1.24k likes | 2.62k Views
اصطلاحات اقتصاد بهداشت . ( Effectivness ) اثربخشي هر تصميمي كه اتخاذ مي گردد و يا به مرحله عمل درآيد، نتيجه و حاصلي دربر دارد كه آن را اثربخشي يا اثر نامند Value added) ارزش افزوده افزايش در ارزش پولي يك كالا براثر انجام كار ياخدمتي است كه بر روي آن صورت گرفته است و
E N D
(Effectivness) اثربخشي هر تصميمي كه اتخاذ مي گردد و يا به مرحله عمل درآيد، نتيجه و حاصلي دربر دارد كه آن را اثربخشي يا اثر نامند Value added) ارزش افزوده افزايش در ارزش پولي يك كالا براثر انجام كار ياخدمتي است كه بر روي آن صورت گرفته است و سبب تغيير در كاربرد، بهبود كيفيت، يا تسهيل درمصرف آن است = ارزش افزوده بخش سلامت (ارزش ستانده يا ارزش فروش كالا يا خدمات)- (ارزش مصرف كالاها و خدمات واسطه اي)
(Economic value) ارزش اقتصادي از ديدگاه اقتصادي به ارزش انساني برابر با مقدارتوليد او است . مقدار ارزش توليد يك فرد به زمان و مكان و نوع كاركرد وابستگي دارد • (Time value) ارزش يا بهاي وقت بهاي مدت زماني است كه اشخاص براي دريافت خدماتي مانند مراقبت هاي سلامت، صرف رفت و آمد و انتظار كشيدن مي كنند. Evaluation) ارزشيابي به سنجش مستمر و مداوم نتايج فعاليت ها و برنامه ها از نظر تناسب، تكافو پيشرفت، كارايي و اثربخشي در جهت اهداف تعيين شده اطلاق م يگرد
Assessment) ارزيابي يك جريان بازخورد نتيجه فعاليت ها و مقايسه آن با استانداردها و معيار تعيين شده است با اين كه ارزيابي مربوط به مقطع معيني از زمان درگذشته و ياحال مي باشد اما تأثيرگذاري آن متوجه زمان آينده است و در شرايطي كه در كارايي و اثربخشي دورهآينده سازمان مؤثر است (Entitlements) استحقاق پرداخت هاي بيمه اجتماعي به افراد تحت پوششي كهبه وسيله قانون مشخص گرديده اند، بدون در نظر گرفتن حق بيمه پرداختي يا وضعيت درآمدي آنها .پرداخت سهم بيمه اي اجتماعي و استفاده از بيمه براي افرادي كه به وسيله قانون نيازمند شناختهشده اند و حق بيمه را با توجه به وضعيت اقتصادي آنها تعيين و يا حتي رايگان است (مانند بيمهاجتماعي مديكيد).
(AsymetricInfromation) اطلاعات نامتقارن شرايطي كه در آن گروه هاي دوطرف يك معاملهداراي مقادير اطلاعاتي متفاوتي براي تصميم گيري هستند. Welfare Economics) اقتصاد رفاه حداكثر بهره وري از تمامي امكانات موجود از طريقبرقراري حمايت ها و مساعدت هاي اجتماعي در جهت بهزيستي افراد جامعه است . در واقع اقتصاد رفاه وظيفه تحليل رفتار بهينه مصرف كنندگان فردي را در سطح اجتماع به عهده دارد .
(Life Expextancy) اميد به زندگي اميد به زندگي به ميانگين تعداد سال هايي كه افرادجامعه از بدو تولد اميد به زنده ماندن دارند اطلاق مي شود Risk Pooling) انباشت خطر به پرداخت سهم اندك بيمه و تجميع آن درصندوقي مشترك براي جبران يا تأمين خسارات بزرگ گفته مي شود . جمع آوري حق سرانه بيمه درماني، بيمه شدگان را در برابر خطرات مالي ناشي از هزينه هاي بسيار زياد و يا كمرشكن مراقبت پزشكي مصون مي دارد.
