موجب مي شود افراد به دیدگاه ها يا پیش بینی های قبلي خود متمسک شده و اطلاعات جدید را نادیده بگيرند و یا کمتر از حد لازم به آنها واکنش نشان دهند. به عنوان مثال فرض کنید يك سرمایه گذار اخبار نا مطلوبی در مورد سود یک شرکت دریافت می کند كه با پیش بینی سودي که در ماه قبل اعلام شده است، تناقض دارد. سوگیری دير پذيري می تواند موجب شود سرمایه گذار به اطلاعات جدید کمتر از حد لازم واکنش نشان داده و به جای اقدام بر اساس اطلاعات به روز شده، تصورات و ذهنیت های قبلی خود را حفظ کند. Conservatism
توصیف تکنیکی • سوگیری دير پذيري موجب مي شود سرمایه گذاران به یک نظر یا پیش بینی چسبندگي پيدا كنند و هنگام مواجهه با اطلاعات جدید، غیر منعطفانه رفتار کنند. به عنوان مثال سرمایه گذاری را فرض کنید که بر اساس این اطلاعات که شرکت در حال برنامه ریزی برای اعلام قریب الوقوع عرضه یک محصول جدید است، اقدام به خرید سهام آن می کند. سپس شركت اعلام می کند که در عرضه محصول در بازار با مشکلاتی مواجه شده است. ممکن است سرمایه گذار به برداشت اولیه و خوش بینانه خود از تغییر و تحول مثبت و نزدیک در شرکت متمسک شده و نتواند بر اساس اطلاعات جديد(اما منفي) عمل كند.
نام سوگیری : ابهام گريزي نوع سوگیری: شناختی توصیف عمومي : انسان ها در مواجهه با توزيع احتمالات نامعلوم، تمايلي به پذيرش ريسك از خود نشان نمي دهند. عموما افراد در موقعيت هاي مبهم، دچار ترديد مي شوند و گرايشي در آنها شكل مي گيرد كه ابهام گريزي نام دارد. Ambiguity Aversion Bias
توصیف تکنیکی ابهام گريزي مي تواند موجب بروز اين باور در سرمايه گذاران شود كه سهام شركت هايي كه در آن كار مي كنند، در مقايسه با سهام ساير شركت ها، ايمن تر و كم خطرتر هستند. زيرا از نظر آنها سرمايه گذاري در ساير شركت ها با ابهام توام است. بحران هاي مالي در انرون و ورلد كام خطرات واضح سرمايه گذاري سنگين در يك سهم را نشان مي دهد. ابهام گريزي مي تواند سرمايه گذاران را به شاخصهاي بورس هاي داخلي (مثلP500&S در آمريكا) محدود سازد، زيرا اين شاخص ها در مقايسه با شاخص هاي خارجي آشناتر است.
نام سوگیری : داشته بيش نگري نوع سوگیری: احساسی توصیف عمومی :افراد در معرض سوگيري "داشته بيش نگري" را بروز مي دهند(...)، زماني كه از حقوق مالكيت يك دارايي برخوردار هستند، ارزش بيشتري را براي آن در مقايسه با زمانيكه آن دارايي مايملك آنها نيست، قائل مي شوند. Endowment Bias
توصیف تکنیکی سوگيريي "داشته بيش نگري"، سرمايه گذاران را وادار مي كند اوراق بهاداري را كه به ارث برده اند نگهداري كنند، بدون اينكه به اين موضوع توجه كنند كه آيا حفظ اين اوراق بهادار از نظر مالي عاقلانه است. اين رفتار اغلب نتيجه ترس از اين موضوع است كه فروش اوراق بهادار به ارث برده شده نشان دهنده خيانت به نسل هاي پيشين است و يا اينكه پيامدهاي مالياتي به دنبال دارد. سوگيري "داشته بيش نگري" موجب مي شود سرمايه گذاران اوراق بهاداري را كه خريداري كرده و هم اكنون در تملك خود دارند حفظ كنند. اين رفتار اغلب موجب مي شود يك مابه التفاوت غير منطقي، روي قيمت جبراني مطالبه شده در ازاي فروش يك دارايي قرار گيرد.