Adverse Selection) انتخاب معكوس انتخاب معكوس به معني خريد پوشش بيمه درماندر زمان بيماري و يا افزايش احتمال ابتلا به بيماري صورت مي گيرد. انتخاب معكوس معمولاً از سوي پزشكانهم اعمال مي شود و آنها تمايل دارند، بيماراني را انتخاب كنند كه عوارض ناشي از تجويز پزشكي درحداقل ممكن باشد كه اصطلاح خامه گیری (crem skimming) براي آ ن به كار مي برند . اگر با روش خامه گیری و انتخاب معكوس به دقت مقابله و يا برخورد نشودبازار بيمه با شكست روبرو خواهد شد. مثال: بيمه بيما ران بر روي تخت بيمارستان كه مدتي طولاني در ايران متداول شده بود
بخش خصوص بخشي از مجموعه اقتصاد يك كشور است كه سرمايه آن متعلق به بخش عمومي نبوده و از نظر اجرايي تحت نظر بخش عمومي ادارده نمي شود. Public Sector) بخش عمومي بخشي از مجموع اقتصاد يك كشور كه هدف ها ومقاصد دولت (مركزي، ايالتي و محلي ) را از طريق موسسات دولتي متجلي مي سازد و سرمايه آن مربوط به بخش عمومي است
Health Planning) برنامه ريزي سلامت فرآيند تشخيص مشكلات بهداشتي جامعه، تعيين نيازها، اولويت ها و نحوه تخصيص و بهره وري حداكثر از منابع و انجام اقدامات مورد نياز براي رسيدن به اهداف مورد نظر است. (Pareto Optimality) بهينگي پارتو بدون تغيير و يا بدتر كردن وضعيت يك فرد نمي توان وضعيت فرد ديگر ي را بهتر كرد و يا به عبارت ديگر،نمي توان وضعيت يك فرد را بهتر كرد، بدون اين كهحداقل وضعيت يك نفر ديگر تغيير نكند و يا بدترشود. در بخش سلامت اصل بهينگي پارتو مصداقندارد، زيرا تأمين سلامت يك فرد مي تواند به افزايشذخيره سلامت ديگري (خصوصاً در مورد بيمار ي هايواگيردار و سلامت محيط زيست) كمك كند.
. (Insurance) بيمه بيمه قراردادي است بين بيمه گر و بيمه شده كه بهموجب آن بيمه گر بيمه شده را در مقابل خطرات و يا تعهداتي معين به ملبغ مشخصي بيمه نموده و طبقتعهدات مبلغ مورد تعهد را در صورت وقوع واقع مورد نظر پرد اخت مي كند.
Reinsurance) بيمه اتكايي بيمه اي است كه به موجب آن يك سازمان بيمه اي(اتكا شونده ) با پرداخت مبلغي به عنوان حق بيمه تمام يا قسمتي از تعهدات خود را طبق شرائط معينبه بيمه گر ديگري (اتكاگر) واگذار مي كند (Social Insurance) بيمه اجتماعي طرح بيمه اي است كه به وسيله دولت يا موسسه هايعمومي اداره و كنترل مي شود. اين بيمه خدمات خود را به افراد بي كار، سالمندان، بيماران و نظاير آن ارائهمي دهد. طرح بيمه هاي اجتماعي براي تماميجمعيت يا براي گروه هاي خاصي اجباري و يا الزامياست و اعتبارات آن به طور معمول از محل ماليات حقوق دستمزدها تأمين مي شود
بيمه اجتماعي بيسماركي (Bismarckian Social Insurance) بيمه اجتماعي كه توسط بيسمارك در سال 1886 دركشور آلمان پايه گذاري شد، مبتني بر مشاركت الزامي و حتي اجباري و پرداخت براي تحت پوشش قرار گرفتن انواع بيمه ها براساس توانايي مالي. بيمه اجتماعي مكمل (Complimentary Social Insurance) براي بهره مندي از سطح بالاتر با تكميل خدمات بيمه هاي اجتماعي، براساس توافق بيمهگذار و بيمه گر و با مشاركت و تعهد پرداخت حق بيمهتوسط بيمه گذار تعيين مي گردد
بيمه خصوصي درمان (Private Health Insurance) بيمه درمان كه به وسيله مؤسسات بازرگاني و يا مؤسسات غيرانتفاعي به اشخاص و يا گروه ها فروخته مي شود. قبول اين بيمه ها به وسيله اشخاص و گرو ه ها داوطلبانه است (مگر در مورد اعضاي گروه هايي كه ممكن است، اجباري باشد مانند كارگراني كه در يك كارخانه كار ميكنند). (Franchise Insurance) بيمه فرانشیز بيمه اي است كه سازمان هاي بيمه درماني خصوصي،براي مستخدمين زيرنظر يك كارفرما يا اعضاي يك انجمن درنظر گرفته اند. اين نوع بيمه شدگان در زمان دريافت خدمات درماني وجهي بابت فرانشيز پرداخت نمي كنند.
Reinsurance) بيمه مجدد پذيرش تمام يا بخشي از خطر مالي بيمه گذار اول به وسيله بيمه گذار دوم اين روش معمولاً براي تحت پوشش قرار دادن هزينه هاي كمرشكن و پيش گيري از ورشكستگي به كار مي رود براي مثال بيمه گذار ممكن است توافق كند كه در صورتي كه هزينه واقعي از هزينه مورد انتظار، حداقل يك ميليون د لار بيشتر شود، بيمه گذار دوم با دريافت مبلغي 90درصد از مبالغ اضافي را پرداخت كند
Co-insurance) بيمه مشاركتي مقداري از صورتحساب كه شركت بيمه پرداخت نمي كند و بيمار بايد بپردازد . براي مثال طرح بيمه اي كه 15 درصد مشاركت در بيمه دارد و بدين معني است كه شركت بيمه 85 درصد از صورتحساب را مي پردازد و بيمار 15 درصد آن را. (Insurer) بيمه گر شخصيت حقوقي يا حقيقي كه عواقب خسارات احتمالي مربوط به شخص يا مال و دارايي بيمه گذار را در مقابل پرداخت وجوهي تعهد ميكند. (Universal Coverag) پوشش همگاني فراهم آوردن زمينه اي براي دسترسي تمام مردم به مراقبت هاي موثر بهداشتي – درماني در زمان نياز در پوشش همگاني پرداخت بايد براساس توانايي مالي باشد.
تأمين مالي كسب يا ايجاد درآمد براي جبران هزينه ها و يا سرمايه گذاري ها، لذا براي جبران هزينه ها تهيه و تدارك پول از محل هاي قانوني و هر زمان كه لازم باشد ضروري است . منظور از تأمين مالي، خريد كالاي سرمايه اي يا كالاهاي استهلاكي و يا خريد خدمت مانند استخدام نيروي انساني نيز ميباشد.
تبعيض قيمت دريافت مبالغ مخلتف از افراد مختلف براي كالايي يكسان. (Sensitivity Analysis) تحليل حساسيت اين تكنيك براي مواردي از تصميم گيري كه اطمينان لازم حاصل نيست طراحي شده است . براي رفع ابهام و عدم اطمينان تغييرهاي معقول و پذيرفته به متغيرهاي اصلي داده مي شود، تا معلوم شود كه كدام يك از نتايج به دست آمده مي تواند، بيشتر مورد قبول واقع گردد.
تحليل هزينه – كارايي (Cost-Efficiency Analysis) نوعي تحليل هزينه – اثربخشي است كه در آن ميزان خدمات ارائه شده جايگزين اثربخشي خدمات مي شود. ضروري است، اعلام شود كه تمام خدمات ممكن است اثربخش نباشند. (Cost Analysis) تحليل هزينه تحليل هزينه تكنيكي است كه در حسابداري منابع و (Nature of resources) ورودي به طبيعت منابع حداقل مقدار مورد نياز را براي توليد يك كالا يا يك و با « حداقل هزينه » خدمت معين و با درنظر گرفتن رعايت استانداردهاي قابل قبول مورد بحث و بررسي قرار مي دهد.
تخصيص منابع تخصيص درون داده هاي محدود و مرتبط با هم براي توليد كالاها يا ارائه خدمات مورد انتظار در يك نظام بهداشتي – درماني. تخصيص منابع سلامت (Health Resource Allocation)به تمامي درون داد ه هاي سيستم هاي بهداشتي درماني شامل نيروي انساني، سرمايه هاي فيزيكي،فناوري، مواد مصرفي براي توليد كالا ها و يا ارائه خدمت گفته ميشود.