نام سوگیری : كوتاه نگري نوع سوگیری: احساسی توصیف عمومی: سوگيري كوتاه نگري يك گرايش رفتاري در انسان است كه افراد را بر مي انگيزد تا به جاي اينكه براي فردا پس انداز كنند، امروز خرج كنند. Self-control Bias
توصیف تکنیکی سوگيري كوتاه نگري مي تواند سرمايه گذاران را وادارد امروز به هزينه پس انداز براي فردا، بيشتر مصرف كنند. اين رفتار مي تواند براي ثروت افراد نامطلوب باشد، زيرا بازنشستگي خيلي سريعتر از آنچه افراد فكر كنند فرا مي رسد و آن زماني است كه سرمايه گذار به اندازه كافي پس انداز نكرده است. بنابراين افراد براي جبران زمان از دست رفته، متحمل درجات نامناسبي از ريسك در پرتفوي خود مي شوند، كه خود مي تواند مشكل را وخيم تر كند.
نام سوگیری : بهينه بيني نوع سوگیری: احساسی توصیف عمومی. احتمالا درمورد عينك هاي بهينه بيني(خوش بینی) چيزهايي شنيده ايد،كساني كه اين عينك ها را به چشم مي زنند، مايلند دنيا را بهتر از آن كه هست ببينند. برخي مطالعات تجربي كه در فصول قبل به آنها اشاره شد، نشان مي دهد كه در مورد همه خصيصه هاي شخصي مثبت، مثل مهارت در رانندگي، خوش سيما بودن، طبع بذله گويي، خوش اندامي، عمر طولاني مورد انتظار، و نظاير آن، اكثر افراد تمايل دارندكه خود را بهتر و بالاتر از حد متوسط ارزيابي كنند.به همين ترتيب سرمايه گذاران نيز تمايل دارند درمورد بازارها، اقتصاد و پتانسيل هاي عملكرد مطلوب سرمايه گذاري خود، بيش از اندازه بهينه بين باشند. Optimism
توصیف تکنیکی سوگيري بهينه بيني مي تواند موجب شود سرمايه گذاران بيش از اندازه به سهام شركت خود دلبستگي نشان دهند، زيرا تصور مي كنند ساير شركت ها بيشتر از شركت خود شان در معرض افت وتنزل قرار مي گيرد. همچنين كاركنان نسبت به سهام كارفرماي خود احساس راحتي و بهينه بيني بيشتري داشته و تصور مي كنند سرمايه گذاري در اين شركت نسبت به سرمايه گذاري در ساير شركت ها كم مخاطره تر است. سوگيري بهينه بيني مي تواند اين باور را درسرمايه گذاران بوجود آورد كه بازده اكتسابي آنها به اندازه بازده بازار است، درحاليكه درعمل اين افراد بايد مواظب و نگران موضوعاتي مانند تورم، كارمزد و ماليات هايي باشند كه اين بازده ها را از بين برده و مزاياي بلند مدت بازده هاي واقعي را تحت تاثير قرار مي دهد.
نام سوگیری : حساب انگاري نوع سوگیری: شناختي توصیف عمومی. واژه حساب انگاري نخستين باز توسط استاد دانشگاه شيكاگو ريچارد تالر اينگونه توصيف شد: تمايل افراد به كدگذاري، طبقه بندي و ارزيابي پيامدهاي اقتصادي ازطريق گروه بندي امتيازات آنها در مجموعه اي از حساب هاي ذهني [1] . افراد عقلائي هيچ گاه تسليم اين فرآيند روانشناختي نمي شوند، زيرا سوگيري طبقه بندي ذهني افراد را وا مي دارد با پول هاي متفاوت براساس مكاني كه اين مقادير از نظرذهني طبقه بندي شده اند [مثلا راه بدست آوردن اين مبالغ (كار و فعاليت، ارث، شرط بندي، پاداش و هديه و...) يا ماهيت موارد استفاده از پول (استفاده براي مصارف تفريحي، استفاده براي رفع مايحتاج و ...)] رفتار غيرعقلايي متفاوتي از خود نشان دهند. Mental Accounting Richard Thaler
توصیف تکنیکی سوگيري حساب انگاري مي تواند سرمايه گذاراران را وادارد بطور غير عقلايي بينبازده هاي حاصل از سود نقدي و بازده هاي حاصل از منفعت سرمايه اي (افزايش قيمت) تمايز قائل شوند. افراد غالبا نياز به حفظ اصل سرمايه را احساس كرده و ترجيح مي دهند كه سود آن را مصرف كنند. در نتيجه برخي از سرمايه گذاران جريان سود را دنبال كرده كه مي تواند سهوا و ناآگانه اصل سرمايه را فرسوده كرده و از بين ببرد. به عنوان مثال يك قرضه پردرآمد يا يك سهم ممتاز با سود تقسيمي بالا را درنظر بگيريد، اين دو ابزارمالي هرچند درآمد بالايي ايجاد مي كنند ولي ممكن است شما به دليل وجود نوسان درنرخ بهره، قسمتي از اصل سرمايه خود را ازد دست بدهيد. حساب انگاري مي تواند ابزارهايي از اين دست را جذاب و پركشش نشان دهد، ولي سرمايه گذار در بلند مدت نمي تواند از آنها منفعت واقعي بدست آورد.