Induced Demand) تقاضاي القايي ارائه كننده مراقبت هاي بهداشتي – درماني با داشتن اطلاعات كافي بر تقاضاي فرد در جهت منافع خود تأثير گذاشته و معمولاً موجب افزايش مصرف مي شود. اخلاق حرفه اي حكم مي كند كه تقاضاي القاء شده توسط ارائه كننده در ر استاي منافع بيمار، باشد نه منافع مالي عرضه كننده خدمت.
(Option Demand) تقاضاي انتخابي تمايل به پرداخت جهت دسترسي به يك كالا كه ممكن است مصرف شود يا نشود، براي مثال فوريت هاي پزشكي. (Willingness-To-Pay) تمايل به پرداخت مقدار پولي كه فرد براي دريافت خدمات بهداشتي –درماني و كالاهاي مورد نياز براساس علاقه، مايل به پرداخت آن مي باشد.
توان پرداخت توانايي پرداخت به توان اقتصادي فرد، گروه، جامعه يا سازمان براي پرداخت نقدي، غيرنقدي يا اعتباری براي خريد كالا با استفاده از خدمت گفته ميشود. خدمات و كالاهاي واسطه واوليه، براي توليد يك واحد محصول است
Rationing) جيره بندي به منظور محدود كردن تقاضا براي خريد كالا وخدمات است كه معمولاً مطابق با مقررات دولتي در سطح كشور يا منطقه معيني براي همه مردم و ياگروه خاصي صورت مي پذيرد
حساب پس انداز درماني (Medical savings account) طرح پيشنهادي براي جايگزين بيمه سلامت معمول و سازمانهاي حفاظت از سلامت با دادن اجازه به افراد براي پس انداز كردن پول در حساب هاي معاف ازماليات و استفاده از آن براي هزين ه هاي درماني، همراه با خريد بيمه نامه اي كه هزينه هاي كمرشكن بيش از 3000 دلار را تحت پوشش قرار م يدهد.
حساب هاي سلامت مالي (National Health Accounts) اطلاعاتي است كه درباره تأمين منابع مالي در قالب رسالت ها، اهداف و برنام هاي بخش سلامت و هزينه هاي آن در هر كشوري جمع آوري و مورد تحليل قرار مي گيرد (مانند هزينه هاي بهداشت و درمان توسط دولت، هزينه هاي بخش خصوصي، تأمين منابع مالي حاصل از ماليات ها و ساير منابع هزينه هاي درمان تأمين اجتماعي و سازمان هاي مشابه نيز در حسا بهاي سلامت ملي منظور ميشود
(Premium) حق بيمه پرداختي كه با يد پيشاپيش صورت گيرد تا خدمت ياغرامت هاي آينده مورد تعهد بيمه درماني شامل فرد بيمه شده و افراد تحت تكفل او گردد . به عبارتي ديگر حق بيمه، مبلغي است كه بيمه گذار در مقابل تعهد بيمه گر به منظور جبران خسارت احتماليمي پردازد و مبلغ آن به نوع و ميزان خطر تغيير مي كند.
خدمات ملي سلامت (National Health Service NHS) نظام يكپارچه سياستگذاري و برنامه ريزي كلان وغيرمتمركز ارائه خدمات سلامت كه توليت آن در اختيار دولت بوده و تأمين منابع مالي آن معمولاً ازطريق ماليات ها صورت ميگيرد. (Self-insurance) خودبيمه گري نوعي بيمه سلامت كه اداره و تأمين مالي آن برعهده خود شركت مي باشد از اينرو هيچ خطري به شركت بيمه منتقل نمي شود . هرچند ممكن است مزايا توسط گروهي خارج از شركت، مديريت شود . خود بيمه گري اغلب شركت را به اجتناب از مقررات وقوانين ناظر بر بيمه هاي سلامت قادر ميسازد.
(Dumping) دامپينگ نپذيرفتن درمان بيماراني كه احتمال بهبودي آنها كم و يا سخت بيمار هستند توسط شركت هاي بيمه درماني كه ممكن است اين نوع بيماران بيش از حق بيمه پرداختي خود خدما تبهداشتي ودرمان دريافت كنند. (Gatekeeper) دروازه بان معمولاً به پزشك خانواده كه اولين فرد در عرضه خدمات درماني است گفته ميشود.
DALY دالي (Disability Adjusted Life Years) به تعداد سال هاي زندگي از دست رفته در نتيجهدوران بيماري و ناتواني گفته مي شود. سال هايي كه افراد براي كسب موفقيت و يا كسب دارايي از دست داده اند و يا در زندگي زناشويي شكست خورده اند را شامل نمي شود.
سال هاي عمر تعديل شده كيفي (Quality Adjusted Life Years-QALY • به سال هاي عمري كه از طريق انجام تمامي اقداماتمؤثر بهداشتي و درماني براي ارتقاي حداكثر سطحسلامت در يك جامعه حاصل مي شود، گويند • منظور از كاربردQALY تعيين مقياسي مفيد و كمي براي اندازه گيري ميزانذخيره سلامت است . ذخيره سلامت بستگي كامل بهسن و ساير ويژگي هاي فردي، خانوادگي و محيطزيست دارد .
(Equity) عدالت برابري براي دسترسي در استفاده ازخدمات سلامت براساس نياز واقعي و پرداختبراساس توانايي مالي است . با اين تعريف فقرا ازپرداخت خدمات سلامت معاف و ثروتمندان تمامي هزينه هاي آن را از طريق ماليات يا به صورت مستقيم و يا حق بيمه پرداخت مي كنند.
(Horizontal Eqyity) عدالت افقي بدون توجه به فقير و غني بودن افراد خدمات بهداشتي درماني يكساني براي اشخاصي كه نيازهاي يكسا ن دارند مي بايستي وجود داشته باشد و از اين امر به عنوان عدالت افقي نام برد ه اند.
(Franchise) فرانشيز ميزان معيني از خسارت است كه بيمه گر از جبران آن معاف است و بيمه شده در هنگام قطعي شدن خسارات ناشي از وقوع خطر بايد در پرداخت آن برابرقرارداد مشاركت نمايد. ميزان فرانشيز معمولاًبه صورت درصدي از ميزان خسارت و يا مبلغي ثابت و يا مجموعه اي از اين موارد است كه بستگي به شرايط مندرج در عقد بيمه دارد
(Law of Demand) قانون تقاضا قانون تقاضا، يك رابطه معكوس بين مقدار موردتقاضا و قيمت در شرايط ثابت بودن ساير عوامل است.
(Fee For Service) كارانه به پرداخت معين دريافت كالا يا ارائه خدمت معين گفته مي شود. پرداخت به ازاي كار و يا تحويل كالانيز كارانه اطلاق مي شود. روش پرداخت كارانه روشي است كه به موجب آ ن پزشك يا ارايه دهندگان خدمت براي هر بار مراجعه بيمار يا ارايه هر نوع خدمت تشخيصي، صورت حساب تهيه و هزينه آن را از بيمار، سازمان بيم ه اي، كارفرما يا مجموعه اي از آنها دريافت مي كنند.
گروه هاي مرتبط تشخيصي (Diugnosis related croups – DRCs گروه بندي تشخيص هاي مختلف بر مبناي طبقه بندي بين المللي بيماري ها كه ارزش پولي منابع مصرف شده آن در يك گروه پرداخت قرار مي گيرد
(Medicare) مديكير برنامه بيمه درماني دولتي كه در سال 1965 براي گروه هاي سالمند، افرادي كه ناراحتي كليوي دارند وبرخي از گرو ههاي ديگر تأسيس شد.
(Medicade) مديكيد طرح بيمه درماني كه توسط دولت ها براي پوشش افراد كه درآمد سازماندهي مي شود . كمك هاي بلاعوض اين طرح در سال 1965 در آمريكا به صورت قانون درآمد
(Managed Care) مراقبت مديريت شده استفاده از علم و هنر مديريت به منظور كنترل استفاده از خدمات پزشكي و هزينه ها است .اين اصطلاح در آمريكا اغلب مرتبط با سازمان حفظ به كار می برند (HMO) سلامت