نام سوگیری : باورگرايي نوع سوگیری: شناختي توصیف عمومی . سوگيري باورگرايي، نوعي ادراك گزينشي است كه بر ايدههائي تأكيد ميكند كه مويد باورهاي ما باشد و در مقابل هر آنچه را كه با نظرات ما در تضاد است، بي اهميت جلوه ميدهد. به عنوان مثال، ممكن است عقيده شما اين باشد كه در طول فصل تابستان در مقايسه با ساير فصول، اتومبيلهاي قرمز رنگ بيشتري اطراف منزل شما تردد ميكند؛ اين اعتقاد ممكن است به خاطر سوگيري باورگرايي باشد كه موجب مي شود در فصل تابستان توجه بيشتري به اتومبيلهاي قرمز رنگ داشته باشيد، در حاليكه در ساير ماهها اين اتومبيلها را ناديده ميگيريد. Confirmation
توصیف تکنیکی • سوگيري باورگرايي ميتواند سرمايهگذاران را تحريك نمايد فقط اطلاعاتي را كه مويد نظرات آنها در مورد سرمايهگذاريهاي انجام شده است، جستجو كرده و به ساير اطلاعاتي كه با عقيده و نظر آنها در تضاد است توجه نكنند. در مواردي مثل كاهش قريبالوقوع قيمت يك سهم اين رفتار مي تواند سرمايهگذار را در غفلت نگه دارد. • زماني كه سرمايهگذاران شديداً نتايج از قبل تعيين شده را باور دارند سوگيري باورگرايي معمولاً دخيل است. اين سرمايهگذاران در بررسيهاي خود تنها از اطلاعاتي استفاده ميكنند كه نظرات آنها را تأييد ميكند. آنها ممكن است چشم خود را بر اطلاعاتي ببندند كه نشان ميدهد سهمي كه پس از گذشت 52 هفته با افت قيمت مواجه است، ممكن است سرمايهگذاري خوبي نباشد.
نام سوگیری : رويدادگرايي نوع سوگیری: شناختي توصیف عمومی. سوگيري رويدادگرايي انگيزهاي است كه در فرد اين ادعا را بوجود ميآورد كه "من از اول هم ميدانستم كه اين گونه مي شود."پس از سپري شدن مدتي از وقوع يك رويداد، افراد دچار سوگيري رويدادگرايي، تمايل دارند كه اين رويداد را از قبل قابل پيشبيني توصيف كنند- حتي اگر واقعاً اين گونه نباشد. اين رفتار ناشي از آن است كه پيامدهاي واقعي در مقايسه با فهرست بيشماري از پيامدهائي كه محقق نشدهاند، زودتر در اذهان مردم درك ميشود. Hindsight Bias
توصیف تکنیکی 1- هنگامي كه ارزش يك سرمايهگذاري بالا ميرود، سرمايهگذاران رويدادگرا تمايل دارند حافظه خود را درجهت به تصوير كشيدن تحولات مثبت رخ داده تعديل كنند، گويي كه اين تحولات قابل پيشبيني بودهاند. اين منطق در طول زمان ميتواند ريسكپذيري مفرط را موجب شود، زيرا در سرمايهگذاران رويدادگرا اين باور ريشه ميدواند كه قدرت پيشبيني آنها برتر است،در حالي كه واقعاً اين گونه نيست. فروپاشي حباب قيمتي صنعت فنآوري نمونهاي از اين سوگيري در عمل است.
نام سوگیری : زيان گريزي نوع سوگیری: احساسي توصیف عمومی. سوگيري زيان گريزي به عنوان بخشي از تئوري چشم انداز توسط كانمن و تورسكي در سال 1979 و در پاسخ به يافتههاي تئوري مزبور مبني بر اينكه تمايل افراد به پرهيز از زيان، بيشتر از كشش آنها به سمت كسب سود است، توسعه يافت[1] .برخي از مطالعات در مورد زيان گريزي يك قاعده سرانگشتي رايج را بوجود آوردهاند كه: از نظر رواني، امكان وقوع زيان به عنوان يك محرك، بطور متوسط دو برابر امكان كسب سودي به همان ميزان در تصميم افراد موثر است، به بياني ديگر يك شخص زيان گريز، ممكن است به ازاي هر دلاري كه سرمايهگذاري كرده و در معرض ريسك قرار ميدهد، حداقل سود دو دلاري طلب كند. در اين سناريو ريسكهايي كه دو برابر نمي پردازند، قابل قبول نيست. Loss Aversion Bias
توصیف تکنیکی زيان گريزي سرمايهگذاران را وادار ميكند، سرمايهگذاريهاي زيانده را براي ساليان متمادي حفظ كرده و نفروشند. اين رفتار گاهي اوقات در قالب يك بيماري تضعيف كننده يعني "همان كه هست بماند"، توصيف ميشود. سرمايهگذاران سهام زيانده خود را نميفروشند به اين اميد كه آنچه را از دست دادهاند روزي مجدداً بدست آورند. اين رفتار پيامدهاي ناگواري داشته و موجب افت بازده پرتفوي ميشود. 2- زيان گريزي ميتواند سرمايهگذاران را تحريك نمايد كه سهام موفق و سودده خود را خيلي زود هنگام به فروش برسانند، چرا كه ترس دارند سودشان از بين برود. اين رفتار پتانسيل كسب سود براي پرتفوي را محدود مي كند. ضمن اينكه افزايش دفعات معامله را به دنبال داردكه اين خود نيز عاملي در پائين آمدن بازده سرمايهگذاري به دليل افزايش هزينه معاملات است.
نام سوگیری : سوگيري تازه گرايي نوع سوگیری: شناختي توصیف عمومی. سوگيري تازه گرايي يك گرايش شناختي است كه موجب ميشود افراد به نحو بارزي بيشتر از رويدادهاي گذشته، رويدادها و مشاهدات اخير را به يادآورند و بر آنها تمركز كنند. به عنوان مثال فرض كنيد كه يك گردشگر دريايي در طول سفر خود به دقت از روي عرشه كشتي، قايقهاي سبز رنگ و آبي رنگ عبوري را نظاره كرده و دقيقاً تعداد آنها را برابر تشخيص ميدهد، اما اگر قايقهاي سبز رنگ به دفعات بيشتري در انتهاي اين سفر دريايي مشاهده شود ولي قايقهاي آبي رنگ بطور يكنواخت پراكنده بوده يا بيشتر در شروع سفر ديده شده باشد، در اين صورت، سوگيري تازه گرايي موجب مي شود در انتهاي سفر، قايقهاي سبز رنگ بيشتر از قايقهاي آبي رنگ به خاطر آورده شود. RecencyBias
توصیف تکنیکی 1- سوگيري تازه گرايي موجب مي شود، سرمايهگذاران الگوها را مبنا قرار داده و برآوردهاي خود را بر اساس نمونههايي از دادههاي تاريخي كه اندازه آنها كوچك است، انجام دهند. سرمايهگذاراني كه تنها بر اساس نمونه هاي اخير از بازدههاي پيشين، اقدام به پيشبيني بازدههاي آتي ميكنند، در معرض اين آسيب هستند كه در اوج قيمت اقدام به خريد كنند. اين سرمايهگذاران غالبا در زمان نامناسب به سرمايهگذاري در طبقات مختلف دارايي دست زده و از اين رو اغلب زيانهايي را تجربه مي كنند. 2- سوگيري تازه گرايي موجب مي شود سرمايهگذاران ارزش بنيادي را ناديده گرفته و تنها بر عملكرد افزايش قيمت اخير تمركز نمايند. زماني كه يك سيكل بازده به اوج خود رسيده و آمار و ارقام عملكرد اخير جذاب به نظر مي رسد، نوعي اميد به كسب سود ايجاد مي شود. با تمركز صرف بر قيمت سهم و نه بر ارزش ذاتي آن در زماني كه قيمت سهام در بلند مدت به سطح متعادل خود برميگردد، اصل سرمايه به مخاطره ميافتد.